سخنان حکیمانه، اخلاقی و عرفانی، استاد ارجمند: حاج آقا پور شبانان
۱۷ تير ۱۳۹۳, ۱۲:۱۱ صبح
ارسال: #21
|
|||
|
|||
RE: سخنان حکیمانه، اخلاقی و عرفانی، استاد ارجمند: حاج آقا پور شبانان
یا هو
ای همسفر با قدمهای بلند و سریع در شاهراه سکوت تاریخ همراه باش. چهارده قرن برگردیم به عقب، به شنهای داغ کویر همیشه سوزان حجاز میرسیم. از دور چادرهای بادیهنشین را میبینیم. به کنار قبیله بنیهاشم میرسیم. نوجوانی مشغول وارسی چند شتر و بز است. پس از فراغت به داخل چادری که از موی بز بافته شده میرود و کنار پیرمردی با صورت پهن و جذاب با چشمان با نفوذ و محاسن بلند مینشیند. او کسی جز عبدالمطلب جدش نمیباشد. چرخه زمان با سرعت میگردد. نوجوان بزرگ و بزرگتر میشود. صداقت و اخلاق نیز همزمان در وجودش تا حد کمال رشد میکند. او که مسمی به محمد است احساس نیاز به تلاش بیشتر مینماید. پا از قبیله بنیهاشم فراتر مینهد، خود را به خیل تجار نزدیک و در کاروان آنان به خدمت در میآید. به سفرهای تجاری اقدام میورزد. صداقت، پاکی و امانتداری وی زبانزد خاص و عام شده لقب "امین" مییابد و شهره میگردد. بانویی اشرافزاده از بزرگان و ثروتمندان عرب متاثر از صداقت و امانتداری محمد به همسری وی در میآید. اشرافزاده عرب شوی خود را در دخل و تصرف اموالش مختار و محمد که از ظلم ستمکاران و جهالت مردم رنج میبرد از این پس با فراقت بیشتر در اندیشه مشکلات جامعه به رفع نابسامانیهای دیگران میپردازد. برای یافتن پاسخ ندای دل محزون خویش در خود فرو میرود و تدبیر میاندیشد. به دنبال پناهگاهی است تا راز و نیاز خویش در محضر خداوند خود بر ملا سازد. بیابان خلوت و سکوت حاکم بر آن را انتخاب میکند. سرانجام بر فراز قله جبل النور غاری را مییابد و درون آن میخزد. گویا آنجا خدا را می بیند! حرا آری غار حرا. سرانجام به امر پروردگار پای حضرت جبریل نیز به حرا گشوده و ابلاغ رسالت بر محمد می شود. " ... به یاری آفریدگارت نابسامانیهای مردم را اصلاح و از جهالت نجاتشان بخش، جفاکاری، ظلم و ستمکاری را ریشه کن و خدای یگانه مقتدر که از عدم بوجود میآورد، جان میدهد، روزیرسان و بر هر کاری تواناست را به آنان معرفی کن." هیجان، اضطراب، تردید، ترس و شوق زاید الوصفی او را هراسان به دامنه کوه و نهایتاً با رنگی پریده و لرزان خود را به حریم خانه، همان سرای شکوه و خانه پر معنویت که بعدها فرودگاه وحی و فرشته وحی و محل آمد و شد فرشتگان گردید، خانهای که متعلق به همسر پیامبر بود، کشاند. آن بانوی مهربان و همسر با وفا که هر روز رنج صعود جبل النور را بر دوش هموار تا رزق و قوت همسرش را به او رساند، شوی خود را در آغوش کشید، سرش را بر زانوی خود نهاد و چون از سرّ نبوت خبر یافت آن خلعت فاخر را برازنده محمد و طلعتش را موجب بلندی اقبال خویش دانست. خطاب به شوی خود گفت: به تو ایمان آوردم و تو را تایید میکنم. به راستی تو رسول و برگزیده خداوند یگانهای هستی که پیوسته او را میخواندی. دل قوی دار، همه جا همرا با تو خواهم بود و افتخاری بس بزرگ است که همه اموالم را تقدیمت کنم تا در راه ماموریتی که بر عهده داری صرف نمایی. همسر با وفای محمد تا واپسین لحظات عمر در کنار فرستاده خدا از هیچ گونه فداکاری دریغ ننمود. سه سال در سختترین شرایط در شعب ابیطالب در کنار پیامبر خدا، او یار و غمخواری بی نظیر بود و سرانجام در حالی چشم از دنیای مادی فرو بست که از آن همه دارایی به عبای مندرس حضرت محمد بسنده کرد، در آن پیچیدندش و به گورش سپردند. او کسی جز مادر زهرای بتول و جده حسنین و جده آل طاهرین و ام المومنین یعنی حضرت خدیجه کبری (س) نبود که مظلومانه زیست و غریبانه از دنیا رفت. گرچه از این گوهر نادر و این اسوه ایثار و مهربانی و اولین ایمان آورنده به دین مبین اسلام و یاری دهنده پیامبر که در تمام شدائد و مشکلات وفاداری خود را به اثبات رسانید کمتر یاد میشود، اما بر ماست که زحمات بیدریغش را ارج نهیم و یاد ارزنده و گرانقدرش را با تمام از خود گذشتگیهایی که برای تحکم مبانی و رشد دین مبین اسلام تحمل فرمود گرامی داریم و به روح پاک و پر فتوتش درود بفرستیم. روحش شاد و یادش برای همیشه تاریخ گرامی باد. حاج حسن پورشبانان
خادمین حضرت خدیجه کبری(س)، سالروز وفات مهربان یار و یاور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و نیکو مادر مومنان حضرت خدیجه کبری(علیها السلام) را به تمامی مسلمین تسلیت میگویند. خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا