تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: یا سید الشهدا / محرمی
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7
محــرم تــو

[تصویر:  001.jpg]


ما را نسیم پرچم تو زنده می کند

زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند

خشکیده بود چند صباحی قنات اشک

این چشمه را ولی غم تو زنده می کند

آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را

شور تو، روضه و دم تو زنده می کند

ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما:

اسلام را محرم تو زنده می کند

ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم

جان را عطای حاتم تو زنده می کند

آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را

انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند

بالای تل هم آتش این قوم خفته را

آن خواهر مکرم تو زنده می کند

این کشته فتاده به هامون حسین اوست

خود را به اسم اعظم تو زنده می کند

فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی

ما را امید زمزم تو زنده می کند

[تصویر:  seperate.jpg]
[font=tahoma][/font]

[/size][/align]
باد
پابلو نرودا

راستی را چیست آن
که با باد قله‌های سرسخت
با آب نهرهای خنک
فضای ساکن،
با نور که جام جهان را لبریز می‌کند
یا با شمیم سبز خاک
برابری تواند کرد؟

از این روست که باید
به دیاران فراوان آینده بازگردم
تا با خویش روبه‌رو شوم
و بی‌وقفه خود را بیازمایم
بی‌هیچ گواهی جز ماه،
وانگاه، نغمه‌ی شادی به لب،
پا بر سنگ و کلوخ نهم
بی‌هیچ وظیفه‌ای جز هستی،
بی‌خویشاوندی جز راه.


برگرفته از كتاب:
نرودا، پابلو؛ پايان جهان؛ برگردان فرهاد غبرايي؛ چاپ نخست؛ تهران: نيلوفر 1388
سَرم خاکِ کفِ بویِ حسین است...دلم مجنون صحرایِ حسین است

بهشت ارزانیِ خوبانِ عالم...بهشت من تماشای حُســــــــین است

اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست؟
عشق منهای زینب هیچ بود
کربلا منهای زینب هیچ بود
هر که خواهد با حسین گیرد تماس
ابتدا باید گردد زینب شــــــــــناس
ترس دشمن از حجاب زینب است
حفظ چادر انقلاب زینب است
نابکاران بی گساران جمله مست
در مقابل یک اسیر حق پرست
دشمن او را بر طناب انداخته
اون به کوفه انقلاب انداخته
بر سران ظلم می تازد چو شیر
دشمنان در پنجه ی زینب اسیر
عارفان را نقش خاتم زینب است
عمه ی مولای عالم زینب است ...
[تصویر:  %D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86.jpg]
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین


از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین


می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین


بسکه محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین


رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین


بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین


سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین


سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین


او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین


دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین



سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین


آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین


دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین


ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین


شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین


اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
چون دگر مردی چنین ، دیگر نبیند روزگار ..
[تصویر:  Mohsen%20Chavoshi%20-%20Zohre%20Atash.jpg]
اول داستان ما عشق است
و آخرش هم جز این مقدمه نیست...
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله...
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7
لینک مرجع