جمعه هاي انتظار..
۲۰ شهريور ۱۳۸۸, ۱۱:۰۶ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ۱۲:۳۲ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
![]() جمعه یعنى یک غزل دلواپسى جمعه یعنى گریه هاى بى کسى جمعــه یعنى روح ســبز انتظار جمعه یعنـى لحظه هاى بى قرار بـى قـــرار بــى قراریــهـــاى آب جمعــــه یعنـــى انتظار آفتــــاب جمعه یعنى ندبه اى در هجر دوست جمعه خود ندبه گر دیدار اوست جمعه یعنى لاله ها دلخون شوند از غم او بیدهــــا مجنون شوند جمعه یعنــى یک کــویر بى قرار از عطش سرخ و دلش در انتظار انتظار قطـــره اى باران عشـــق تا فرو شوید غـــم هجران عشق جمعــــه یعنى بغـــض بى رنگ غزل هــق هــق بارانــى چنگ غــزل زخمه اى از جنس غم بر تـار دل تا فـــرو شــوید غم هجــران دل جمعه یعنى روح سبــز انتظار جمعه یعنــى لحظه هاى بى قرار بـى قـــــرار بـى قراریهـــاى آب جمعـــه یعنــــــى انتظار آفتـــاب * لحظـه لحظه بوى ظهـــور مى آید عطـــر ناب گل حضـور مى آید سبـز مردى از قبیلـه عشــــق ســاده و سبــز و صبــور مى آید * ( خوشا آنانکه در کلاس انتظار حتی یک جمعه هم غیبت ندارند ) بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
صفحه 7 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۲۴ مرداد ۱۳۹۱, ۰۲:۳۳ صبح
ارسال: #61
|
|||
|
|||
گریه کن...
گریه کن تا دلت می خواد گریه کن با دلت زیاد گریه کن تا یادت بیاد شاید این باره اخره لحظه ها داره می گذره گریه کن تا یادت نره پیدا کن شب رو مثل من گوشه ای واسه گم شدن گریه کن اگه عاشقی عاشق ها گاهی گم می شن گریه کن با یه رازقی گریه کن پای با یه نسترن این تویی که شکسته ای این تویی اگه خسته ای مثل من اگه عاشقی چشمات رو اگه بسته ای این تویی که یادت می ره عهد هایی که شکسته ای این تویی تو شب های تار چشم هات روی هم بزار خورشید رو به خاطر بیار اون که گل به تو هدیه تا ابد عاشقت می خواد تازه شد تا یادت بیاد گریه کن اگه عاشقی عاشق ها گاهی گم می شن گریه کن با یه رازقی گریه کن پای با یه نسترن این تویی که شکسته ای این تویی اگه خسته ای مثل من اگه عاشقی چشمات رو اگه بسته ای این تویی که یادت می ره عهد هایی که شکسته ای
![]() در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۷ مرداد ۱۳۹۱, ۱۲:۰۸ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۴۱ صبح، توسط mah19.)
ارسال: #62
|
|||
|
|||
![]()
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی برای ظهور آقا امام زمان صلوات ![]() ![]() مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع) 1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند |
|||
|
۱۱ شهريور ۱۳۹۱, ۰۸:۵۷ صبح
ارسال: #63
|
|||
|
|||
RE: هوای تو
شبی از پشت یک تنهاییِ نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم... تمام شب برای با تو بودن و برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم پر از یک جست و جوی نقره ای در کوچه های احساس تو را از بین گل هایی که در تنهاییم روییده با حسرت جدا کردم و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی : دلم حیران و سرگردان چشمانیست رویایی و من تنها برای دیدن زیباییِ آن چشم ها تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم و تو رفتی ، نمیدانم کجا؟؟؟ تا کِی؟؟؟ برای چه؟؟؟ ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه میبارید و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت... ![]() |
|||
|
۱۳ شهريور ۱۳۹۱, ۰۹:۱۵ عصر
ارسال: #64
|
|||
|
|||
RE: هوای تو
دلم گرفته از این روزها، دلم تنگ است میانِ ما و رسیدن، هزار فرسنگ است مرا گشایشِ چندین دریچه کافی نیست هزار عرصه برای پریدنم تنگ است اسیرِ خاکم و پرواز سرنوشتم بود فروپریدن و در خاک بودنم ننگ است چگونه سر کند اینجا ترانۀ خود را؟ دلی که با تپشِ عشقِ او هماهنگ است هزار چشمۀ فریاد در دلم جوشید چگونه راه بجوید که رو به رو سنگ است مرا به زاویۀ باغ عشق مهمان کن در این هزاره، فقط عشق، پاک و بیرنگ است سلمان هراتی
![]() |
|||
|
۱۴ شهريور ۱۳۹۱, ۰۸:۰۳ صبح
ارسال: #65
|
|||
|
|||
RE: هوای تو
نميدانم بهانه ها دلگيرند
يا دلها بهانه گير{-60-} ![]() ![]() من یک اخراجی هستم
|
|||
۱۴ شهريور ۱۳۹۱, ۱۱:۲۳ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ شهريور ۱۳۹۱ ۱۱:۲۵ صبح، توسط amirt.)
ارسال: #66
|
|||
|
|||
انتظار
انتظار :
یعنی لرزش و ریزشی معنی دار از تمام وجود در قلب که تپیدنش را برایت زیباتر از تمامی سمفونی ها میسازد و چه عظمتی خواهد داشت زندگی اگر تو همیشه منتظر باشی ... دیرم اینتیظار دا گالاسان اینتیظارین سونونا سن گلسن !!! اللهم عچل الولیک الفرج مهدی (عج) جان بی تو بودن چه اتهام بزرگیست ... تا می توانید بیارایید دل را که تنها دارایی شما نزد خداوند همین دل خواهد بود ، چه زیباست از برکت دل سربلند نزد معبود باشید ![]() |
|||
|
۱۷ شهريور ۱۳۹۱, ۰۵:۵۹ عصر
ارسال: #67
|
|||
|
|||
RE: جمعه ها
جمله جمله نه! واژه واژه تورا / ای سفر کرده گفتگو کردیم
کوچه کوچه نه! خانه خانه تورا / سالیانی ست جستجو کردیم سوره سوره نه! آیه آیه تو را / در مناجات آرزو کردیم جمعه جمعه نه! لحظه لحظه تو را / ندبه کردیم و های و هو کردیم . . . ![]() |
|||
|
۱۹ شهريور ۱۳۹۱, ۰۸:۳۶ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ شهريور ۱۳۹۱ ۰۸:۳۷ صبح، توسط mah19.)
ارسال: #68
|
|||
|
|||
![]()
آقاترین!مراغرق نور کن!
مرا قرین منت و لطف حضور کن! وقتی گناه کنج دلم سبز می شود آقا شما شکایت این ناصبور کن! می ترسم از شبی که به دجال رو کنیم آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن! ![]() ![]() مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع) 1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند |
|||
|
۱۹ شهريور ۱۳۹۱, ۰۳:۵۱ عصر
ارسال: #69
|
|||
|
|||
RE: جمعه ها
دلم مثل غروب جمعه ها دارد هوایت را
کجا واکرده ای این بار گیسوی رهایت را؟ کجا سر در گریبان بردی و یاد من افتادی که پنهان کرده باشی گریه های های هایت را خیابان «ولی عصر» بی شک جای خوبی نیست که در بین صداها گم کنی بغض صدایت را تو هم در این غریبستان وطن داری و می دانی بریده روزگار بی تو صبر آشنایت را نسیمی از نفس افتاده ام از نیل ردّم کن رها کن در میان خدعه ماران عصایت را نمی خواهم بجنگم در رکابت... مرگ می خواهم به شمشیر لقا از پی بخشیدم عطایت را فقط یک بار از چشمان اشک آلود من بگذر که موجا موج هر پلکم ببوسد جای پایت را... ... گل امّید را در روز بی خورشید خیری نیست شب است و می کشی روی سر دنیا عبایت را مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع) 1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند |
|||
|
۳۱ شهريور ۱۳۹۱, ۰۶:۳۰ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ شهريور ۱۳۹۱ ۰۶:۳۳ صبح، توسط مریم گلی.)
ارسال: #70
|
|||
|
|||
RE: انتظار
شود آیا که شبی بر دل من یار شوی؟ یار این خسته ی غم دیده ی بیمار شوی؟ سینه ی غم زده ام بهر تو سوزد همه شب دل من آب شده کی تو پدیدار شوی؟ با کلافی بنشستم سر بازار رخت کی تو ای یوسف من بر سر بازار شوی؟ همچو یعقوب شده دیده ام از درد فراق کی به پیراهن خود نور شب تار شوی؟ هر که مشتاق تو شد گوشه ی چشم تو خرید شود آیا که مرا هم تو خریدار شوی؟ زغم غربت تو شام غریبان شده دل چه شود گر تو مددکار دل زار شوی؟! شعله ی خیمه ی آتش زده گوید که بیا
زائر بی کفنی بی سر و خونبار شوی؟! ![]() |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا