ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سخنان حکیمانه، اخلاقی و عرفانی، استاد ارجمند: حاج آقا پور شبانان
۳۰ تير ۱۳۹۲, ۱۱:۵۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ تير ۱۳۹۲ ۱۲:۵۶ صبح، توسط آشنای غریب.)
ارسال: #2
RE: سخنان حکیمانه ،اخلاقی و عرفانی،استاد ارجمند:حاج آقا پور شبانان
۲۰ دي ۱۳۹۱, ۰۸:۰۴ عصر

محبت هدیه و ارمغانیست الهی که خداوند متعال در نهاد و سرشت تک تک انسان ها قرار داده اند و انسان را موظف کرده اند این دانه را و این هسته محبت را رشد دهد، پرورش دهد و به ظهور برساند و در جامعه عملا پیاده کند. زیرا محبت از صفات خداوند است.

سپاس شده توسط:هدهدصبا-گمنام-hamed

[تصویر:  image070.gif]

۳۰ دي ۱۳۹۱, ۰۸:۴۷ عصر

انسان معیار ارزش‌هاست،

انسان ارزش می‌آفریند،


انسان می‌تواند از صفر تا بی‌نهایت رشد کند،


انسان می‌تواند وجود کامل باشد، یعنی جمیع کمالات هستی را دارا باشد
.

سپاس شده توسط:هدهدصبا-مریم گلی-گمنام-hamed-entezar

[تصویر:  image130.gif]

۶ اسفند ۱۳۹۱, ۱۱:۰۴ صبح


یاهو
زمستان سرآمد، از فرود سرما و یخبندان خبری نیست، سردی نماند و برفی فرو نخواهد ریخت، مانده های برف ها هم در حال ذوب شدنند، دشت بفرش سبزه مزین شد و شاخساران به برگ و گل، پیله شکسته شود و پروانه بال و پر زنان نزد گل آید و رقصد بسی!
فصل تازگی ها آغاز شود، زمین شاداب و هوا مسرت بار، شور و شعف و نشاط حاکم بر طبیعت و جایگزین خمودگی و سردی ها شود تا آنجا که سایه مبارکش بر سراسباب و وسائل منزل هم بیفتد.
بازار خانه تکانی گرم و تنور خرید و تدارک عید داغ داغ گردد و من یکسال پیرشدم، پیرتر از پیش شدم کهنه و فرتوت شدم. دشت وجودم خسته تر از پیش شده، همچون ترک های زمین های بایر چین و چروک صورتم را پُرکرده و سرو قامتم خمیده و پژمرده تر شده.
مهمتر از همه دلم را چه کنم که سیاه و همچون سنگ شده. پس بر آن شدم خانه دل را گرد گیری کنم، رُفت و روبی نمایم و خانه تکانی کنم. آنرا خراب خراب یافتم. ویرانه ای بیش نبود ظرفی غبار گرفته سرریز از زشتی ها، حسادت، کینه، بدخواهی، کفران، تهمت، غیبت، سخن چینی، افترا و بازی با آبروی دیگران، آبروئی که سال ها با خون دل تحصیل گردیده.
استهزاء و به سخره کشیدن دیگران، تنفر از خویشتن سراسر وجودم را فرا گرفت، همه وجودم فریاد گردید آیا حق داشتی دیگران را گنه کار و خویشتن را پاک بدانی، آیا مگر حاکم دیگران بودی که مقصرشان بدانی و محکومشان نمایی و خود را مبری و بالاتر؟ مگر نه اینست که فقط خداوند آگاه است چه کسی گنه کار و چه کسی پاک است؟ پس من چه کاره بودم؟ آئینه دلم دیگر پاک شدنی نیست و ظرفش ماهیت خود را از دست داده، عصیان و طغّیان مرا به ورطه هلاک کشانده است .
سالها خانه و سرپناهمان را تمیزکردیم، آذین بستیم، تحولاتی در آن ایجاد کردیم و نوروز را عهد گرفتیم امّا از خانه دل غافل گشتیم دل فریاد میزند مرا طاهر کن، همانگونه که آلوده ام نمودی پاکم کن، زنگار از من بردار نهیبش زدم چگونه؟ ندایم کرد برخیز، برخیز دلی را که شکستی آباد کن، مالی را که به حرام خوردی جبران کن! آنرا که سرزنش نمودی دلجوئی کن! آبروئی را که ریختی تامین کن! دروغی را که گفتی استغفار کن! تهمتی را که زدی عذرخواهی کن! نسبتی را که به ناحق دادی اصلاح کن، برخیز، برخیز شاید عید دیگری بیاید و نباشی! و شاید هم فردا دیر باشد! برخیز شاید فرصتی نباشد و موفق به گردگیری و خانه تکانی دل نشوی!
برخیز، برخیز شاید این آخرین فرصت از سوی خداوند مهربانت باشد تا مشمول رحمتش قرار گیری، برخیز برخیز ...

سپاس شده توسط:hamed

[تصویر:  image482.gif]


۴ بهمن ۱۳۹۱, ۰۷:۵۰ عصر



بنده مخلص باش زیرا مخلص هرچه کند به پسند حق کند و هر چه حق کند او می‌پسندد. این گوهری است که بدست غواصان ماهر و سخت کوش دریای متلاطم عبد و بندگی حاصل میآید، نه در هر بازار و بازارچه.

سپاس شده توسط:گمنام-هدهدصبا-hamed

[/font][تصویر:  image633.gif]

۱۰ بهمن ۱۳۹۱, ۰۹:۱۵ صبح

هر چند سراسر اعضایت مریض گردد و فقر و تهیدستی در نهایت خود بر تو مستولی شود، آنگاه حضرت ایوب را یاد آر، که رضا بالاترین مرتبه بندگی است.

سپاس شده توسط :گمنام-هدهدصبا hamed

[تصویر:  image452.gif]

۱۸ بهمن ۱۳۹۱, ۰۷:۵۲ عصر

یاهو
- کرامت انسانی به گذشت و بخشندگی اوست و محبوبیت او به وفاداری اوست.
- بزرگترین عاطفه انسانی ایمان است و بدترین درد و مرض ضعف ایمان است.
- قصد از عاشق شدن و عشق ورزیدن آن است که به هدف آن برسیم؛ یعنی وفاداری. امام حسین(ع) یک عاشق وفادار بود.
- هر تلاشی و هر مسیری که به خاطر معنویت انجام می‌شود بایستی پایانش به شناختن خداوند منتهی و منجر شود.
- خداوند انسان را به هر آنچه که در آن ادعا کند، آزمایش می کند.

سپاس شده توسط:هدهدصبا-گمنام-hamed

[تصویر:  image451.gif]

۲۸ بهمن ۱۳۹۱, ۰۵:۲۳ عصر

یاهو
شبلی عارف گوید:
شریعت یعنی خداشناسی
طریقت یعنی خداخواهی
و حقیقت یعنی خدابینی
حال آنکه شریعت، طریقت و حقیقت هر سه در قرآن نهفته است.


سپاس شده توسط:mahtab-گمنام-hamed

[تصویر:  image178.gif]

۹ فروردين ۱۳۹۲, ۱۰:۳۸ عصر

یاهو

ایمان یعنی باور داشتن،

عقیده داشتن،

اعتقاد داشتن،

ایمان سالم یعنی تسلیم حقایق بودن. ایمان به انسان آن جرات را می‌دهد که واقعیت‌ها را آنگونه که هست، بشناسد و برخورد کند.

سپاس شده توسط:هدهدصبا-entezar-hamed-مهدی عبادی

[تصویر:  image107.gif]

۱۶ فروردين ۱۳۹۲, ۰۸:۲۱ عصر

به‌نام جان آفرین
ایکاش آفریدگار را درک و جاه و جلالش را در باور می‌نشاندیم.
ایکاش فهم می کردیم که خداوند بی اندازه دوستمان دارد.
ایکاش خود را می شناختیم و خویشتن را باور می داشتیم.
ایکاش قدر مقام خود می دانستیم و به حد منزلت خود پی می‌بردیم.
ایکاش انسان‌ها عطای خداوند را برخویش می دانستند.
ایکاش فرزندان آدم چون او فقط یک خطا می کردند و این همه گناه نبود.
ایکاش پس از سال‌های سال شیطان دیگر خجالت می‌کشید.
ایکاش می گذاشتند هرکسی به زندگی خود بپردازد.
ایکاش از دیگران ایراد نمی گرفتیم.
ایکاش تجسّس در زندگی دیگران نمی‌کردیم.
ایکاش خیانت و جنایت نبود و حتّی این دو کلمه نابود می‌شد.
ایکاش غیبت دیگران نمی‌کردیم و بدِ دیگران را نمی‌خواستیم.
ایکاش سری بی عشق و دلی بی‌دلدار نبود.
ایکاش پرده‌ها برای مدتی کوتاه کنار می‌رفت.
ایکاش امکان برگشت زمان میسّر بود.
ایکاش می‌شد احوال برزخیان را نظاره کنیم.
ایکاش دلی نمی‌شکست و نفرینی در کار نبود.
ایکاشسینه‌ دردمندی نبود و آه جانکاهی بر نمی‌آمد.
ایکاش همیشه دعا میشد و دعا ها اجابت میگشت.
ایکاش شادی چون خورشید با دوام و انوارش در همه جا نفوذ میکرد.
ایکاش پرواز فوج ملائک را میدیدیم.
ایکاش همیشه خنده بود و هرگز غنچه اش پژمرده نمیشد.
ایکاش مردم قدر خورشید را هم میدانستند.
ایکاش غم ها یخ میزدند و غصه ها سر از لاک خود بیرون نمی آوردند.
و ایکاش کاشکی ها و ایکاشها و حسرت ها نبود.

سپاس شده توسط:iambehnam

[تصویر:  image138.gif]

۷ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۱۰:۰۱ صبح

[تصویر:  rose.gif]به نام جان آفرین [تصویر:  rose.gif]
پند نامه استاد

1- هیچکس را بیشتر یا در حد خداوند دوست مدار، بالاترین مرتبه محبت که همان عشق است، مخصوص ذات مقدس و کبریایی ولی نعمتی است که از هر مهربانی مهربانتر است «وهوخیرالراحمین ».

2- در هر چه اطراف توست که جملگی مخلوق حضرت باریتعالی است (عزوجل) عمیق بنگر تا آ نجایی که شگفت زده به خود بر گردی واین حیرت، تو را از امیال و هوسهای ناپایدار و زودگذر باز دارد. چنان غرق عجائب خلقت شو تا درک عقل مطلق و سبوحیت و قدوسیت ذات اقدسش در یقین و باورت بنشیند و آنگاه آنچنانکه باید و او (عزوجل) شایسته است، حضرتش را ستایش و پرستش کن و این بندگی را به هیچ گونه شرک نیالود و با هیچ متاعی معاوضه نکن، که زیانی بالاتر از آن نخواهد بود، که چون بدین مرتبت رسیدی ، توکل تو قوی خواهد بود و لذا دل مطمئن دار که در نظر خواهی بود.

3- و اما نمیخواهد بدانی که ذات نازنینش از چه و از کی و از کجاست که در این راه جز بن بست به جایی نخواهی رسید زیرا که مغز و فکرت آن ظرفیت را ندارند لذا بر عاقل است که راهی را انتخاب نماید که پایان آن بن بست نباشد.

4- هر چند سراسر اعضایت مریض گردد و فقر و تهیدستی در نهایت خود، بر تو مستولی شود، آنگاه ایوب را به یاد آور، که رضا بالاترین مرتبه بندگی است.

5- بنده مخلص باش ، زیرا که مخلص هر چه کند به پسند حق کند و هرچه حق کند او می پسندد . این گوهری است که بدست غواصان ماهر و سخت کوش دریای متلاطم عبد و بندگی حاصل می آید، نه در هر بازار و بازارچه.

6- دوستی را انتخاب کن که تو را سوای موقعیت، مقام، زیبایی، ثروت و نام و رسمت دوست بدارد، دوستت دارد بخاطر آنکه بنده خدایی و بخاطر انسانیت، نه هیچ چیز دیگر.

7- انس با قرآن، البته نه در حد صرف و نحو بلکه در حد درک مفاهیم و بعد انجام رهنمود هایش را جزو اهم برنامه های زندگی خود منظور بنما.

8- از آنچه حلال و مباح گردیده، خوراکیها، پوشیدنیها، زینت بخش ها و زیور آلات بهره گیر، ولی با گناه و ناصواب نیالا که چون زرده تخم مرغی باشد که با ذره ای خون آلوده گردد.

9- هرگز از این گفته «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» پیروی مکن که بسی ناحق و ناهنجا ریهایی که بین افراد عادت گشته و انجام آنها را خداوند سبحانه و تعالی نمی پسندد.

10- حق را بگو و در بیان آن و شهادت بحق بیم نکن که امر و سفارش حضرت حق جل جلاله چنین است.

11- حرمت پدر و مادر و استاد واقعی را در حد اعلا نگهدار که آن نیز امر و توصیه معبود و آفریدگارت (عزوجل) میباشد.

12- سخاوت، گذشت و جوانمردی پیشه ساز، حق دیگران را محترم شمار و بر دیگران ظلم و تعدی روا مدار.

13- در زندگی دیگران تجسس مکن و در غیاب آنان قضاوت روا مدار. سخن بناحق مگو و در آنچه علم و یقن نداری اظهار نظر مکن که چون با او در رویارویی قرار گیری شرمنده و بی مقدار گردی.

14- نسبت به داشت و دارائی و آن دیگران بخیل نباش، که هر که را بر اساس تدبیر و حکمت سهمی مقرر است.

15- واما کلام آخر، همواره به یاد آخر کار و آخرت باش که آن سرای جاوید و همیشگی است و این دنیا کوتاه و ناپایدارو فریبنده و بی وفا، نا مهربانترین مادری است که فرزندان خود را می بلعد و رحم در قاموسش معنی و مفهومی ندارد.

سپاس شده توسط:hamed-گمنام

[تصویر:  image486.gif]

۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۹:۲۱ صبح

یاهو
اگر بخواهیم خدا را درک کنیم بایستی با دو بال پرواز کنیم :
1- معرفت عینی ؛ با چشمانمان به عجایب اطرافمان و عجایب خلقت
نگاه کنیم (از اثر به به موثر پی ببریم).
2- معرفت شهودی ؛ از درون و از باطن با خداوند ارتباط پیدا کنیم
(بینش باطنی).

سپاس شده توسط:hamed

[تصویر:  image627.gif]

۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۱۰:۱۹ صبح



یاهو
از هر زاویه که بر منظر عالم و آفریده‌های هستی بنگریم جز شگفتی و اعجاز نخواهیم دید. آنچه که در اطراف خود می‌بینیم مصادیقی از قدرت، عظمت و رحمت بلند مرتبه پرودگاری است که سبب بهت و حیرت در هر انسان صاحب خرد و بصیرت خواهد شد.

سپاس شده توسط:hamed

[تصویر:  item15.gif]

۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۹:۲۲ صبح
یاهو
صداقت میوه اخلاص؛

اخلاص حاصل شناخت؛

شناخت نتیجه تفکر؛

تفکر زاییده اراده؛

اراده از خواستن برآید و

خواستن ناشی از آگاهی و

آگاهی با آموختن و تلاش واقع شود.
اما ای عزیز صداقت اساس تکامل و بنیان کمال است و کمال مطلوب هدف خلقت انسان و چنین است که قرآن توصیه به تلاش، تفکر، تدبر، شناخت، اخلاص و صداقت می‌نماید

سپاس شده توسط:هدهدصبا-hamed-nilforoosh

[تصویر:  item16.gif]

[۸ تير ۱۳۹۲, ۰۹:۴۷ صبح



یاهو
سیر و سلوک در مراتب معنوی باعث می‌شود؛ انسان از سرچشمه نور الهی بهره‌مند گردد و موجب درخشش گهر انسانیتی می‌‌شود که خداوند در نهاد او قرار داده. در این شرایط آفت‌ها از او دور شده و خدایی می‌شود. و اکثر صفات الهی به نسبت شناخت و معرفتش در ظرف وجودی او ریخته می‌شود.

سپاس شده توسط:hamed

[تصویر:  2326048kc4sivp9bc.gif]



۱۰ تير ۱۳۹۲, ۰۹:۰۳ صبح

به‌نام جان آفرین
امید؛ در انتظار تحقق خواسته‌ای بودن.
امید؛ پیوندی نامرئی از بود تا نبود.
امید؛ باوری برای تداوم زندگی.
امید؛ اگرتحقق پذیرد زندگی مطلوب است.
امید؛ رهیدن ازتاریکی و گذشتن از طوفان.
امید؛ پنداشتی درسرچشمه بهترین‌ها و انگاشتی دراوج باورها.
امید؛ روح خوشبختی و ارتباط بین حال و آینده.
امید؛ نوری به موازات زندگی و به وسعت یک عمر.
امید؛ حایلی بین خوشبختی و ناباوری.
[font=tahoma]امید؛ تحریک همت ، انگیختن احساس ، پروردن عاطفه.
امید؛ مکتوم دردل ، باور درجان و انتظار درروح.
امید؛ رخشندگی و تلولو انوار ازدوردستها تا همین جا.
امید؛ شهدی ممدود ، تصوری متجسم و انجامی متشکل.
امید؛اگر به رحمت خداوند باشد ایده آل است و والایی امید به اعلایی آن خواهد بود.
سپاس شده توسط:hamed-nilforoosh

[تصویر:  2444894szxto78lc6.gif]

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مانی رهنما ، Mohammad23 ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: سخنان حکیمانه ،اخلاقی و عرفانی،استاد ارجمند:حاج آقا پور شبانان - آشنای غریب - ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۱۱:۵۷ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا