ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مقام معظم رهبری
۱۶ اسفند ۱۳۸۸, ۰۷:۳۰ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ شهريور ۱۳۹۱ ۰۱:۳۰ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم
خواننده با لمس اين زندگي به احساس آرامش وصف ناشدني در مورد آينده كشورش مي رسد. انعكاس اين ناشنيده ها و ناديده ها باعث كدورت خاطر معظم له مي شود و گرنه ايشان بايد تا كنون چندين بار به رسانه هاي همگاني اين اجازه را مي دادند كه سيماي زندگي اش را به تصوير بكشند.
صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد



روزنامه کیهان وصیتنامه رهبر معظم انقلاب در سال 1342 را به نقل از دفتر نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای منتشر کرده است.

متن این وصیت نامه زیبا، صمیمی و خواندنی به شرح زیر است:

ازآنجا که ما در شرایط بحرانی و غیرعادی به سر می بردیم و هر لحظه ممکن بود خطری برای ما پیش بیاید، فردای آن روز نشستم و وصیت نامه خود را نوشتم. تا چند هفته پیش، از این وصیت نامه خبری نداشتم، لیکن آقاسیدجعفر آن را برایم آوردند و گفتند که پسرشان در لابلای کاغذهای قدیمی پیدا کرده است. این اصل وصیت نامه است که در بالای آن نوشته ام:

«وصیت نامه سیدعلی خامنه ای مرقومه لیله یکشنبه 27شوال 1382» (فروردین 1342 شمسی) یعنی فردا شب حادثه مدرسه فیضیه نوشته ام. متن وصیت نامه این است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«عبدالله علی بن جوادالحسینی الخامنه ای غفرالله لهما یشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و خاتم الانبیاء و ان ابن عمه علی بن ابیطالب علیه السلام وصیه سیدالاوصیاء و ان الاحد عشر من اولاده المعصومین صلوت الله علیهم الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمدو علی و الحسن و الحجه اوصیائه و خلفائه و امناءالله علی خلقه و ان الموت حق و المعاد حق و الصراط حق و الجنه و النار حق و ان کل ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله حق. اللهم هذا ایمانی و هو ودیعتی عندک اسئلک ان تردها الی و تلقیها ایای یوم حاجتی الیها بفضلک و کرمک.

مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند. ممکن است خود من نتوانم از همه کسانی که ذکر سوءشان بر زبانم رفته و یا بدگوئیشان را از کسی شنیده ام، حلیت بطلبم. این کار مهم و ضروری را باید دوستان و رفقای من برای من انجام دهند.

دارایی مالی من در کم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند،... پنج شش سال نماز هر چه زودتر ادا و مرا از رنج این دین الهی راحت کنند (البته یقیناً آن قدر مقروض نبودم، ولی احتیاط کردم. (مبلغی به عنوان رد مظالم بابت قروض جزئی از یاد رفته به فقرا بدهند.

از همه اعلام و مراجع و طلاب و دوست و آشناها و اقوام و منسوبین من استحلال شود. (چون آن روزها نق و نوق علیه آقایان در جلسات زیاد بود که چرا فلانی اقدام نکرده، فلانی چرا این حرف را زده و این مطلب را گفته است، لذا خواستم از آقایان اعلام و مراجع حلیت طلب کنند.)

و گمان می کنم بهترین راه این کار آن است که عین وصیت نامه مرا در مجلسی عمومی که آشنایان من باشند، قرائت کنند. پدر و مادرم که در مرگ من از همه بیشتر عزادار هستند، به مفاد حدیث شریف اذا بکیت علی شیء فابک علی الحسین، به یاد مصائب اجدادمان از من فراموش نخواهند کرد ان شاءالله تعالی.

گویا دیگر کاری ندارم. اللهم اجعل الموت اول راحتی و آخر مصیبتی و اغفرلی و ارحمنی بمحمد و آله الاطهار.
العبد علی الحسینی الخامنه ای

(حالا صورت قرض هایم را که در صفحه جداگانه ای نوشته ام برایتان می خوانم):
حدود 100تومان، مقدس زاده بزاز (مشهد)
کمتر از 30تومان، خیاط گنگ (مشهد) 2یا 3تومان، عرب خیاط(قم)
مطابق دفتر دین، آقا شیخ حسن بقال کوچه حجتیه (قم) چون مرتب با او سر و کار داشتیم و نمی دانستیم چقدر به او بدهکاریم (گویا چند تومانی
آقای شیخ حسن صانعی (قم) 32تومان تقریباً
حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی (قم) (بیشترین پولی را که من آن زمان مقروض بودم، به آقای هاشمی بود. چون وضعش نسبتاً خوب بود، از او قرض می کردیم.)
مطابق دفتر دین، آقای مروارید کتاب فروش (قم)
مطابق دفتر دین، آقای مصطفوی کتاب فروش (قم)
10 تومان آقای علی حجتی کرمانی
شاید 5تومان، محمد آقانانوا نزدیک منزل (مشهد)

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، naser motahary nasab ، safirashgh ، ترنم بهاری ، seyedebrahim ، Entezar ، هُدهُد صبا ، ataa2
صفحه 5 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۱۵ مهر ۱۳۹۰, ۰۸:۳۰ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مهر ۱۳۹۰ ۰۸:۳۲ صبح، توسط hamed.)
ارسال: #41
Rainbow RE: حضرت ایت الله خامنه ای
معمولا معظم له صبح ها به کوه می روند و نماز را هم همانجا می خوانند. کوهنوردی از برنامه های مورد توجه آقاست . یک روز که مقام معظم رهبری به کوه های اطراف تهران رفته بودند ، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند و آن دو جوان با خود تصور می کردند که آقا دستور دستگیری آنها را خواهد داد. ولی برخلاف تصور آن دو ایشان با آنها احوالپرسی کردند و از شغل و فامیل بودن آنها نیز سوال کردند. پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد ، واقعیت را گفت که ما دوست هستیم. آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آن دو صحبت کردند و بعد هم فرمودند:"بد نیست صیغه محرمیتی درمیان شما برقرار شود وشما باهم ازدواج کنید" و به آنها پیشنهاد دادند که :" اگرمایل بودید در فلان تاریخ بیایید ،من آمادگی دارم که شخصاً عقد شما را بخوانم. "آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود، محضر ایشان رسیدند.
آقا عقد آنها را جاری کردند وبا برخورد کریمانه مقام ولایت، این دوجوان تغییر مسیر دادند و آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو به یک جوان مذهبی مبدل شدند.Clapping
[تصویر:  35hi8g2.jpg]

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط safirashgh ، zeinab ، ترنم بهاری
۱۷ مهر ۱۳۹۰, ۰۸:۱۹ عصر
ارسال: #42
RE: حضرت ایت الله خامنه ای
آشنایی کامل با فرزندان آیت الله خامنه ای/رهبری + تصاویر


[تصویر:  ld35p5p6x5bcx3cnx8wr.jpg]



آشنایی با فرزندان مقام معظم رهبری
به گزارش تبیان، معظم له اکنون دارای ۶ فرزند هستند. نام خانوادگی همسر ایشان«خجسته» است. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سیدمجتبی، سیدمسعود و سیدمیثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان ۸ سال در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند.
[تصویر:  243251361721601533501852332124016423029212.jpg]
در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم می‌باشند
یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است. سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است. سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است. [b]مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند[/b]. حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی “دامت برکاته” در این رابطه چنین بیان داشتند:
“ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقیقتاً هم درس می‌خوانند. خوب هم درس می‌خوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت می‌کنیم. یک بار ندیده‌ام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است.
فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است که خود آقا دارند
این خیلی ارزش دارد که امکانات باشد و موقعیت فراهم باشد و هیچ اقبالی به آن نشان داده نشود. این خیلی ارزشمند است. برای خود حضرت آقا، همه رقم امکانات هست ولی هیچ اقبالی ما نمی‌بینیم. نه خودشان، نه خانواده‌شان!
قطعاً خود حضرت آقا دوست ندارند که بستگانشان و مخصوصاً آقازاده‌ها‌یشان در کارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمی‌پسندند. خود اینها هم، هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند. حالا به هر صورت این جور تربیت شده‌اند که هیچ اقبالی به این چیزها ندارند. فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است که خود آقا دارند. این که آنها برای خودشان دنبال آینده‌ای باشند‌ زندگی، مال، منال، پول، پس‌انداز‌ اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع می‌شدم. چون خیلی با اینها مأنوسم. من چنین چیزی واقعاً در اینها ندیده‌ام.
[تصویر:  167219120239562438121941538721210998209254.jpg]
از سمت راست : حجج السلام سید میثم و سید مصطفی، آیت الله مجتهدی و حجج السلام سید مجتبی و سید مسعود
سید مصطفی‌ آقازاده بزرگ آقا‌ همان سال اول ازدواجشان که طلبه‌ قم بودند،‌ الان هم قم هستند‌ خانه‌ای اجاره کرده بودند و مستأجر بودند – الان هم مستأجرند – ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعاً‌ تعجب کردم که آیا این خانه، خانه‌ یک تازه‌داماد است؟ حالا نه خانه‌ فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه‌ یک تازه‌داماد هم این نیست. یعنی یک خانه‌ تازه‌داماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه‌ تازه‌داماد و خانه‌ تازه عروس، هست. من توی خانه‌ اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازه‌داماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه‌ در چهار‌ چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه می‌کردم. حواسم بود و تا آنجا که می‌توانستم، رصد می‌کردم اوضاع و احوال خانه را‌. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو‌ سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی. زندگی ساده و خوبی در آقازاده‌های ایشان سراغ داریم.
آقازاده‌ها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والان هیچ کدام از آقازاده‌ها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند. درس می‌خوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کرده‌اند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس می‌کنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس می‌کنند.”
[تصویر:  8013121752162020122251431882071527370228.jpg]
حجه الاسلام سید مصطفی خامنه ای
[تصویر:  16113523794125162711767572827017351146.jpg]
حجه الاسلام سید میثم خامنه ای در کنار پدر همسرش آقای لولاچیان
[تصویر:  232227679414516016818819072791442471337.jpg]
حجه الاسلام سید مسعود خامنه ای در کنار پدر همسرش حضرت آیت الله خرازی
[تصویر:  642531651097019841348617120864432622626.jpg]
کوه آبیدر ـ سید مسعود و سید میثم در کنار پدر در سفر امسال مقام معظم رهبری به استان کردستان

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی ، naser motahary nasab ، zeinab ، safirashgh ، ترنم بهاری
۱۷ مهر ۱۳۹۰, ۰۸:۵۷ عصر
ارسال: #43
RE: حضرت ایت الله خامنه ای
(۱۷ مهر ۱۳۹۰ ۰۸:۱۹ عصر)hamed نوشته:  آشنایی کامل با فرزندان آیت الله خامنه ای/رهبری + تصاویر


[تصویر:  ld35p5p6x5bcx3cnx8wr.jpg]



آشنایی با فرزندان مقام معظم رهبری
به گزارش تبیان، معظم له اکنون دارای ۶ فرزند هستند. نام خانوادگی همسر ایشان«خجسته» است. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سیدمجتبی، سیدمسعود و سیدمیثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان ۸ سال در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند.
[تصویر:  243251361721601533501852332124016423029212.jpg]
در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم می‌باشند
یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است. سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است. سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است. [b]مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند[/b]. حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی “دامت برکاته” در این رابطه چنین بیان داشتند:
“ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقیقتاً هم درس می‌خوانند. خوب هم درس می‌خوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت می‌کنیم. یک بار ندیده‌ام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است.
فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است که خود آقا دارند
این خیلی ارزش دارد که امکانات باشد و موقعیت فراهم باشد و هیچ اقبالی به آن نشان داده نشود. این خیلی ارزشمند است. برای خود حضرت آقا، همه رقم امکانات هست ولی هیچ اقبالی ما نمی‌بینیم. نه خودشان، نه خانواده‌شان!
قطعاً خود حضرت آقا دوست ندارند که بستگانشان و مخصوصاً آقازاده‌ها‌یشان در کارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمی‌پسندند. خود اینها هم، هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند. حالا به هر صورت این جور تربیت شده‌اند که هیچ اقبالی به این چیزها ندارند. فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است که خود آقا دارند. این که آنها برای خودشان دنبال آینده‌ای باشند‌ زندگی، مال، منال، پول، پس‌انداز‌ اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع می‌شدم. چون خیلی با اینها مأنوسم. من چنین چیزی واقعاً در اینها ندیده‌ام.
[تصویر:  167219120239562438121941538721210998209254.jpg]
از سمت راست : حجج السلام سید میثم و سید مصطفی، آیت الله مجتهدی و حجج السلام سید مجتبی و سید مسعود
سید مصطفی‌ آقازاده بزرگ آقا‌ همان سال اول ازدواجشان که طلبه‌ قم بودند،‌ الان هم قم هستند‌ خانه‌ای اجاره کرده بودند و مستأجر بودند – الان هم مستأجرند – ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعاً‌ تعجب کردم که آیا این خانه، خانه‌ یک تازه‌داماد است؟ حالا نه خانه‌ فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه‌ یک تازه‌داماد هم این نیست. یعنی یک خانه‌ تازه‌داماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه‌ تازه‌داماد و خانه‌ تازه عروس، هست. من توی خانه‌ اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازه‌داماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه‌ در چهار‌ چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه می‌کردم. حواسم بود و تا آنجا که می‌توانستم، رصد می‌کردم اوضاع و احوال خانه را‌. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو‌ سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی. زندگی ساده و خوبی در آقازاده‌های ایشان سراغ داریم.
آقازاده‌ها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والان هیچ کدام از آقازاده‌ها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند. درس می‌خوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کرده‌اند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس می‌کنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس می‌کنند.”
[تصویر:  8013121752162020122251431882071527370228.jpg]
حجه الاسلام سید مصطفی خامنه ای
[تصویر:  16113523794125162711767572827017351146.jpg]
حجه الاسلام سید میثم خامنه ای در کنار پدر همسرش آقای لولاچیان
[تصویر:  232227679414516016818819072791442471337.jpg]
حجه الاسلام سید مسعود خامنه ای در کنار پدر همسرش حضرت آیت الله خرازی
[تصویر:  642531651097019841348617120864432622626.jpg]
کوه آبیدر ـ سید مسعود و سید میثم در کنار پدر در سفر امسال مقام معظم رهبری به استان کردستان


سلام.
خیلی خیلی عالی بود.
چون من از زندگی خصوصی آقا چیز زیادی نمی دونستم.

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط safirashgh
۲۴ آبان ۱۳۹۰, ۰۵:۰۸ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۸ دي ۱۳۹۰ ۰۸:۱۲ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #44
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم

دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی كه ایشان، اوایل جنگ نمایندة امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد.

به گزارش مشرق و به نقل از امتداد؛ امام جمعه تهران كه شدند این كار را شروع كردندو هم‌چنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است كه در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم كه آقا خانه‌شان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم كه ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تك‌تك این محله‌های خود شما را من حداقل می‌دانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم كه ایشان نیامده باشند.

حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت كاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. به‌همین‌خاطر می‌دانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحال‌ترین لذتی كه آدم می‌خواهد ببرد را دارد. بعضی‌هایش خیلی سوزناك است. یك خانواده شهید می‌روی فقط یك فرزند داشتند كه آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یك پدر و مادر كه یك بچه بزرگ كرده باشند، آن بچه‌شان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آن‌ها با افتخار می‌گویند، ولی ما كه می‌نشینیم نگاه می‌كنیم، آن خستگی را احساس می‌كنیم.

بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت می‌كرد كه یكی دو بار آقا گریه كرد.

این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدم‌هایی كه در راه خدا در كشور ما از ادیان مختلف كشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و...


بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۱۲:۲۴ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۲۸ صبح، توسط safirashgh.)
ارسال: #45
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم
صبح روز كریسمس یعنی عید پاك ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به كلیساهای‌شان زدیم كه آن‌ها از ما بی‌خبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند. كمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از كلیساها و یك سری هم توی محله‌ها پیدا كردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا كردیم. در خانواده‌ها را زدیم و با آن‌ها صحبت كردیم.

توی خانواده مسلمان‌ها ما می‌رویم سلام می‌كنیم و می‌گوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یك چیزی می‌گوییم و كارتی نشان می‌دهیم. بین ارمنی‌ها بگوییم كه از بسیج آمدیم كه بالاخره فرهنگش... بگوییم از دادستانی آمدیم كه باید دربروند. Smugكارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب كریسمس كه شب پاك شماهاست می‌خواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.


بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۲:۲۹ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۲:۳۰ صبح، توسط safirashgh.)
ارسال: #46
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم

برای نماز مغرب‌وعشا با یك تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسكورت كه حركت كرد به ما ابلاغ می‌كنند، می‌رویم سر كارمان دیگر. اسكورت هم به هوای این‌ كه ما توی منطقه هستیم با بی‌سیم زیاد صحبت نكنند كه مسیر لو نرود، روی شبكه بالاخره پخش می‌شود دیگر. چیزی نگفتند. یك آن مركز من را صدا كرد با بی‌سیم گفتم به گوشم.

موردمان را گفت كه شخصیت سر پل سیدخندان است. سر پل سیدخندان تا مجیدیه كم‌تر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی از گل بهتر آمد دم در، در را باز كرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمی‌فهمد كه. بالاخره وارد شدیم. چون كار باید می‌كردیم. گفتیم نودال و اَمپِكس و چیزایی كه شنیده بودیم، كارگردان و این‌ها بروند تو.



بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۶:۵۹ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۳۹ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #47
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم



كارگردان رفت پشت‌بام پست بدهد، اَمپِكس رفت توی زیرزمین پست بدهدSurprise، آن رفت توی حیاط پست بدهد. پست بودند دیگر حالا. فیلممان بود. یك ذره كه نزدیك شد، بی‌سیم اعلام كرد كه ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصله‌ای كه بود به این خانم چون احیا بشود، این‌جوری جلوی آقا نیاید، گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف می‌شوند منزل شما.

گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید كی؟ Surprise

من اسم حضرت آقا را گفتم. ـ داستان بازرگان و طوطی را شنیده‌اید ـ‌، تا اسم آقا را گفتم افتاد وسط زمین و غش كرد. فكر كردیم چه كنیم داستان را؟ داد بیداد كردیم، دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم كه مادرتان را فعلاً جمع كنید. مادر را بردند توی آشپزخانه.

دخترها گفتند: چه شد؟
گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم كه آمده بودیم. ولی الآن فهمیدیم كه مقام معظم رهبری می‌آیند منزلتان، به مادرتان گفتیم غش كرد. فكری كنید.




بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی ، منتظر
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۸:۱۹ عصر
ارسال: #48
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
سلام
جناب سفیر عشق عالیه.
لطفا ادامه بدید که شدیدا مشتاق ومنتظریم.

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۸:۳۹ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۵۳ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #49
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر شما .. چه مشتاق ..... به چشم
و اما .........
تا اجازه نگرفت وارد خانه نشد
این‌ها شروع كردند مادر خودشان را به حال آوردند. فشارشان افتاده بود، آب قند آوردند. بی‌سیم اعلام كرد كه آقا پشت در است. من دویدم در خانه را باز كردم. نگهبانی هم كه باید كنار در می‌ایستاد، رفت دم در. كارهای حفاظتی‌مان را انجام دادیم. آقا از ماشین پیاده شد تا وارد خانه بشود. آمد توی در خانه نگاه كرد و گفتند: سلام علیكم.
گفتم: بفرمایید.
گفت شما؟
نه این‌كه ما را نمی‌شناخت، گفتند، تو چه كاره‌ای یعنی؟Smug
گفتیم: صاحب‌خانه غش كرده.
گفتند : فرد دیگری نیست؟
یاد آن افتادیم كه دو تا دخترها هم می‌توانند به آقا بگویند بفرمایید. گفتیم آقا شما بفرمایید داخل.
گفتند: من بدون اذن صاحب‌خانه به داخل نمی‌آیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۱۰:۲۰ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۲۴ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #50
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم

درود.

الحق

معنی و مفهوم حفاظت، خودش را این‌جا از دست نمی‌دهد
.
مهم‌تر از حفاظت این است. بدون اذن وارد خانه كسی نمی‌شود.
رهبر نظام است باشد، ارمنی است باشد، ضدحفاظت‌ترین شكل ممكن این است كه مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه كسی نشوند.

من دویدم رفتم توی آشپزخانه. به یكی از این دخترها گفتم آقا دم در است بیایید تعارف كنید بیایند داخل.

لباس مناسبی تنشان نبود. گفتند: پس ما لباسمان را عوض كنیم.

به آقا گفتیم: كه رفته‌اند لباس مناسب بپوشند، شما بفرمایید داخل.

گفتند: نه می‌ایستم تا بیایند.

چند دقیقه‌ای دم در ایستادند. ما هم سعی كردیم بچه‌هایی كه قد بلند دارند را بیاوریم، مثل نردبان دور ایشان بچینیم كه ایشان پیدا نباشد. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. چون دانشجو بودند لباس دانشجویی مناسب داشتند.

یكی از دخترها، دوید و آقا را دعوت كرد و آقا رفتند داخل اتاق. این خانم پیش آقا رفت و خوش‌آمد گفت. بعد گفت كه مادرمان توی این اتاق است، الآن خدمت می‌رسیم.

رفتند بیرون. آقا من را صدا كرد گفتند: این‌ها پدر ندارند؟

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی ، hamed ، منتظر
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا