علمی
۱۵ مرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۱۲ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مرداد ۱۳۸۹ ۰۹:۳۶ عصر، توسط مشکات.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
علمی
در آغوش گرفتن نجات بخش
عکسی که مشاهده می نمایید ، تصویری از مقاله ای است از مجله Ensign magazine May '98 pg. 94 تحت عنوان " در آغوش گرفتن نجات بخش". ( که متاسفانه من موفق نشدم این عکس رو ضمیمه ی متن کنم ) این مقاله شرح مفصلی از اولین هفته زندگی یک جفت دوقلو را توصیف می کند که در هنگام بدنیا آمدن در دو دستگاه جداگانه انکوباتور( incubator)نگهداری می شدند و پزشکان گفته بودند که یکی از آنها زنده نخواهد ماند. اما یکی از پرستاران بخش نوزادان، دو کودک نوزاد را بر خلاف مقرارت بیمارستان در یک دستگاه انکوباتور قرار داد و برای این کار با بیمارستان جنگید. زمانیکه آنها در یک دستگاه قرار گرفتند، دست نوزاد سالم تر، به گونه ای که پنداری خواهرش را در آغوش گرفته باشد، بر او قرار گرفت. از آن به بعد ضربان قلب نوزاد کوچکتر و بیمار، شروع به عادی شدن می کند و دمای بدن او بالا رفته، شکل عادی می یابد. پس از مدتی، هر دو آنها زنده می مانند و شروع به رشد می کنند. دو خواهر دو قلو به خونه رفتند و تو یه تخت خواب با هم یک جا خوابیدند . آنها همچنان با هم در یک تخت می خوابند، و یکدیگر را کیپ در آغوش می گیرند. بیمارستان زمانی که متوجه اثر "نجات بخش" گذاشتن این دو نوزاد در کنار یکدیگر شد، از آن پس در مقررات خود تغییر بوجود آورد و هم اکنون تمامی دو قلوها؛ حتی چند قلوها را در یک تخت و یاانکوباتور در کنار هم و نزدیک هم می خوابانند. .دکتر مارک کتز (Mark Katz, M.D)، عضو L.A. Shanti's Advisory Board می نویسد: " در آغوش گرفتن; می تواند در محدوده ذهنی یک فرد تغییراتی را ایجاد نماید و به آنها از لحاظ پزشکی کمک کند. بالاتر از همه اینکه، در آغوش گرفتن; هیچگونه عوارض جانبی; ندارد و شما برای گرفتن چنین مداوایی، احتیاج به رفتن نزد دکتر ندارید." در آغوش گرفتن(Hug) داروی خوبی است . در این حرکت، انرژی منتقل می شود و فرد در آغوش گرفته شده تقویت روحی و عاطفی می شود. شما برای بقا در زندگیتان به یکبار در آغوش گرفته شدن; ، برای حفظ و حراست از زندگیتان به 8 بار در آغوش گرفته شدن; و برای رشد و نمو به12 بار در آغوش گرفته شدن; در روز نیاز دارید. پوست بزرگترین اندام بدن است و این اندام احتیاج به مراقبت های لازم و خوبی را دارد. یک Hug می تواند که قسمت های وسیعی از پوست را پوشش دهد و این پیام را به پوست برساند که "از تو مراقبت می شود". Hug همچنین یک وسیله ارتباطی است، که می تواند چیزهایی را بگوید که شما نمی توانید در غالب کلمات بیان کنید. نکته بسیار زیبا در مورد Hug اینست که شما نمی توانید آنرا یک طرفه به کسی بدهید، معمولا شما آنرا پس می گیرید |
|||
|
صفحه 3 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۷:۳۸ عصر
ارسال: #21
|
|||
|
|||
RE: آیا می دانید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آيا ميدانيد زنبور از بوي عرق بدش ميآيد و به كسي كه بدنش بو دهد يا عطرزده باشد حمله ميكند؟ آيا ميدانيد شيريني تنها مزهاي است كه جنين در رحم مادر هم ميفهمد؟ آيا ميدانيد زنبور عسل 5 چشم دارد كه 2 تا اصلي در بغل سر و 3 تا بر روي سر قرار دارد؟ آيا ميدانيد 20 درصد آب شيرين جهان ميان آمريكا و كانادا قرار دارد؟آيا ميدانيد بهترين شكارچي در خشكي خرس قطبي است؟ آيا ميدانيد خرس قطبي هنگامي كه روي دو پا ميايستد حدود 3 متر است؟ آيا ميدانيد در بين انواع خرس، خرس پاندا بزرگترين جمجمه را دارد؟ آيا ميدانيد خرس با تمام سنگيني خود ميتواند با سرعت 50 كيلومتر در ساعت بدود؟ آيا ميدانيد حس بويايي خرس تقريباً 100 برابر قويتر از انسان است؟ آيا ميدانيد كوههاي آلپ در سال حدود يك سانتيمتر بلند ميشوند؟ آيا ميدانيد بيماري قند اولين عامل كوري در مردم جهان است؟ آيا ميدانيد گرده گل هرگز فاسد نميشود؟ آيا ميدانيد دانشمندان دريافتهاند كه مورچه همچون انسان صبحها خميازه ميكشد؟ روزنامه جمهوری اسلامی یک امروز است ما را نقد ایام
بر آن هم اعتمادی نیست تا شام |
|||
|
۷ آبان ۱۳۹۰, ۰۸:۳۳ عصر
ارسال: #22
|
|||
|
|||
RE: علمی
آیامیدانیدمورچه ها همچون انسانها صبح خمیازه میکشند؟
آیامیدانید ویروس آنفلوانزا بیش از 200 نوع است؟ آیا میدانید هیتلر از مکانهای بسته وحشت داشت؟ آیا میدانید رنگ سفید برای زنبور آرامش دهنده وقهوه ای ناراحت کننده است؟ آیا میدانید رعد وبرق به طول 6/1 کیلومتر دارای برقی کافی برای روشن کردن یک میلیون لامپ است؟ آیا میدانید برای بیان هر کلمه 72 ماهیچه بکار میرود؟ آیا میدانید خون میگو آبی رنگ وخون عنکبوت روشن وشفاف است؟ آیا میدانید تنها چیزی که در اسید حل نمیشود الماس است؟ آیا میدانید زرافه متولذ شده دو متر قد دارد؟ |
|||
|
۱۸ آذر ۱۳۹۰, ۱۱:۳۵ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۳۶ صبح، توسط hamed.)
ارسال: #23
|
|||
|
|||
RE: علمی
خورشیـد بیـدار می شـود ...
نخستین "فوران پلاسما" در سال 2011 میلادی شب 28 ژانویه در خورشید به وقوع پیوست. این فوران پلاسمایی بیش از یک شبانه روز طول کشید. قدرتمندترین "فوران پلاسمای" 4 ساله اخیر، 10 مارس در خورشید روی داد. این واقعه توسط ماهواره های "GOES" ثبت شد. براساس اطلاعات انستیتوی فیزیک خورشیدی " لبدیو"، قدرت این فوران تنها یک سوم کمتر از فوران 15 فوریه که از نظر قدرت رکورددار می باشد، بود. این فوران در نتیجه یک انفجار عظیم در سطح خورشید به وجود آمد. در مدت 5 روز اخیر 70 "فوران پلاسمایی" در سطح خورشید به ثبت رسیده است. از این تعداد 14 تشعشع در درجه M طبقه بندی می شوند. جهت مقایسه می توان به تنها وقوع 22 فوران با درجه M در سال 2010 میلادی اشاره کرد. این در حالی است که در سال 2009 میلادی هیچ فورانی در این سطح روی نداد. فوران با درجه X از دسامبر سال 2006 میلادی تاکنون اتفاق نیفتاده است. فوران های پلاسمایی با توجه به میزان قدرت اشعه ایکس به 5 درجه X,M,C,B,A تقسیم می شوند. به اصطلاح "class A0.0" کمترین درجه می باشد که از قدرت 10 "نانو وات" در هر متر مربع در مدار زمین برخوردار است هنگام افزایش درجه، قدرت نیز 10 بار افزایش می یابد. درجه X از قدرت 100 میکرو وات در هر متر مربع برخوردار است در هنگام بروز فوران پلاسمایی، ذرات باردار پلاسما که به زمین می رسند موجب "برانگیختگی" در میدان مغناطیسی زمین و ایجاد طوفان های الکترومغناطیسی می شوند. سرعت این ذرات گاهی اوقات به 1000 تا 2000 کیلومتر در ثانیه می رسد. به همین دلیل "برانگیختگی های ژئومغناطیسی" تنها پس از دو تا سه روز بعد از وقوع فوران ثبت می شوند. با این حال دانشمندان تاکید میکنند که "طوفان های الکترومغناطیسی" پس از فورانهای پلاسمایی همیشه اتفاق نمی افتند. آنها پس از جدا شدن از سطح خورشید، در راهروی زاویه دار باریکی حرکت کرده و اغلب از کنار کره زمین عبور می کنند. از 4 طوفان الکترومغناطیسی سال 2011 میلادی تنها یکی از آنها در نتیجه فوران پلاسمایی خورشید بود. سه طوفان الکترومغناطیسی دیگر در نتیجه جریان بادهای سریع خورشیدی به وقوع پیوستند. خورشید، از دید رصدخانه فضایی "ناسا". بخش های قرمز، نسبتا سرد هستند (حدود 60 هزار درجه کلوین)، بخش های آبی و سبز، قسمت های داغ خورشید هستند (بیش از یک میلیون درجه کلوین). این تصویر ترکیبی از دو عکس خورشید می باشد که از دو سفینه فضایی مختلف گرفته شده است. در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱۸ آذر ۱۳۹۰, ۰۳:۵۰ عصر
ارسال: #24
|
|||
|
|||
RE: علمی
بسم رب الحسین لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ چرا آنان برای خدا سجده نمی کنند؟ همان که نهانی ها را در آسمان ها و زمین بیرون می آورد و آنچه را پنهان می کنید و آنچه را آشکار می سازید، می داند. نمل 25
یک امروز است ما را نقد ایام
بر آن هم اعتمادی نیست تا شام |
|||
|
۲۴ آذر ۱۳۹۰, ۱۲:۰۷ صبح
ارسال: #25
|
|||
|
|||
RE: علمی
لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم:از ذکرهای برتر -کلید یکی از درهای بهشت به گفته پیامبر- و دور کننده شیاطین از جنس جن.
دنیا در قیاس با آخرت تنها و تنها 1 روزست ولی همین یکروز سرنوشت یک عمر جاودانگی درآخرت را رقم میزند.یه لحظه فکرکن....واقعا یه روز بیشتر نیست.میشه فقط یه روز خوب واقعی بود انشاالله. انسان همیشه درپی جاودانگی بود.کافیست وفات کند تا به آرزویش برسد....ولی انتخاب نوع جاودانگیش با خودش است...جاودانگی خوب یا بد؟! |
|||
|
۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۱۱:۳۸ صبح
ارسال: #26
|
|||
|
|||
RE: علمی
رابطه نماز صبح و سرطان!!
براساس تعدادی از پژوهشهای علمی انجام شده در مرکز پژوهشهای ملی قاهره، خواندن نماز صبح در زمان مقرر خود، موجب فعال شدن کار سلولهای بدن و جلوگیری از ابتلاء به ورمهای سرطانی میشود.دکتر سعید شلبی از اساتید این مرکز گفت: پژوهشها موید این مطلب است که خواندن نماز صبح در زمان خود، به جلوگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی و همچنین تنظیم کار هورمونهای بدن و گردش خون کمک میکند .وی افزود: بر اساس این پژوهش در زمان ادای نماز صبح، تمامی اعضای بدن در اوج فعالیتهایشان قرار دارند. به گونهای که ترشح هورمونها به ویژه آدرنالین که ترشح آن در ساعت 5 صبح شروع میشود، افزایش مییابد و به فعال شدن تمامی اعضای بدن و جلوگیری از ورمهای سرطانی کمک میکند. همچنین هوای پاک صبحگاهی دارای مقادیر زیادی اکسیژن است که موجب فعالیت قلب، کاهش انقباضات رگهای خونی، تنظیم کار هورمونها و بهبود فعالیت حافظه میشود. آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۱۲:۰۰ صبح
ارسال: #27
|
|||
|
|||
RE: علمی
چرا وبلاگ اعجاز اسلام و قرآن فیلتره!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعداء هم اجمعین |
|||
۱ تير ۱۳۹۱, ۰۸:۰۰ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱ تير ۱۳۹۱ ۰۸:۰۳ عصر، توسط Entezar.)
ارسال: #28
|
|||
|
|||
RE: علمی
دلایل علمـی عاشـق شدن
چه زمانی متوجه حضور کسی در قلب خود میشوید؟ عشق در کیمیای ذهنتان باعث چه رویدادی میگردد؟ و آیا عاشق شدن صرفاً طریقه ای طبیعی برای حفظ بقای نوع بشر است؟ ما نام عشق را بر آن می نهیم. عشق به مانند روشنای آفتاب حس میگردد. اما روح بخش ترین احساسات انسانها شاید همین راه حل زیبای طبیعت برای بقای نسل آدمیان و تولید مثل آنها باشد. مغر توسط مجموعه ای از مواد شیمیایی اثر بخش، ما را در دام عشق گرفتار می آورد. تـصور بر این است که در حال گزینش شریکی برای خود هستیم، در حالی که ممکن است طعمه ای دلباخته برای دام دوست داشتنی طبیعت بیش نباشیم. آنگونه که شما تصور میکنید نیست... روان پژوهان نشان داده اند در حدود 90 ثانیه تا 4 دقیقه زمان لازم است تا شما درباره عشق کسی تصمیم گیری نمایید. تحقیقات گویای این مطلب میباشند: %55 از طریق زبان جسمانی علاقه پدید می آید %38 از طریق لحن صدا و سرعت سخن گفتن فقط %8 از طریق گفتگو عاشق میشوند 3 مرحله عشق روانشناسان برای عشق سه مرحله پیشنهاد نموده اند: شهوت، مجذوبیت و تعلق. هر کدام از این مراحل بدلیل وجود هورمونها و مواد شیمیایی خاصی ایجاد میشوند. مرحله اول، شهوت این اولین مرحله عشق بوده و در هر دو جنس زن و مرد بدلیل وجود هورمونهای جنسی استروژن و تستسترون پدید می آید. مرحله دوم، مجذوبیت زمانی شگفت انگیز، هنگامیکه به عشقی حقیقی مبتلا شده اید و بسختی میتوانید به دیگران فکر کنید. دانشمندان بر این باورند که سه انتقال دهنده عصبی اصلی در این مرحله دخیل میباشند: آدرنالین، دوپامین و سروتونین. آدرنالین مراحل ابتدایی علاقمندی به یک فرد باعث فعال شدن واکنشهای استرس زا و افزایش سطح آدرنالین و کرتیزول در خون می گردد. این فرآیند تاثیر فریبنده ای در فرد ایجاد میکند: وقتی او را برای اولین بار می بینید بدنتان عرق می کند، قلبتان سریعتر میتپد و دهانتان خشک میگردد. دوپامین یک زوج تازه ازدواج کرده تحت معاینه مغزی قرار گرفتند و مشخص گردید که میزان سطح دوپامین که نوعی انتقال دهنده عصبی بشمار میرود در آنها بالا است. این هورمون از طریق رهاسازی حس شدیدی از لذت، باعث تحریک میل و رغبت در شخص میگردد. این دقیقاً همان تاثیری است که بعد از مصرف کوکائین در مغز بوجود می آید! نتایج آزمایشات دال بر وجود مقدار قابل توجهی از دوپامین در اغلب زوجین میباشد: افزایش انرژی، کاهش نیاز به خواب و غذا، حواس متمرکز و لذتی مطبوع در کوچکترین جزئیات رابطه. mall"> سروتونین و در انتها سروتونین، یکی از مهمترین هورمونها، که باعث میگردد بسیار زیاد به معشوقتان فکر کنید. آیا عشق شیوه تفکرتان را تغییر می دهد؟ در یک بررسی علمی مشخص شد که در مراحل اولیه ایجاد عشق ( مرحله مجذوبیت نحوه فکر کردن دچار دگرگونی شگرفی می شود. از بیست زوج جوان که ابراز علاقه بسیار شدیدی نسبت به هم می نمودند، دعوت بعمل آمد تا مشخص گردد که آیا مکانیزم تفکر دائمی به معشوق در مغز با مکانیزمی که باعث بروز اختلال وسواس فکری-عملی میشود ارتباطی دارد یا خیر. mall"> با تحلیل نمونه های خونی گرفته شده معلوم گردید که میزان هورمون سروتونین در زوجهای جوان با سطوح پایین این هورمون در بیماران وسواس فکری-عملی برابری میکند. mall"> عشق نیاز به ناپیدایی دارد mall"> افرادی که بتازگی عاشق هم شده اند صورتی خیالی، شاعرانه و ایده آل به شریک زندگیشان می بخشند، محاسنشان را بزرگ نمایی نموده و عیوبشان را می پوشانند. mall"> همچنین زوجهای جوان، خودِ رابطه را نیز متعالی جلوه می دهند و تصور میکنند که رابطه شان از هر زوج دیگری صمیمی تر و زیباتر است. روانشناسان معتقدند که ما به چنین نگرش خالصانه ای نیازمندیم. این نگرش باعث میگردد، تا زمان وارد شدن به مرحله بعدی عشق، یعنی تعلق، در کنار یکدیگر باقی بمانیم. mall"> مرحله سوم، تعلق تعلق ضمانتی است که زوجین را متعهد میکند برای بچه دار شدن و پرورش آنها به اندازه کافی در کنار هم زندگی کنند. دانشمندان تصور میکنند که دو هورمون اصلی در رابطه با ایجاد حس تعلق دخیل هستند: و در نهایت... چگونه عاشق شویم؟ شخصی کاملاً غریبه را بیابید. به مدت نیم ساعت اطلاعاتی صمیمی درباره زندگیتان در اختیار یکدیگر قرار دهید. سپس به مدت چهار دقیقه بدون اینکه حرفی بزنید عمیقاً به چشم های هم خیره شوید. یک روانشناس مشهور که در حال مطالعه دلایل عاشق شدن انسانها میباشد، از چندین زن و مرد درخواست کرد تا سه مرحله بالا را انجام دهند و متوجه گردید که بسیاری از زوج ها بعد از یک آزمون 34 دقیقه ای عمیقاً احساس مجذوبیت می نمودند. دو زوج مورد مطالعه وی بعدها با یکدیگر ازدواج کردند. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۴ تير ۱۳۹۱, ۱۰:۵۰ عصر
ارسال: #29
|
|||
|
|||
چرا کارها را با ذکر "بسم الله" آغاز کنیم؟
آیتالله تهرانی با تاکید بر اینکه گفتن «بسم الله» قبل از انجام کار مانع از ابتر ماندن آن میشود، اظهار داشت: مؤدّب به ادب الهی، کسی است که بر اساس همان هیئتی که نزد خدا زیبا است، رفتار کند.
