ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
درد دل با امام زمان(عج)
۱۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۴۸ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ ۱۰:۵۵ عصر، توسط یوسف زهرا.)
ارسال: #1
درد دل با امام زمان(عج)
در دیار ما که هرکالا به هرجا ،درهم است
گرخریدار کند ،کالای خوب از برجدا
با تشر گوید فروشنده:که آقا درهم است!

یا مهدی،
یاران خوبت را مکن از بد جدا;
رو سیاه و رو سفیدش ،جان مولا درهم است.

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مصباح ، مشکات ، منتظر ، اسمون ، mesbah ، yagobian ، Montazer Almahdi ، فاطمه گل ، ترنم بهاری ، imanheshmati ، زائر سرداب ، هُدهُد صبا ، solaleh
صفحه 6 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۱۷ مرداد ۱۳۸۹, ۰۷:۴۲ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ مرداد ۱۳۸۹ ۰۷:۴۴ عصر، توسط اسمون.)
ارسال: #51
RE: درد دل با امام زمان(عج)
مولای من مهدی جان سوالی ساده دارم از حضورت من ایا زنده ام وقت ظهورت اگر آمدی من رفته باشم اسیر سال ماه هفته باشم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیاییم در حضور تو بمیرم.

Angel[size=small] به امید روزی که توی تقو یم ها بنویسند تعطیل به مناسبت ظهور امام زمان
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab
۲۱ مرداد ۱۳۸۹, ۰۴:۲۳ عصر
ارسال: #52
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.


شاید آن روز که سهراب نوشت

تا شقایق هست زندگی باید کرد

خبری از دل مردم محروم نداشت

شاید آنر وز که سهراب نوشت

شکم سیری داشت

دل بی دردی داشت

عشقی بی همتا داشت …

آری سهراب ندانست که اینگونه نوشت

آری ای سهرابم

شاعر نام آورم

تو ندانستی که چگونه دل مردم شکست

کاش بودی و میدیدی

همه قلبها زخمی،

مادران می گریند

بر سر قبر عزیزان از دست رفته ای خود

همه جا تاریک است

همه جا پر شده از کینه و جنگ

باید اینطور نوشت ….

چه شقایق باشد ، چه گل پیچک و یاس ، جای یک گل خالی است …

تا نیاید مهدی زندگی دشوار است ……….


[تصویر:  is.php?i=70619&img=imam_zaman__cop.jpg]

دعا برای طهور آقا فراموش نشه

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab
۶ شهريور ۱۳۸۹, ۰۲:۱۶ عصر
ارسال: #53
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

موعود من :

حکایتی شده انتظار تو ، حتما باید جمعه شده باشد تا ناقوس دلمان به یادت بیفتد و خط خطی هایش را به روی کاغذ بیاورید و فریاد کند حضورت را ، باید حتما غصه مان شده باشد تا احساس کنیم به شما نیازداریم ، وقتی هیاهوی خنده مان هوش و دل را از ما می برد یادمان میرود که شما تنهایید و شما هم دوست دارید بخندید ، اما.....

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، مشکات
۱۳ شهريور ۱۳۸۹, ۰۲:۴۹ عصر
ارسال: #54
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

مولاي من! سال هاست كه كاسه هاي صبرمان لبريز شده است و آتشفشان دل مان فعال. سحاب چشم مان جز خون نمي بارد و در دشت دل مان جز خار غم نمي رويد. امواج خون در درياي ديده مان مي غرد و ساحل پلك مان را مي فرسايد. لب هاي مان از فرط عطش ترك خورده اند و گوش هاي مان از كثرت ناله ها كر شده اند. زبان هايمان از شدت ترس لكنت گرفته اند و صداهاي مان در حنجره ها خفه شده اند.

اما مولاي من! هنوز هم در دل شب هاي تاريك يأس، در قعر درياي هولناك خون، بر فراز آسمان دودآلود زمانه، از درون ظلمتكده دنيا، از گوشه هاي نمين سياه چال هاي ظلم، از زير آوارهاي فقر، از كنار چشمه سارهاي مادي، از ميان انسان هاي بي دين... عده اي تو را مي طلبند و ذكر نام تو را زمزمه مي كنند. يعني كه اي يوسف اسلام، بيا كه چشمان يعقوب جهان كور شده است.

[تصویر:  narges.JPG]

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات
۱۴ شهريور ۱۳۸۹, ۰۲:۱۳ عصر
ارسال: #55
RE: درد دل با امام زمان(عج)
چشم‌هایت را که به هم بزنی

این یک هفته انتظار که هیچ

سی روز ماه مبارک هم گذشته

و باید مهیای نماز عید فطر شد...‎

دیدی...رمضان هم دارد با شتاب تمام می شود

و من مضطرم

و نمی دانم چند رمضان دیگر

با دست های تو فاصله دارم

همان دست هایی که حالا

تنها دل خوشی زندگی ام شده است...

اللهم عجل لولیک الفرج

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، کبوتر حرم ، ذوالقرنین
۱۴ شهريور ۱۳۸۹, ۰۲:۳۷ عصر
ارسال: #56
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

اولین خطبه حضرت مهدی (عج) در هنگام ظهور

صبح شنبه عاشوراي موعود كه بناست حضرت مهدي(عج) ظهور كنند، وارد مسجدالحرام مي شوند و دو ركعت نماز رو به كعبه و پشت به مقام به جا مي آورند و پس از دعا به درگاه الهي به نزديك كعبه رفته و با تكيه بر حجرالاسود رو به جهانيان كرده و اولين خطبه تاريخي خويش را پس از حمد خداوند و سلام و صلوات بر آستان با عظمت پيامبر اكرم (ص) و خاندان بزرگوارشان سلام الله عليهم اجمعين ايشان بيان مي كنند.

مهدي موعود چنين بيان مي كنند: اي مردم! ما براي خداوند ياري مي طلبيم و كيست كه ما را ياري كند. آري ما خاندان پيامبرتان محمد مصطفي (ص) هستيم و سزاوارترين مردم نسبت به خدا و ايشان. هر كس با من در رابطه با آدم محاجه كند من سزاوارترين مردم نسبت به اويم و همين طور راجع به نوح، ابراهيم و محمد (ص) و ديگر پيامبران و كتاب خداوند كه به هر كدام از ديگر مردم اولي هستم.

مگر خداوند متعال در كتابش نفرموده است: «به درستي كه خداوند آدم، نوح، خاندان ابراهيم (ع) و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد، خانداني كه برخي از آنها از بعضي ديگرند و خداوند شنوا و داناست.»
من بازمانده آدم، ذخيره نوح، برگزيده ابراهيم و عصاره وجود محمد (ص) هستم. هر كس درباره سنت رسول الله (ص) با من محاجه كند، من سزاوارترين مردم نسبت به آن هستم.

هر كه امروز كلام مرا مي شنود، به خداوند متعال قسم مي دهم كه به غايبان برساند، به حق خداوند متعال و رسول گراميش و حق خودم از شما مي خواهم كه من حق قرابت و خويشاوندي رسول الله (ص) را بر گردن شما دارم كه شما ما را ياري كنيد و در مقابل آنها كه به ما ظلم مي كنند، حمايت كنيد كه اهل باطل به ما دروغ بستند. از خدا بترسيد و خدا را درباره ما در نظر داشته باشيد، ما را خوار نكنيد و ياريمان كنيد تا خداوند متعال شما را ياري كند.

سپس حضرت دست هايشان را به آسمان بلند كرده و با دعا و تضرع اين آيه را به درگاه الهي عرضه مي دارند. »امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء؛ كيست آن كه وقتي شخص مضطر دعايش كند، او را پاسخ داده و بدي را از او برطرف كند.»

التماس دعا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم
۱۷ شهريور ۱۳۸۹, ۰۳:۰۲ عصر
ارسال: #57
Bug RE: درد دل با امام زمان(عج)
((به نام خدا))

شاید آن روز که سهراب نوشت:

((تا شقایق هست زندگی باید کرد))

خبری از دل پر دردگل یاس نداشت

باید اینطور نوشت:

هر گلی هم باشی ،

چه گل شقایق چه گل یاس،

باز فاصله تلخ ترین حادثه هاست.


دیر است ،دیر...

زود بیایی کاش.........Sleepy

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا
۱۷ شهريور ۱۳۸۹, ۰۴:۱۲ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ شهريور ۱۳۸۹ ۰۴:۲۳ عصر، توسط یوسف زهرا.)
ارسال: #58
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

از اون متن هایی هست که بادل آدم بدجوری بازی می کنه،فقط اگر گوشه چشمتون خیس شد التماس دعای همه بچه های یاران قرآنی را فراموش نکنید.


"روی دفتر هردویشان بزرگ می نویسم :جمعه.

هردویشان برسرم فریاد می زنند.معلم به سمت میز من می آید

نگاهش رابه نگاهم گره می زند.یک گره کور که من هرچه تلاش می کنم،نمی توانم بازش کنم.

می گوید:خودکار نو خریدی؟روی دفتر خودت امتحان کن.

کلاس غرق خنده می شود

قسمتی از گره کور نگاه راباز کرده ام.اما نمی دانم چرا گوشه سمت چپش باز نمی شود

معلم می گوید بفرمایید بیرون

حس می کنم دنیا بر سرم خراب شده.

گره کور باز می شود.از جایم بلند می شوم.

راهرو میان نیمکتها را طی میکنم.

نزدیک تخته سیاه می رسم.گچ رابر می دارم.وروی تمام فرمولهای شیمی،فیزیک واتحادهای ریاضی وتاریخهای ادبیات واشعار کی وکی وکی بزرگ می نویسم:

امروز جمعه است...کسی منتظر نیست؟.

بر می گردم وپشت سرم رانگاه می کنم.

انگار خواب می بینم.کلاس غرق در اشک شده است وجمله خودم صدهابار جلو چشمانم رژه می رود.امروز جمعه است ...کسی منتظر نیست؟

معلم به سمت تخته می آید.همه اعداد وفرمولها وجملات را پاک می کند وبا خط درشت می نویسد:

درس امروز؛انتظار...!

وبچه ها کنارتاریخ دفترشان طوری که فقط خودشان ببینندمی نویسند: جمعه واونیامد!

اما معلم گوشه ی تخته کنار تاریخ طوری که بچه ها ببینند می نویسد:

تاجمعه دگر انتظارها باقی است"

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، ذوالقرنین ، ضحی ، zeinab
۲۶ شهريور ۱۳۸۹, ۰۹:۱۴ صبح
ارسال: #59
RE: درد دل با امام زمان(عج)

ثانیه ها را عبور می کنم و دقایق را مرور. تا ساعتی از انتظار سبز را ورق می زنم

ای ناب ترین غزل و ای روشن ترین حضور!!

چگونه باور کنم که در این هیاهوی حیله و ریا قلبم به یاد تو نتپد؟

ای باغبان گل های معنویت ای کوکب هدایت!

ای بهاری ترین نسیم!

آیا می شود روزی گرمای حضورت را حس کنم؟

آیا آن روز زنده خواهم بود؟

هر آدینه بوی ندبه صدای اشک یاد فرج و دستان مشتاقت خسته تر از روزهای دیگر

به سمت خدا قد می کشد تا سبد هاشان لبریز از میوه ظهور شود!!!


از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، zeinab ، کبوتر حرم
۲۶ شهريور ۱۳۸۹, ۰۸:۳۶ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ شهريور ۱۳۸۹ ۰۸:۴۴ عصر، توسط sumaye.)
ارسال: #60
RE: درد دل با امام زمان(عج)
کاش می شد

که در این دیار غربت ومیان موج غمها به سکوت سرد وسنگین رخصت خاتمه می داد
کاش می شد

جمعه ما شاهد ابروی زیبای تو می شد دیده نا قابل ما فرش کیسوی تو می شد کاش می شد انتظار منتظر بپایان رسد وهوا میزبان یاسها و نسترنها خاک پای مهدی زهرا شود کاش می شد تو هم از انتظار خسته شوی و برای فرج دعا کنی کاش می شد000
بنام او که خالق یاس ونرگس است
یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت
ای روح دعا سلام مهدی 1170 بهار وخزان گذشت ونیامدی0سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست قاب گردیده وگرد وغبار هجران برآن سایه افکنده0 عمری است که برای آمدنت بی قرارم0 یابن الزهرا،ببین از فراقت سخت بارانیم0 ببین ثانیه ها چگونه از هجر تو بغض کرده وبه هق هق افتاده اند0 آقا جان!حیف نیست ماه شب چهادره پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند،حیف نیست دیده را شوق وصا ل باشد ولی فروغ دیده نباشد0 بیا وقرار دل بیقرارم شو0 بیا وصداقت آینه را به زلال آبی نگاهت پیوند بزن0 بیا تا سر به دامانت بگذارم وعقده های چندین ساله ام را باز کنم0 تو که معنای سبز لحظه هایی بیا تو که ترنم الطاف حق تعالی بیا0 بیا که از هجرت چون اسپندی بر آتشم0 یوسف فاطمه!کی طنین دلنواز انا بقیه ا000 تو از کعبه مقصود جانها را معطر می نماید0 کی کعبه به خود می بالد وزمین بر قامت دلربایت طواف عشق می گزارد وجان در سعی وصفای نگاه تو محرم می شود ومناسک حج وقربان را بجای می آورد0 برای آمدنت تمام دلهای عشاق دنیا را به ضریح چشمهای قشنگ وعباس گونه ات گره زده ایم ودر مراسم اعتکاف شبهای فراق برای گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ایم0 آقا جان برای آن لحظه که سبز پوش با پرچم یالثارات الحسین در انتهای افق غباری بپا می شود وتو با ذوالفقار حیدر وسوار بر اسب سفید قصه ها می آیی لحظه ها را بدست باد می سپارم0 بگذار صادقانه بگویم که کهانسالترین آرزوی دلم آرزوی وصال توست!آرزویی که برای بدست آوردنش تمام کلافهای عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام وخودم را در جرگه خریداران یوسف زهرا(س) قرار داده ام0 نازنینم!تو زیبا ترین دلیل برای شبهای قدر وشب زنده داریهای منی تو ضیاعین ودلیل امن یجیب منی 0 آقا جان! می خواهم برایت قصه بگویم 0 قصه سیب وگندم ومردی که سالهاست در میان مردم چشمم ایستاده،قصه خوشه خوشه انتظار وچشمانی که درو میکنند،قصه باران وسطرهایی که دلواپس پونه هاست،قصه اسب وخیال آمدن تو در باران،قصه هایی که مشق هر شب من است0 کاش می شد واژه ها را شست وانتظارراتفسیر کرد ولی افسوس000 میدانی مرز انتظار کجاست!؟آنجا که قطره اشک منتظری سدی از دلواپسی ساخته وقطره قطره انتظار را ذخیره می کند،آنجا که وجودش چون جرعه ای آب از تشنه ای رفع عطش می کند آنگاه که می فرماید اگر شیعیان ما مرا به اندازه قطره ای آب بخواهند هر لحظه ظهور من نزدیکتر می شد0 حس می کنم نزدیکی آنقدر نزدیک که با آمدن یک نسیم تو را احساس کرد وبویید0 خوب می دانم که آخر دل سنگ وطلسم نحس قصه را می شکنی وآنگاه زمان وصل وجان نثاری می رسد0 پس بیا از پس کوچه های انتظار ،بیا که شعرهایم بی قافیه مانده اند،بیا که با آمدنت گم میشود در تبسم تو بغض چندین ساله ام،بیا که غزلهایم مضمون ندارند ومثنوی عشق نا تمام است0 محبوبم!هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود0 عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافی بر لوح آن نام تو هگ گردیده وکنون ای بهار عشق!می ترسم از خزان عمرترسم از ندیدن است بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟ یابن الزهرا!"لیت شعری أین استقرت بک النوی"0 کاش میدانستم که کجا وکی دلها به ظهور تو آرام خواهند گرفت0 بنفسی أنت! به جانم سوگند که تا طلوع صبح صادق به انتظارت خواهم ماند ولحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم وسکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم فقط برای رسیدن به لحظه با شکوه وصا لت0 آقا جان! دروادی انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب می گردد0 کی می آیی که قطره ها به دریا بپیوندند؟خیبر گشای فاطمه(س) کی می آیی؟
کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟
بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست وقلبم جویبار اشکهایی که هرروز وشب برای فراق تو ریخته می شوند0 یاس سفیدم!بیا که با ظهورت آیه"والنهار اذا تجلی" تأویل گردد0 بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم0بیا ومرا زائر شهر قاصدکها کن،بیا000 دلم برای ورود هر عشقی غیر از عشق تو بن بست است ودیده ام جز برای فراق تو نمی بارد0 بیا که هجر توآیه"ان عذابی لشدید" را تفسیر می نماید0 آقا جان!بحق کوچه وچادر خاکی بیا،بیا که سید علی ماتنهاست وچاهی ندارد که غصه هایش را بااو در میان بگذارد0 بیا ورأس سبز شاپرکهایی باش که در جستجوی قبر یاس سرگردان کوچه های هاشمیند0 ای پیدا ترین پنهان من! تا تو بیایی مروارید چشمانم رابرای سلامتیت صدقه می دهم وبرای آمدنت روزه سکوت می گیرم وبا جام وصال تو افطار می نمایم0 نذر کرده ام که بیایی تا جان شیرین را فرش قدمها یت نمایم0 پس بیا که نذر خود را ادا کنم0 ای آفتاب عمر! تا تو بیایی انتظار را قاب میکنم وبر لوح دلم می کوبم0 فریاد را حبس می کنم وبه سکوت اجازه حضور می دهم0 در نبود تو جام تلخ فراق را سر می کشم وسر به دوش هجران می نهم وبرای آمدنت دعا می کنم0 به امید آنروز هزار وصد وهفتادمین شمع را روشن می کنیم ومنتظرت می مانیم0 به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم0 کاش می شد که خدا اجازه ظهورت می داد


فایل‌(های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
   

Heart
الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، ذوالقرنین ، یوسف زهرا ، ضحی ، کبوتر حرم
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا