جمله هاي آموزنده اخلاقي با ذكر منبع

[یوسف زهرا]

سلام.
ذكر وياد خدا
از دانشمندی پرسیدند: کسی که قرآن می خواند و نمی داند که چه می خواند، آیا هیچ اثری دارد؟ گفت: کسی که دارو می خورد و نمی داند که چه می خورد، اثر می کند؛ چگونه قرآن اثر نکند، بلکه بسیار اثر می کند!؟ پس چگونه خواهد بود، اگر بداند که چه می خواند.

---

از حکیمی پرسیدند: روز خویش را چگونه آغاز کردی؟ گفت: در حالی آغاز کردم که دنیا، مایه اندوهم بود و آخرت، موجب کوششم

[Entezar]

بد تر از رفتن...
گندیست که انسانها به باور یکدیگر می زنند !!!

[mass night wolf]

با آنچه که دوست داريم شکل و فرم ميگيريم ببين چه روي ميدهد اگر عاشق خدا شويم
--------------------------------------------------------------------------------
خوشبختي هر لحظه با ماست فقط كافيست عينك خود را تعويض نمائيم تا آن را حس كنيم. خويشتن خود را درياب تا خوشبختي را دريابي.

[hamed]

وقتي طرز فكر ما به پنير بدبو آغشته شود، تمام دنيا بوي بد مي دهد.
((جان ماكسول))

[mass night wolf]

آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است

[hamed]

خداوندا

دقیق یادم نیست آخرین بار

کی خود را پیدا کردم

اما خوب یادم هست

هر گاه که گم شدم

دستم در دست تو نبود

[ترنم بهاری]

معبودا

مرا به بزرگی چیز هایی که داده ای آگاه و راضی کن

تا کوچکی چیز هایی که ندارم ، آرامشم را بر هم نزند . . .

[mass night wolf]

گاهی وقتها از نردبان بالا میرویم تا دستهای خدا را بگیریم غافل از اینکه خدا پایین ایستاده ونرده ها رو محکم گرفته که ما نیفتیم.
(*اعتماد به خدا در تمام مراحل زندگی*)

[mass night wolf]

منبر اول مظلوم علی علیه السلام در وصف متقین
آنان که پای منبر امام علی علیه السلام می‏نشستند سخت تحت تاثیر قرار می‏گرفتند ، مواعظ وی دلها را می‏لرزانید و اشکها را جاری می‏ساخت ، همّام یکى از اصحاب پرهیزکار امیر المؤمنین- از ایشان درخواست کرد که متّقین را براى او توصیف نمایند. حضرتش از این امر طفره رفت. لکن همّام اصرار بسیار نمود، تا آنکه حضرت لب به سخن گشود. وقتی که علی‏ علیه‌السلام این خطابه را القا کرد بدنها لرزید ، اشکها جاری شد ، دلها به طپش‏ افتاد ! ، اما همام راضی نمی‏شود بلکه آتش شوقش تیزتر می‏گردد ، بیشتر اصرار می‏کند و او را سوگند می‏دهد .
علی شروع به سخن کرد ، بیش از یکصد ویژگی صفت در این ترسیم گنجانیده و هنوز ادامه داشت اما هر چه سخن علی‏ ادامه می‏یافت و اوج می‏گرفت ضربان قلب همام بیشتر می‏شد و روح متلاطمش‏ متلاطمتر می‏گشت و مانند مرغ محبوسی می‏خواست قفس تن را بشکند ، ناگهان‏ فریاد هولناکی جمع شنوندگان را متوجه خود کرد ، فریاد کننده کسی جز همام‏ نبود ، وقتی که بر بالینش رسیدند قالب تهی کرده و جان به جان آفرین‏ تسلیم کرده بود . علی فرمود : " من از همین می‏ترسیدم .

[hamed]

من باور دارم که :
دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است

[hamed]

برای کشتی های بی حرکت موج ها تصمیم میگیرند...... .!