آیتالله مجتبی تهرانی در سیزدهمین جلسه درس اخلاق خود با موضوع تربیت و مربیان تربیتی در خصوص حسن ادب و سوء ادب به ایراد سخنرانی پرداخت که مشروح آن در پی میآید: «حُسن ادب» «حُسن ادب» و «سوء ادب» که راجع به قلب مطرح میشود، فی نفسه به چه معنا است؟ در تعریف ادب نسبت به حُسن آن، میگویند: «حُسن ادب»، یعنی آن هیئت حَسَنهای که سزاوار است فعل، کار و رفتار انسان بر آن هیئت واقع شود. این به اصطلاح حُسن ادب است. «عقل عملی» مُدرِک حسن و قبح در اینجا مطلبی را عرض میکنم و آن اینکه مسأله حُسن و قُبح از مسائلی است که به اصطلاح ما «عقل عملی» آن را ادراک میکند. به تعبیر ما حُسن و قُبح از مُدرَکات «عقل عملی» است. عقل مثلاً میگوید: عدل حَسن و زیبا است، ظلم زشت و قبیح است. حال مصادیق آن نسبت به دیدگاه گروهها مختلف میشود. مثلاً فرض کنید گروهی اینطور هستند که در برخورد ابتدایی با افراد ادب را در این میدانند که اگر کلاه سرشان است کلاهشان را بردارند، یا عدّهای دیگر به هم دست میدهند، عدّهای دستشان را بلند میکنند، عدّهای به حالت اِنحِنا خم میشوند. تشخیص این مصادیق متعلّق به گروهها و اقوام مختلفه است. هرکدام از این اقوام به این حالات مخصوص به خود میگویند: «ادب». هر گروهی برای خود از نظر مصداق ادب «هیئت حسنهای» دارد که با گروه دیگر فرق میکند. حُسن ادب، هنگام برخورد با دیگران از دیدگاه مکتب الهی بحث ما راجع به «ادب الهی» است. میخواهیم ببینیم در مکتب الهی، حسن ادب در برخورد با دیگران در چیست؟ هم از قرآن و هم از روایات مطالبی را در این زمینه مطرح میکنم. فرمود: «فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِکُمْ تَحِیةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَکَةً طَیبَةً کَذلِکَ یبَینُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون». در جای دیگر فرمود: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیوتاً غَیرَ بُیوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون»، قرآن میگوید: در برخورد اوّلیه هنگام وارد شدن به خانه، تحیت و سلام کنید. در روایات بسیاری هم آمده است که در برخورد اولیه مصداق احترام و یا به تعبیر ما حسن ادب این است که به یکدیگر سلام کنید. پیغمبر اکرم در روایتی فرمود: «قَالَ رَسُولُ اللَّه(صلّی الله علیه وآله وسلّم) إِذَا تَلَاقَیتُمْ فَتَلَاقَوْا بِالتَّسْلِیمِ»، هنگام ملاقات با یکدیگر سلام کنید! امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «السَّلَامُ تَحِیةٌ لِمِلَّتِنَا». باز از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده است که: «السَّلَامُ قَبْلَ الْکَلَامِ»، قبل از آغاز کلام اوّل سلام کنید! حتّی در آداب جدا شدن هم داریم که هنگام خداحافظی نیز سلام کنید! «سلام» یعنی چه؟ «سلام» یعنی «خدا» به تو سلامتی بدهد! آیه «فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِکُمْ تَحِیةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَکَةً طَیبَةً»، هم میفرماید: «سلامتی از خدا است». «سلام» خود یک نوع دعا میباشد. از نظر اسلام و مکتب الهی «سلام کردن» مصداقی زیبا برای برخورد با دیگران محسوب میشود؛ یعنی در مکتب الهی ادب هنگام برخورد این است که اوّل سلام کنید. فراگیری دستورات مکتب الهی نسبت به همه شئون زندگی فردی و اجتماعی من از باب نمونه به ادب هنگام برخورد اشاره کردم، والّا در مکتب الهی برای تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی و چگونه انجام دادن کارها مثل نشستن، بلند شدن، غذا خوردن و خوابیدن، دستوراتی الهی وجود دارد. جایی را پیدا نمیکنید که دستوری و فعلی مبنی بر ادب الهی به اقتضای آن وجود نداشته باشد. نسبت به همه شئون حتّی برای دستشویی رفتن هم دستور وجود دارد، بالاتر از این که نداریم! در روایتی است که شخصی به یکی از ائمّه عرض میکند: آقا! ما وقتی دستشویی میرویم اشکال ندارد ذکر و نام خدا را در آنجا ببریم؟ خیال میکرد نباید اسم خدا را در آنجا برد! پیش خودش فکر میکرد که چون آنجا محلّ خسّت و زشتی است خوب نیست که انسان در آنجا اسم خدا را ببرد! حضرت به او فرمود: «ذِکْرُ اللَّهِ حَسَنٌ عَلَى کُلِّ حَالٍ»، ذکر خدا در هر حال پسندیده است. در حالی که در دستشویی نشستهای همان جا ذکر بگو. من اینها را میگویم برای اینکه بدانید از دیدگاه مکتب الهی انسان چگونه باید تربیت شود و یا به قول ما به چه تربیتی مربّی شود. توجّه کنید! اسلام به عنوان یک مکتب الهی میگوید: اگر حمّام میروی، اگر دستشویی میروی و به طور کلّی هر کاری که انجام میدهی باید همراه با حسن ادب الهی باشد. توحید باید در جمیع اعمال انسان سرایت کند ممکن است به قول ما طلبهها إن قُلت شود که چرا تشخیص مصادیق فعل حسن را به اقوام و گروهها واگذار نکردند و نگفتهاند: هر چیزی را که خوب میدانید انجام دهید؟ در اسلام به هیچ وجه این مسئله را به ما واگذار نکردهاند که هر چه را «تو» خوب و زیبا میدانی، خوب است و مصداق واقعی حسن ادب میباشد. به هیچ وجه چنین حرفی وجود ندارد! جهت این است که در مکتب الهی اسلام باید مقصد اعلی «توحید» باشد و این توحید نیز باید در جمیع اعمال انسان سرایت کند، به این معنا که بر روی تمام کارهای او سایه بیافکند و در نهایت عمل انسان یک نوع تمثّل توحیدی الهی پیدا کند؛ مانند آینهای گردد که حاکی از توحید شخص باشد. اگر این تعبیر را به کار بریم چه بسا اغراق و مبالغه نکرده باشیم که: اگر عمل انسان را تجرید کنیم، اعتقاد محض شود و از مادّیت به شکل اعتقاد در بیاید، آن هم اعتقاد توحیدی الهی؛ یا گاهی این تعبیر را به کار میبریم که: «اعتقاد توحیدی» باید تبدیل به «عمل» گردد! یک وقت میگویی: اگر عمل را تجرید کنیم باید به شکل اعتقاد در بیاید، یک وقت هم میگویی: نه! اعتقاد توحیدی باید تبدیل به عمل شود؛ این دو موضوع متفاوت است. لذا میگوییم: اعتقاد موحّد باید بر روی جمیع اعمالش سایه داشته باشد! مثل کسانی که دارای ملکاتی هستند و این ملکات در همه اقوال و اعمالشان ظاهر میشود. بنابراین ما میبینیم در اسلام نسبت به هر عملی از ناحیه شارع مقدّس دستوری وجود دارد. شروع کارها با نام خدا یک وقت هست که میگوییم: «شکل عمل» را چگونه انجام دهیم؟ یا شکل آن اعمالی که باید انجام دهیم چگونه باید باشد؟ در مکتب الهی ما نسبت به تمام رفتارها و گفتارها، «شکل عملی» که عند الله زیبا است را برای ما تعریف کردهاند. امّا از بحث «شکل عمل» بالاتر این است که میگوید: هر عملی که خواستی انجام بدهی، نه تنها باید اینگونه باشد، بلکه قبل از انجام آن باید بگویی: خدا! یک وقت میگوید: کار را اینگونه انجام بده! یک وقت میگوید: قبل از انجام عمل بگو: «بسم الله»! «کُلُّ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یبدَأ بِبِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ». دستور است که هر کاری را که میخواهی شروع کنی با نام خدا شروع کن تا کار ابتر نماند! این بحث را تا جایی گسترش پیدا میکند که در آن حتّی اثر وضعی این مسئله را هم مطرح میکنند. لذا این را توجّه کنید! ما میگوییم: مؤدّب به ادب الهی، کسی است که بر اساس همان هیئتی که عند الله زیبا است رفتار میکند. «حُسن ادب» در مکتب الهی بازتاب توحید بر روی جمیع رفتارها است بحث ما این بود که اگر بخواهی دیگران را مؤدّب کنی، باید قبل از آن خودت مودّب به آداب الهی شوی، یعنی باید کارهایی که میخواهی انجام دهی خداپسندانه و مورد رضای الهی باشد. این را میگویند: «حسن ادب». از نظر مکتب ما «حسن ادب» این است. به طور کلّی «حسن ادب» در مکتب ما بازتاب توحید بر روی جمیع رفتارها و گفتارهای انسان میباشد. خدا به وسیله «اسوه حسنه» با ابنای بشر اتمام حجّت میکند در اینجا بحث مفصّلی وجود دارد و آن این است که ما در روایات داریم: خداوند انسانی را مؤدّب به آداب خود نمود و او را به عنوان الگو به ابنای بشر معرّفی کرد تا به تعبیر من، کسی نتواند بگوید: «نمیدانستیم»، «نمیتوانستیم». دقّت کنید! در اینجا به دو مطلب اشاره کردم، یک؛ «نمیدانستیم» و دو؛ «میدانستیم ولی نمیتوانستیم». مشکل ما در همین دو مطلب است. خدا برای اینکه جلوی این دو مشکل را بگیرد، «اُسوه حسنه» برای ما فرستاد. «اُسوه حسنه» یعنی همان کسی که مؤدّب به ادب الهی است. پیامبر دست پرورده خدا و علی دستپرورده پیامبر امام صادق(علیهالسلام) در روایتی فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزّوَجَلّ أَدَّبَ نَبِیهُ فَأَحْسَنَ تَأْدِیبَهُ». در جای دیگر میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَ نَبِیهُ حَتَّى إِذَا أَقَامَهُ عَلَى مَا أَرَادَ». شبیه به این روایات نسبت به پیغمبر اکرم باز هم وجود دارد. در بُعد رسالت قرآن نیز رسول الله را «اسوه حسنه» معرّفی میکند. امّا در بُعد ولایت میتوان به این روایت از علی(علیهالسلام) اشاره کرد که فرمود: «قال: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلّی الله علیه وآله) أَدَّبَهُ اللَّهُ عَزّوَجَلّ»، خدا پیغمبر را ادب کرد، «وَ هُوَ أَدَّبَنِی»، پیغمبر هم من را ادب نمود؛ من دست پرورده او هستم، «وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُوَرِّثُ الْآدَابَ الْمُکَرَّمِینَ». اینچنین حجّت بر همه تمام میشود، به گونهای که دیگر هیچ کس نمیتواند بگوید: «نمیتوانستم»! اگر کسی چنین حرفی بزند به او خواهند گفت: چه طور شد که آنها توانستند، تو نتوانستی!؟ آنها هم مثل تو انسان بودند! شما در اعضاء و جوارح و قوا با پیغمبر و ائمه مشترک بودید! چگونه برخی میگویند: «ما نمیتوانیم»!؟ چه طور آنها مؤدّب به آداب الهی شدند، امّا ما «نمیتوانیم»!؟ بی صفایی نکن! با صفا بگو: «نمیخواهم»! بگو: «شهوت و غضب و وهمم نمیگذارد»! چرا میگویی: «نمیدانستم»؟ چرا میگویی: «نمیتوانستم»؟ بگو: «هوای نفسم نمیگذارد»! در روایتی داریم از خود پیغمبر اکرم آمده است: «قال رسول الله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): أَدَّبَنِی رَبِّی»، حضرت در اینجا از تعبیر «ربّ» استفاده میکند و «ربوبیت» حقّ را مطرح میکند، «ربّ» به معنای «پرورش دهنده» است. فرمود: «أَدَّبَنِی رَبِّی»، پروردگارم من را تربیت کرد و ادب نمود، «فَأَحْسَنَ تَأْدِیبِی»، و من را به کارهای زیبا و احسن ادب مؤدّب ساخت. «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ»، بسیار زیبا است! من کسی هستم که مربّای تربیت الهی هستم، من تربیت شده یداللهام، «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِی أَدِیبِی»، او هم تربیت شده دست من است. میخواستم این را بگویم که: اینگونه حجّت را بر ما تمام کردهاند. تشخیص مصادیق «حُسن ادب» به عهده ما نیست بنابراین «حسن ادب» در جمیع ابعاد وجودی ما مطرح میشود و آن به این معنا است که رفتار و گفتارمان بر یک هیئت زیبا واقع شود. البته تشخیص این زیبایی با ما نیست، هر چند زیبایی و زشتی برخی از امور بسیار روشن است، مانند قبیح بودنِ ظلم و نیکو بودنِ عدل و... امّا صحبت یک یا دو مورد نیست، بلکه صحبت از همه رفتارها در تمامی شئون اجتماعی و فردی انسان میباشد؛ مثل اینکه وقتی خواستم در رختخواب بروم چه بگویم؟ چگونه بروم؟ و... دارد امیرالمومنین(علیهالسلام) هنگام شب وارد شبستان مسجد کوفه شد. آن خبیث را دید که به رو خوابید است. گفت: این طور نخواب! خوابیدن یک امر فردی است. فرمود: به طرف راست و به طرف چپ و به پشت بخواب که خواب انبیا است. حضرت در آنجا شروع کرد به بیان آداب خوابیدن برای آن خبیث. توجّه کنید! آنها چیزی برای ما کم نگذاشتهاند. خدا الگویی تربیت کرد و آن را تحویل جامعه بشریت داد. او هم باز تربیت کرد. البته آن دست خدا بود که توانست چنین انسانی تربیت کند. پیغمبر هم میگوید: من علی را ادب کردم. علی(علیهالسلام) میگوید: من را پیغمبر تربیت نمود. تربیت این الگو هم در بُعد رسالت و هم در بُعد ولایت است. بنابراین «حسن ادب» تنها در بعد قلبی نیست بلکه در جمیع ابعاد مطرح میشود و آن هم با دستورات الهیهای که توسّط انبیا و اولیا به ما گفتند و بر اساس آن رفتار کردند و نشان جامعه هم دادند، تحقّق پیدا میکند. کسانی هم که در کنارشان بودند کارهایشان را دیدند و همه را برای ما نقل کردند، به گونهای که دیگر قابل انکار نیست. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۶ تير ۱۳۹۱, ۰۴:۲۶ عصر
ارسال: #30
|
|||
|
|||
چرا هنگام دعا دست را رو به آسمان بلند میکنیم...
شاید این سؤال به ذهن شما هم خطور کرده باشد که چرا هنگام دعا دستان خود را به سوی آسمان بلند میکنیم، مگر خداوند متعال همه جا حضور ندارد؟! پاسخ این سؤال را میتوان در روایتی از امام علی(ع) یافت.
تا هزاران عامل دست به دست هم ندهند روزی انسان به وجود نمیآید و قرآن کریم متذکر این نکته شده است که سببیت اسباب برای رزق شما به دست خداست و اوست که رزق شما را میدهد و همه را در این ورطه امیدوار کرده است به طوری که در آیات 22 و 23 سوره مبارکه «ذاریات» میفرماید: «وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ، فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ» روزى شما و آنچه وعده داده شدهاید در آسمان است پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مىگوئید. خداوند در این آیه کریمه برای رزق مثالی میزند که برای احدی جای شک و ریب نماند و رزق را شبه نطق دانسته است، چرا که احدی در سخن گفتن انسان شک ندارد و احدی در صادق بودن خدا در قولش نیز شک ندارد و قسم خداوند هم از هر حرصی حکایت میکند که در درون انسان است و پیوسته درصدد جلب منافع بیشتر به سوی خویشتن است. از «ابی سیعد خدری» نقل شده که پیامبر(ص) فرمودند: «لو أن احدکم فرّ من رزقه لتبعه کما یتعبد الموت»؛ اگر احدی از شما از رزق خود فرار کند، رزق دنبال او به راه میافتد همان طور که مرگ دنبال انسان است.(1) لذا برای هر جانداری رزقی است که خداوند متعال قرار داده است و جمله آن ارزاق در وقت خود آشکار میشود تا حدی که همه آنها به طور کامل به صاحبان آنها میرسد و یا اگر مسیر رزق انسان در بین آسمانهای هفتگانه باشد، خداوند متعال بالا رفتن و به آن رسیدن را به وسیله نردبانهایی آسان میکند. تا جایی که انسان برسد به آن چیزی که در لوح (محفوظ) برایش نوشته شده، اگر هنوز به آن نرسیده به زودی به دست او میرسد. از رسول اکرم(ص) نقل شده است که میفرماید: «إنّ الرزق لایجرّه حرص حریص و لایصرفه کره کاره»؛ روزی، از طرف خداوند متعال مقدر شده است که نه حرص فرد حریص آن را جلب میکند و نه اکراه فرد مانع آن را منع میکند.(2) *عوامل وسعت رزق از امام صادق(ع) نقش شده است: «کف الاذی و قلة الصخب یزیدان فی الرزق»؛ ترک اذیت و آزار و کمی جار و جنجال رزق را زیاد میکند.(3) همچنین حضرت علیبن الحسین(ع) میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود: «انالله عزوجل جعل ارزاق المؤمنین من حیث لایحتسبون و ذلک أن العبد اذا لم یعرف وجه رزقه کثر دعائه»؛ خداوند عزوجل ارزاق مؤمنین را در ناحیهای که گمان نمیبرند، قرار داد و این به دلیل آن است که بنده، وقتی نداند رزق او از چه ناحیهای به دست او میرسد به دعای زیاد مشغول میشود.(4) «ابیبصیر» از امام صادق(ع) و او از پدرش ... از امام علی(ع) نقل میکند که فرمود: «اذا فرغ أحدکم من الصلوة فلیرفع یدیه الیالسماء و لینصب فیالدعاء»؛ همین که فردی از شما از نماز فارغ شد باید دو دست خود را به طرف آسمان بالا برده و به دعا مشغول شود. راوی میگوید: ای امیر مؤمنان(ع) آیا مگر خداوند متعال در هر مکانی نیست؟ امام(ع) فرمود: بلکه او همه جا هست، راوی میگوید: پس چرا دعا کننده باید دو دست خویش را به طرف آسمان بالا برد؟ امام علیهالسلام فرمود: آیا قرائت ننمودی «وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ»؟ پس از کجا رزق را میطلبی؟ جز از محل آن باید درخواست کنی! که همواره با وعدههایی در آسمان داده است. *برای کسب روزی به دام حرام نیفتیم همچنین در میان علما «آیتالله بهجت» نیز بر کسب روزی حلال تاکید کرده و میگوید: برای کسب روزی به دام حرام نیافتید چرا متنبه نمیشویم! خداوند متعال در آیه 118 سوره مبارکه «طه» میفرماید: «إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى» (ای آدم) تو در بهشت گرسنه و برهنه نمیگردی! یعنی اگر حرام نخوری، از گرسنگی و تشنگی نمیمیری و بهشت برای تو فراهم است؛ وگرنه نیست. اگر بهشت و خلد برین را باور داشته باشیم این قدر با احکام و دستورات الهی مخالفت نمیکنیم. اینکه شیطان به حضرت آدم و حوا علیهماالسلام گفت: «وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ» پروردگارتان شما دو نفر را از خوردن میوه این درخت تنها برای این نهی نمود که مبادا ملک یا جاودانه شوید. یعنی اگر در بهشت بمانید نه ملک میشوید و نه جاودانه، پس با عصیان و خوردن شجره نهی شده بروید در آتش جهنم! چقدر کارها به پرندگان شبیه است، برای آنها دام میگذارند و دانه در دام میریزند و آنها برای برداشتن دانه میروند اما در دام میافتند، دل انسان اگر در دام باشد چه؟! آیا خداوند ما را به این امور مبتلا کرده تا خود را مضطر ببینیم و به فساد و عشرتهای نامشروع مبتلا و مشغول باشیم؟! (5) حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا