بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.این پست راجع به شهید حسین خرازی هستش که راجع به ایشون زیاد اطلاعات ندارم.
اخلاص
بهش خبر دادنذ پانزده نفر از بچه های کمین،ساعت هاست که آب ندارند.حاج حسین(شهید خرازی)به یکی از بچه ها گفت:
((اسلحتوبردار ودنبال من بیا)).حاجی دست راستش قطع شده بود؛با دست چپ ،بیست لیتری آب رو کشید روی دوشش وحرکت کرد.
(پدر شهید) تو این عکس از شهخید خرازی اگر دقت کنید،می بینید کهدستراستشون قطع شده و این دست روی خاک های مبارک
طلاییه افتاد روی خاک های قطعه ای از بهشت وایشون روی جای دست قطع شدشون یه پتو انداختن روی دستشون همینطوری لشکر رو
هدایت کردن. روی عکس کلیک کنید تا بزرگشو ببینید.
[
attachment=239]
بسم الله الرحمن الرحیم
پاک ساز و خاک بازی
پایین شیر تانکر آب را کنده بودیم که در گرمای جنوب بتوانیم زیرش دوش بگیریم. یه بار یکی از بچه ها رفت و دوش گرفت و خودش رو حسابی شست.از زیر تانکر که بیرون آمد همانطور که داشت لباس می پوشید و هنوز خیس بود گرفتیمش و توی خاک های نرم آنجا قلتش دادیم! مجبور شد دوباره دوش بگیرد و ما هم مجبور شدیم دوباره خاکش کنیم! این کار سه بار تکرار شد!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
جانشین رییس ستاد کل نیروهای مسلح محل دفن:گلزار شهدای بهشت زهرای تهران
کارخیر برای رضای خدا
روزهای جمعه می گفت: ((امروز می خوام یه کار خوب برات انجام بدم؛هم برای شما،هم برای خدا.))وضو می گرفت و می رفت توی آشپزخانه.هرچه می گفتم: ((نکنید این کار رو،من
ناراحت می شم،باعث شرمندگیمه))؛گوش نمی کرد.در را می بست و آشپز خانه را می شست. یادگاران/ص72
[
attachment=248]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
شهید دکتر مصطفی چمران
وزیر دفاع محل دفن:دهلاویه
پافشاری بر اعتقادات
توی ذانشکده فنی،یک استادی داشتند به کراوات حساس بود؛می گفت: ((وقت امتحان شفاهی ،همه باید با کراوات بیان درس را جواب
بدهند!)) مصطفی(چمران)کراوات نمی زد. نه در موقع امتحان ونه در هیچ جای دیگه! روز امتحان استاد بهش گفت:تو چرا کراوات
نزدی؟جوابی نداد!مثل همیشه درس را جواب داد ورفت.همیشه نمره هاش بیست بود؛ولی این بار استاد بهش داده بود هیجده!خودش
می گفت این امتحان هم بیست می گرفتم.با این حال مصطفی همیشه محبوب بود و همه دوستش داشتند؛چون می دونست شخصیت
،به کراوات نیست! مرگ از من فرار می کند/ص30
[
attachment=256]
سردار سرتيپ پاسدار شهيد محمد حنيفه درستي در اواخر تابستان 1337 در روستاي قوروق شهرستان خوي ديده به جهان گشود
زندگي حنيف هيچ وقت رنگ آرامش را نديد و هميشه در فکر مبارزه بود و در کنار آن همت خود را جزم کرد تا فرزندان اين مرز و بوم را براي دفاع از اسلام و کشور آماده کند .
حنيف تاب ماندن در اين دنياي فاني را نداشت و به همراه يار ديرينش سردار قهاري شهادت را در آغوش کشيده و به ملوت اعلي عروج کرد و در کنار ديگر همرزمانش آرام گرفت .
سردار شهيد سعيد قهاري سعيد فرمانده لشكر سه نيروي مخصوص حمزه(ع) و سردار شهيد محمد حنفيه درستي و سردار شهيد حسين زمانلو و 12 شهيد همرزمشان در تاریخ اسفند 1386 در عمليات پاك سازي منطقه »جهنم دره« شهرستان خوي بر اثر سقوط چرخبال 214 ارتش، به درجه رفيع شهادت نائل آمده بودند
.[/b]
[align=JUSTIFY][font=tahoma]قابل توجه دوستان: در درگیری که بین گروهک ضد انقلاب پ پ ک در این منطقه رخ داده بود این عزیزان به طور غافلگیرانه و مظلومانه به شهادت رسیدن و بالگرد فقط فتوشاپ خبری خوبی شد برای درج خبر [/b] [align=JUSTIFY][font=tahoma]که اینجا جاش نیست [/b] [align=JUSTIFY][font=tahoma][/b] [align=JUSTIFY] [align=JUSTIFY]بعد از شهدا چه شد ؟؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
سردار شهید مهندس مهدی باکری
فرمانده لشکر31عاشورا محل دفن:مفقود الا ثر
کهنه اما تمیز
لباس نو تنش نمی کرد.همیشه می شد لااقل یک وصله روی لباسهایش پیدا کرد؛اما همیشه تمیز واتو کرده بود.پوتین هایش هم همیشه
از تمیزی برق می زد یک پارچه سفید هم داشت که می انداخت گردنش. یکبار پرسیدم: این واسه چیه؟ گفت: ((نمی خوام یقم چرک
بشه
!)) یادگاران/ص40
[
attachment=262]
((بسم الله الرحمن الرحیم))
سلام.ولادت گرامی حضرت ابوالفضل العباس(ع) واعیاد شعبانیه رابه تمامی یاران قرآنی تبریک میگم.
سردار شهیدحاج محمد ابراهیم همت
فرمانده لشگر27محمد رسول الله(ص) محل دفن:گلزار شهدای شهرضای اصفهان
کوچکترین گناه هم نه
از وقتی این ظرف های تفلون را خریده بودیم،چندبار گفته بود: ((یادت نره!فقط قاشق چوبی بهش بزنی!که
لایه تفلونش خراب نشه)).دیگر داشت بهم بر میخورد؛با دلخوری گفتم: ((ابراهیم!تو که این قدر خسیس
نبودی!))برای این که سو, تفاهم نشود،زود گفت: ((نه!آدم تا اون جا که می تونه،باید همه چیز رو حفظ
کنه.باید طوری زندگی کنه که کوچکترین گناهی نکنه.))یادگاران/ص35
معاونت فرهنگی موسسه روایت سیره شهدا
[
attachment=263]