ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۰۶ صبح
ارسال: #1
راه وصال
بسم الله الرحمن الرحیم

با توکل به خدا ان شالله بتونم تکالیفی که در این کتاب آمده است رو برای

دوستان قرآنی گذاشته و اول از همه خودم انجام دهنده ی این تکالیف باشم

تا انشالله "به وصال دوست "برسم

آمین یا رب العالمین .
.
.
.

نام کتاب : راه وصال

موضوع : وظایف مؤمنان در زمان غیبت امام زمان علیه السلام

نوشته بالای روی جلد کتاب: برای او چه بایدکرد و چگونه بود؟

مؤلف : سید محمد رضا حسینی مطلق

ناشر: انتشارات نصایح

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi ، هُدهُد صبا
صفحه 2 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۷:۵۶ عصر
ارسال: #11
RE: راه وصال
بسم الله الرحمن الرحیم

تکلیفه نهم عصر غیبت

تکلیف نهم

تکلیف دیگر، برپایی مجالس و محافل ذکر و یاد امام زمان علیه السّلام است این نیز از علایم محبّت صادقانۀ مؤمن به آن حضرت می باشد.
اگر مؤمن این توانایی را دارد که مجالس یاد و ذکر آن حضرت و فضایل او را بر پا نماید، نباید در این امر، از خود غفلت و تساهلی نشان دهد.
(( قال الصّادقُ علیه السّلام لِفُضَیلِ : تَجلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ قالَ فُضَیلُ: نَعَم ، جُعِلتُ فِداکَ، قالَ علیه السّلام : اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ اُحِبُّها، فَأَحیُوا اَمرَنا یا فُضَیلُ، فَرَحِمَ اللهُ مَن اَحیی اَمرَنا.)) 1
امام صادق علیه السّلام به فضیل می فرمایند : ( آیا می نشینید و روایت و حدیث می گویید ؟ فضیل عرضه داشت: آری فدایت شوم. حضرت فرمودند: همانا آن مجالس را دوست دارم ، پس ای فضیل! امر ما را احیا نمایید و خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا نماید.)
بی شک، برپایی این گونه محافل و مجالس، یاری و نصرت دین خدا و ولیّ خداوند متعال و حجّت وقت است و سبب ترویج، نشر و توسعۀ دین حق خواهد شد. حتّی در بعضی زمان ها و مکان ها، اقامه و برپایی این گونه مجالس واجب خواهد بود؛ تا جلوی خطر گرفته شده و گمراهان از گمراهی و ضلالت نجات یابند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحار ج44، ص282، باب 34ح 14.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، Montazer Almahdi
۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۵۹ صبح
ارسال: #12
RE: راه وصال
تکلیف دهم

یکی دیگر از تکالیف، سرودن و انشای شعر یا نوشتن کتاب و مثل آن، در فضایل و مناقب یا در مدح و رثا، یا در عزا و تعزیب و ندبۀ آن حضرت است، البته به میزان توانایی و استعداد هر فرد.

این امر نیز نوعی یاری و نصرت دین و امام علیه السّلام است. ائمّۀ اطهار علیه السّلام در گفتار و کردار خود، بر سرودن شعر در فضل و منقبت اهل بیت علیه السّلام تأکید داشتند که روایات بسیاری در این زمینه موجود است.


(( قالَ الرّضا علیه السّلام: ما قالَ فینا مُؤمِنٌ شِعراً یَمدَحُنا بِهِ اِلّا بَنَی اللهُ لَهُ مَدینَةً فِی الجَنَّةِ، اَوسَعُ مِنَ الدُّنیا سَبعََ مرّاتٍ، یَزُورُهُ فیها کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مُرسَلٍ.))

حضرت امام رضا علیه السّلام می فرمایند: ( هیچ مؤمنی شعری نسُروده است که ما را بوسیلۀ آن، مدح گوید، مگر آن که خداوند برای او در بهشت شهری بنا خواهد ساخت که هفت برابر وسیع تر از دنیا باشد. در آن جا هر فرشتۀ مقرّب و هر پیامبر مرسلی، او را زیارت و دیدار خواهد کرد.)

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، Montazer Almahdi
۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۹:۱۵ عصر
ارسال: #13
RE: راه وصال
تکلیف یازدهم عصر غیبت

تکلیف یازدهم

تکلیف دیگر مؤمنان، اطاعت کردن و فرمان بردن از آن حضرت است.

چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت، یعنی اقتدا و تأسّی به آن حضرت در عمل به

شریعت و دین خداوند متعال روشن است،

در عصر غیبت اطاعت از آن حضرت ، از راه اطاعت و عمل به

فرامین آبای کرام او و آن چه از دستورات و قوانین آن بزرگواران، از جمله، از خود آن

حضرت برجای مانده و در
دسترس است و در کتب روایی یافت می شود،

بدست می آید.


(( قالَ عَلیُّ بن الحسین علیهماالسّلام : اَلا وَ اِنَّ اَبغَضً النّاسِ اِلَی اللهِ مَن یَقتَدی بِسُنَّةِ الاِمامِ وَ لا یَقتَدی بِأَعمالِهِ.1))

امام سجاد علیه السّلام می فرمایند: آگاه باشید که همانا مبغوض ترین مردم نزد خدا آن کسی است که به راه و روش امام خود اقتدا کرده است، امّا به اعمال او اقتدا نمی کند .


(( قالَ الامامُ علیه السّلام: کُونُوا لَنا زَیناً وَ لا تَکوُنُوا عَلَینا شَیناً.2))


امام علیه السّلام می فرمایند: برای ما زینت باشید و مایۀ زشتی و عیب نباشید


(( قال الصادق علیه السّلام: اِنّا لا نَعُدُّ الرَّجُلَ مُؤمِناً حَـتّی یَکُونَ بِجَمیعِ اَمرِنا مُتَّبِعاًًًً وَ مُریداً اَلا وَ اِنَّ مِنِ التِّباعِ أَمرِنا وَ اِرادَتِهِ اَلوَرَعُ، فَتَزَیَّنُوا بِهِ یَرحَمُکُمُ اللهُ، وَ کیدُوا اََعداءَ نا بِهِ یَنعَشُکُمُ اللهُ.3))


امام صادق علیه السّلام می فرمایند: به درستی که ما کسی را مؤمن نمی شماریم، مگر آن که نسبت به جمیع اوامر ما پیرو و علاقه مند باشد. آگاه باشید که همانا از شمار و جزء امر ما و علاقۀ به آن، پرهیزگاری است؛ پس به پرهزکاری مزّین شوید. خدا شما را رحمت نماید، و به وسیلۀ آن با دشمنان ما به جنگید. خداوند شمار را بلند مرتبه نماید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــ
1- کافی ج8 ص234 باب 8 ح 312.
2- بحارج68 ص151 باب19 ح6.
3- کافی ج2 ص78 باب الورع ح13.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab
۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۳۲ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹ ۱۱:۴۱ صبح، توسط safirashgh.)
ارسال: #14
RE: راه وصال
تکلیف دوازدهم


یکی دیگر از تکالیف مؤمنان مقدّم داشتن خواستۀ امام زمان علیه السّلام بر

خواستۀ خویش است. مؤمن باید همیشه و در همۀ زمان ها و مکان ها خواستۀ آن

حضرت را بر خواستۀ خود مقدّم بدارد و پیوسته جویای رضای او باشد .


شخص مؤمن در مورد هر امری که می خواهد به آن اقدام نماید، باید بیاندیشد که

آیا موافق نظر و خواستۀ آن حضرت و رضای او است یا خیر؟!

پس چنان چه موافق رضای او باشد، آن را بجا آورد، آن هم تنها برای تحصیل رضای

او، نه به خاطر رضای خویش و هوای نفس خود؛ و اگر مخالف رضای حضرت باشد آن

امر را رها کرده، واگذارد و با خواستۀ خود مخالفت کند، تنها برای آن که رضای او را

به دست آورد. بی شک کسی که این گونه باشد، مورد توجّه خاص آن حضرت قرار

می گیرد و محبوب ایشان خواهد شد و آن بزرگوار از او به نیکی یاد خواهد کرد.

(( قال الراوی لِاَبی عبَدِاللهِ الصّادقِ علیه السّلام: ما اَکثَرَ ما اَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسیِّ. فَقالَ علیه السّلام: لا تَقُل سَلمانُ الفارسّی و لکِن قُل: سَلمانُ المُحمَّدیّ. أَتَدری ما کَثرَةُ ذِکری لَهُ؟ قُلتُ: لا، قالَ علیه السّلام: لِثَلاثِ خِصالٍ: اِحدائُها: اِیثارُهُ هَوی اَمیرالمؤمنینَ علیه السّلام عَلی هَوی نَفسِهِ. وَالثّانِیَّةُ: حُبُّهُ الفُقَراء وَ اختِیارُهُ اِیّاهُم عَلی اَهلِ الثَّروَةِ وَالعَدَدِ. وَالثّالِثَةُ: حُبُّهُ لِلعِلمِ وَ العُلَماءِ. اِنَّ سَلمانَ کانَ عَبداً صالِحاً حَنیفاً مُسلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشرِکینَ.1))


راوی به امام صادق علیه السّلام عرض می دارد: ای آقای من، چه بسیار ذکر سلمان فارسی را از شما می شنوم.

امام صادق علیه السّلام فرمودند: نگو سلمان فارسی، بلکه بگو، سلمان محمّدی.

آیا می دانی علت یاد زیاد من از سلمان چیست؟ راوی گفت: خیر. آن حضرت

فرمودند به خاطر سه ویژگی:

اوّل آن ها : مقدّم داشتن خواستۀ امیرالمومنین بر خواستۀ خودش؛

دوم : دوست داشتن فقرا و برگزیدن آنان بر اهل ثروت و مُکنَت ؛

سوم : دوست داشتن علم وعلما.

به راستی که سلمان بنده ای صالح و موحّد و مسلمان بود و از مشرکان نبود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحار ج22 ص327 باب10 ح33.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، Montazer Almahdi
۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۵:۵۹ عصر
ارسال: #15
RE: راه وصال
تکلیف سیزدهم


یکی دیگر از تکالیف مردم،

اولاً : معرفت و شناسایی راویان حدیث و دانشمندان دین و آگاهان اخبار اهل بیت علیه السّلام، به ویژه عاملین آن ها یعنی همان سلسلۀ جلیلۀ فقهای عظام وعلمای ربّانی

ثانیاً : فرمان برداری از آنان است ، و این از اهمّ تکالیف عباد در عصر غیبت و بلکه حتی در عصر ظهور آن حضرت می باشد.


در عصر غیبت، ایمان آوردن و اقرار نمودن به نوع این علما واجب و

لازم است و پیروی تقلید از یک نفر از مجتهدان آنان، بر مقلّد، واجب و الزامی است [/

color]که شرح و تفصیل

آن در این مختصر نمی گنجد. امّا به طور مختصر باید بیان داشت که مؤمن باید در عصر

غیبت، یا خود مجتهد باشد ویا در همۀ اعمال، عمل به احتیاط کند و یا مقلّد باشد و در

فروع دین از یک مجتهد جامع الشرائط تقلید نماید1 و این، یک فرع و شاخه از تکلیفی

است که بیان شد.


در توضیح و شرح این شاخه از تکلیف، باید اظهار داشت ، همان گونه که به راویان

حدیث و دانشمندان دین دستور داده شده است تا با هدایت مردم، آنان را در امر دنیا

و آخرت شان یاری رسانند، یه مردم نیز دستور داده شده است که از دانشمندان دین

و علمای عاملین دستور بگیرند و به آن عمل کنند که این مختصر را جای اقامۀ براهین

و ادلّۀ آن نیست. آنچه تنها در این مختصر می توان اظهار داشت، این است که به

حکم عقل و شرع، رجوع به اهل خبره در هر امر و راهی نه تنها صحیح است، بلکه

تنها راه پیروزی و نیل به اهداف و مقاصد است و تمام عقلای علم نیز بر آن انفاق

دارند.

( فَاسئَلُوا اَهلَ الذِکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمُونَ.2)

[color](( از اهل ذکر بپرسید اگرشما نمی دانید
))


روشن است که در امر دین و دنیا و سعادت دو سرا، تنها راه نجات و رستگاری رجوع

به اهل خبره و صاحبان رأی، یعنی همان دانشمندان دین و علمای عاملین است که


در این میان، مجتهدان جامع الشرائط جایگاه خاص و ویژه ای دارند و اطاعت از ایشان

از اهمّ واجبات است و نباید حتّی لحظه ای در آن تسامح به خرج داد بلکه شاید بتوان

گفت در رأس همّۀ تکالیف، این تکلیف است که جایگاه مؤمن را نسبت به حجّت وقت

روشن نموده و امر او را در دنیا و آخرت قوام می بخشد و در سایۀ این فرمان برداری و

این تقلید است که اطاعت و فرمان برداری واقعی از آن حضرت تحقّق می یابد و

سعات دنیا و آخرت انسان تضمین می شود و اصلولاً اطاعت و فرمان برداری از آن

حضرت صورت نخواهد یافت و حقیقت و واقعیتی پیدا نخواهد کرد ومگر در سایۀ

اطاعت وفرمان برداری از مجتهد جامع الشرائط،3 که به تعبیر دیگران می توان از آن

به " ولیّ فقیه " یاد نمود.


آری اطاعت از حضرت مهدی – عجل الله تعالی فرجه الشریف- در سایۀ اطاعت از

نایب او که در عصر غیبت همان مجتهد جامع الشرائط و ولّی فقیه است، بدست می

آید که در رأس راویان حدیث و علما و داعیان دین قراردارد.

اصل ولایت فقیه، که یکی از اصول اساسی و اصیل دینداری و دین باوری در عصر

غیبت است، بر همین مبنا وضع شده است که در آن هیچ شک و شبهه ای نیست



اگر اطاعت و پیروی از راویان و دانشمندان دین واجب است و اگر در این میان،

مجتهدان جامع الشرائط، در مقام اوّل قرار دارند ولّی فقیه، در میان آنان، مقام اوّل را

داراست که باید بیش از همه و پیش از همه، از او که ولایت و زعامت کلّ مسلمین را

عهده دار است، اطاعت و فرمان برداری کرد، و اطاعت و فرمان برداری از حضرت حجّة

علیه السّلام تنها در سایۀ اطاعت و فرمان برداری از این ولّی فقیه که منصب ولایت

فقیه را عهده دار است، تحقّق می یابد و سرپیچی و نافرمانی از او در حقیت

سرپیچی و نافرمانی از حضرت حجّة علیه السّلام است .


(( قال الله تعالی لِعیسی عَلی نَبِیِّنا و آله و علیه السّلام: عَظِّم العُلَماءَ وَ اعرِف فَضلَهُم فَاِنّی فَضَّلتُهُم عَلی جَمیعِ خَلقی اِلَّا النَّبییّنَ وَ المُرسَلینَ کَفَضلِ الشَّمسِ عََلَی الکَواکِبِ وَ کَفَضلِ الآخِرَةِ عَلی الدُّنیا وَ کَفَضلی عَلی کلِّ شَی ءٍ.4.))

خداوند متعال به حضرت عیسی- علی نبیِّنا و آله و علیه السّلام – می فرمایند: ( علما را بزرگ بدار و برتری آنان را درک کن که همانا من آنان را بر جمیع آفریده های خویش، جز انبیا و مرسلین، برتری داده ام؛ مانند فضل و برتری خورشید بر ستارگان و هم چون برتری آخرت بر دنیا و مانند فضل و برتری خودم بر همه چیز .)

حضرت بقیه الله – عجّل الله تعالی فرجه الشریف- در نامۀ خود به اسحاق بن یعقوب می نویسند :

(( وَ اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارجِعُوا فیها اِلی رُوّاةِ حَدیثِنا (اَحادیثنا) فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکُم وَ اَنَا حُجَّةُ اللهِ (عَلَیهِم) )).5

[color]( و امّا دربارۀ رویدادها و پیش آمدهایی که در آینده روی خواهد داد، به راویان حدیث ما رجوع نمایید؛ زیرا آنان حجّت من هستند بر شما و من جحّت خدا می باشم (برایشان). )[/color]

(( قالَ ابو محمّد العسکری علیه السّلام: فَأَمّا مَن کانَ مِنَ الفُقَهاءصائِناً لِنَفسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالّفَاً عَلی هَواهُ مُطیعاً لِأَمرِ مَولاهُ فَلِلعَوامِ اَن یُقَلِّدُوهُ وَ ذلِکَ لا یَکُونُ اِلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشّیعَةِ لا جَمیعُهُم6.))

امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند: ( و امّا، هر فقیه که نگهدار نفس خویش و حافظ دین خود و مخالف با هوا و خواهش خویش و مطیع امر مولای خود باشد، بر عوام لازم است تا از او تقلید کنند و این گونه نمی باشند مگر بعضی از فقهای شیعه، نه همۀ آنان.)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- رساله های توضیح المسائل، احکام تقلید، مسألۀ۱.
۲- سورۀ نحل آیۀ ۴۳.
۳- مجتهدی را جامع الشرائط می دانند که مرد، بالغ، شیعۀ دوازده امامی، حلال زاده، زنده و عادل، صائن نفس، حافظ دین، مخالف هوای نفس و مطیع امر خداوند متعال باشد. (رساله های توضیح المسائل احکام تقلید، مسألۀ ۲ ).
۴- بحار ج۲ ص۲۵ باب۸ ح۹۱، منیة المرید ص ۱۲۱ فصل فی فضل العلم.
۵- وسائل الشیعه ج۱۸ ص۱۰۱ باب۱۱ ح۹، بحار ج۲ ص۹۰ باب۱۴ ح۱۳، بحار ج۷۸ ص۳۸۰ باب۳۰ ح۱.
۶- وسائل الشیعه ج۲۷ ص۱۳۱ باب۱۰ ح۳۳۴۰۱، بحار ج۲ ص۸۸ باب۱۴ ح۱۲ ، الاحتجاج(طبرسی) ج۲ ص۲۸۳.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، Montazer Almahdi
۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۸:۰۲ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۹ ۱۲:۰۵ صبح، توسط safirashgh.)
ارسال: #16
RE: راه وصال
تکلیف چهاردهم

تکلیف دیگر، پیروی و تبعیّت از اولیاء الله و عارفین الهی است؛ یعنی لزوم سلوک الی الله و تبعیّت

و پیروی از کسانی که به مقام وصل و فنا رسیده و مؤدب به آداب الهی شده اند و درجات و منازل

و مقامات معرفت سلوک را به نهایت رسانیده و از غیر او منقطع شده اند.


در میان علما و دانشمندان دین و راویان حدیث اهل بیت عصمت و طهارت علیه السّلام و در میان آنانی

که اهل عمل و اخلاص اند، جمعی هستند که احراز مقام مخلصین نموده و به مقام شامخ کاملین بالله

رسیده اند. آنان که عارفان بالله بوده و به منزل گاه وصل رسیده اند و در آن ذات مقدّس فانی شده اند .


بر مؤمنان لازم است که به دنبال معرفت و شناخت ایشان باشند تا با هدایت آنان هدایت شده و با راهنمایی آنان

به سرچشمۀ همۀ خوبی ها نایل آیند و به آن مقصد اعلا برسند.

به حکم عقل و نقل اطاعت و پیروی از این گونه از علما که در رأس همۀ علما می باشند و پیش از همه بیش از همه،

به آن چه قایلند عمل می کنند، واجب و لازم است و از آن گریزی نمی باشد.

باید این گونه از علما را در اطراف زمین جستجو کرد و آنان را شناخت و معرفت پیدا کرد؛ سپس کمر همّت را محکم بست

و تبعیّت و پیروی از آنان را شعار خود قرار داد و ظاهراً و باطناً به ایشان معتقد بود و ذرّه ای از شاهراه هدایت آن ها خارج نشد و از

آن ها اطاعت کامل نمود. تنها در سایۀ هدایت و پیروی از این مردان الهی است که مؤمن به مقدصد می رسد و می تواند

درجات، مراتب، منازل و مقامات سلوک و تهذیب نفس را طی نموده و از مصادیق راستین (قَد اَفلَحَ1) گردد.


در هر عصر و زمانی، برخی از این شجرۀ طیّبه وجود دارند که دسترسی به آنان برطالبان واقعی حقیقت

(( اَیسَرُ مِن کُلِّ یَسیر 2 )) است.


اینان باید همان کسانی باشند که امام صادق علیه السّلام در حق آن ها می فرمایند:


( سوگند به آن که جانم در دست اوست ، همانا در زمین و اطراف آن مؤمنانی هستند که تمام دنیا در نزد آنان

به اندازۀ بال پشه ای قدر و ارزش ندارد. اگر تمام دنیا، با تمام آن چه در آن و آن چه روی آن است، به مثابۀ طلای سرخی باشد

که بر گردن یکی از آن ها است ، سپس از گردن او بیافتد، احساس نخواهد کرد چه چیزی بر گردنش بوده و چه چیزی از او افتاده است )


آن حضرت پس از بیان پاره ای از صفات و ویژگی های اولیاء الله می فرمایند:

(( وه! که چه قدر شوق دارم به هم نشینی و هم صحبتی با آنان و چه قدر از فقدان شان غصّه دارم

و از مجالست با آنان غصّه هایم بر طرف می شود. آنان را طلب و جستجو نمایید، پس چنان چه آن ها را یافتید

و از نورشان برگرفتید، هدایت خواهید شد و به وسیلۀ آنان در دنیا و آخرت پیروز خواهید گشت. آنان در میان مردم کمیاب

ترند از گوگرد سرخ.3،

زیورشان، سکوت طولانی، کتمان اسرار، اقامۀ نماز و زکات و حج و روزه، دلداری، تسلّی و کمک به برادران دینی

در حال توانگری و تنگ دستی است. این ها زیور ایشان و محبّت ایشان است. خوشا به حال آن ها و چه بازگشت

خوبی دارند. آنان وارثان بهشت فردوس هستند که در آن جاودان خواهند بود4.))


پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی می فرمایند:

( ای اُسامه! این جماعت را بقعه ها و گوشه های زمین می شناسند و هرگاه محراب ها، آن ها را نیابند،

برای ایشان می گریند؛ پس آنان را برای خود گنجی و ذخیره ای بگیر، شاید به سبب ایشان از سختی های دنیا

و هول ها و ترس های روز قیامت نجات یابی و ازاین که طریقی را که ایشان در آنند و بر آن ثابت هستند،

واگذاری، بپرهیز، که قدمت خواهد لغزید وسرنگون در آتش خواهی افتاد5


(( قال الصادق علیه السّلام: حُبُّ اللهِ اِذا اَضاءَ عَلی سِرِّ عَبدٍ اَخلاهُ عَن کُلِّ شاغِلٍ وَ کّلِّ ذِکرٍ سَوَی اللهِ عِندَ ظُلمَةٍ

وَالمُحِبُّ اَخلَصُ النَّاسِ سِرّاً لِلهِ، وَ أَصدَقُهُم قَولاَ، وَ أَوفاهُم عَهداً وَ أَزکاهُم عَمَلاً، وَ أَصفاهُم ذِکراً، وَ أَعبَدُهُم نَفساَ

تَتَباهَی المَلائِکَةُ عِندَ مُناجاتِهِ وَ تَفتَخِرُ بِرُؤیَتِهِ وَ بِهِ یَعمُرُ اللهُ تَعالی بِلادَهُ، یُعطیهِم اِذا سَأَلُوا بِحَقِّهِ، وَ یَدفَعُ عَنهُمُ البَلایا


بِرَحمَتِهِ، فَلَوعَلِمَ الخلقُ ما مَحَلُّهُ عِندَاللهِ وَ مَنزِلَتُهُ لَدَیهِ ما تَقَرَّبُوا اِلَی اللهِ اِلّا بِتُرابِ قَدَمَیهِ6.


امام صادق علیه السّلام می فرمایند: دوستی و محبّت به خدا، هرگاه بر جان و باطن بنده ای تابید، آن را در سختی

و دشواری از هر آن چیزی که انسان را به خود مشغول می دارد و از هر آن ذکر و یادی که غیر یاد خدا باشد،

خالی کرد. محبّ خدا یش از مردم دیگر، جان خود را برای خدا خالص نموده است، و در عهد و پیمان،

صدق ترین مردم و باوفاترین آن ها است، و در عمل، نیکو کارترین مردم است و در ذکر خدا،

برگزیده ترین و خالص ترین آنان، و در حقیقت و جان خود، عابدترین ایشان است.

ملائکه هنگام مناجاتش به او مباهات، و به دیدار و مشاهدۀ او افتخار می کنند و به خود می بالند که خداوند متعال

به خاطر او، بلاد خود را آباد می دارد و به خاطر بزرگداشت او، به بندگان خود کرم می نماید. هنگامی که مردم،

خدا را به حق او قسم دهند و چیزی بخواهند، به آن ها عطا خواهد نمود و به خاطر رحمت و مهری که به او دارد،

بلایا را از مردم دور می دارد، اگر مردم بدانند که او چه جایگاهی نزد خدا دارد و منزلت و مقام او نزد حق کدام است،

جز به وسیلۀ خاک پای او و تبرک به آن، به سوی خدا تقرّب نمی جویند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- سورۀ مؤمنون آیۀ1؛ سورۀ اعلی آیۀ 14؛ سورۀ شمس آیۀ 9.
2- آسانتر از هر آسانی
3- کنایه از نادر بودن این گونه افراد است. گویند کبریت احمر به سختی یافت می شود و کمیاب است، بنابر این در عرب هرگاه چیزی

بسیار کمیاب و نادر باشد، می گویند کبریت احمر (گوگرد سرخ) است. مشهور این است که کبریت احمر، اکسیر وجوهری است

که کیمیاگران در طلب آن هستند که شاید وجود خارجی هم نداشته باشد.

4- بحارج67 ص351 باب14 ح 54

5- پیوند معنوی با ساُحت قدس مهدوی ص264؛ التحصین (ابن فهد رحمة الله)، القطب الثالث ص 22.


6- بحار ج70 باب حبّالله تعالی ص23 ح ۳۲

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۵۱ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۹ ۱۲:۰۰ صبح، توسط safirashgh.)
ارسال: #17
RE: راه وصال
تکلیف پانزدهم

تکذیب و درّ مدّعیان نیابت خاصّۀ حضرت مهدی- عجّل الله تعالی فرجه شریف- در عصر غیبت کبری، از تکالیف و وظایف مؤمنان است.


شیعۀ امامیه معتقد است که با فوت نایب خاص آن حضرت در غیبت صغری، شیخ علی بن محمّد سَمُری رضی الله عنه نیابت خاصّه و وکالت

از جانب امام زمان علیه السّلام خاتمه یافته است.


شیخ علی بن محّمد سَمُری رضی الله عنه چهارمین وکیل نایب خاص آن حضرت بوده است و به اعتقاد شیعۀ اثنی عشری و بر حسب

مذهب امامیه، نیابت خاصّه فقط مخصوص غیبت صغری است و در غیبت کبری، نیابت خاصّه و وکالت از جانب امام علیه السّلام

وجود ندارد.


امّا نیابت عامّۀ 1 آن حضرت در عصر غیبت کبری نه تنها ممکن و جایز است بلکه ادلّه و براهین، بر وجود و ثبوت نیابت

عامّۀ آن حضرت دلالت دارندو علمای عامل و واجد شرایطِ2 مذکور در لسان اهل بیت علیه السّلام، وکلا و نوّاب

عامّۀ آن حضرت می باشند.


راوی می گوید: (( در سالی که شیخ علی بن محمّد سمری از دنیا رفت، من در مدینة السلام

(بغداد) بودم و چند روزقبل از وفاتش نزد او حاضر شدم؛ او برای مردم نامه ای بیرون آورد. از آن نسخه برداشتم

که : بسم الله الرّحمن الرّحیم، ای علی بن محمّد سمری!

خداوند اجر برادرانت را در (فقدان) تو بزرگ بدارد.

همانا تو از امروز تا شش روز دیگر خواهی مرد، پس خود را مهیّا کن و به احدی وصیت نکن که پس از وفات تو،

جانشین تو گردد. به تحقیق غیبت کبری آغاز شده است؛ پس ظهوری نخواهد بود مگر بعد از اذن خداوند عزّوجّل

، و آن بعد از طولانی شدن وقت ظهور، و سخت شدن دل ها و پرشدن زمین از ستم است و به زودی در شیعیان

من کسانی می آیند که ادّعا می کنند مرا دیده اند. آگاه باشید هرکس قبل از خروج سُفیانی و صدای آسمانی،


ادّعای دیدار مرا نمود، او دروغ گو و تهمت زننده است و لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلّا بِااللهَ العَلِیِّ العَظیم.))
3


اثبات نیابت خاصّه با یکی از این سه طریق ممکن است:


اوّل: نصّ صریح و تصریح خود امام زمان علیه السّلام؛

دوم: نصّ تصریح نایب خاص امام علیه السّلام؛


سوم: آشکار شدن و وقوع کرامات و امور خارق عادت، از طرف مدّعی نیابت خاصّه،


که نشانۀ ربط و ارتباط خاص او با خداوند متعال و آن حضرت، و تأکید اوست .


هر یک از نوّاب خاص امام علیه السّلام در عصرغیبت صغری، یا با نصّ خود امام علیه السّلام

و یا نصّ و تصریح نایب خاص پیشین او، تعیین و منصوب شده اند و دارای کرامات و امور خارق

عادات بسیاری بوده اند؛ بنابر این تا هنگامی که نیابت خاص شخصی، با ادلّۀ قطعی ثابت نشود،

نمی توان قایل به نیابت خاص اوشد و این ادّعای نیابت و هم چنین قبول آن حرام است.


در عصر غیبت کبری، حصول این طرق سه گانه، بعید، بلکه باطل و مردود است؛ زیرا به طور مسلّم

نه نصّ و تصریحی از طرف امام یا نایب خاص او وجود دارد و نه فردی یافت می شود که باکرامات و

ارائۀ آن ها، بتواند نیابت خاص خود را به اثبات رساند.


آری ممکن است فرد یا افرادی، مدّعی نیابت خاصّۀ امام زمان علیه السّلام باشند؛ امّا باید آن ها

را به طور جدی امتحان کرد و دید آیا هیچ یک از این طرق سه گانه، قائم بر نیابت خاصّۀ

آن فرد یا افراد هست یا خیر؟ با امتحان و دقّت نظر در قول، فعل، فکر، کردار و ادّعای فرد مدعّی

نیابت خاصّه، دروغ و فریب او به خوبی آشکار می شود. از آغاز غیبت کبری تا کنون، تحقّق هیچ یک از این راه های

سه گانه در احدی نه شنیده و نه دیده شده است .

روشن است که مدّعی نیابت خاصّه باید بیش و پیش از همه، عامل به شریعت و دین خدا بوده و کوچک ترین لغزشی

از او دیده نشود و همۀ واجبات رابه جا آورده و تمام محرّمات را ترک کند و از مکروهات بپرهیزد و مستحبّات

را انجام دهد و کرامات و خارق عادات او نیز باید بر ارتباط او با حضرت حجّة علیه السّلام

دلالت تام و کاملی داشته و نیابت خاص او را به اثبات رساند، که چگونگی آن نزد اهل فن روشن است.


آن جا که حضرت می فرمایند: (( هر کس ادّعای مشاهدۀ مرانمود، دروغ گوی تهمت زننده است))

به همین موضوع اشاره دارد،

یعنی اگر کسی ادّعا کند از طرف آن حضرت نیابت خاصّه دارد و ایشان را آن گونه که نوّاب خاص ملاقات می کرده اند،

ملاقات می کند، دروغ گو و تهمت زنند ه است و این مطلب ، همان قدر متیقن مدلول این روایت ،

در رد و نفی مشاهده و دیدار آن حضرت و تکذیب مدّعیان دیدار اوست .


----------------------------------------------------------------


1- ادلّۀ نیابت عامّه بسیار است که می توان آن ها را درکتاب های مربوط به مباحث ولایت فقیه جستجو نمود؛ به عنوان نمونه،

در تکلیف سیزدهم دو روایت در این مورد موجود است؛ یکی از حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام

و دیگری از حضرت بقیة الله علیه السّلام


2- رساله های توضیح المسائل، احکام تقلید، مسألۀ 1.

3- کمال الدین ج2 ص516 باب45 ح 44

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، Montazer Almahdi
۲۵ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۱۲ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۸۹ ۱۱:۱۴ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #18
RE: راه وصال
بسم الله الرحمن الرحیم

تکلیف شانزدهم

تکلیف دیگر مؤمن، دعا کردن در تحصیل مهمّات است. مؤمن باید دعا کند و از خداوند متعال بخواهد، آن چه برای سعادت دنیا و آخرت

مطلوب و برای یک مؤمن لازم است، به او ارزانی دارد، مانند: صبر، راست گویی، عقل و خرد، حکمت و دانش، که باید آن ها

را از خداوند متعال خواستار بود.


اگر صبر در عصر غیبت از وظایف مؤمنان است، وظیفۀ دیگر آن ها دعا و درخواست صبر از خداوند متعال است و اگر ادای

حقوق آن حضرت از وظایف و تکالیف آن ها به شمار می رود، تکلیف دیگر آنان، دعا برای این مهم است ، یعنی در هر مهمی و در تحصیل

هر خیری و برای رسیدن به هر پایه ای باید دعا کرد و آن را از خداوند متعال خواستکار بود.



(( قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و سلم: سَلُوا اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ ما بَدالَکُم مِن حَوائِجِکُم حتّی شَسعِ النَّعلِ،

فَاِنَّهُ اِن لَم یُیَسِّرهُ لَم یَتَیَسَّر.1))


پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:

حوائجی که برایتان پیش می آید، از خدا مسألت کنید حتّی بند کفش را؛ زیرا اگر او آن را آسان ننماید، آسان نخواهد شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱- بحار ج۹۳ ص۲۹۵ باب۱۶ ح۲۳

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۸:۱۳ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۹ ۰۸:۱۸ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #19
RE: راه وصال
تکلیف هفدهم

تحصیل مکارم اخلاق و صفات پسندیده، و سعی و کوشش در این زمینه و صرف عمر و توانایی در این راه، تکلیف دیگر مؤمن است .


اخلاقها و صفات پسندیده و خوبی که شیعۀ امام زمان علیه السّلام باید دارا باشد، بسیار است؛ مانند: خاموشی و سکوت زبان، علم،

حلم و مدارا با مردم، میانه روی در امور، حسن خلق و ....

(( راوی از امام باقر علیه السّلام می پرسد : ای فرزند رسول خدا! بهترین عمل مؤمن در زمان غیبت کدام است؟


آن حضرت فرمودند: حفظ زبان و خانه نشینی ))1


مقصود از حفظ زبان همان سکوت و هم چنین لزوم تقیّه است، و هدف از خانه نشینی، دوری از مفاسد و اجتناب

از معاصی و پرهیز از دنیا و هوا و هوس آن است.

راوی می گوید : امام صادق علیه السّلام به من فرمودند : (( سلام مرا به هرکس از شیعیان، که می بینی مرا اطاعت نموده

و به سخنم عمل می نماید برسان، و شما را به تقوای خداوند عزّ و جّل و پرهیزکاری در دین تان و سعی و تلاش

در راه خدا و راست گویی و ادای امانت و طول سجود و همسایه داری خوب سفارش می کنم که محمّد صلی الله علیه و آله و سلم،

این ها را آورده است و دین او این است. امانت را به کسی که شما را بر آن امین نموده است، چه نیکوکار باشد و چه فاسق ، ادا نمایید،

که همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم امر می فرمودند که حتّی نخ و سوزن هم ادا شود.))
2


امام صادق علیه السّلام می فرمایند: (( همانا ما دوست داریم کسی را که عاقل، فهمیده، فقیه، بردبار، مهربان، صبور، راست گو،

باوفا باشد. به درستی که خداوند عزّ وجّل، پیامبران را به مکارم اخلاق (صفات و اخلاق های پسندیده) مخصوص داشته است؛

پس هرکس که در او این صفات و اخلاق های عالی باشد، خدا را بر آن حمد گوید و هر کس که در او این صفات نباشد، به درگاه

خداوند عزّ وجلّ زاری نماید و مکارم اخلاق را از خدا بخواهد. راوی می گوید: گفتم: فدایت شوم، مکارم اخلاق کدامند؟

آن حضرت فرمودند: پرهیزکاری و قناعت و صبر و شکرگزاری و حلم (بردباری و خردمندی) و حیا و سخاوت و شجاعت

و غیرت و نیکوکاری و راست گویی و ادای امانت ))3


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـــــــــــ

1- کمال الدین ج2 ص330.
2- کافی ج2 ص636 ح5؛ وسائل الشیعه ج12 ص6 باب1 ح15496
3- کافی ج2 ص56 باب المکارم ح3.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ عصر
ارسال: #20
RE: راه وصال
تکلیف هجدهم (تابع تکلیف هفدهم )

تکلیف دیگر مؤمن،این است که خداوند متعال بخواهد مکارم اخلاق و صفات پسندید ه را به او عطا کند، تا هر چه بیشتر به آن حضرت شبیه شده و مورد محبّت ایشان قرار گیرد.
در این زمینه خواندن عادی مکارم الخلاق، (1) که در کتاب های دعا مضبوط است، بسیار مطلوب بوده، و خوب است در اوقات استجابت دعا خوانده شود. مطلع این دعا این است :
(( اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ و آلِهِ وَ بَلِّغ بِایمانی اَکمَلَ ... .))
خواندن این گونه ادّعا بیشتر از آن جهت اهمیت دارد که حصول و تحقّق مکارم اخلاق به دست خداوند تبارک و تعالی است و از توانایی انسان خارج است. و آن چه در این زمینه از انسان ساخته است ، سعی و کوشش و انتخاب و اختیار است؛ یعنی سمت و سوی مسیر را برگزیده و کوشش در راه رسیدن به هدف، امّا حصول و تحقّق اهداف و به عنوان مثال تحصیل مکارم اخلاق، علاوه بر خواست و ارادۀ انسان و انتخاب و سعی او، بیش از هر چیز به ارادۀ الهی و خواست او بستگی دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـــــــــ
۱- دعای بیستم صحیفه سجادیّه ؛اواخر کتاب مفاتیح الحنان (شیخ عباس قمی)

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا