رذایل اخلاقی و درمان آن ها
۱۵ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۰۰ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ۰۹:۰۸ عصر، توسط مشکات.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
رذایل اخلاقی و درمان آن ها
چرا هر رذیله اخلاقی یک بیماری است؟
همه مى دانیم كه در میان تمام موجودات زنده ، انسان یك وضع خاص و استثنایى دارد ، زیرا وجود او مركب از نیروهاى متضادى است ; از سویى یك سلسله هوس هاى سركش و غرایز و امیال حیوانى او را به طغیان ، تعدى نسبت به حقوق دیگران ، هوسبازى و شهوترانى ، دروغ و خیانت دعوت مى كنند ; و از طرف دیگر نیروى عقل و ادراك ، عواطف انسانى و وجدان ، او را به عدالت ، نوع دوستى ، پاكدامنى ، درستكارى و تقوى فرامى خوانند . كشمكش این نیروها در همه انسانها وجود دارد و پیروزى نسبى یكى از این عوامل موجب مى شود كه افراد از نظر ارزشهاى انسانى در سطوح كاملا مختلفى باشند و فاصله « قوس صعودى » و « نزولى » انسان فوق العاده زیاد گردد . گاهى از مقربترین فرشتگان بالاتر و زمانى از خطرناك ترین درندگان پست تر شود ! این حقیقت از احادیث فراوانى نیز استنباط مى گردد ، به عنوان نمونه امیر مؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید : « اِنَّ اللهَ خَصَّ الْمَلَكَ بِالْعَقْلِ دُونَ الشَّهْوَةِ وَ الْغَضَبِ ، وَ خَصَّ الْحَیواناتِ بِهِما دُونَهُ وَشَرَّفَ الاِْنسانَ بِاِعْطاءِ الْجَمِیعِ فَاِنِ انْقادَتْ شَهْوَتُهُ وَغَضَبُهُ لِعَقْلِهِ ، صارَ اَفْضَلَ مِنَ الْمَلائِكَةِ لِوُصُولِهِ اِلى هذِهِ الرُّتْبَةِ مَعَ وُجُودِ الْمُنازِعِ » « خداوند فرشته را تنها عقل داد ، نه شهوت و غضب ; و حیوانات را تنها شهوت و غضب داد ، نه عقل ; ولى انسان را به اعطاى همه اینها شرافت بخشید ، لذا اگر شهوت و غضب او تحت فرمان عقلش قرار گیرد بالاتر از فرشتگان خواهد بود ، زیرا به چنین مقامى با وجود نیروى مخالف رسیده است.» همانطور كه بهم خوردن تعادل جسمى همیشه با عوارض ناگوارى همراه است كه نام « بیمارى » به آن مى دهند، بهم خوردن تعادل قواى روحى و غرایز و امیال نیز یك نوع « بیمارى روحى » محسوب مى گردد كه علماى اخلاق به آن « بیمارى قلب » مى گویند . ولى نكته اى كه در اینجا لازم است به آن توجه شود این است كه غرایز و امیال و شهوات بصورت اصلى و طبیعى و متعادل نه تنها زیانبخش نیستند ، بلكه وسایل ضرورى ادامه حیات خواهند بود . به عبارت دیگر ، همانطور كه در ساختمان جسم انسان یك عضو بى مصرف و بیكار آفریده نشده ، در ساختمان روح و جان او نیز هر انگیزه و غریزه و میلى نقش حیاتى دارد، و تنها در صورت انحراف از وضع طبیعى و برهم خوردن تعادل ، بصورتهاى خطرناك و كشنده بیرون مى آیند . مثلا چه كسى مى تواند نقش « غضب » را در حیات انسان انكار كند ؟ آیا هنگامى كه حقوق یك فرد مورد تجاوز قرار مى گیرد اگر تمام قدرتهاى ذخیره وجود او در پرتو غضب برافروخته و بسیج نگردد چگونه ممكن است در حال خونسردى كه شاید یك دهم نیروهاى ذخیره خود را وارد میدان مبارزه نمى كند از حقوق خویش دفاع كند ؟ اما همین خشم و غضب اگر از محور اصلى خود منحرف گردد و از صورت ابزار نیرومندى در دست عقل خارج شود ، انسان را به صورت حیوان درنده اى بیرون مى آورد كه هیچگونه حد و مرزى را به رسمیت نمى شناسد . همچنین نقش میل معتدل انسان به ثروت و مقام و امثال آنها ، در كوشش هرچه بیشتر در راه ترقى و پیشرفت بر همه كس روشن است ; همانطور كه اثر مخرب ثروت پرستى و جاه طلبى یعنى افراط در این امیال بر هیچ كس مخفى نیست . بنابراین همانطور كه بهم خوردن تعادل جسمى همیشه با عوارض ناگوارى همراه است كه نام « بیمارى » به آن مى دهند، بهم خوردن تعادل قواى روحى و غرایز و امیال نیز یك نوع « بیمارى روحى » محسوب مى گردد كه علماى اخلاق به آن « بیمارى قلب » مى گویند . این تعبیر در اصل از قرآن مجید گرفته شده كه نفاق منافق را مرض قلمداد كرده است آنجا كه مى فرماید: فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضاً (بقره/10) در دلهاى آنها یك نوع بیمارى است ، خداوند ( به خاطر اعمال زشتشان ) بر بیمارى آنان افزوده است. برگرفته از http://www.tebyan.net از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
صفحه 2 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۱۷ مرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۳۳ صبح
ارسال: #11
|
|||
|
|||
RE: رذایل اخلاقی و درمان آن ها
برخی روایات درباره بداخلاقی و کج خلقی
قال الصادق -علیه السلام-: اِنَّ سوءَ الخُلقِ لَیُفسِدٌ العملَ كما یُفسِدُ الخلُّ العسلَ همانا بد اخلاقی فاسد میكند عمل را همچنان كه سركه عسل را فاسد میكند. قال رسول الله -صلی الله علیه و آله -: خصلتان لایَجتمعان فی مؤمنٍ البُخلُ و سوءُ الخلق دو خصلت است كه در مؤمن جمع نمیشود (یافت نمیشوند) بُخل و بد اخلاقی. قال رسول الله -صلی الله علیه و آله -: اِنّ العبدَ لَیَبلُغُ مِن سوءِ خُلقه اسفَلَ دركِ جهنّمَ همانا بنده به خاطر بد اخلاقی به پایینترین طبقه جهنم راه پیدا میكند. قال علیٌّ -علیه السلام-: مَن ساءَ خُلقُه ضاقَ رزقُه كسی كه بد اخلاق باشد روزیاش كم میشود. قال علیٌّ -علیه السلام-: سوءُ الخُلقِ یوحِشُ النفسَ و یَرفعُ الاُنسَ سوء خلق باعث وحشت نفس و از بین بردن انس و الفت با دیگران است. قال علیٌّ -علیه السلام-: سوءُ الخلقِ نَكدُ العیشِ و عذابُ النفسِ سوء خلق باعث سختی در معیشت و زندگی انسان بوده و سبب عذاب همیشگی اوست. برگرفته از سایت تبیان از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
۱۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۰:۱۴ عصر
ارسال: #12
|
|||
|
|||
RE: رذایل اخلاقی و درمان آن ها
نام بیماری: شهوت پرستى
یكى از سرچشمههاى اصلى گناه و نافرمانى خدا، شهوت پرستی است که شخصیت و احترام اجتماعى انسان را در هم مىشكند و او را به ذلت مىكشاند. انسان شهوت پرست چنان اسیر شهوات خود مىشود كه بازگشت و دورى جستن از آنها، برایش مشكل و گاهى نیز غیر ممكن مىگردد. نمونه بارز آن،زندگى خفتبار معتادان به مواد مخدر است كه در ظاهر آزادند،ولى از هر اسیرى،اسیرترند. تعریف بیماری «شهوت» در لغت داراى مفهوم عامى است كه به هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت به لذات مادى اطلاق مىشود; گاهى علاقه شدید به یك امر مادى را نیز شهوت مىگویند. مفهوم شهوت، علاوه بر مفهوم عام، در خصوص «شهوت جنسى» نیز به كار رفته است. واژه «شهوت» در قرآن كریم هم به معنى عام كلمه آمده است و هم به معنى خاص آن. در این بحث، نظر ما بیشتر به معناى خاص آن است، زیرا آثار مخرب و زیانبار آن بیش از سایر كششهاى مادى است. «شهوت» نقطه مقابل «عفت» است. «عفت» نیز داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خویشتن دارى در برابر هر گونه تمایل افراطى نفسانى است و مفهوم خاص آن، خویشتن دارى در برابر تمایلات بى بند و بار جنسى است. علایم بیماری این مساله در منابع روایى اسلام،مورد توجه فراوان قرار گرفته است كه بیشتر آنها بیانگر هشدار،درباره پیامدهاى خطرناك آن است. این احادیث تكان دهنده،هرخوانندهاى را تحت تاثیر عمیق قرار داده و روشن مىسازد كه آلودگى به«شهوت» - خواه به مفهوم عام و خواه به مفهوم خاص آن - از موانع اصلى سعادت و كمال انسانها و از اسباب مهم گسترش گناه و جنایت در جامعه بشرى است كه در ذیل،به بعضى از آن احادیث اشاره مىشود: 1-پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله مىفرمایند: «ما تحت ظل السماء من اله یعید من دون الله اعظمعند الله من هوى متبع، در زیر آسمان معبودى جز خدا پرستیده نشده است كه در پیشگاهخدا، بدتر از هوا و هوسى باشد كه انسان را به دنبال خود مىكشاند.» به این ترتیب،روشن مىشود كه«شهوت» و هواى نفس از خطرناكترین عوامل انحراف انسان به سوى زشتىهاست. 2-امام امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام مىفرمایند: «الشهوات سموم قاتلات، شهوتها، زهرهاى كشنده است» (كه شخصیت و ایمان و مروت و اعتبار انسان را نابود مىسازد). 3-در حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار علیه السلام آمده است: «الشهوات مصائدالشیطان، شهوات دامهاى شیطان است.» (كه انسانها را به وسیله آن در هر سن و سال و در هر زمان و مكان صید مىكند.) از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
۱۰ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۵۷ صبح
ارسال: #13
|
|||
|
|||
RE: رذایل اخلاقی و درمان آن ها
آثار زیانبار شهوت پرستى
از بحثهاى قبل روشن شد كه«شهوت»داراى مفهوم عام و وسیعى بوده و شامل هر گونه دوست داشتن، تمایل و رغبت به درك لذت و خواهش نفس مىشود. بدون اینكه اختصاص به شهوت جنسى داشته باشد،گرچه گاهى در خصوص شهوت جنسى نیز به كار رفته است. در قرآن مجید نیز این مفهوم در یازده مورد به صورت عام استفاده شده است و تنها در دو مورد در معنى خاص آن به كار رفته است. در روایات اسلامى و كلمات علماى اخلاق نیز اغلب در مفهوم عام به كار رفته كه در مقابل آن واژه«عفت»به معنى خویشتندارى و چشم پوشى از لذایذ گناه آلوده مادى به كار مىرود. این مفهوم بیشتر در موارد منفى به كار مىرود،اما گاهى در موارد مثبت نیز به كاررفته است، مانند،آن جایى كه خداوند خطاب به بهشتیان مىفرماید: «... وَلَكُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُكُمْ ...، هر چه را دوست بدارید و به آن تمایل داشته باشید،در بهشتبراى شما فراهم است» یا آن جایى كه مىفرمایند: «... وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ ...، در بهشت آنچه دلها مىخواهد و چشم از آن لذت مىبرد،موجود است.»5 به هر حال این واژه،بیشتر داراى بار منفى بوده و در مواردى كه هوا و هوس افراطى بر انسان چیره گشته و تمایلات ویرانگر و گناه آلود بر تمام وجودش مستولى گردد بهكار مىرود. این واژه و مشتقات آن، در قرآن مجید،سیزده مورد به كار رفته كه شش مورد آنداراى مفهوم مثبت و هفت مورد آن داراى مفهوم منفى است. به هر حال«شهوت»به هر معنى كه باشد،هرگاه مفهوم خاص آن كه همانخواستهاى افراطى و شهوانى است مورد نظر باشد، آثار زیانبارى به دنبال خواهدداشت كه به وضوح قابل مشاهده است كه ضمن توجه به روایاتى كه در فصل قبلآوردیم، باید اذعان داشت كه سر تا سر تاریخ نیز مملو از پیامدهاى نامطلوب شهوت پرستىهاست كه به طور خلاصه مىتوان به عناوین زیر،اشاره كرد: 1-آلودگى به گناه 2-فساد عقل 3-تضعیف شخصیت اجتماعى انسان 4-اسارت نفس 5-رسوایى و بىآبرویى عوامل بیماری شهوت پرستی بارها در مباحث مشابه گفتهایم كه براى درمان مفاسد اخلاقى، باید نخست علل و ریشهها و اسباب آن را بیابیم. بزرگان علم اخلاق نیز،در مباحث این علم،به بحث از انگیزهها،اهمیت فوق العادهاى دادهاند،به همین دلیل لازم است بحث دقیقى در مورد عوامل شهوت پرستى داشته باشیم. امیال و خواستههاى درونى كه از آن به شهوات تعبیر مىشود،-مخصوصا شهوتجنسى-یك امر طبیعى و خدادادى بوده و از عوامل حركت انسان،براى پیشرفت زندگى بشمار مىآید. به همین دلیل،گر چه نمىتوان آنها را از میان برد،اما هرگز نباید براى سركوبى آنها نیز تلاش كرد، زیرا اگر این شهوات در حد اعتدال باشند، نه تنها مشكلى ایجاد نمىكنند،بلكه یكى از اسرار تكامل و تقدم انسان نیز محسوب مىگردند. آنچه كه به صورت مفسده اخلاقى ظاهر مىشود،همان طغیان شهوات و خارج شدنآنها از كنترل نیروى عقل و خرد است. حال باید ملاحظه كرد كه چه عواملى سبب خارج شدن امیال و خواستهاى درونىاز تحت كنترل عقل گشته و به صورت نیرویى ویرانگر در مىآید. به یقین،امور زیر تاثیر زیادى در این مساله دارد: 1-ضعف ایمان 2-بى اعتنایى به حیثیت اجتماعى و شخصیت انسانى 3-غفلت و بىخبرى 4-معاشرتهاى نامناسب و محیط هاى آلوده از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
۱۰ دي ۱۳۸۹, ۱۲:۴۶ عصر
ارسال: #14
|
|||
|
|||
RE: رذایل اخلاقی و درمان آن ها
سلام علیکم
حسود هرگز نیاسود. |
|||
۱۵ دي ۱۳۸۹, ۰۷:۳۱ عصر
ارسال: #15
|
|||
|
|||
RE: رذایل اخلاقی و درمان آن ها
راههاى درمان شهوت پرستى
راههاى درمان مفاسد اخلاقى به صورت اصولى تقریبا همه جا یكى است كه به طور كلى در دو راه علمى و عملى خلاصه مىشود. الف- راه علمى منظور از راه علمى،این است كه انسان در آثار و پیامدهاى شهوت پرستى بیندیشد و ببیند كه چگونه تسلیم شدن در برابر شهوات،انسان را به ذلت،بدبختى، اسارت،تضعیف شخصیت اجتماعى و دورى از خدا مىكشاند كه زندگى خفتبار افرادى كه آلوده شهوت شدهاند،بیانگر این واقعیت است. ب-راه عملى از نظر عملى راههاى مختلفى براى درمان«شهوت پرستى»وجود دارد از جمله: 1-یكى از بهترین راههاى عملى براى نجات از گرداب شهوت،اشباع صحیح امیالو خواستهاى جنسى است، زیرا اگر خواستها و امیالى كه در درون انسان وجوددارند از راههاى صحیح،اشباع گردند،دیگر زیانبار و مخرب نخواهند بود، به تعبیردیگر،این خواستها را نمىتوان و نباید سركوب كرد،بلكه باید از آنها در كانالهاىصحیح و سازنده استفاده كرد، در غیر این صورت ممكن است تبدیل به سیلاب ویرانگرى شود كه حرث و نسل انسان را با خود خواهد برد. به همین دلیل،اسلام نه تنها تفریحات سالم و بهرهگیرى معتدل از خواستهاىدرونى را مجاز شمرده،بلكه نسبت به آن تشویق نیز نموده است. خطبه معروفى كه ازامام جواد علیه السلام در مورد عقد همسرش نقل شده است،شاهد گویاى این مدعاست. آنحضرت در این خطبه مىفرمایند:«اما بعد فقد كان من فضل الله على الانام ان اغناهمبالحلال عن الحرام، یكى از نعمتهاى الهى بر بندگان این است كه آنها را به وسیله حلالاز حرام بىنیاز ساخته است.» (6) این حدیث معروف نیز بر همین نكته اشاره دارد: «للمؤمن ثلاث ساعات،فساعةیناجى فیها ربه، و ساعة یرم معاشه،و ساعة یخلى بین نفسه و بین لذتها فیما یحل ویجمل، انسان با ایمان ساعات زندگیش را به سه بخش تقسیم مىكند،قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مىكند و قسمت دیگر را در راه اصلاح معاش و بندگیش به كار مىگیرد و قسمت سوم را به بهرهگیرى از لذتهاى حلال و دلپسند اختصاص مىدهد.» 7 2-یكى دیگر از راههاى نجات از شهوت پرستى،برنامهریزى دقیق براى برنامههاىزندگى است، زیرا،هرگاه انسان،براى تمام اوقات خود برنامه داشته باشد (هر چند برنامه او در پارهاى از موارد جنبه تفریحى و ورزشى داشته باشد)، دیگر مجالى براى كشیده شدن به آلودگىهاى شهوانى باقى نمىماند. 3-برچیدن عوامل آلودگى نیز یكى از راههاى درمان و یا پیشگیرى است، زیرا امكان آلودگى به شهوات در محیطهاى آلوده فراوان است،یعنى،اگر محیط،آلوده شهوت شود و اسباب آن در دسترس همه قرار گیرد و آزادى نسبى نیز وجود داشتهباشد،نجات از آلودگى،مخصوصا براى قشر جوان یا كسانى كه در سطح پایینى از«معرفت»دینى قرار دارند،بسیار دشوار خواهد شد. 4-احیاى شخصیت معنوى و انسانى افراد جامعه نیز،از راههاى مهم درمان یاپیشگیرى از آلودگىهاى شهوانى است، زیرا انسان،هنگامى كه از ارزش وجود و شخصیتخود،آگاه شود و دریابد كه او عصاره جهان آفرینش و گل سر سبد جهان خلقت و خلیفه خدا در روى زمین است، به این سادگى خود را به شهوات نمىفروشد. امیر مؤمنان على علیه السلام در این رابطه مىفرمایند: «من كرمت علیه نفسه هانت علیهشهوته، كسى كه به ارزش وجود خویش پىبرد،شهوات در برابر او بىارزش مىشوند» 8 و در حدیث دیگرى از آن حضرت علیه السلام آمده است: «من عرف شرف معناه صائه عن دنائةشهوته...، كسى كه شرافت ذاتى خود را بشناسد،او را از پستى شهوت مصون مىدارد!...» 6- بحار الانوار،ج 50،ص76. 7- نهج البلاغه،كلمات قصار،جمله 390. 8- بحار الانوار،ج 78،ص 71. 9- غرر الحكم،شماره9069. از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا