ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
۲۳ اسفند ۱۳۸۹, ۱۰:۱۰ صبح
ارسال: #1
89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
سلام ، سلام ، سلام :
حال و احوالتون خوبه ؟ چی کار می کنید با کارای عیدو خرید؟ و خونه تکونی و ... و ...
راستش امروز صبح به ذهنم رسید این بحثو تو تالار با هم داشته باشیم ، که سال 89 برای شما چطور بود ؟ اصلا برنامه یا برنامه های خاصی داشتید ؟ هدف یا اهداف خاصی ؟ بهشون رسیدید ؟ برای سال 90 چه فکری کردید ؟ چه فکرایی دارید ؟
بهترین اتفاق 89 چی بوده براتون ؟ و خدای نکرده بدترینش ؟ بزرگترین درس یا درسایی که گرفتین ؟ تلخ ترین و شیرین ترینشون ؟
بهترین سفر ؟ آیا اخلاق بدی داشتیم که ترک کرده باشیم ؟ و آیا تونستیم یه رفتار پسندیده تو خودمون بوجود بیاریم ؟
و ... و ... و ...
دوباره میام تا منم بگم . Blush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، منتظر ، zeinab
۲۴ اسفند ۱۳۸۹, ۱۲:۱۱ عصر
ارسال: #2
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
سلام
سال 89 برای من خیلی سریع گذشت. 6 ماه اول سال که پر از اتفاقای بد بود بد ترین اتفاقش قبول نشدن توی دانشگاه دولتی بود. راستش حقم نبود که این طور بشه چون خیلی درس خوندم. چون فضای خونه برای درس خوندن مناسب نبود مجبور بودم برم کتابخونه ای که خیلی به خونمون نزدیک نبود اونم با اوضائی که داشت...
انقدر درس میخوندم که بچه ها فکر میکردن من سال دومی هستم خیلی هاشون می گفتن که من حتما تهران قبول میشم. درس خوندن من فقط از عید 89 شروع نشد ولی بازم نتیجه نداد. شاید جالب ترین اتفاقی که برام افتاد ورودم به دانشگاه بود. دانشگاه که چه عرض کنم جوش اصلا با دبیرستان فذق نداشت .آها یه فرقی داشت اونم مختلت بودنش بود.
یه اتفاق قشنگ دیگه هم برام افتاد اونم آشناییم با وبسایت توی نمایشگاه کتاب بود.
6 ماه دوم سال هم مثل برق داره به پایان میرسه و شاید آخرین اتفاق قشنگی که میتونست بیفته رفتن به مشهد بود جاتون خالی شنبه بعد ازظهر رفتم ساعت 5/2 صبح مشهد بودم ساعت 40/12 هم از مشهد راه افتادم تا حالا این طوری بهم خوش نگذشته بود انقدر خلوت بود که من تونستم نماز زیارتم رو کنار ضریح مطهر امام رضا(ع) بخونم. یاد همه بچه های تالار بودم و دو رکعت نماز زیارت هم به جای همه بچه های تالار خوندم اگر قابل بوده باشم نایب الزیاره همتون بودم.
دوست دارم اگه خدا بخواد یه قم-جمکران هم تا قبل از عید برم.
سعی کردم اخلاقمو بهتر کنم. باعث بشم دیگران بیشتر بهم جذب بشن.
امسال دو تا از دوستام رو یه جورایی از دست دادم آخه خیلی ازم دور شدن یکی برای چند سال رفت ماموریت اون یکی هم جو گیر شدن چون یه دانشگاه خوب یه رشته خوب قبول شد فکر کرد دیگه چه خبر شده اونم دیگه ما رو تحویل نمی گیره!
امسال یاد گرفتم که شغل و پست و رشته تحصیلیت نباید باعث تغییر رفتارت و یا سنگین شدنت با دیگران بشه.
باباطاهر یه دو بیتی داره که میگه :اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ به تخت پادشاهی عاقبت هیچ
گرت ملک سلیمان در نگین است در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

انشاء الله سال 89 سال پر برکتی باشه برای همه. اولین اتفاق قشنگی هم که میفته برام میدونم که بعدا بهتون میگم!

یک امروز است ما را نقد ایام
بر آن هم اعتمادی نیست تا شام
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ضحی ، hamed ، shahed ، zeinab ، مشکات
۲۴ اسفند ۱۳۸۹, ۱۲:۳۲ عصر
ارسال: #3
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
سلام :
ممنون از پاسختون جناب " منتظر " .
خیلی وقتا اوضاع اونطوری که ما انتظارشو داریم پیش نمیره . درسته شما تو دانشگاهی که دوست داشتید قبول نشدید ولی به نظر من
قبول شدن بهتر از اصلا قبول نشدنه . و یه چیز رو هم یادمون باشه که تو هر اتفاقی حکمتی هست که مطمئنم حکمتشو خواهید فهمید .
از اتفاق قشنگی که گفتید ، از آشنایی با ماBlush خوب خیلی خوشحالم . ما هم از آشنایی با شما خوشحالیم ، برای ما هم اتفاق
قشنگی بود . و درباره ی نماز قشنگی که کنار ضریح امام رضا علیه السلام خوندید باید بگم ولقعا خوش به سعادتتون ، حتما حس
قشنگی داشتید ؟ یه حس خاص ، درسته ؟ Angel
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر
۲۵ اسفند ۱۳۸۹, ۱۲:۵۶ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ اسفند ۱۳۸۹ ۰۱:۰۱ صبح، توسط hamed.)
ارسال: #4
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
ناگهان چه زود دیر شد Exclamation

نه خوب نه بد

چون عینک قشنگی امسال زدم به چشمم(عینک آفتابی بود خیلی دوسش داشتم چند هفته پیش شکست یه نوش رو باید بخرم ) و تو چش بودم خوش هم گذشت
Dorkالبته یکی گفته :
اگر مسیر صاف و بدون پیچ و خم و پستی و بلندی باشه بدون که داری مسیر رو اشتباه میری
پس تو جاده صاف زندگی ادم خوابش میبره
من خیلی مونده پخته بشم
افت و خیز زیاد میکنم
منم امسال دانشگاه رفتم البته قصه اش خیلی خیلی طولانی و یه جوری خنده داره
مثل دبیرستان هم نیست
مختلطم که به جز چند کلاس نیستیم اصلا مختلط که نمیشه درس خوند
کارهای خوب زیادی داشتم اما بدی هم داشتم
خدا ببخشه
*و اما منتظر عزیز چه سال توپی داشتی قطعا نود هم برات عالی تر میشه به لطف خدا*
و چون میگذرد غمی نیست Smug

برا همه
تک تک مون
تک تک تون
تک تک شون
ارزوی سالی پر بار
سرشار از خوبی
با اخلاق
با اخلاق
و اخلاق باشه
امیدوارم تو سال نود ما ایرانی از این دقیقه نود عمل کردن هامون دست بکشیم و به موقع و با برنامه پیش بریم
مثل خرگوش تیز و چابک
تیزهوش
بهترین ها رو براتون آرزو میکنمRoseRoseRose
برا خودم
یا حقWave

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ضحی ، shahed ، منتظر ، zeinab ، مشکات
۲۶ اسفند ۱۳۸۹, ۰۷:۱۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ ۰۷:۲۰ عصر، توسط ضحی.)
ارسال: #5
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
سلام :
سال پیش خوب یادمه یکی از کاربرامون که مدتی هست خبری ازش نیست " محدثه " تو همچین روزایی پیشنهاد کرد که آرزوها و اهدافمون رو تو کاغذ بنویسیم و بذاریم لای قرآن ، سوره ی " نور " . من هم این کارو انجام دادم و 3 روز دیگه میرم سراغ کاغذام تا ببینم کدوماشون براورده شدن ، البته حدس میزنم ...
در مورد بهترین اتفاق میتونم بگم یه سلام دوباره ، شکستن یه سکوت یکساله ... اما گاهی حس میکنم شکستن اون سکوت تنها و تنها منو به آرامش رسوند و جواب دندان شکنی بود برای اون دسته از آدم های... الان هم سکوت حاکمه فقط شکلش فرق کرده ... اما من مطمئنم که بهترین و درست ترین کارو انجام دادم .ClappingClapping
بهترین سفرم هم مربوط میشه به خرداد ماه 89 که با بهترین دوستانم رفتیم کربلای ایران ، که الان هم دوستان زیادی از سراسر ایران سمت خاک های پر خاطره ی جنوب سفرشونو شروع کردن. خوش گذشت ، کوتاه ولی پر از درس ، اما یه جا خیلی بهم چسبید ، شلمچه
واقعا بی نظیر و متفاوت از هر جای دیگه ای بود .سفر واقعا بی نظیری بود .CryCry "<img id="raying:" src="images/smilies/praying.gif">
بدترین اتفاق هم به نظر خودم تکرار اتفاق 4 سال پیش بود ، این بار بهتر تونستم باهاش کنار بیام ولی ... البته یه اتفاق بد دیگه هم شنیدن یه سری حرف تلخ ، خیلی تلخ از یه بنده ی خدا درباره ی بهترین و پاک ترین بنده های خدا بود ... اونقدر تلخ که هیچ وقت نمیتونم فراموشش کنم .
فکرای زیادی داشتم برنامه ی اصلیم خوندن درس برای ارشد بود که متاسفانه اونطور که میخواستم نشد . باورم نمیشه چطور برای کنکور کارشناسی درس خوندم ؟؟؟انگار همت و پشتکارم ضربه خورده و ...Confused
درس هم که زیاد گرفتم ، سعی کردم چند تا از اخلاقای نه چندان جالبم رو هم ترک کنم ، تو یکیش مخصوصا موفق تر بودم .
دعا کنید ، سر سفره آخر دعاهاتون منم دعا کنید تا کنکور 3 ماه وقت دارم ، حداقل بتونم یه کم پیش برم ...
خدایا بابت همه ی نعمت هات ممنونم . نگاهتو ازمون دریغ نکن .
" الهی مرا آن ده که آن به "
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، منتظر ، shahed ، zeinab ، مشکات
۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۱۰:۰۷ عصر
ارسال: #6
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
به نام خدا
سلام به همه ی دوستان قرانی تو سالی که گذشت حوادث خطر ناکی برام پیش اومد که همگی به لطف خدا به خیر گذشتن اگه بخوام سال 89 رو وصف کنم سال سختی که تغییر نکرد ولی منو تغییر داد تا جور دیگه ای به مساءل و مشکلاتم نگاه کنم زیاد شرمنده خدا شدم واسه همین دنبال راهی بودم که از شرمندگی در بیام و اما هر کاری کنم بازم روسیاهم و لی امیدم رو از دست ندادم چیزایی که میخواستم به دست اورده بودم و حالا وقت امتحانم بود خدا کنه تو امتحان رد نشده باشم و سال جدید بتونم ادم دیگه ای بشم دنبال ارامش میگردم راهی که بتونه ارومم کنه خیلی زود به هم میریزم باید قوی تر بشم ارزوی یه سفر مشهد تو دلم مونده خدا کنه اسمم تو قرعه کشی دانشگاه برا سفر در بیاد تا بتونم عقده هامو پیش اقا امام رضا وا کنم برام دعا کنید ان شاء الله همتون عاقبت به خیر بشین

آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد 0به یاد من باش که همواره به یاد تو هستم (بقره 152)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر ، hamed ، zeinab ، مشکات
۲ فروردين ۱۳۹۰, ۱۱:۱۷ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۴ فروردين ۱۳۹۰ ۰۲:۳۵ عصر، توسط zeinab.)
ارسال: #7
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
(به نام خدا)

سلام

عیدتون مبارک

ببخشید که ما همیشه دیرon میشیم

سال 89 واسه من خیلی خوب بود چونکه همین یه هفته آخر اسفند تا28 رفته بودم جنوب با راهیان نور

به قول جناب ضحی کربلای ایران

واقعاعالی بود چون از وقتی که برگشتم احساس میکنم که شهدا واسه من مهم تر شدن اونجا راوی هامون خاطراتی از شهیدان رو واسمون میگفتن که اگر عمری باقی بود انشاالله اون

هارو توی تالار میذارم به نظرم شلمچه،طلاییه وبازدیدازگردان کمیل و حنظله که تازه این گردان باز شده(2-3روزی میشه)عالی بود اما نتونستیم بریم فکه چون داشتن جادشو آسفالت میکردن

پیاده هم نمیتونستیم بریم چون به قطار نمیرسیدیم(همین منو ناراحت کرد.)امیدوارم همیشه به یاد شهدا باشیم.

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات
۸ فروردين ۱۳۹۰, ۰۷:۳۰ عصر
ارسال: #8
RE: 89 چطور بود ؟ تا 90 چیزی نمونده !!!
سلام به همهRose
سال نو هم مجددا تبريك ميگمRose
خب من بازم دير رسيدمDoh!
بنده اوايل 89 كه زياد بهم خوش نگذشت اما بالاخره هر سختي باعث رشد آدم ميشه..
و تنها خوشيم همون سفر آخر سالم به راهيان نور و بعدش سفر به ديدار مادربزرگم بود..
خداروشكر اتفاق هاي سال گذشته منو خيلي به فكر فرو برد كه اخلاقم و رويه زندگيم و اعتقاداتم رو بهتر كنم..
يه جورايي روزگاز مارو مورد انتقاد قرار داد كه به ظاهر زياد خوشايند نبود اما باعث تغييرم شد..
راستي در سال گذشته خيلي پر كار بودم و بهترين فعاليتم به غير از آموزشهاي مختلفي كه ديدم و كارايي كه كردم شروع تفسير الميزان بود كه انشالله در سال نود به يه سرانجامي برسونمش..Smug

ان شالله سال 90 سال ظهور آقامون باشه..
و ان شالله ما هم امسال آمادگي بيشتري داشته باشيم.

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا