ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۰۶ صبح
ارسال: #1
راه وصال
بسم الله الرحمن الرحیم

با توکل به خدا ان شالله بتونم تکالیفی که در این کتاب آمده است رو برای

دوستان قرآنی گذاشته و اول از همه خودم انجام دهنده ی این تکالیف باشم

تا انشالله "به وصال دوست "برسم

آمین یا رب العالمین .
.
.
.

نام کتاب : راه وصال

موضوع : وظایف مؤمنان در زمان غیبت امام زمان علیه السلام

نوشته بالای روی جلد کتاب: برای او چه بایدکرد و چگونه بود؟

مؤلف : سید محمد رضا حسینی مطلق

ناشر: انتشارات نصایح

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi ، هُدهُد صبا
صفحه 3 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۳ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۱۹ صبح
ارسال: #21
RE: راه وصال
تکلیف نوزدهم

تکلیف دیگر، ادای حقوق مؤمنان است که ادای حقوق آن حضرت به شمار می رود

این حقوق بسیار است و ادای آن ها از اوجب واجبات است. از جمله حقوق مؤمن، قضای حاجات او و اکرام و مواسات با اوست که در کتب روایی و اخلاقی از همۀ آن ها یاد شده است .
(( قال الکاظِم علیه السّلام وَ مَن قَضی حاجَةً لِاَحَدٍ مِن اَولِیائِنا فَکَأَنَّما قَضاها لِجَمیعِنا.)) 1
امام کاظم علیه السّلام می فرمایند: هرکس حاجت و خواستۀ یکی از دوستان ما را برآورد، مانند آن است که آن خواسته و حاجت را برای همۀ ما برآورده است.
قال الصّادقُ علیه السّلام: لِمَن سَأَلَهُ عَن حَقِّ المُؤمِنِ : سَبعُونَ حقّاَ .2
امام صادق علیه السّلام در جواب کسی که از آن حضرت در باب حق مؤمن سؤال کرده بود، فرمودند: (حق مؤمن هفتاد حق است)
قال ابوالحسنُ علیه السّلام: مَن اَتاهُ اَخُوهُ المُؤمِنُ فی حاجَةٍ فَاِنَّما هِیَ رَحمَةٌ مِنَ اللهِ تَعالی ساقَها اِلَیهِ، فَاِن قَبِلَ ذلِکَ فَقَد وَصِلَهُ بِولایَتِنا وَ هُوَ مُوصُولٌ بِولایَةِ اللهِ وَ اِن رَدَّهُ عَن حاجَتِهِ وَ هُوَ یَقدِرُ عَلی قَضائِها سَلَّطَ اللهُ عَلَیهِ شُجاعاَ مِن نار، یَنهَشُهُ فی قَبرِهِ اِلی یَومِ القِیامَةِ، مَغفُوراَ لَهُ اَو مُعَذَّباً فَاِن عَذَّرَهُ الطّالِبُ کانَ أسوَأَ حالاَ .3
حضرت ابوالحسن علیه السّلام می فرمایند: (( هر کس برادر مؤمنش برای حاجتی نزد او آید، رحمتی است از خداوند متعال که به سوی او پیش فرستاده است؛ پس اگر آن را پذیرفت و ] و در رفع حاجت آن مؤمن کوشش کرد[، به ولایت ما پیوند داده است و ولایت ما به ولایت خدا متصل است و اگر حاجت آن مؤمن را نپذیرفت و آن را رد نمود، در حالی که می توانست حاجتش را بر آورد، خداوند بر او ماری از آتش را مسلّط می کند که او را در قبرش تا روز قیامت می گزد، حال می خواهد که آمرزیده یا معذّب باشد ( گناه دیگر هم داشته باشد یا خیر) و چنان چه خواهندۀ حاجت، او را معذور بدارد، وضعش بدتر خواهد بود.))
از این روایات و مثل آن ها، در می یابیم که ادای حقوق مؤمنان و اکرام آنان از بهترین راه های تقرّب به خداوند متعال و نزدیکی به امام زمان علیه السّلام است .

________________________________________
1- مکیال المکارم ج2 ص420؛ بحار ج100 ص121 باب2 ح26.
2- کافی ج2 ص174 باب حق المؤمن علی اخیه ح 14.
3- کافی ج2 ص196 باب قضاء حاجة المؤمن ح13.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۳ خرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۳۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳ خرداد ۱۳۸۹ ۱۱:۴۲ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #22
RE: راه وصال
تکلیف بیستم

دوستان من این تکلیف رو خیلی دوست دارم شماهم بادقت بخونید امیدوارم خوشتون بیاد و تلاش خودمون رو برای هر چه بهتر انجام دادن این تکالیف بکنیم

تکلیف دیگر مؤمن، دشمنی کردن با دشمنان ماضی و حال و آیندۀ آن حضرت است که یکی از مصادیق و معانی دشمنی با دشمنان خداست و در فروع دین از آن به تبّری یاد می شود و از علایم صدق و صحّت ایمان شخص به خدا است، یک محبّ واقعی می تواند، حقیقت و صدق محبّت خود را، تنها از راه دشمنی با دشمنان محبوب خویش نشان دهد.
دشمنان آن حضرت در انواع و اقسام مختلف و اصناف گوناگون هستند که شرح و تفصیل آن در این مختصر ممکن نیست، امّا به اجمال باید گفت: دشمنان او، کفّار، منافقان، ملحدان، معاندان، نظیر آنان هستند، البته تا هنگامی که بر اعتقاد خود اصرار دارند و از آن بر نمی گردند، و نیز تمام اصرار دارند و از آن بر نمی گردند و نیز تمام اشرار و همّۀ افراد فاسق و فاجری که در فسق و فجور خود اصرار دارند و آن بر نمی گردند.
همان گونه که دشمنان امام زمان علیه السّلام دردشمنی خود دارای درجات و مراتبی هستند، دشمنی با آنان نیز دارای درجات و مراتبی است که لازم است این درجات و مراتب مراعات شود. کمترین حدّ دشمنی با دشمنان امام علیه السّلام، همان اعراض قلبی و در مرحلۀ بعد اعراض عملی به همراه اعراض قلبی است؛ مانند: اعراض از سخن گفتن، معامله، مشارکت، هم نشینی، و ... .
همچنین لازم است در این دشمنی و اعمال آن، شرایط امر به معروف و نهی از منکر، با دقّت رعایت شده و کوچک ترین کوتاهی صورت نگیرد.
از جمله دشمنان امام علیه السّلام، ابلیس علیه اللعنة است که مؤمن باید نهایت دشمنی را با او داشته باشد و بهترین شکل دشمنی مؤمن با ابلیس و اعوان او همان مخالفت و عدم اطاعت از آن ها است؛ به عبارت دیگر، اطاعت از خدا ودین او و اطاعت از حجّت و سلو ک در راه او و تهذیب نفس،؛ بهترین نوع دشمنی با ابلیس و اعوان او است.
دشمنان دیگر امام علیه السّلام، آثار سوء و گمراه کننده و ضالّۀ دشمنان آن حضرت است که باید با قدرت با آن ها مبارزه کرد، این آثار می توانند فرهنگی یا غیر آن باشند؛ مانند: کتب ضالّه، مراکز فساد، تأسیس و ترویج روش های غلط اقتصادی(هم چون ربا) و دیگر آثار کفر و الحاد و عناد که مؤمن باید با حفظ شرایط و لوازم و توجّه به آن چه مرضی خداوند متعال است، با آنان مبارزه نماید.
امام صادق علیه السّلام در توصیف شیعه می فرمایند:
« لا یُحبُّ لَنا مُبغِضاً، و لا یُبغِضُ لَنا مُحِبَّاً.1»
(دشمنِ ما را دوست نمی دارد و دوست دار ما را دشمن نمی دارد.)
«قال الباقرُ علیه السّلام: وَ اَبغِض مُبغِضَ آلِ مُحمَّدٍ وَ اِن کانَ صَوّاماً قَوّاماً.2»
امام باقر علیه السّلام می فرمایند:
(با[color] دشمنِ آل محمّد دشمنی کن اگر چه روزه بسیار بگیرد و نماز بسیار بگذارد.)[/color]

«قال الصادقُ علیه السّلام: وَ الله ما جَعَلَ اللهُ لِاَحَدٍ خِیَرَةً فی اتِّباعِ غَیرِنا وَ اَنَّ مَن وافَقَنا خالَفَ عَدُوَّنا وَ مَن وافَقَ عَدُوَّنا فی قَولٍ اَو عَمَلٍ فَلَیسَ مِنّا وَ لا نَحنُ مِنهُم.3»
حضرت صادق علیه السّلام می فرمایند:
[color](به خدا سوگند! خداوند به احدی اجازه نداده است که از غیر ما پیروی نماید و همانا هر کس از ما پیروی نمود، با دشمنان ما مخالفت نموده است و هرکس در سخن یا فعلی با دشمن ما موافقت کند، از ما نیست و ما از او نیستیم .)
[/color]________________________________________
1- بحار ج68 ص165 باب19 ح16؛ بحار ج68 ص179باب 19 ح37.
2- وسائل الشیعه ج11 ص444 باب17 ح19.
3- وسائل الشیعه ح18 ص85 باب9 ح33.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، Montazer Almahdi
۵ خرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۲۸ صبح
ارسال: #23
RE: راه وصال


تکلیف بیست و یکم (تابع تکلیف بیستم)
دیگر از تکالیف مؤمنین، لعن کردن بر دشمنان آن حضرت است؛ زیرا این عمل یکی از طرق و مصادیق دشمنی با آن ها است. مؤمن باید دشمنان امام علیه السّلام را یاد نموده، بر آن ها لعن فرستد و از خداوند متعال بخواهد بر عذاب و عقاب آنها بیفزاید. بی شک، این لعن و اینگونه دشمنی از حسنات مؤمن و از مصادیق معروف به شمار می رود و آثار روحی و معنوی خوب و زیادی خواهد داشت و بر استواری روح و روحیۀ دشمن ستیزی و حقیقت خواهی او می افزاید.
در رأس دشمنان مهدی علیه السّلام، دشمنان ماضی او، بنی امیّه و بنی عباس می باشند که باید هر روز و هر شب، مورد لعن و اعراض قلبی و لسانی مؤمن قرار گیرند. لعن بر دشمنان آن حضرت به ویژه بنی امیّه و بنی عباس، کمترین مرتبۀ اعراض عملی با دشمنان ماضی آن حضرت است

امام باقر علیه السّلام فرمودند: (( اِذُا انحَرَفتَ عَن صَلوةٍ مکتُوبَةٍ ، فَلا تَنحَرِف اِلّا بِانصِرافِ لَعنِ بَنی اُمیَّةٍ . 1))
امام باقر علیه السّلام فرمودند: هنگامی که نماز واجب خود را به پایان رساندی، از آن فارغ نشو مگر با لعن بر بنی امّیه.

قالَ رسولُ اللهِ و صلی الله و علیه و آله: ((مَن ضَعُفَ عَن نُصرَتِنا اَهلِ البَیتِ فَلَعَنَ فی خَلَواتِهِ اَعداءَ نا بَلَّغَ اللهُ صَوتَهُ جَمیعَ الأَملاکِ مِنَ الثَّری اِلی العَرشِ فَکُلَّما لَعَنَ هذَا الرَّجُلُ اَعداءَنا لَعناً ساعِدُوهُ فَلَعَنُوا مَن یَلعَنُهُ ثُمَّ ثَنَّوهُ، فَقالُوا اللهُمَّ صَلِّ عَلی عَبدِکَ هذَا الَّذی قَد بَذَلَ ما فی وُسعِهِ، وَلَو قَدَرَ عَلی اَکثَرَ مِنهُ لَفَعَلَ، فَاِذَا النَّداءُ مِن قِبَلِ اللهِ تَعالی : قَد اَجَبتُ دُعاءَ کُم وَ سُمِعتُ نِداءَ کُم وَ صَلَّیتُ عَلی رُوحِهِ فِی الاَرواحِ وَ جَعَلتُهُ عِندی مِنَ المُصطَفینَ الاَخیارِ . 2))
رسول خدا صلی الله و علیه و آله و صلم می فرمایند: هر کس در یاری ما اهل بیت ناتوان باشد ولی در تنهایی های خود، دشمنان ما را لعن نماید، خداوند صدای او را به همۀ فرشتگان از زمین تا ارش می رساند و هر وقت بر دشمنان ما لعنی می فرستد، او را یاری کرده و کسی را که او لعن می کند، لعن می کنند و بعد، آن را از سر می گیرند و تکرار می کنند، سپس عرضه می دارند: پروردگارا! بر این بندۀ خود که آن چه در توان داشت ، نثار نموده است و اگر بیش از این قدرت داشت، همانا انجام می داد، درود بفرست. در این هنگام از سوی خداوند متعال ندا می رسد: همانا دعای شما را اجابت کردم و صدای شما را شنیدم و از میان ارواح بر روح او درود فرستادم و او را نزد خویش از نیکان برگزیده قرار دادم

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۱۰ خرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۲۱ عصر
ارسال: #24
RE: راه وصال
تکلیف دیگر شخص مؤمن ، تهیّه و فراهم نمودن سلاح و هم چنین اسب برای یاری آن حضرت و در انتظار ظهور فرخندۀ ایشان است که این عمل نوعی مرابطه است و توضیح آن در تکلیف بعدی خواهد آمد
( قال الصادقُ علیه السّلام: لّیُعِدَّنَّ اَحَدُکُم لِخُرُوجِ القائم علیه السّلام وَ لَو سَهماً فَاِنَّ اللهَ تَعالی اِذا عَلِمَ ذلِکَ مِن نِیَّتِهِ رَجَوتُ لِأَن یُنسِئَ فی عُمرِهِ.1)
امام صادق علیه السّلام می فرمایند: همانا باید هر یک از شما برای خروج و ظهور قائم علیه السّلام ، (سلاحی) مهیّا نماید اگر چه یک تیر باشد و همانا، هرگاه خداوند متعال بداند، کسی چنین نیّتی دارد، امیدوارم عمر او را طولانی نماید (تا ظهور آن حضرت را دریابد و از یاورانش باشد)

((قال الباقرُ علیه السّلام: کَمِ الرِّباطُ عِندَکُم ؟ قال الرّاوی: قُلتُ : اَربَعُونَ، قالَ علیه السّلام: لکِن رِباطُنا رِباطُ الدَّهرِ وَمَنِ ارتَبَطَ فینا دابَّةَ کانَ لَهُ وَزنُها ما کانَت عِندَهُ، وَمَنِ ازتَبَطَ فینا سِلاحاً کانَ لَهُ وَزنُهُ ما کانَ عِندَهُ . 2))
امام باقر علیه السّلام به راوی این روایت می فرمایند: مرابطه نزد شما چند روز است؟ راوی عرضه می دارد: چهل روز است. آن حضرت می فرمایند: ولی مرابطۀ ما، مرابطۀ تمام عمر و روزگار است و هر کس در راه ما اسبی فراهم نماید، مادامی که آن اسب نزد اوست ، به مقدار دو برابر وزن آن آسب، برای او (ثواب و اجر) خواهد بود و هر کس در راه ما اسلحه ای فراهم نماید، مادامی که آن سلاح نزد اوست، به مقدار وزن آن اسلحه برای او (پاداش) خواهد بود.

مقصود از سلاح همان آلت جنگ است، اعم از سرد یا گرم، مانند تیرو کمان ، نیزه، گرز، زوبین، خنجر، سیف و تفنگ. امّا ترجیحاً ، مقصود از سلاح ، همان سیف(شمشیر) است و مستفاد از ادلّه و روایت و شواهد نیز هم این می باشد، توجه به این که تهیه و نگهداری بعضی از سلاح ها مانند: تفنگ، ممنوعیّت خاص خود را دارد، هم چنین به نظر می آید منظور امام علیه السّلام از مرابطۀ تمام عمر، همان مرابطۀ قسم سوم است که در تکلیف بعد به آن اشاره خواهد شد.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Montazer Almahdi
۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۹:۰۴ صبح
ارسال: #25
RE: راه وصال
تکلیف بیست و چهارم


مرابطه با امام عصر علیه السّلام ازتکالیف مؤمنان است و این مرابطه بر سه قسم می باشد. مرابطه از ربط، به معنای بستن بوده و مصدر آن رباط به معنای ملازم و مراقب بودن مرزهای دشمن، و باز به معنای کلّی ملازم و مواظب بودن است. امّا مرابطه در اصطلاح کتاب خدا و سنّت عبارت است از سه امر که همان سه قسم مرابطه است :

اوّل : نگهداشتن سلاح و اسب و مانند آن ها درانتظار ظهور امام زمان علیه السّلام و به امید یاری ایشان و استفاده از آن ها به نفع آن حضرت در زمان ظهور است. این گونه مرابطه که پیش از این نیز بیان شد، از مستحبّات دینی است .

دوم: همان چیزی است که فقها در کتاب جهاد خود ذکر کرده اند و آن این که مؤمن در یکی از مرزها و نقطه ای که احتمال نفوذ دشمن در آن است، مرکب و سلاح خود را نگاه دارد و نگهبانی دهد تا بلاد اسلام را از هجوم و تجاوز احتمالی دشمنان اسلام حفظ کند و در صورت حمله به مقابله با آنان برخیزد. کمترین زمان این مرابطه سه روز و بیشترین آن چهل روز است و اگراز چهل روز بگذرد، ثواب این شخص (مرابِط)، ثواب مجاهدان فی سبیل الله خواهد بود. این گونه مرابطه نیز چه در زمان ظهور وچه در زمان غیبت مستحب است .

قال النَّبیُ صلی الله وعلیه و آله و سلم : رِباطُ الخَیلِ لَیلَةً فی سَبیلِ اللهِ خَیرٌ مِن صَیامِ شَهرٍ وَ قِیامِهِ فَاِن ماتَ جَری عَلَیهِ عَمَلُهُ الَّذی کانَ یَعمَلُ وَ اُجرِیَ عَلَیهِ رِزقُهُ وَ مِنَ الفَتّانَ.1
(پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم می فرمایند: یک شب مرابطه در راه خدا، از یک ماه روزه گرفتن و شب زنده داری به عبادت، بهتر است و اگر بمیرد، عملی که انجام می داد، برای او جریان خواهد داشت و روزی اش برای او جاری خواهد شد و از فرشتۀ ممتحِنِ (سوال کننده) قبر نجات خواهد یافت.)

قال النَّبیُ صلی الله وعلیه و آله و سلم : کُلُ مَیِّتٍ نَختِمُ عَلی عَمَلِهِ اِلَّا المُرابِطَ فی سَبیلِ اللهِ فَاِنَّهُ یَنمُولَهُ عَمَلُهُ اِلی یَومِ القِیامَةِ وَ یَؤمَنُ مِن فَتّانِ القَبرِ (الفترَةِ).2
(پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم می فرمایند: هر مرده ای نامۀ عملش مهر و بسته می شود، مگر شخصی که در راه خدا مرابطه نموده است که همانا عمل او تا روز قیامت افزایش می یابد و از فرشتۀ سؤال قبر ایمن خواهد گشت )

سوم: این که مؤمن با امام زمان خود مرابطه داشته باشد؛ یعنی خود را به ریسمان و رشتۀ ولایت او ببندد و مرتبط سازد و یاری و تبعیّت از او را ملتزم و متعهّد شود. این نوع مرابطه، واجب عینی بوده و بر هر فرد مؤمن واجب است. این معنا از مرابطه بر خلاف معنای دوم مرابطه، نیابت نمی پذیرد و نمی توان کسی را در آن، از طرف خود نایب نمود. این نوع مرابطه بسیار مهم و از ارکان ایمان است و خداوند متعال بدون آن هیچ عملی از انسان نمی پذیرد.

قال الصادق علیه السّلام: اِصبّرُوا عَلَی المَصائِبِ وَصابِروا عَلَی الفَرائِضِ وَرابِطُوا عَلَی الأَئِمَّةِ.3
امام صادق علیه السّلام می فرمایند: بر مصیبت ها صبر کنید و در شکیبایی و استقامت در انجام واجبات بر یکدیگر پیشی گیرید و با امامان خود مرابطه داشته باشید .

عَنِ الباقِرِ علیه السّلام فی قولِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ * یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اصبِرُوا وَ صابِروا وَ رابِطُوا.* فَقالَ: اِصبِرُوا عَلی اَداءِ الفَرائِضِ وَ صابِرُوا عَدُّوکُم وَ رابِطُوا اِمامَکُمُ المُنتَظَر.4
امام باقر علیه السّلام در حق این سخن خداوند عزّ وجلّ * یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اصبِرُوا وَ صابِروا وَ رابِطُوا.5* می فرمایند : یعنی در انجام واجبات صبر و ثبات داشته باشید و در مقابل دشمنان پایداری نمایید و باامام منتظَر خود مرابطه داشته باشید

امام صادق علیه السّلام در معنی این فراز از آیه یعنی *و رابطو* می فرمایند: (المُقامُ مَعَ اِمامِکم.6)
بر پای ماندن با امام تان (همراهی و ایستادگی با امام علیه السّلام).


________________________________________

1- جواهر الکلام ج 21 ص40؛ تحریر الاحکام ج1 ص134.
2- جواهر الکلام ج 21 ص40؛مجمع الفائدة و البرهان ج7 ص449.
3- بحار ج24 ص220 باب57 ح20 .
4- الغیبة النعمانی ص199 ح13.
5- سورۀ آل عمران آیۀ 200.
6- بحار ج24 ص217 باب57 ح11.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۲۳ تير ۱۳۸۹, ۰۹:۲۸ صبح
ارسال: #26
RE: راه وصال
تکلیف بیست و پنجم

از جمله تکالیف مؤمنان آن است که در عصر غیبت، راه و طریق به سوی امام زمان- عجّل الله و تعالی فرجه الشریف- را باز و مفتوح دانسته، بسته و مسدود ندانند. البته تحقّق این امر و معنا، و درک و قبول آن نصیب هر کس نخواهد شد. مؤمن باید راه را به سوی امام خویش گشوده بداند و با او تکلّم کند و خواسته های خویش را از او بخواهد، زیرا او شنوا و بیدار به پاسخ گوی درخواست مؤمنان است.

راوی می گوید: به ابی الحسن علیه السّلام نوشتم، مردی دوست دارد مطلب خود را به امام خود برساند، هم آن چه را که دوست دارد به خدا جلّ جلاله برساند، آن حضرت نوشتند:

( اِن کانَت لَکَ حاجَةُ فَحَرِّک شَفَتَیکَ فَاِنَّ الجَوابَ یأتیکَ.)1
((اگر تو را حاجتی است پس لب های خود را حرکت بده، که جواب تو خواهد آمد))

در روایتی آمده است که حضرت علی بن محمّد علیهما السّلام به شخصی فرموده اند:
( اِذا اَرَدتَ اَن تَسألَ مَسألَةً فَاکتُبها وَ ضَعِ الکِتابَ تَحتَ مُصَلّاکَ وَ دَعهُ ساعَةَ ثُمَّ اَخرِجهُ وَ انظُر فیهِ.)2
((هر وقت خواستی حاجتی را طلب کنی، آن را بنویس و زیر جا نماز خود بگذار و ساعتی رها کن، سپس بیرون بیاور و در آن نظر کن.))

راوی می گوید: این کار را کردم و جواب آن چه خواسته بودم، یافتم، در حالی که امضای آن حضرت در آن بود.

________________________________________
1- بحارج50 ص155 باب3 ح41.
2- الخرائج419؛ بحارج50 ص155 باب 3 ح41.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، zeinab ، Montazer Almahdi
۲۴ تير ۱۳۸۹, ۱۱:۱۶ عصر
ارسال: #27
RE: راه وصال
تکلیف بیست و ششم (تابع تکلیف بیست و پنجم)

از جمله تکالیف آن است که مؤمنان در هنگام گرفتاری ها، شداید، بلایا، امراض و مانند آن ها وحتّی در شبهات و فتنه های معنوی که می توانند آفت دین و ایمان افراد باشند، به امام زمان علیه السلام متمسّک شده و از او استمداد و استعانت بجویند و فریاد استغاثه و یاری خود را به سوی او بلند کنند.
این سخن حق تعالی است که می فرماید:
((وَ لِلّهِ الاَسماءُ الحُسنی فَادعُوهُ بها.1))
و برای خدا اسما حسنی (نیکو) است؛ پس به وسیلۀ آن ها خدا را بخوانید و دعا کنید

از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده است :
((نَحنُ وَ اللهِ الاَسماءُ الحُسنی.2))
به خدا سوگند! ما اسما حسنی هستیم.

قال الرضا علیه السّلام: اِذا نَزَلَت بِکُم شِدَّةُ فَاستَعینُوا بِنا عَلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ قَولُهُ عَزَّوَجَلَّ: (( وَ لِلهَ الاَسماءُ الحُسنی فَادعُوهُ بِها.3))
امام رضا علیه السّلام می فرمایند: هرگاه بر شما گرفتاری و شدّتی وارد شد، به وسیلۀ ما از خداوند عزّو جلّ کمک بگیرید و این همان است که خداوند عزّو جلّ فرموده است: ((وَ لِلهِ الاَسماءُ الحُسنی فَادعُوهُ بها.))

بی شک، مردم باید به سرور و امام خود مراجعه نمایند و از او کمک بخواهند، زیرا در غیر این صورت، در مهمّات و حوائج و گرفتاری های خود باقی مانده و از ذّلت و زبونی در امام نخواهند ماند.

________________________________________
1- سورۀ اعراف آیۀ 180.
2- البرهان ج2 ص52 در تفسیر آیۀ 180 سورۀ اعراف
3- بحارچ94 ص5 باب28 ح7.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، Montazer Almahdi
۲۵ تير ۱۳۸۹, ۰۶:۵۳ عصر
ارسال: #28
RE: راه وصال
تکلیف بیست و هفتم، قسمت اول (تابع تکلیف بیست وششم)


مؤمن باید برای عرض حوائج خود و رفع مشکلات، از دعاها، نمازها، وسایل و اسبابی که ائمۀ هُدی علیه السّلام برای راهیابی و توسّل به آن حضرت معرفی کرده اند، استفاده نمایند و ازاین دعاها و نمازها و مانند آن ها غفلت نورزند که در ادامه به پاره ای از آن ها اشاره می شود و به یاری خدا، مستقل، راه های ارتباط با آن حضرت و عرض حاجات ، تفصیل بیان خواهد شد.
یک نماز: شب پنج شنبه یا شب جمعه، زیر آسمان و بر روی بام در حالی که سرت پوشیده نیست1، دو رکعت نماز بگذارد و بعد از نماز، پانصد و نود و پنج (595) مرتبه بگوید: یا حُجَّةَ القائِم.2

یک دعا: این دعا را امام زمان علیه السّلام به شخصی که زندانی بود، تعلیم نمودند و او خلاص شد.

اِلهی عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفاءُ وَ انکَشَفَ الغِطاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجاءُ وَ ضَاقَتِ الاَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّماءُ وَ اَنتَ المُستَعانُ وَ اِلَیکَ المُشتَکی وَ عَلَیکَ المُعَوَّلُ فی الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، اُولی الاَمرِ الَّذینَ فَرَضتَ عَلَینا طاعَتَهُم وَ عَرَّفتَنا بِذلِکَ مَنزِلَتَهُم فَفَرِّج عَنّا بِحَقِّهِم فَرَجاً عاجِلاَ قَریبَاً کَلَمحِ البَصَرِ اَو هُوَ اَقرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ، یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ ] کافِیایَ [وَ انصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ] ناصِرای[ یا مَولانا یا صاحب الزَّمانِ] اَلاَمانَ اَلاَمانَ اَلاَمان[ اَلغَوثَ اَلغَوثَ اَلغَوثَ اَدرِکنی اَدرِکنی اَدرِکنی اَلسّاعَةَ اَلسّاعَةَ اَلسّاعَةَ اَلعَجَلَ اَلعَجَلَ اَلعَجَلَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ.3

یک رقعه: روایت شده که هر کس را حاجتی باشد، دعا و کلامی را که در ادامه ذکر می گردد، در رقعه ای (نامه ای) بنویسد و در یکی از قبور ائمّه علیهم السّلام بیاندازد و یا آن را ببندد و مهر کند و با خاک پاکی، گل بسازد و آن را در میان گل بگذارد، و در نهر یا جاهی عمیق یا غدیرآبی بیاندازد، که به حضرت صاحب الزمان علیه السّلام می رسد و آن حضرت شخصا متولّی برآوردن آن حاجت می شود.
( بِسمِ اللهِ الرَِحمنِ الرَّحیمِ، کَتَبتُ یا مَولایَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیکَ مُستَغیثاً ] مستعیناً [ وَ شَکَوتُ ما نَزَلَ بی مُستَجیراً بِااللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، ثُمَّ بِکَ مِن اَمرٍ قَد دَهَمَنی وَ اَشغَلَ قَلبی وَ اَطالَ فِکری و سَلَبَنی ]بِعقرِ[ بَعضَ لُبّی وَ غَیَّرَ خَطیرَ نِعمَةِ اللهِ عِندیّ، اَسلَمَنی عِندَ تَخَیُّلِ وُرودِهِ الخَلیلُ وَ تَبَرَّءَ مِنّی عِندَ تَرآئی اِقبالِهِ اِلَیَّ الحَمیمُ وَ عَجَزَت عَن دِفاعِهِ حیلَتی وَ خانَنی فی تَحَمُّلِهِ صَیری و قُوَّتی فَلَجأتُ فیهِ اِلَیکَ وَ تَوَکَّلتُ فِی المَسألَةِ لِّلهِ جَلَّ ثَناؤُهُ عَلَیهِ وَ عَلَیکَ فی دِفاعِهِ عَنّی عِلماً بِمَکانِکَ مِنَ اللهِ رَبِّ العالَمینَ وَلِیَِّ التَّدبیرِ وَ مالِکِ الاُمورِ و اثِقاً بِکَ فِی المُسارَعةِ فِی الشَّفاعَةِ اِلَیهِ جَلَّ ثَناؤُهُ فِی اَمری مُتَیَقِّناً لِاِجابَتِهِ تَبارَکَ وَ تَعالی اِیّاکَ بِاِعطائی سُؤلی وَ اَنتَ یا مَولایَ جَدیرٌ بِتَحقیقِ ظَنّی وَ تَصدیقِ اَمَلی فیکَ فی اَمرِ کَذا وَ کَذا ... . )

و به جای کذا نام حاجت خود را ببرد و در ادامه بنویسد:

(( فیما لا طاقَةَ لی بِحَملِهِ وَ لا صَبرَ لی عَلَیهِ وَ اِن کُنتُ مُستَحَقّاً وَ لَهُ وَ لِاَضعافِهِ بِقَبیحِ اَفعالی وَتَفریطی فِی الواجِباتِ الَّتی لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاَغِّثنی یا مولایَ صَلَواتُ اللهِ عَلیکَ عِندَ الکَهفِ ]اللَّهفِ[ و قَدَّمِ المَسأَلَةَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فی اَمری قَبلَ حُلولِ التَّلَفِ وَ شَماتَةِ الاَعداءِ فَبِکَ بُسِطَتِ النِّعمَةُ ]النِّعَمُ[ عَلَیَّ وَ اسئَلِ اللهَ جَلَّ جَلالُهُ لی نَصراً عَزیزاً و فَـتحاً قَریباً فیهِ بِبُلُوغِ الآمالِ و خَیرِ المَبادی و خَوَاتیمِ الاَعمالِ وَ الاَمنِ مِنَ المَخاوِفِ کُلِّها فی کُلِّ حالٍ اَنَّهُ جَلَّ اَنَّهُ جَلَّ ثَناؤُهُ لِما یَشاءُ فَعّالٌ وَ هُوَ حَََسبی وَ نِعمَ الوَکیلُ فِی المَبدَءِ وَ المَآلِ.))
ترجمه: به نام خداوند بخشایندۀ مهربان، ای مولای من!- که درود های خداوند بر توباد- می نویسم در حالی که استغاثه دارم، و بابت آن چه بر من نازل شده است، شکایت می کنم؛ در حالی که به خداوند نیرومند و بلند مرتبۀ بزرگوار و سپس به تو پناه می برم، بابت امری که مرا در برگرفته است و قلبم را به خود مشغول داشته و فکرم را طولانی و بسیار کرده است و هوش و خردم را کاسته و بزرگی نعمت خدا را در نظرم دگرگون ساخته است، و هنگام جلوه گر شدنش و گمان و فهم وقوعش، دوست ، مرا رها کرده است، و زمانی که روی آوردن آن امر به سوی من آشکار شد، خویشاوند از من دوری جست و جان خود را به سلامت برد، و توانایی وقدرت من از رویارویی و پاسخ آن درمانده است و بردباری و نیروی من یارای تحمّل آن را ندارد؛ پس در آن به تو پناه آوردم، و برای پاسخ و حل این نیاز خود از خداوند که- مدح او بسیار است- بر خدا و برتو توکل می نمایم در حالی که علم دارم به مقام تو نزد خداوند که پروردگار عالمیان است و تدبیر امور به دست اوست و مالک امور است در حالی که اعتماد دارم به تو که برای شفاعت در امر من نزد خداوند- که مدح او بسیار است- سرعت خواهی داشت. در حالی که به اجابت خواست تو توسط خداوند تبارک و تعالی در این که خواستۀ مرا عطا کند، یقین دارم. و تو ای مولای! من سزاواری که گمان مرا درست وامید مرا به خودت راست گردانی در امر چنین و چنین .
در آن چه تحمّل حمل آن را ندارم و نمی توانم بر آن هیچ صبری نمایم، اگر چه سزاوار و مستحق آن امر (آن مشکل و سختی و گرفتاری وشدت) و حتی چندین برابر آن باشم، آن هم به جهت افعال قبیح و زشتم و تباه ساختن و کوتاهی در واجباتی که برای خداوند نیرومند و بلند مرتبۀ بزرگوار است؛ پس به فریادم برس ای مولای من! – که درودهای خداوند بر تو باد- این هنگام که به تو پناه بردم، و از خداوند نیرومند و بلند مرتبۀ بزرگوار، امر و خواستۀ مرا بخواه، قبل از هدر رفتن و تباه و ضایع شدن امر، و شاد شدن دشمنان، که نعمت به واسطۀ تو بر من گسترانیده می شود و از خداوند بلند مرتبۀ بزرگوار برای من در کارم یاری کردنی ارجمند و گرامی، و پیروزی قریب الوقوع بخواه، به وسیلۀ برآورده شدن آرزوهایم و نیکو شدن آغاز و آخر تااعمالم و ایمنی از همۀ ترسها در همۀ احوال. همانا خداوند- که مدح او بسیار است- برای آن چه می خواهد فعّال است و او برای من کافی است و در آغاز و انجام، بهترین کسی است که می توان به او اعتماد کرد.

آن گاه بر بالای نهر و غدیری برود و اعتماد به یکی از وکلا و نوّاب اربعۀ خاص آن حضرت نماید ( بهتراست حسین بن روح باشد) و یکی از آن ها را صدا کند و بگوید:
((یا فلان بن فلان ] به جای فلان بن فلان نام نایب خاص آن حضرت گفته شود[ سَلامٌ عَلَیکَ اَشهَدُ اَنَّ وَفاتَکَ فی سَبیلِ اللهِ و اَنَّکَ ] اَنتَ[ حَیُّ عِندَ اللهِ مَرزوقٌ وَ قَد خاطَبتُکَ فی حَیاتِکَ الَّتی عِندَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ] جَلَّ وَ عَزَّ[ وَ هذِهِ رُقعَتی وَ حاجَتی اِلی مَولانا] یَ[ علیه السّلام فَسَلِّمها اِلَیهِ فَاَنتَ الثَّقَةُ الاَمینُ.))
ترجمه: ای فلان پسرفلان! سلام بر تو! شهادت می دهم که همانا وفات تو در راه خدا بوده است و همانا تو نزد خدا زنده ای و روزی می خوری، و به تحقیق، با تو در حیاتت که در نزد خداوند نیرومند و بزرگوارِ بلند مرتبه است، سخن می گویم و این نامۀ من و حاجت من است به مولای ما- که بر او سلام باد- پس آن را تسلیم او کن که تو مورد اعتماد و امینی.

سپس نوشته را در نهر، چاه یا غدیر آبی بیاندازد که جاجت او برآورده خواهد شد ] انشاالله [ 4.

________________________________________
1- پ_ ن: فکر می کنم این قسمت رو برای آقایون گفته و خانمها باید سرشون پوشیده باشه .
2- پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی ص 252.
3- مصباح الکفعمی ص176؛ مفاتیح الجنان (شیخ عباس قمی) بعد از دعای توسّل
4- بحارج102 ص234 باب10، ح2؛ البلدالامین ص157؛ مصباح الکفعمی ص404.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، Montazer Almahdi
۲۶ تير ۱۳۸۹, ۱۲:۲۴ عصر
ارسال: #29
RE: راه وصال
تکلیف بیست و هفتم، قسمت دوم (تابع تکلیف بیست و ششم)

یک توسل : می توان به آن حضرت با این توسّل جلیل القدر متوسّل شد:

(( وَ اسْئَلُکَ اللّهُمَّ بِحقِّ وَلِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلی عِبادِکَ وَ بَقِیَّتِکَ فی اَرْضِکَ المُنَتَّقِمِ لَکَ مِن اَعدائِکَ وَ اَعداءِ رَسُولِکَ بَقِیَّةِ آبائِهِ الطاهِرینَ وَ وارثِ اَسْلافِهِ الصّالِحینَ صاحِبِ الزَّمانِ صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ الکِرامِ المُتَقَدِّمینَ الاَخیارِ اِلّا تَدارَکْتَنی بِهِ وَ نَجَّیْتَنی مِن کُلِّ کَرْبٍ وَ هَمٍ وَ حَفِظْتَ عَلَیَّ قَدیمَ اِحسانِکَ اِلَیَّ وَ حَدیثَهُ وَ اَدْرَرْتَ عَلَیَّ جَمیلَ عوائِدِکَ عِندی یا رَبِّ اَعِنِّی بِهِ وَنَجِّنی مِنَ المَخافَةِ وَ مِن کُلِّ شِدَّةٍ وَ عَظیمَةٍ وَ هَولٍ وَ نازِلَةٍ وَ غَمٍّ وَدَیْنٍ وَ مَرَضٍ وَ سَقَمٍ وَ آفَةٍ وَ ظُلْمٍ وَ جَوْرٍ وَ فِتْنَةٍ فی دینی وَ دُنیایَ وَ آخِرَتی بِمَنِّکَ وَ رَأْفَتِکَ وَ رَحمَتِکَ وَ کَرَمِکَ وَ تَفَضُّلِکَ وَ تَعَطُّفِکَ یا کافِیَ مُوسی فِرْعَونَ وَ یا کافِیَ مُحمَّدٍ صَلَواتُ اللهِ عَلیهِ وَ آلِهِ ما اَهَمَّهُ وَ یا کافِیَ عَلِیٍّ ما اَهَمَّهُ یَومَ صِفّینَ وَ یا کافِیَ عَلیِّ بْنِ الحُسَینِ یَومَ الحَرَّةِ وَ یا کافِیَ جَعفَربنِ مُحمَّدٍ اَبَا الدَوانیق صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اکْفِنی ما اَهَمَّنی فی دارِ الدُّنْیا وَ کُلَّ هَوْنٍ دُونَ الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، یا قاضِیَ الحَوائِجِ یا وَهّابَ الرَغائِبِ یا مُعْطِیَ الْجَزیل یا فَکّاکَ العُناةِ، اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ اَنّی اَعْلَمُ اَنَّکَ قادِرٌ عَلی قَضاءِ حَوائِجی فَصَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَجِّل یا رَبَّ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ بِنتِ نَبِیِّکَ وَاقْضِ یا اللهُ حوائِجَ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِ لی یا رَبِّ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ حَوائِجَ الدِّنْیا وَ الْآخِرَةِ صَغیرَها وَ کَبیرَها فی یُسْرٍ مِنْك و عافِیَةٍ وَ تَمِّمْ نِعْمَتَکَ عَلَیَّ وَ هَنِّئْنی بِهِمْ کَرامَتَکَ وَ الْبِسْنی بِهِمْ عافِیَتَکَ وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ وَ کُنْ لی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ اَهلِ بَیتِهِ فی جَمیعِ اُمُوری وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ ناصِراً وَ کالِئاً وَ راعِیاً و ساتِراً وَ رازِقاً ما شاءَ اللهُ کانَ وَ ما لَمْ یَشاءْ لَمْ یَکُنْ لا یُعْجِزُ اللهَ شَیْءٌ طَلِبَهُ فِی الاَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ هُوَ کائِنٌ هُوَ کائِنٌ اِن شاءَ اللهُ .1 ))

ترجمه: و پروردگار! به حق ولیّت و حجّتت بر بندگانت و به جای ماندۀ تو بر روی زمین که برای تو از دشمنانت و دشمنان رسولت انتقام می گیرد، باقی ماندۀ پدران طاهرش و وارث پیشینیان صالحش، صاحب زمان- که درود خدا بر او و بر پدران بزرگوار و نیکو کار گذشته اش باد- از تو می خواهم به وسیلۀ او برای من تحصیل و اثبات مافات کنی و و مرا از هر اندوه و همّی نجات دهی و احسان قدیمت را به من و احسان جدیدت را برایم نگاه داری و بر من عطایای زیبایت را که نزد من است، بیافزایی. پروردگارا! مرا به وسیلۀ او کمک و یای کن و مرا از بیم و از هر گرفتاری و سختی و دشواری در کار و بلا و حزن و قرض و مرض و بیماری و آسیب و ظلم و ستم و فتنه در دین و دنیا و آخرتم، به منّت و مهربانی و بخشش و بخشندگی و تفضّل و مهربانی خویش نجات ده. ای کسی که موسی را از فرعون کفایت کردی، و محمّد را – که درود های خدا بر او و خاندان او باد- از آن چه او را نگران و پریشان حال ساخته بود، کفایت کردی و ای کسی که علی علیه السّلام را از آن چه او را در جنگ صفّین اندوهگین ساخته بود، کفایت کردی و ای کسی که علی بن الحسین حضرت سجاد علیه السّلام را در روز حرّة کفایت کردی، و ای کسی که جعفر بن محمّد را از اَبا دوانیق کفایت کردی، درود فرست بر محمّد و خاندان او، و از آن چه مرا در این دنیا نگران و پریشان حال ساخته است و از هر آرامش و وقاری بدون بهشت، کفایت فرما، به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان! ای بر آوردندۀ حاجات! ای بسیار بخشندۀ عطایای کثیر ومرغوب! ای عطا کنندۀ بسیار! ای آزاد کنندۀ اسیران!
پروردگارا! همانا تو می دانی که من می دانم تو قادری در برآوردن حوائجم؛ پس بر محمّد و خاندان او درود فرست، و پروردگارا! در فرج و ظهور ولیّت و پسر دختر پیامبرت عجله کن، و ای خدا! حوائج اهل بیت محمّد را برآور، و پروردگارا! به حق محمّد و اهل بیتش، کوچک و بزرگ حوائج دنیا و آخرت را برایم، در راحتی و آسانی از طرف خود و در عافیت برآور، و بر من نعمتت را کامل کن و بر من به حق ایشان کرامت خود را بسیار کن، و به حق ایشان بر من لباس عافیت را بپوشان و بر من احسان خود را تفضّل کن و به حق محمّد و اهل بیتش در جمیع امور من، برایم مدد کار وحافظ و یاور و نگهبان و سرپرست و پوشاننده و روزی رسان باش . آن چه خدا خواست، شد و آن چه نخواست، نشد. در روی زمین و آسمان هیچ چیزی نیست که خدا آن را بخواهد و او، خدا را ناتوان کند. او خواهد شد، او خواهد شد ، ان شاء الله.))

البته، ممکن است بعضی از دوست داران آن حضرت، راه دیگری برای توسّل و تمسّک و عرض حوائج خود داشته باشند که مربوط به خود آنان است ، به عنوان مثال، ممکن است فردی حاجت خود را در خواب یا بیداری و به صورت مشافهه، از آن حضرت طلب کند یا دهان خود را به آن حاجت تکان دهد، پس جواب امام علیه السّلام به او برسد، یا سؤال خود را بنویسد و زیر جا نماز خود بگذارد، سپس جواب آن حضرت را در آن نامه و کاغذ ببیند.
(( قال علی بن محمّد علیهما السّلام: اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَسْألَ مَسْألةً فَاکْتُبْها وَ ضَعِ الْکِتابَ تَحْتَ مُصَلّاکَ وَ دَعْهُ ساعَةً ثُمَّ اَخْرِجْهُ وَانْظُرْ فِیهِ. قال الراوی: فَفَعَلْتُ فَوَجَدْتَُ جَوابَ ما سَألْتُ عَنْهُ مُوَقَّعاً فِیهِ.2))
امام علی بن محمّد علیهما السّلام می فرمایند: هنگامی که خواستی حاجت خود را بخواهی، پس آن را بنویس و زیر جا نماز خود بگذار و برای ساعتی به آن حال رها کن؛ سپس آن را بیرون بیاور و در آن نگاه کن.
راوی می گوید: این کار را کردم و جواب آن چه را از او پرسیده بودم، یافتم، در حالی که امضای آن حضرت در نامه بود.

________________________________________
1- بحار ج102 ص252 باب10 ح10.
2- الخرائج ص419؛ بحار ح50 ص155 باب 3 ح41.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Montazer Almahdi
۹ مرداد ۱۳۸۹, ۰۸:۵۲ صبح
ارسال: #30
RE: راه وصال
تکلیف بیست و هشتم

دعا برای حفظ وجود مبارک امام عصر- عجّل الله تعالی فرجه- از بلایا و آفات زمینی و آسمانی و از شرّ شیاطین انسی و جنّی، تکلیف و وظیفۀ بعدی مؤمن است.

مؤمن و محبّ آن حضرت باید این دعا را هر روز و شب و هر صبح و شام و در نهایت، همۀ اوقات انجام دهد، به ویژه در اوقاتی که دعا مقرون به اجابت .

و اما دعا :
اللّهُمَّ کُن لِوَلِیِّک الْحُجَّةِ ابْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعَاً وَ تُمَتَّعَهُ فیها طَویلاً.1
باالها! در این هنگام و برای همیشه، ولّی امرت، حجّة بن الحسن را- که درود هایت بر او و پدرانش باد- سرپرست و نگهدار و رهبر و یاور و رهنما و نگهبان باش تا گیتی را به فرمان او در آوردی و تا دیر زمان، بهره مندش گردانی .

________________________________________
1- مصباح المتهجد ص 630؛ البلد الامین ص203.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا