عصرگاه با طعم مشاعره
۶ آبان ۱۳۹۰, ۰۹:۰۶ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ۱۲:۴۴ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
![]() ![]() ![]() ![]() سلامي چو بوي خوش آشنايي به همه شما اهالي شعر و ادب ![]() با مشاعره موافقيد؟ ![]() سه شنبه ها بعد از نماز مغرب چه طوره؟ خودتون شعر مي سراييد يا از هر بزرگوار ديگري لطفا نام را ذكر كنيد كه ياد رو هم گرامي بداريم. لطفا حداقل يه بيت باشه و ترجيحا در يه جمله مفهوم زيباي شعر رو هم بيان كنيد. آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
صفحه 19 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۵ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۷:۲۷ صبح
ارسال: #181
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
تورا این همه بلبل نوای عشق زند
چه اتفات بود بر صدای منکر زاغ سعدی ![]() ![]() من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۷ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۷:۲۶ صبح
ارسال: #182
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
غم زمانه که هیچش کران نمیبینم
دواش جز می چون ارغوان نمیبینم ![]() |
|||
|
۸ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۲:۳۴ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۰۲:۴۴ عصر، توسط از اهل سنت.)
ارسال: #183
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
من از آن حُسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را (۲۳ بهمن ۱۳۹۱ ۰۸:۵۹ صبح)hamed نوشته: در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم شعر زیباییست از شهریار. اما من فک میکنم مصرع اول درستش اینه: در وصل هم به شوق تو ای گل در آتشم |
|||
|
۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۸:۴۲ صبح
ارسال: #184
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
آسودگی از محن ندارد مادر // آسایش جان و تن ندارد مادر
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش // ورنه غم خویشتن ندارد مادر ![]() ![]() من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۸:۱۳ صبح
ارسال: #185
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
روزی که گل آدم و حوا بسرشتند
بر نام حسین ابن علی گریه نوشتند فرمود نبی در صفت گریه کنانش والله که این طایفه از اهل بهشتند ![]() ![]() من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۷ خرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۵۲ صبح
ارسال: #186
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
دیوانه دلی خفته در این خلوت خاموش
او زاده ی غم بود زغم های جهان گشت فراموش ![]() ![]() من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱ تير ۱۳۹۲, ۰۸:۵۱ صبح
ارسال: #187
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی
استاد شهریار ![]() ![]() من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۱ تير ۱۳۹۲, ۰۱:۳۶ عصر
ارسال: #188
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
یوسف زهرا بیا لاله ی طاها بیا
باغ گل دوستان طلعت نیکوی توست گرچه زتیغت جهان پرشوداز عدل وداد تیغ عدالت همان طاق دو ابروی توست آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۵:۴۳ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۴ مرداد ۱۳۹۲ ۰۵:۴۴ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #189
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
تو را می پرستیم تنها و بس
نداریم یاور به غیر از تو کس بشو هادی ما به راه درست ره آنکه منعم ز نعمات توست نه آنان که خشمت بر ایشان رواست نه آنها که هستند گمره ز راست اميد امجد شعر قراني بود و مخاطب خدا آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
۵ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۳۳ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۵ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۳۷ صبح، توسط آشنای غریب.)
ارسال: #190
|
|||
|
|||
RE: عصرگاه با طعم مشاعره
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود*** وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر *** آری شود ولیک به خون جگر شود خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه *** کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا