۷ مهر ۱۳۹۲, ۱۲:۰۵ صبح
۷ مهر ۱۳۹۲, ۱۱:۱۳ صبح
غفلت دو کارکرد اساسي و پيامد اصلي در زندگي دنيوي و اخروي دارد. هرچند که آثار و پيامدهاي غفلت از خدا و نشانه هاي الهي و يا قيامت و رستاخيز، بسيار متنوع و متعدد است ولي بي گمان هسته مرکزي و اصلي آن را مي بايست در سختي ها و حسرت هاي آن در دنيا و آخرت جست؛ زيرا هرکسي از خدا غافل شود، خداوند او را در سختي معيشت قرار مي دهد و زندگي را بر او دشوار مي گيرد (طه آيه ۱۲۴) لذا با وجود همه دارايي ها و توانايي ها، در چنان سختي و تنگنايي قرار مي گيرد که گويي جهان با همه گشادگي اش بر او تنگ آمده است.
از آن جايي که شخص غافل، نسبت به خداوند و نشانه هايش که در همه جا حضور مستقيم و پررنگ دارد، اعتنا و توجهي نمي کند که گويي اين امور و چيزها اصولا وجود ندارد و ديده نمي شود، خداوند بازتاب اين عمل را در آخرت با نابينايي و کوري نشان مي دهد و در قيامت کور و نابينا محشور مي گرداند تا اين گونه بازتاب و پاداش رفتار و اعمال خويش را ببيند و بچشد. (طه آيه ۱۲۴)
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِأَعْمَى ﴿۱۲۴﴾
و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مىكنيم (۱۲۴)
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾
مىگويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى با آنكه بينا بودم (۱۲۵)
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى﴿۱۲۶﴾
مىفرمايد همان طور كه نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مىشوى (۱۲۶)
وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿۱۲۷﴾
و اين گونه هر كه را به افراط گراييده و به نشانههاى پروردگارش نگرويده استسزا مىدهيم و قطعا شكنجه آخرت سختتر و پايدارتر است (۱۲۷)
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى ﴿۱۲۸﴾
آيا براى هدايتشان كافى نبود كه [ببينند] چه نسلها را پيش از آنان نابود كرديم كه [اينك آنها] در سراهاى ايشان راه مىروند به راستى براى خردمندان در اين [امر] نشانههايى [عبرتانگيز] است (۱۲۸)
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى﴿۱۲۹﴾
و اگر سخنى از پروردگارت پيشى نگرفته و موعدى معين مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مىآمد (۱۲۹)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾
پس بر آنچه مىگويند شكيبا باش و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستايش پروردگارت [او را] تسبيح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نيايش پرداز باشد كه خشنود گردى (۱۳۰)
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾
و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم ديدگان خود مدوز و [بدان كه] روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است (۱۳۱)
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾
و كسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شكيبا باش ما از تو جوياى روزى نيستيم ما به تو روزى مىدهيم و فرجام [نيك] براى پرهيزگارى است(۱۳۲)
از آن جايي که شخص غافل، نسبت به خداوند و نشانه هايش که در همه جا حضور مستقيم و پررنگ دارد، اعتنا و توجهي نمي کند که گويي اين امور و چيزها اصولا وجود ندارد و ديده نمي شود، خداوند بازتاب اين عمل را در آخرت با نابينايي و کوري نشان مي دهد و در قيامت کور و نابينا محشور مي گرداند تا اين گونه بازتاب و پاداش رفتار و اعمال خويش را ببيند و بچشد. (طه آيه ۱۲۴)
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِأَعْمَى ﴿۱۲۴﴾
و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مىكنيم (۱۲۴)
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾
مىگويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى با آنكه بينا بودم (۱۲۵)
قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى﴿۱۲۶﴾
مىفرمايد همان طور كه نشانههاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى امروز همان گونه فراموش مىشوى (۱۲۶)
وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى ﴿۱۲۷﴾
و اين گونه هر كه را به افراط گراييده و به نشانههاى پروردگارش نگرويده استسزا مىدهيم و قطعا شكنجه آخرت سختتر و پايدارتر است (۱۲۷)
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى ﴿۱۲۸﴾
آيا براى هدايتشان كافى نبود كه [ببينند] چه نسلها را پيش از آنان نابود كرديم كه [اينك آنها] در سراهاى ايشان راه مىروند به راستى براى خردمندان در اين [امر] نشانههايى [عبرتانگيز] است (۱۲۸)
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى﴿۱۲۹﴾
و اگر سخنى از پروردگارت پيشى نگرفته و موعدى معين مقرر نشده بود قطعا [عذاب آنها] لازم مىآمد (۱۲۹)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾
پس بر آنچه مىگويند شكيبا باش و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستايش پروردگارت [او را] تسبيح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نيايش پرداز باشد كه خشنود گردى (۱۳۰)
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾
و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم ديدگان خود مدوز و [بدان كه] روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است (۱۳۱)
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾
و كسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شكيبا باش ما از تو جوياى روزى نيستيم ما به تو روزى مىدهيم و فرجام [نيك] براى پرهيزگارى است(۱۳۲)
۷ مهر ۱۳۹۲, ۰۴:۱۵ عصر
سلام دوست عزیز . ممنونم به خاطر جواب و معانی آیات ذکر شده . یکی از نکات رو خیلی زیبا اشاره کردید . یک
نکته دیگه منظور یک آیه دیگه نیز به این مهم اشاره کرده میتونید نام ببرید؟
نکته دیگه منظور یک آیه دیگه نیز به این مهم اشاره کرده میتونید نام ببرید؟
۷ مهر ۱۳۹۲, ۰۸:۲۷ عصر
[/font]
مردم را وقت حسابشان نزدیک شده و آنها همچنان در غفلت و بی خبری روی گردانند. (ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ). (انبیاء / 2)هیچ پند تازه ای از پروردگارشان برایشان نیامد مگر این که بازی کنان آنرا گوش دادند،در حالی که دلهایشان [به دنیا] مشغول بود. و آنها که ظلم کردند، پنهانی نجوا کردند که : آیا این جز بشری مانند شماست؟ آیا دیده و دانسته به جادو روی می آورید؟
راه رهايي انسان از غفلت و آثار و پيامدهاي زيانبار آن، بهره گيري از عقل و تفکر در هستي در کنار تزکيه نفس مي باشد. به اين معنا که تعليم و تزکيه به عنوان دو عامل مهم در رهايي از غفلت بسيار مهم است؛ زيرا غفلت زماني پديد مي آيد که انسان نسبت به هستي و فلسفه آفرينش غافل شود و با سرگرم شدن در امور مادي و دنيوي و پاسخ گويي به نيازهاي طبيعي و غريزي، خدا و اهدافش را فراموش کند.
از آن جايي که انسان ها به طور طبيعي گرفتار دنيا هستند و مظاهر و زينت هاي آن موجبات غفلت و فراموشي را نسبت به خدا و اهداف آفرينش فراهم مي آورد، لازم است که هر از گاهي به وي گوشزد شود. از اينرو بعثت پيامبران و رسولان الهي راهي براي بازداشتن مردم و جنيان از غفلت قرار داده شده است (انعام آيه ۱۳۰ و ۱۳۱) چنان که تبيين آيات خدا براي مردم، مايه تذکر و زدودن غفلت از آنان مي شود (بقره آيه ۲۲۱) و پيامبران براي ايفاي اين نقش فرستاده شده اند.
انذار و بيم دهي، مايه زدايش غفلت و بي خبري مردم از اهداف خلقت و بازگشت به مسير درست کمالي است که در آيات ۱۳۰ و ۱۳۱ سوره انعام و ۳۹ سوره مريم و ۳۶ سوره قصص و ۳ و ۶ سوره يس به آن توجه داده شده است. براين اساس کساني که در عرصه آموزش و تربيت افراد جامعه فعاليت مي کنند، لازم است که از انذار و بيم دهي به عنوان يک عامل غفلت زدا بهره گيرند.
بصيرت و بينايي نسبت به حقايق آخرتي، مانع جدي در برابر غفلت و بي خبري از آن است؛ چنان که انديشيدن در حقيقت دنيا و آخرت (انعام آيات ۳۱ و ۳۲ و روم آيه ۷ و ۸) و هم چنين نگرش عميق در حقيقت دنيا و آخرت (همان) نقش بسيار مهمي در غفلت زدايي ايفا مي کند بلکه حتي اجازه نمي دهد تا آدمي خود را مشغول به امور دنيوي و سرگرم آن کند و از خدا و اهداف آفرينش غافل شود.
[/b]سلام
خداوند در آيات ۳۷ و ۳۹ سوره مريم و نيز ۹۷ سوره انبياء با اشاره به غفلت مردم در دنيا نسبت به اهداف آفرينش و فلسفه آن، مي فرمايد در روز قيامت که پرده هاي غفلت از جلوي چشمان ايشان برداشته مي شود، حسرت و اندوه و پشيماني به سراغشان مي آيد و از اين که فرصت ها و ظرفيت هاي بسياري از دست داده اند، بر خويشتن خويش، ملامت و سرزنش مي فرستند مرگ را براي خود آرزو مي کنند که خداوند مي فرمايد نه تنها يک مرگ بلکه در اين روز رستاخيز، بي پايان مرگ در انتظار ايشان است؛ زيرا چنان در دوزخ جلال الهي شکنجه و عذاب مي شوند که مي ميرند و دوباره جان مي گيرند و دوباره مرگ و زندگي براي ايشان تکرار مي شود.
فاختلف الاحزاب من بينهم فويل للذين كفروا من مشهد يوم عظيم (سوره مریم/37)
اما گروه هایی از میان آنها اختلاف کردند، پس وای برای کافران از حضور در روزی بزرگ.
[font=tahoma]
و انذرهم يوم الحسره اذ قضى الامر و هم فى غفله و هم لا يومنون (39)
و آنها را از روز حسرت آنگاه که کار از کار بگذرد بترسان، در حالی که آنها غافلند و ایمان نمی آورند.
وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَاوَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ
و آن وعده ی راستین [قیامت] نزدیک می شود و به ناگاه چشمان کسانی که کافر شدند خیره می شود [و می گویند:] ای وای بر ما که از این روز غافل بودیم! بلکه ما ستمگر بوده ایم.
غفلت انسان نسبت به خدا و آخرت به معناي بي اعتنايي به وحي و دين و بازيچه قرار دادن آن (انبياء آيات ۱ و ۲) و ترک ايمان به قيامت و خداست (مريم آيات ۳۷ و ۳۹) از اينرو به سادگي به تکذيب رسولان و پيامبران (انبياء آيات ۱ تا ۳) مي پردازد و دين و دينداري را دروغ مي شمارد.
(اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ). (انبیاء / 1)مردم را وقت حسابشان نزدیک شده و آنها همچنان در غفلت و بی خبری روی گردانند. (ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ). (انبیاء / 2)هیچ پند تازه ای از پروردگارشان برایشان نیامد مگر این که بازی کنان آنرا گوش دادند،
لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (انبیاء / 3)
راه رهايي انسان از غفلت و آثار و پيامدهاي زيانبار آن، بهره گيري از عقل و تفکر در هستي در کنار تزکيه نفس مي باشد. به اين معنا که تعليم و تزکيه به عنوان دو عامل مهم در رهايي از غفلت بسيار مهم است؛ زيرا غفلت زماني پديد مي آيد که انسان نسبت به هستي و فلسفه آفرينش غافل شود و با سرگرم شدن در امور مادي و دنيوي و پاسخ گويي به نيازهاي طبيعي و غريزي، خدا و اهدافش را فراموش کند.
از آن جايي که انسان ها به طور طبيعي گرفتار دنيا هستند و مظاهر و زينت هاي آن موجبات غفلت و فراموشي را نسبت به خدا و اهداف آفرينش فراهم مي آورد، لازم است که هر از گاهي به وي گوشزد شود. از اينرو بعثت پيامبران و رسولان الهي راهي براي بازداشتن مردم و جنيان از غفلت قرار داده شده است (انعام آيه ۱۳۰ و ۱۳۱) چنان که تبيين آيات خدا براي مردم، مايه تذکر و زدودن غفلت از آنان مي شود (بقره آيه ۲۲۱) و پيامبران براي ايفاي اين نقش فرستاده شده اند.
انذار و بيم دهي، مايه زدايش غفلت و بي خبري مردم از اهداف خلقت و بازگشت به مسير درست کمالي است که در آيات ۱۳۰ و ۱۳۱ سوره انعام و ۳۹ سوره مريم و ۳۶ سوره قصص و ۳ و ۶ سوره يس به آن توجه داده شده است. براين اساس کساني که در عرصه آموزش و تربيت افراد جامعه فعاليت مي کنند، لازم است که از انذار و بيم دهي به عنوان يک عامل غفلت زدا بهره گيرند.
بصيرت و بينايي نسبت به حقايق آخرتي، مانع جدي در برابر غفلت و بي خبري از آن است؛ چنان که انديشيدن در حقيقت دنيا و آخرت (انعام آيات ۳۱ و ۳۲ و روم آيه ۷ و ۸) و هم چنين نگرش عميق در حقيقت دنيا و آخرت (همان) نقش بسيار مهمي در غفلت زدايي ايفا مي کند بلکه حتي اجازه نمي دهد تا آدمي خود را مشغول به امور دنيوي و سرگرم آن کند و از خدا و اهداف آفرينش غافل شود.
۷ مهر ۱۳۹۲, ۰۹:۰۴ عصر
بابا ماه19 کارت عالی بود....من بعد بهت میگم ماه20!!!!):
من خدائیش کم آوردم....دوووووورووووووووووووووووووووووود
من خدائیش کم آوردم....دوووووورووووووووووووووووووووووود
۷ مهر ۱۳۹۲, ۰۹:۴۴ عصر
شما لطف داری خواهر عزیزم فاطمه جان
۸ مهر ۱۳۹۲, ۰۱:۲۰ صبح
مهای عزیز آنقدر خوب و زیبا به این سوال جواب دادی که حتی فراتر از اون چیزی که مد نظر من بود به جواب
رسیدی . احسنت به پشتکار شما . اعتراف میکنم خود من به این کاملی به موضوع نگاه نکرده بودم . شما عزیز
خیلی خوب اشاره به غفلت مردم در دنیا نسبت به اهداف آفرینش و پیامد اشتباهشان در آخرت و افسوسها
و.....همچنین عذاب خداوند و راه رهایی انسان از غفلت و آثار و پیامدهای زیانبار آنرا و راه کارها در عوامل غفلت
زدایی و موانعی که باعث بی غفلتی و بی خبری میشود را به طور کامل تفسیر و باز نمودید . مرحبا خواهر
خوبم.در آخر اضافه میکنم که آیه 36 تا 39 سوره زخرف خداوند میفرمایند:
و هر که از یاد خدا رخ بتابد شیطان را بر انگیزیم تا یار و همنشین دائم وی باشد 36
و آن شیاطین همیشه آن مردم از خدا غافل را از راه خدا باز دارند و بضلالت افکنند و پندارند که هدایت یافته اند 37
تا وقتی که از دنیا به سوی ما باز آیند آنگاه با نهایت حسرت گوید: ایکاش میان من و آن شیطان فاصله ای به
دوری مشرق و مغرب بود که او بسیار همنشین و یار بدی بر من بود 38
و هرگز در آنروز بحال شما سودی ندارد زیرا در دنیا ظلم کردید و امروز البته در عذاب دوزخ شریک هستید 39
۸ مهر ۱۳۹۲, ۰۹:۵۲ عصر
خب...
من هنوزم منتظر سوال بعدی هستم ها!!!
بدجور منو تو خماری گذاشتید ها یادتون باشه!!!!
من هنوزم منتظر سوال بعدی هستم ها!!!
بدجور منو تو خماری گذاشتید ها یادتون باشه!!!!
۱۱ مهر ۱۳۹۲, ۰۸:۳۶ عصر
ما سوال میخوایم یالا!!!!
۱۱ مهر ۱۳۹۲, ۰۹:۰۳ عصر
شما هم ميتوني سوال بديا
مسابقه بعدي:
كدام سوره به "نسب نامه خداوند" معروف است؟
مسابقه بعدي:
كدام سوره به "نسب نامه خداوند" معروف است؟