ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
درد دل با امام زمان(عج)
۱۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۴۸ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ ۱۰:۵۵ عصر، توسط یوسف زهرا.)
ارسال: #1
درد دل با امام زمان(عج)
در دیار ما که هرکالا به هرجا ،درهم است
گرخریدار کند ،کالای خوب از برجدا
با تشر گوید فروشنده:که آقا درهم است!

یا مهدی،
یاران خوبت را مکن از بد جدا;
رو سیاه و رو سفیدش ،جان مولا درهم است.

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مصباح ، مشکات ، منتظر ، اسمون ، mesbah ، yagobian ، Montazer Almahdi ، فاطمه گل ، ترنم بهاری ، imanheshmati ، زائر سرداب ، هُدهُد صبا ، solaleh
صفحه 4 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۷ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۴۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۷ خرداد ۱۳۸۹ ۰۵:۵۰ عصر، توسط یوسف زهرا.)
ارسال: #31
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

عصر یک جمعه دلگیر ،دلم گفت بنویسم از یک عشق
عشقی که به اخلاص نرسیده است غم عشقی که به منزل نرسیده!
عشق به مقصود نرسیده است
زخمم نمک خورده بال و پرم سوخت که؛ زمین خورده تنم،سوخته از بار گناه است
سرم پایین از شرم، کمر خم از بار گناه است...
پس تو کجایی ؟ دلنگرانم ... !
دلم در پی سویت ....
چشم نگرانست
کجایی مرحم زخمم...؟
تو کجایی ای گل نرگِس زهرا(س)
شده ام باز هوایی..توکجایی؟
نشوم گمگشته بی صاحب ؟!؟
پس تو کجایی؟
بیا آقا گمگشته راهم ...
پرگناه بی سر سامانم ...
....
آقا مگر این عشق ارباب ندارد؟
مگر این دل زخم خورده درمان ندارد؟
بیا ای مرحم جانــــــــم
عصر این جمعه دلگیر تــــــو را به جان مادرت ... رهایم نکن آقا دلم پرگناه است
با دل آواره شدم سنگ ؛ چاره ندارم...
آه شکستم...
شکستم ...
شکستم..
ه
ه
ه
ه

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم
۱۲ خرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۵۹ عصر
ارسال: #32
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

سلام بر تو و سلام به اون چشمي که به دنبال نيم نگاهي از توست.
سلام به تو و سلام به اون دلي که در تب و تاب وصال توست.
سلام به تو و سلام به اون آينه اي که در التهاب ديدن توست.
سلام به تو و سلام به اون پاهايي که به شوق رسيدن به تو مي شتابن.
سلام به تو و سلام به اون منتظري بي دلي که عاشقانه دعاي سلامتي تو رو مي خونه.

التماس دعا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم
۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۱۷ عصر
ارسال: #33
RE: درد دل با امام زمان(عج)
من منتظرم

همه در جست‌وجوی کوی تواند، بی‌ آن‌که خوب تو را شناخته باشند.
همه در هوای روی بهارند؛ بی آن‌که از غصه زمستان، به تنگ آمده باشند.
همه در غربت شب، خوابیده‌اند، بی آن‌که از صدای خروس سحری سراغ بگیرند.
پهنای شهر را وجب به وجب، گام به گام، کاویده‌ام.
از نردبان‌های کوتاه و بلند مذاهب و مکتب‌ها، ایسم‌ها و فلسفه‌ها، از همه عبور کرده‌ام.
رفته‌ام، فرو افتاده‌ام، برخاسته‌ام و خسته‌ام.
می‌گویند تو گشایشی. فرج تویی.
این گشایش باید شبیه یک گلستان باشد، پر از جوانه‌های صداقت.
جایی برای تبسم بی‌دغدغه.
من منتظرم.
قصه شوق، محال است به تقریر آید.
کسی چه می‌داند راز رسیدن، در دل یک مشتاق که مهجور مانده است چیست؟
کسی چه می‌داند جز دل روشن تو؟!
ما از رفتن، تمنای رسیدن داریم و کوی مهدی خدا، انگار نزدیک است؛
زیر پلک یک ندبه، روی آواز یک سجاده و بر بلندای شکفتن یک صبح آدینه.
از رو به روی خانه کعبه، صدایمان زده‌ای که: من گنجینه خدایم؛ اوج آرزوهای دیرینه، با سیرتی شبیه محمد(ص)،
با شوری به وسعت دلتنگی و با جشنی از جنس خوش‌بختی.
عدالت، میوه درخت ظهور است که با دست‌های نیرومند و آسمانی تو غرس می‌شود.
عدالت، یعنی برآمدن و تابیدن ماه برای همه چشم‌ها؛ حتی نابینا‌ها و شب‌پره‌ها.
نزدیک‌تر می‌شوی، قرآن می‌خوانی و لبخند می‌زنی.
من همان رؤیای صادقه‌ام که در قلب خدا تعبیر شد و اینک تعبیر رؤیای خدا در سرزمین سوخته انسان.
از تولد حرف می‌زنی.
تولد دوباره روزی‌‌های معنوی و مادی.
تولد دیگر باره جان‌های عاشق سرفرازی.
مکث دیدار و زیبایی بر دشت خشک بی‌کسی و تنهایی.
حضور پیوسته باران بر کام‌های تشنه ابدی.
از راه می‌رسی، بیدار می‌شویم، راه می‌رویم
و همه سرزمین‌های نرفته دانش و اندیشه، در کنار خاک پای تو، بر ما مکشوف می‌شود.

به جزای ستم‌ها که بر خلایق مظلوم، آوار گشته بود بر سر ظالمان، غضب می‌باری و شیوه نوازش را ترویج می‌کنی.
در انتظار توییم...

[تصویر:  mahdi2.jpg]

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، کبوتر حرم
۱۴ خرداد ۱۳۸۹, ۱۲:۱۶ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ۱۲:۲۶ صبح، توسط یوسف زهرا.)
ارسال: #34
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت

بگویم بنویسم که چرا عشق به سامان نرسیدست؟

و چرا آب به گلدان نرسیدست؟

وهنوز هم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیدست؟

بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد

که چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست؟

و چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست؟
یکی می گفت:می دونی چرا عصر جمعه دلگیر؟
گفتم:در این باره صحبت زیاد می کنند،هر کس دلیلی می گه
گفت:به خاطر این هست که در عصر جمعه خود امام زمان (عج) هم از ظهورش ناامید می شه.

اللهم عجل لولیک الفرج...

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم
۲۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۱:۱۹ عصر
ارسال: #35
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

دلتنگم آقا ؛ دلتنگ ديدنت ؛ دلتنگ شنيدن صداي انا المهدي ت ...
تا کجای عمر باید هر شب درانتظار تو ستاره بشماریم٬ تا کدام روز و ماه باید مسافر دنیای غفلتها باشیم ٬ یامولا !

بیا ٬ که سقف آسمان زندگیمان راابر جهل و فساد پوشاند !بیا٬ که زمین تشنه باران است ! بیا ٬ که جگرهایمان را فراق٬رتگ سرخش را باخته است ٬ بیا از درون سوخته ایم ٬ مولا بیا ای مرهم دلهای خسته !

نمی دانم قلم سنگی برای دوری توچه می نویسد ٬ ولی همین را می دانم که او نیز هجاهای نام تو را دوت دارد و بی معطلیمی نگارد . بیا ٬ که قلب شیشه ای انتظارمان در هر بار ترکی برمی دارد و صبرمان راخزان به یغما می برد .

بلندای پرواز خورشید را کهمی بینم این سوال در ذهنم می روید ٬ که آشیانه خورشیدکجاست؟

کبوتران سپیدبال که نشانه هایآرامش آسمانند ٬ شبانگاهان در آغوش مهربان لانه ها ٬ اندام جان را در بستر آرامش مینهند٬ عقابها که سلاطین آسمانند در یورش تاریکیها دل به سکوت می سپارند و در دلکوهساران تمنای دستان پر محبت شب را دارند اما خورشید آشیانه اش کجاست؟

در کدامین بستر مهربانی ٬ دل پرخروشش به آرامش می نشیند؟

یک روز با خورشید همسفر شدم . دانستم که غروبش افسانه ای بیش نیست و مغرب و مشرق ٬ جز خطوط خیالی نیستند .

خورشید هرگز غروب نمی کنم ٬ خورشید معنای روشن طلوع است .

اما آشیانه خورشید رایافتم ٬ دل مردی چون مهدی (ع)!!! این دل شماست ٬ که معبد خورشید است و این دل شماست که حلقه اتصال چشمه خورشید با نور پاکی و طراوت است .

اگر روزنه ای در دل توبگشایم ٬ خواهم دید که هزاران خورشید در آن سر به سجاده نورانیت گذارده اند و هرخورشید به گونه ای اشعه رحمت و برکت را به هر سو می پراکند.

آری ! می شناسمت ٬سالهاست که همتای تو را ندیده ام ٬ من موجودی هستم که از فرسنگها عقب تر آمده ام وچون به تو رسیده ام همراهت شده ام . پا به پای تو می آیم . تو را میشناسم

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات
۱۷ تير ۱۳۸۹, ۰۲:۰۶ عصر
ارسال: #36
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

دلم دوباره گرفته، يه شب جمعه ي ديگه تو راهه. دلم بد جوري هواتو کرده. خداييش خيلي خاطرخواهتيم.
کي مي آي ببينيمت؟ کي ميشه توي يکي از اين تقويم ها بنويسن تعطيل روز ظهور حضرت ولي عصر(عج). تقويم را ورق بزن و انتخاب کن، اين جمعه ها براي تو تعطيل مي شود.
آقاجان صبح جمع ندبه خواندن تا به کي؟ چي ميشه يکي براي «أين بقية الله» که هر صبح جمعه مي خونيم يه جوابي پيدا کنه؟

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، ذوالقرنین ، فاطمه گل
۲۰ تير ۱۳۸۹, ۱۱:۰۷ صبح
ارسال: #37
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.


شكوه مي كنم ؛
اري شكوه مي كنم از الهه عشق كه جرعه اي از جام رنگين مي را براي دمي به ما نوشاند وآن گاه جام را پشت پرده گيتي پنهان نمود .
تا كي جنون و تا كي خمار چشم يار و تا كي انتظار .......
خوشا آن لحظه اي كه خود را در آينه چشمانش پيدا كنم ودل را به قدومش اتش زنم .
آ ري ؛ خوش است مردن در كنار چشمان او و گم شدن در لابه لاي نگاه او .
درد مرا معنا كن اي عشق ابدي. طوفان عشقت را كه به من ارامش ميدهد از كدام وادي مي وزد كه اين چنين طمع ديدنت به قلبم چنگ ميزند؟
مگذار افسانه شود وعده ديدارت و مگذار خراب شود ستون آرزوهايم در روز آمدنت.

التماس دعا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم
۲۳ تير ۱۳۸۹, ۰۹:۱۳ عصر
ارسال: #38
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

بارالها!

چگونه باور کنم نبودنش را، وقتی که محبت دستی نوازشگر در تار و پود وجودم ریشه می دواند ...

چگونه باور کنم سکوت دریای چشم هایم را وقتی که قایق مهربانیش بی ناخدا در اوج آسمانها به پیش می رود .

آدینه که می شود قاصدک های دلم را روانه آستان دوست می کنم تا پیام آور حضور صدفی باشد که یازده مروارید سبز را با خود به همراه دارد .

وقتی کسی نیست که درد آشنایم باشد ، فرشته ای پیدا می شود تا در خلوت شبهای تار تسلی بخش خاطرم باشد .

هنوز ستاره ای بی نورم که در انتظار شعاعی از خورشید لحظه شماری می کنم ، کویری در انتظار آبم و حتی دریای اشک هایم کویر تف زده وجودم را سیراب نمی کند .


از ستارگان آسمان سراغ می گیرم و چون پرنده ای عاشق گمگشته ام را در میان آسمان ها می جویم ، با من بگو چگونه از رویش یاس ها بگویم وقتی که نرگسی های چشمم در انتظار آمدنت سوسو می زنند .

التماس دعا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات
۲۵ تير ۱۳۸۹, ۰۹:۰۳ صبح
ارسال: #39
RE: درد دل با امام زمان(عج)
سلام.

باز هم جمعه آمد ولي مولايم ، هنوز شما نيامده اي. چشمان پر از اشك عاشقان در انتظار رسيدن شمايند.
اي ستاره درخشان نبوت!لبهاي منتظران شيفته روزي هستند كه دستان پرمهر شما را بوسه باران كنند.
آخر چقدر انتظار؟انتظار هم حدي دارد . همه جمعه ها آمدند و رفتند ولي هنوز مسافر مانيامده. انتظار ما مثل دردي است كه مرهم اين درد شمائيد و طبيبش نگاهتان. آري مامنتظران مجروحان جبهه عشق و عطوفت شما هستيم. ماتشنه ايم ولي همانند تشنگان كربلا آب نمي خواهيم.
مي گويم تشنه. ماتشنه ديدار شمائيم. اي ناجي فاصله ها، حتي واژه ها ي انتظار و فاصله هم از شما خجالت مي كشند و شرمگين شمايند.

عصرهاي جمعه وقتي کنار گلهاي ياس حياطمان مي ايستم شما را با تمام وجودم احساس مي كنم.
عطر ياس فضاي خانه را پر مي كند .چون شما گل ياس فاطمه ايد.
در آن لحظه اشك بر روي گونه هايم جاري مي شود و سخت دلم مي گيرد و بهانه جمكران را مي گيرد.
اي تكيه گاه عاشقان، ما عاشقيم .عاشق شما. شما كه بر قله ظهور نشسته ايد .

شما كه عدالت در مقابلتان زانو مي زند. تا نفس در سينه داريم فرياد ميزنيم اللهم عجل لوليك الفرج........

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، zeinab
۲۵ تير ۱۳۸۹, ۰۴:۰۱ عصر
ارسال: #40
RE: درد دل با امام زمان(عج)
چندگاهیست وقتی می گویم :
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن
با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد

چندگاهیست وقتی ميگم :
صلواتک علیه و علی آبائه
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نميريزم

چندگاهیست وقتی ميگم :
فی هذه الساعة
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای

چندگاهیست وقتی میگويم :
و فی کل الساعة
دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نيست

چندگاهیست وقتی ميگم :
ولیا و حافظا
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های
اشکم را به نظارهنشسته است


چندگاهیست وقتی ميگم :
و قائدا و ناصرا
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمي زند

چندگاهیست وقتی ميگم
و دلیلا و عینا
يقين ندارم که تو راهنما و نگهبان منی

چندگاهیست وقتی ميگم :
حتی تسکنه أرضک طوعا
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،
من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم


چندگاهیست وقتی ميگم :
و تمتعه فیها طویلا
به حال آنانی که در زمان دراز حکومت
شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم


اما چندگاهیست دعای فرج را چند بار ميخوانم
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد
هم اشکم بریزد
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم

[تصویر:  salavat.gif]

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، کبوتر حرم ، یوسف زهرا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا