مربای گفتمان "تلخ"
۹ مرداد ۱۳۹۰, ۱۱:۳۱ عصر
ارسال: #1
|
|||
|
|||
مربای گفتمان "تلخ"
سلام به همگی
حلول ماه پربرکت رمضان بر روزه داران مبارک عرض شود با این اوصافی که جامعه اسلامی ما دارد ما که نمی تونیم روزه بگیریم مگر اینکه روزه ما رو بگیره به جان خ.و.د.م اخه ما که میگیم روزه داری به نخوردن و نه نوشیدین نیست که زبان و دل و چشم هم باید روزه باشه ایا بشد ایا نَشد واقعا فکر کردید روز به روز اخرالزمانی تر می شود مگر اینکه بشینی خونه بیرون هم نری تلوزیون هم نبینی کلا اگر روزه خوب می خواهی ببین اینکه شیطان به بند کشیده می شود و ماه ماه خود سازی است شکی نیست اما تا این حد آخرالزمان است دیگر .... یادش بخیر یه جایی تو مختارنامه هم اون پیرمرده گفت " آخرالزمان است دیگر " خدا بیامرز نیستی ببینی این تایپیک یه جواری دلنوشته های شخصی هستش امیدوارم مثمر و عامل باشد منتظر باشید و بمانید "جامعه (امروزه) ما به فساد بیشتر از جهاد نیاز دارد" ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! به این جمله فکر کنید اگر گفتید کی گفته پ.ن:به موضوعات حجاب (هر دو تالار) - سینمای مذهبی ،مذهب سینمایی - آخرالزمان -(تالار ظهور) هم توجه شود تا بعد .... در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
صفحه 2 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۱۱ مهر ۱۳۹۰, ۱۰:۴۴ صبح
ارسال: #11
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خوب دیگه جوونن بذار جوونی کنن به منو شما چه!!!!!!!!!!!!!! هان؟؟؟؟ یک امروز است ما را نقد ایام
بر آن هم اعتمادی نیست تا شام |
|||
|
۱۷ مهر ۱۳۹۰, ۱۰:۳۴ عصر
ارسال: #12
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
(۱۱ مهر ۱۳۹۰ ۰۶:۵۶ صبح)hamed نوشته: تیجه اختلاط در ورزشگاه آزادی/ عکس دلمون گرفت. |
|||
۱۸ مهر ۱۳۹۰, ۰۲:۳۷ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ مهر ۱۳۹۰ ۰۲:۴۹ عصر، توسط hamed.)
ارسال: #13
|
|||
|
|||
RE: دلایل گرایشهای غیراخلاقی به ماساژ
آگهیهای "ماساژ درمانی" به تازگی در نشریات و فضای مجازی افزایش بسیاری یافتهاند، فعالیتی که بدون هیچ نظارتی انجام شده و با اعمال غیراخلاقی نظیر ماساژ خانمها توسط آقایان در آمیخته که بیتردید آثار و تبعات زیانباری بدنبال دارد .
دکتر مجید ابهری رفتارشناس اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با افزایش آگهی هایی که درباره ماساژ درمانی مشاهده می شود گفت: 85 درصد از این موسسات غیر قانونی و غیر اخلاقی هستند. وی افزود: از آنجا که هیچ کنترل و نظارتی بر آگهی های تبلیغاتی از سوی موسسات به ظاهر بهداشتی و درمانی وجود ندارد، هرکس به خود اجازه می دهد در امر مهم پزشکی و سلامتی دخالت کند. دکتر ابهری اظهار داشت: اخیراً افراد و موسساتی با جعل عناوین ماساژ درمانی چینی، درمان با فشار، استفاده از روغنهای گیاهی فرادرمانی، درمان ارتعاشی، در برخی جراید و مجلات تبلیغی دیده می شوند. وی گفت: ضمن تماس تلفنی با این گونه مراکز، شخص پاسخگوی تلفن اعلام می دارد که متخصص ماساژ از چین یا هند با چند جلسه ماساژ، دردهای جسمی مثل کمردرد، سیاتیک ، دردهای عضلانی و همینطور دردهای روحی و روانی مثل افسردگی، اعتیاد و افزایش وزن و کاهش آن را به طور تضمینی انجم می دهد. سپس اظهار می دارد که البته ماساژهای خانم برای آقایان و برعکس انجام می شود. این رفتارشناس اجتماعی با اشاره به این که حوزه فعالیت این گونه موسسات در شمال شهر بیشتر بوده و از یک میلیون ریال تا چهار میلیون ریال برای هر جلسه اجرت ماساژ دریافت می شود گفت: ساختن ماسک صورت با انواع میوه ها، همینطور استفاده از وان حمام برای درمان ناراحتی های پوستی مثل چین و چروک پوست، آب کردن چربی های اضافی از روشهای کاری این موسسات است. عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: متأسفانه بدون توجه به ماهیت غیر اخلاقی و خارج از چارچوب پزشکی و درمانی این موسسات، روزنامه ها و مجله ها و بولتنهای تبلیغاتی به خاطر درآمد، بلندگوی این گونه اقدامات غیر اخلاقی می شوند. وی با تأکید بر این که کمرنگ بودن باورهای دینی و فاصله گرفتن از ارزشهای اخلاقی از یک سو و زندگی مجردی از سوی دیگر و همینطور تمایل به درآمدهای خارج از چارچوب برای عده ای باعث ظهور و گسترش این موسسات شده است، گفت: اغلب افراد اعزامی اظهار می دارند در ژاپن، چین و مالزی دوره های ماساژ عالی دیده و حتی در برخی موارد ماهی هایی را که برای پوست مفید است به همراه می آورند. دکتر ابهری گفت: افرادی که از ماساژورهای جنس مخالف استفاده می کنند معمولا علاوه بر کاستی های دینی و اخلاقی دارای ناهنجاریهای رفتاری و روحی بوده و دچار انحراف جنسی هستند. یک عده ممکن است به خاطر دسترسی به درآمدی که این کار دارد دست به این کار بزنند که نتیجه آن گسترش فحشای اخلاقی و هرزه نگری در جامعه خواهد بود. منبع: تابناک در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱۶ آبان ۱۳۹۰, ۰۹:۰۲ صبح
ارسال: #14
|
|||
|
|||
RE: واقعا ارزش دارد !!!!!؟
کلاه گیس عروس جوان را به کام مرگ برد به چه قیمتی ؟!! آرايش عروس به قيمت جان او تمام شد و كلاهگيس جشن عروسي را به مجلس عزا تبديل كرد.
در اين حادثه كه در شهرستان هشتبندي واقع در استان هرمزگان رخ داد عروس جوان وقتي به آرايشگاه رفت طبق قرار قبلي از آرايشگر خواست كلاهگيسي را كه سفارش داده بود روي سر او بگذارد اما به محض اينكه كلاه روي سر عروس چسبانده شد او به شدت احساس سوزش كرد و موضوع را به زن آرايشگر اطلاع داد اما اين زن به وي گفت سوزش طبيعي و به خاطر گيرهها و موادي است كه استفاده كرده است. سوزش لحظه به لحظه بيشتر ميشد اما هرچه عروس اعتراض ميكرد آرايشگر حاضر نبود موضوع را بررسي كند تا اينكه دختر جوان ديگر تحملش را از دست داد و كلاه را از سرش برداشت. در اين هنگام بود كه عقربي سياه و سمي روي سر او مشاهده و معلوم شد سوزش سر وي به خاطر نيش عقرب است. عروس جوان به سرعت به بيمارستان منتقل شد و پزشكان تلاش كردند جان او را نجات بدهند اما كوششها فايدهاي نداشت و اين دختر جان خودش را از دست داد و عروسي به عزا تبديل شد. اين نخستين بار نيست كه تلاش براي زيباتر شدن به قيمت جان عروس تمام ميشود، پيش از اين نيز حوادثي از اين دست رخ داده بود. در يكي از اين موارد دختري كه ميخواست شب عروسي برنزه شود بيش از حد مجاز از دستگاه سولاريوم استفاده كرد و به كام مرگ فرو رفت. اين دختر 24ساله در شب حنابندان ناگهان از حال رفت و او را به بيمارستان منتقل كردند. دختر كه بوي تعفن ميداد به سرعت مورد آزمايش و عكسبرداري قرار گرفت و مشخص شد امعا و احشاي او به شدت آسيب ديده و بهگونهاي كه پختهشده به نظر ميرسد. پزشكان نتوانستند براي نجات اين دختر كاري انجام بدهند و او جان باخت. پس از آن با شكايت والدين عروس نگونبخت پروندهاي تشكيل و مشخص شد دختر جوان بيش از حد مجاز از دستگاه سولاريوم استفاده كرده و اشعههاي اين دستگاه اعضاي داخلي بدنش را از بين برده و عفوني كرده و به همين علت نيز وي جان باخته است. در چند حادثه ديگر نيز انجام عملهاي زيبايي و آرايشهاي غيراستاندارد سبب نابينايي عروسها شده است. در يكي از اين موارد كه پروندهاش در اختيار بازپرس دادسراي جرايم پزشكي تهران قرار گرفته بود دختري جوان از يك چشمپزشك به اين دليل كه باعث نابينايي وي شده است، شكايت كرد. اين دختر توضيح داد قصد داشت شب عروسي چشمانش سبزرنگ ديده شود براي همين انجام چنين كاري را به يك پزشك سپرد اما بينايياش را از دست داد. شاكي كه به خاطر ضعيف بودن چشمانش هرگز از لنزهاي رنگي استفاده نكرده بود وقتي تصميم خودش را براي شب عروسي قطعي كرد سراغ يك پزشك رفت و با او مشورت كرد. اين دختر ماجرا را چنين شرح داد: «با رضايت همسرم تحت نظر پزشك يك جفت لنز رنگي تهيه كردم. به محض اينكه لنزها را گرفتم آنها را داخل چشمهايم قرار دادم. ميخواستم زيباتر به نظر برسم. از همان ابتدا چشمانم ميسوخت اما اعتنايي نكردم. اين سوزش روز به روز بيشتر ميشد تا اينكه صبح روزي كه قرار بود مراسم عروسيام برگزار شود وقتي از خواب بيدار شدم فهميدم چشمانم نميبيند تا قبل از آن اشك و سوزش را تحمل كرده بودم ولي نميتوانستم قبول كنم كور شدهام. بعدا معلوم شد نابيناييام به خاطر اثرات همان لنزهايي است كه پزشك آنها را تاييد كرده بود.» در ماجرايي ديگر يك عروس جوان كه قصد داشت در مراسم ازدواج از مژه مصنوعي استفاده كند وقتي چند ساعت مانده به شروع جشن به آرايشگاهي در شمال تهران رفت آرايشگر به جاي استفاده از چسبهاي مخصوص از چسب معمولي استفاده كرد و نفوذ چسب به داخل چشمان عروس بينايي او را گرفت. منبع: شرق در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱۶ آبان ۱۳۹۰, ۰۱:۲۱ عصر
ارسال: #15
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه اتفاقات ناگواري!!!!!!!!! به چه قيمتي؟! خب من تعجبم چه طور اين پست رو نديده بودم! دوستان من نظرم رو رك بگم؟ حرفاتونو خوندم. اما درسته كه جامعه هم خيلي تغيير كرده و ما رو به سمت انجام گناه سوق ميده..قبول بازم اما آدمهايي كه اصالت خانوادگي و اعتقادات بر پايه عقل دارن هيچ وقت گول اين قضايا را نميخورن و در انتخاب همسر هيچگاه همچين همسري كه از انها توقع بيجاي غير ديني داشته باشد را تاييد نميكنند پس كيا گول ميخورند؟ افرادي كه از روي نا آگاهي و تقليد مطلق و ترس و اجبار و ... اندكي اعتقاداتي دارن و يا ندارن. خب اينا در قديم هم كه جامعه به طور ديگري فاسد بوده زمينه انجام گناه رو داشتن و بالاخره در جايي سقوط ميكردن. حالا بايد چه كرد؟ بايد مشكل از ريشه حل بشه و اعتقادات محكمتر بشه وگرنه اسباب گناه هميشه توسط شيطان به طريقي فراهمه. درسته ؟ و يه عزيز مومني ديروز بهم گفت: ميدوني اشتباه ما چيه دخترم؟ اينه كه ما به بدها كه زيادن نگاه ميكنيم نه خوبها كه كمند. و گفتن: بايد براي بدها دعا كنيم و در كارهامون به خوبها هر چند كم باشن نگاه كنيم. آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
۱۹ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۲۴ صبح
ارسال: #16
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
خاطره قرائتی از دختر زیبا در اتاق رئیس
[font=times new roman, times, serif]این واعظ مشهور همچنین در ادامه سخنانش درباره "زبرای مخلص، نوع کار تفاوتی ندارد" ، "عدم پافشاری بر خواستههای خود" ، "خود را مقصّر بدانیم نه دیگران را" ، "قیامت، روز بروز باطن انسانها" ، "هواپرستی، مانع اخلاص در کارها" و ... سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از سخنان این استاد حوزه علیمه و دانشگاه است: آدم مخلص خودش را مقصر میداند. حدیث داریم «وَ رَأَی نَفْسَهُ مُقَصِّراً بَعْدَ بَذْلِ کُلِّ مَجْهُودٍ وَجَد» (بحارالانوار/ج۶۹/ص۳۰۰) یعنی کسانی که تمام تلاششان را میکنند اما باز هم میگویند: شاید خدا چیز دیگر میخواست، واقعاً من خیلی زحمت کشیدم اما خدا این را میخواهد یا خدا چیز دیگر را میخواهد، من خودم را مقصر میدانم. میگویم: «مِمَّنْ یرْجَی لَهُ الْخَلَاصُ مِنَ الرِّیاء» این امید هست که این خالص باشد. آدمهایی که تا یک کاری میکنند فکر میکنند نه من به وظیفهام عمل کردم. من حق پدریام را انجام دادم. از کجا؟ احتمال نمیدادی در تربیت بچهات کوتاهی کرده باشی؟من حق همسریام را انجام دادم. احتمال نمیدهی شما نسبت به همسرت کوتاهی کردی؟ من حق... من نمیدانم! بنده اگر بگویم: من حق تلویزیون را انجام دادم. ۳۲ سال در تلویزیون بودم. هر شب جمعه هم، یک شب جمعه هم تعطیل نشد. خوب واقعاً وظیفهات این بود. ممکن است وظیفهی تو چیز دیگری باشد. ما بعد از امام زمان(عج) کسی را به اندازهی امام خمینی دوست نداریم. ایشان در وصیت نامهاش فرمود: اگر قصوری یا تقصیری کردهام، از خدا عذرخواهی میکنم و از ملت عزیز هم معذرت میخواهم. امام خمینی میگوید: قصور یا تقصیر! آنوقت شما مثلاً میگویی که... من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم. تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی خوشگل است. تا در را باز کردم، اوه... چه شکلی! داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه! گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است. گفت: آخر ما حزباللهی هستیم. گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر به زنهای جوان سلام نمیکرد. گفتند: یا علی رسول خدا سلام میکند تو چرا سلام نمیکنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. میترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم: دل علی میلرزد، تو خاطرت جمع است. بعضیها خودشان را از امیرالمؤمنین حزباللهیتر میدانند. بعضی خودشان را از مراجع تقلید حسینیتر میدانند. کدام مرجع تقلید در تاریخ قمه زده است. خیلی حزباللهی هستی قرآن بخوان، تدبر کن، نماز جمعه برو، به فقرا کمک کن، مشکل مردم را حل کن، میخواهی هم خون بدهی، بانک خون بیاید خونت را بگیرد و یک مسلمان را نجات بده. این آقایی که خودش را خونیکرده، خمسش را داده؟ تمام لقمههایش حلال است؟ هر هفته نماز جمعه میرود؟ فقرای محله را رسیدگی میکند؟ یا فقط یک لباس میپوشد و خون میریزد؟ کسی فکر کند اگر خودش را خونی کرد یا اگر مثل من در تلویزیون بود یا اگر نمیدانم هیئتی راه انداخت به وظیفهاش عمل کرده است. بعضی از افراد هستند ممکن است گرانفروش باشند، اما روز عاشورا خرج بدهند. همهشان اینطور نیستند، اکثرشان خوب هستند. اما این را میگویم برای یک درصد. یک درصد آدمهایی که خرج میدهند اگر کلاهبرداری، اختلاس، ما آدمهایی داریم ظاهرشان هم خیلی مذهبی است، ولی انصافاً تجارتشان اسلامی نیست. حدیث داریم روز قیامت افرادی میگویند: ما جبهه بودیم. خدا و فرشتهها میگویند: دروغگو، تو جبهه رفتی که بگویند: فلانی شجاع است. عدهای میگویند: ما در راه خدا، پول خرج کردیم. خدا و فرشتهها میگویند: دروغ میگویی. پول خرج کردی تا پز بدهی. عدهای میگویند: ما قاری قرآن بودیم. خدا و فرشتهها میگویند: دروغ میگویی. قرآن میخواندی تا بگویند: فلانی صوتش خوب است. ما نمیدانیم چه چیزی از مرز رد میشود. چه چیزی از مرز رد میشود. چه چیزی قبول میشود؟ یک دعا میکنم به اخلاص امام حسین به همهی کارها اخلاص بده. اخلاص خیلی مهم است. میدانید معنای اخلاص چیست؟ کلمهی اخلاص معنایش این است که اگر من روی منبر هستم، یک آقای دیگر وارد مسجد میشود. یک نامه می نویسند که جناب آقای قرائتی این روحانی محترم وارد شده، بحثهایش هم بحثهای خوبی است. اگر میشود یک چند دقیقه کم حرف بزنید، سخنرانیتان را کوتاه کنید که ما از ایشان هم استفاده کنیم. اگر به من برنخورد معلوم میشود که اخلاص دارم. انشاءالله خدا امام جمعهی قبل شیراز را شفا بدهد. آیت الله حائری دید پای نماز جمعهاش یک کسی آمده و او هم خوب حرف میزند. گفت: اما خطبهی دوم شما را سفارش میکنم به تقوا و خطبهی دوم هم وقف این آقا. والسلام علیکم و رحمة الله! اصلاً خطبهی دوم را نخواند. به حداقل اکتفا کرد و گفت: وقف! مخلص این است. راحت بگذرد. چه اصراری داریم حتماً از این خیابان برویم. مگر امام حسین در این خیابان است از این خیابان برو. چه اصرار داریم که مثلاً... حسینیهها باید بازوی مسجد باشد. خدای نکرده، خدای نکرده زبانم لال، نکند تکیهها و حسینیهها رقیب مسجد باشد. یعنی یک جمعی در مسجد بروند یک جمعی هم در حسینیه بروند. در مدینه مسجدی ساختند پیغمبر فرمود این مسجد را خراب کنید. برای اینکه این مسجد « تَفْریقاً بَینَ الْمُؤْمِنین» (توبه/۱۰۷) مسلمانها را تفرقه میاندازد. چند تا آنجا میروند، چند تا آنجا میروند. عزاداری باید در شأن امام حسین باشد. خیلی اشک برای امام حسین ارزش دارد. خیلی! شنیدم آیتالله العظمی خوانساری که از مراجع تقلید است و امام دربارهاش فرمود که: مرجع المتقین، آیتالله سید احمد خوانساری در بازار تهران. در وصیتنامهاش نوشته بود حدود هشتاد، نود سال درس خواندم و درس دادم اما برای قیامتم جز اشکی که برای اهل بیت ریختم به هیچ چییز امید ندارم. خیلی عزاداری ارزش دارد. خوشا به حال مداحها، منبریها، عزادارها، خوشا به حالشان. ولی به همان مقداری که ارزش دارد هرچه طلا گرانتر باشد دزدش هم بیشتر است. مواظب باشید.[/font] منبع :فسر جوان سایبری *********** زیباست -عمیق است-جای تامل دارد- پیرو بحث عصرهای جمعه هم می باشد در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۲۶ آذر ۱۳۹۰, ۰۱:۵۸ عصر
ارسال: #17
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
بسم الله الرحمن الرحیم
صورت زیبا به از سیرت زیبا سلام آیا واقعا جوانان ما فراموش کردند اصل این شعر رو سیرت زیبا به از صورت زیبا -------------------------------------------------------------------------------- بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای ضرغامی به هوش و به گوش باشید شما دیگه چرا ؟!!!!!!! پخش فيلم كفرآميز در روزعيد از رسانه ملي به گزارش عماریون به نقل از صراط شبکه اول سیما در روز عید قربان برای سومین بار فیلم سینمایی «سفر ابدی کاپیتان دریک» را پخش کرد. این فیلم تعالیم کابالا و ادیان ضد توحیدی مصر باستان را در قالب یک درام فانتزی بازگو میکند. گروه تأمین برنامه شبکه اول سیما برای مخاطبان مسلمان ایرانی در روز عید قربان که سالروز یادآوری بندگی و توحید خداوند یگانه است، فیلمی را انتخاب نمود که به معرفی خدایان مصر باستان، اسطوره های اُلمپ و تعالیم ضد توحیدی کابالا همچون درخت جاودانی و میوه حیات می پرداخت. کاپتان دریک و دوستانش در جستجوی درخت حیات و جاودانگی راهی سرزمینهای دور میشوند و پس از گذشتن از مصر و آشنایی با تعالیم ادیان مصر باستان و عبور از سرزمین بین دو آب ( بین النهرین) درخت حیات را می یابند. درخت حیات یا Tree of Life اسطورهای کفرآمیز در کابالاست که تمام حیات و هستی را برمبنای آن تفسیر می کنند. هر فردی که بتواند به درخت حیات دسترسی پیدا کند و از تعالیم آن بهره مند شود به مقام خدایان دست می یابد و همانند آنها دانش و قدرت خواهد داشت. با توجه به اقتباس این داستان از شجره ممنوعه که روایتی متقن و وحیانی است ولی در انجیل و تورات تحریف شده نقل شده است، پخش این فیلمها ضمن القای تفکرات کفرآمیز و ضد توحیدی به مخاطبان مسلمان بویژه جوانان، سبب میشود میان اسطوره های شرک آلود و باطل و داستانهای متقن قرآنی نیز در ذهن مخاطب یکسانی و مشابهت بوجود آید و به تدریج تعالیم دینی را نیز همچون اسطوره های مصر و یونان بپندارد. درخت حیات کابالا اثر گوستاو کلیمت در آیین کابالا درخت حیات استعارهای از صعود یا سلوک به مقام خدایی است. مراتب هستی همانند درختی است که بالا رفتن از ان و تناول میوه اش تنها در آیین رازآلود کابالا امکان پذیر است. معاونت سیما در حالی برای روز عید قربان مخاطبان مسلمان خود این فیلم شرک آلود را در نظر گرفته بود که این روز فرخنده فرصتی است تا حقانیت ناب توحیدی و تعالیمی که در قرآن کریم به ابراهیم خلیل الله نسبت داده شده است بازگو شود؛ حقایقی که با هرگونه کفراندیشی اساطیری و تعالیم ضد توحیدی در ستیز است. متأسفانه عملکرد مناسبتی معاونت سیما در روزهای گذشته مشکوک و تأمل برانگیز بوده است. گذشته از پخش فیلم شرک آلود سفر ابدی کاپتان دریک در مناسبت عید قربان، در سالروز حماسه استکبارستیزی 13 آبان شبکه سوم سیما دست به پخش فیلمی امریکا و مدافع سلطه جویی امریکا در دیگر کشورها به نام «کمپانی» زده بود. ++++ صرفا جهت اطلاع هم گفته بود آرایش زنان در این رسانه زیادنیست و مشکل ازگیرنده های ماست!!!!!!!!!! بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
۲۷ آذر ۱۳۹۰, ۰۶:۰۵ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ آذر ۱۳۹۰ ۰۶:۰۸ عصر، توسط del shekaste.)
ارسال: #18
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
[font=sans-serif][/font]
[font=sans-serif]سیدمحسن میرحاجی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در همایش ۱۶ آذر این دانشگاه در سخنانی خطاب به دکتر رهبر ریيس دانشگاه به لغو مجوز برگزاری دسته عزاداری در دانشگاه اعتراض کرد. متن این سخنان بدین شرح است: « در این مملکت همه آزادند به جز بچه حزباللهیها. حکایت تازهای نیست، حسین به شهادت رسیده است و این همان نباء عظیم است و مظلوم به جایی میرسد که تجسم غربت است» پروردگارا به تو شکایت میکنیم به خاطر از دست دادن پیامبرمان به تو شکایت میکنیم از غیبت ولی و سرپرستمان از زیادی دشمنان؛ از شدت فتنهها به تو شکایت میکنیم، از قلیان پستی دنیای آخرالزمان. شانزدهم آذر اما همهاش سرخ است به خوشرنگی غیرت اباعبدالله(ع) و خدایا چقدر ترا شاکرم که عاشوراییترین روزهای پاکت را با روز من روز دانشجو مقارن ساختی. در این مملکت همه آزادند به جزء بچه حزباللهیها. هنوز هم پسرانی که مو بر صورت دارند متحجرند و دختران ملبس به جامه زهرای اطهر(سلام الله علیها) همان بهتر که هیچ وقت به دانشگاه پذیرفته نشوند. آقای فرهاد رهبر کاش با همه نفوذ و قدرتتان وزیر علوم را، رئیس آموزش و پرورش را، خدا را راضی میکردید. کاش به جای این همه خیرخواهی برای انقلاب کمی هم به ما کمک میکردید، کاش میتوانستید برایمان سهمیه بگیرید، کاش سهمیه ما و سهمیه خواهران ما این بود که هرگز در دانشگاه پذیرفته نشوند آن وقت شما میماندید و آسایشتان بدون همه دردسرهایی که حزباللهیها برایتان میسازند. هنوز یادمان نرفته است کارناوال 16 آذر همین چند سال پیش را مراسم مضحکی که به نام آزادیخواهی و تمدن، درب غربی دانشگاهمان را از جا میکند. خندههای تلخ کارمندان حراست و فاصله معناداری که با آن جماعت داشتند. ما لیاقت دانشگاه شما را نداریم لیاقت ما منبر است در مسجد و روضه. آکادمیسینها همان کسانی هستند که هر سال در 16 آذر درب دانشگاه شما را از جا میکنند. همانهایی که برای جلوگیری از تدفین مطهر شهیدان پلاکارد به دست گرفتهاند و به گذشته شما و پدرم خندیدند. کاش علاوه بر لغو مجوز دسته عزای اباعبدالله(ع) تعظیم شعائرمان، نشستمان را هم مانع میشدید. دردسر این جوجهبسیجیها به بودنشان نمیارزد. حکایت تازهایی نیست در این مملکت همه آزادند به جز بچه حزباللهیها. جناب آقای فرهاد رهبر همین الان دلم برای سیدالشهدا(ع) تنگ شده است برای غربتش برای وعده داده شدهای که آسمان و زمین از دوریاش به تنگ آمدهاند. دلم تنگ شده است برای خمینی(ره). برای مرتضی آوینی که ماند تا بعد از مرگش برایش بزرگداشت بگیریم و در زمان حیاتش در یکی از نهادهای حکومتی همین نظام مقدس ذبحش کردیم و برای علی نالههایی که در دل چاه به یادگار گذاشت و برای سیدعلی زمان برای لحظهای که انگشتر حدید به دست کرد و برای لبخندی که به سربازانش هدیه میکند. کاش کسی برایمان روضه بخواند.[/font] دعامیکنم غرق باران شوی چو بوی خوش یاس و ریحان شوی چو یاران مهدی شمارش کنند دعا میکنم جزو یاران شوی |
|||
|
۵ بهمن ۱۳۹۰, ۰۳:۲۶ عصر
ارسال: #19
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
بسم الله الرحمن الرحیم
در این کلیپ، زنی که صدایی شبیه به صدای جنیفر دارد، از قول وی عنوان میکند: من جنیفر هستم و شرکت فیات از من خواسته که برای آنها تبلیغ کنم. سواستفاده از تصاویر جنیفر لوپز برای تبلیغ علیه ایران با نشان دادن تصاویری از اعدام متجاوزین به عنف که هرکدام سابقه چند فقره تجاوز به کودکان و زنان را در پرونده داشتهاند، عنوان کرده: «رژیم ایران همجنسبازان را به دار میآویزد.» فیلم بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
۹ بهمن ۱۳۹۰, ۰۴:۰۴ عصر
ارسال: #20
|
|||
|
|||
RE: مربای گفتمان "تلخ"
سخنان یک بازرگان چینی درباره ایرانیان وقتی یک بازاریاب چینی ایرانیان را گرد مغز! می خواند ... مطلب زیر ترجمه ی متنی است که تجربیات تجارت یك بازرگان چینی از طریق سایت
www.alibaba.com (سایت تجاری چین) را بیان می کند که در وبلاگش تحت عنوان "مبحث بازاریابی موفق چینی و آموزش تجارت بازاریابان تازه کار چین" نوشته است که خواندنی و جالب است : من تاجری بودم كه نماد شانس چین گره گشای زندگیم شد. هنگامی که نماد شانس چین را خریداری کردم (پاراوان تزئینی با طرح پاندا و بامبو)، بزرگترین پورسانت فروش سال 2010 خود را كسب كردم. آن هم در زمان افت شدید فروش در بازار و در زمانی كه قبل از آن برای پرداخت هزینه های تحصیل پسر بزرگم دچار سختی و مشکلات بسیار شده بودم. در آن زمان فردی ایرانی تبار که خود را علیرضا معرفی می کرد برایم آدرس یک سایت ایرانی را ارسال نمود. این سایت اقدام به فروش دستگاه "ایربراش air brush " آرایشی تولید کشور امریکا را نموده بود. آدرس سایت را در اینترنت سرچ کردم. یک سایت فارسی زبان بدسلیقه بود، سایت را با ترجمه افتضاح گوگل ترجمه کردم. محصولات ایربراش سطح بالا با مارك تجاری آمریكائی "DIN AIR " امریکا را عرضه کرده بود. مشتری ایرانی از من خواست تا محصولات این سایت را به صورت انبوه برایش کپی كنم و البته قبل از آن برایش برآورد هزینه کنم تا بتواند با آن رقابت کند. به او فهماندم که کپی برداری از این محصولات کار آسان و ارزانی نیست! و گفتم که شرکت ما تولید کننده پمپ های باد مینیاتوری است. وی اعلام کرد که مردم ایران محصولات مینیاتوری را ترجیح می دهند. به او گفتم: منظورم از پمپ باد مینیاتوری پمپی است كه برای محصولات آکواریوم و اکسیژن محلول در آب استفاده می شود و برای آبزیان آکواریوم آب شیرین و آب شور كاربرد دارد نه برای ایربراش آرایشی. تاجر ایرانی پرسید: آیا پمپ باد شما باد تولید می کند؟ به او گفتم البته باد کم تولید می کند و حتی برای او با اکسپرس پست یک دستگاه نمونه ارسال کردم و او پس از دریافت از من خواست برای او 1000 عدد از آن دستگاه را به عنوان دستگاه برنزه بدن تغییر نام و ثبت سفارش دهم. وقتی به او گفتم طبق قراردادهای تجاری باید روی دستگاه کلمه ماهی ثبت گردد، وی از من درخواست ثبت نام ترکیبی بدن ماهی را نمود. به او گفتم مردم کشورت معنی کلمه ماهی را نمی دانند؟ او پاسخ داد مردم ایران مغزشان گرد است و اسیر تبلیغات خوب هستند. اینگونه بود که اولین سری دستگاه باد آکواریوم با نام بدن ماهی! BODYFISH با درج كلمه ساخت بریتانیا (مثلا این دستگاه را بریتانیا ساخته بود) را به کشور دبی و از آنجا به ایران انتقال دادیم. درحالی که تقریبا مطمئن بودم این تجارت برای علیرضا ناکام خواهد بود و حتی قالب های شابلون را در انبار راکد بایگانی نمودیم. در کمال ناباوری پس از گذشته 2 ماه علیرضا با کمپانی تماس و درخواست تولید مجدد 100.000 نسخه جدید داد! علیرضا یك سایت هم راه انداخت و تبلیغات در ماهواره را شروع كرد. تلویزیون و تبلیغات كارش را خوب انجام داد و مردم فارسی زبان را اسیر خرید پمپ بادهای 25 دلاری در قبال دستگاه برنزه کننده ایربراش کرد. علیرضا درآمد بسیاری برای خود و شرکت من كسب نمود. آن روز بود که نادانی ایرانی های فارسی زبان را با خانواده ام جشن گرفتیم و من هم به شما پیشنهاد می کنم در خصوص آغاز روابط تجاری بلند مدت و مذاکره ای مستقیم با آن کشور اقدام نمایید. از این رو که تجارت با مردمی که مغز گرد دارا هستند بسیار مفید است و امکان رشد مالی برای بازاریاب های فروش همه محصولات فعال می باشد. با ارسال این متن برای هموطنان عزیزمان بفهمانیم، هر آنچه در ماهواره پخش می شود و یا در اینترنت تبلیغ آن می شود و یا حتی در کتاب ها و مجلات چاپ می شود الزاما درست نیست! و هیچ ارزانی بی دلیل نیست! به راستی چرا باید یك نفر بتواند پمپ باد آکواریوم را به جای دستگاه ایربراش به مردم کشورمان قالب کنه! واقعا چرا؟! چرا هنوز دمپائی و كفش برای بلند كردن قد را تبلیغ میكنند و فروش سرسام آوری هم دارد؟؟!! چرا هنوز كمربند لاغری را تبلیغ میكنند و برای خریدنش هجوم می آورند؟ چنانچه یكی از شركتها روزانه نزدیك به 1800 كمربند لاغری میفروشد و آمار فروش كلی آن در دو ماه اول عرضه كالا نزدیك به 300000 عدد بوده است! و چرا نباید مردم ایران حداقل به مفهوم و علت نام گذاری BODYFISH توجه کنند؟! با اطلاع رسانی به سایر هموطنان از سوء استفاده و کلاهبرداری بیشتر اون نامردی که مردم کشورمان را نزد یك چینی خوار و كوچك کرده، جلوگیری کنیم. در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا