عصرگاه با طعم مشاعره
۶ آبان ۱۳۹۰, ۰۹:۰۶ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ۱۲:۴۴ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
عصرگاه با طعم مشاعره
به نام خداوند جان و خرد سلامي چو بوي خوش آشنايي به همه شما اهالي شعر و ادب با مشاعره موافقيد؟ سه شنبه ها بعد از نماز مغرب چه طوره؟ خودتون شعر مي سراييد يا از هر بزرگوار ديگري لطفا نام را ذكر كنيد كه ياد رو هم گرامي بداريم. لطفا حداقل يه بيت باشه و ترجيحا در يه جمله مفهوم زيباي شعر رو هم بيان كنيد. آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
صفحه 29 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۲۶ دي ۱۳۹۲, ۱۱:۴۶ عصر
ارسال: #281
|
|||
|
|||
عصرگاه با طعم مشاعره
موی سپید را فلکم آسان نداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام... حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۸ دي ۱۳۹۲, ۰۴:۰۳ عصر
ارسال: #282
|
|||
|
|||
عصرگاه با طعم مشاعره
ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺍﺭﺙ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺍﻭ ﺳﻠﻄﺎﻥِ ﺷﻬﺮِ ﺩﻟﺒﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺣﻖ ﻻﯾﺰﺍﻟﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﺖ ﺧﻠﻖِ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۹ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۲۸ صبح
ارسال: #283
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود ** سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است ** بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
۱۰ بهمن ۱۳۹۲, ۰۸:۱۶ صبح
ارسال: #284
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
در مذهب ما کلام حق ناد علیست
طاعت که قبول حق فتد یاد علیست از جمله آفرینش کون و مکان مقصودخدا علی و اولاد علیست حافظ در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱۱ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۵۷ عصر
ارسال: #285
|
|||
|
|||
عصرگاه با طعم مشاعره
تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده
بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۸:۲۲ صبح
ارسال: #286
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۴۹ صبح
ارسال: #287
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان
که من آن راز توان دین و گفتن نتوان |
|||
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۲:۵۴ عصر
ارسال: #288
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
نقد عمرت ببرد غصه ی دنیا بگزاف ** گر شب و روز درین قصه ی مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست ** رفتن آسان بود ، ار واقف منزل باشی خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۳:۰۹ عصر
ارسال: #289
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
یار من پاک تر از برگ گل است
یار من جاذبه ی لطف و وفاست همین که تو می دانی “دوستت دارم” کافیست … بگذار خفه کند خودش را دنیـا................ |
|||
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۸:۴۱ عصر
ارسال: #290
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
تا تو نگاه میکنی کار من اه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟ خدایا دستانم خالی اند و دلم غرق در آرزوها ، یا دستانم را توانا کن یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان
2 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا