وصایای پیامبرانه
۱۳ بهمن ۱۳۸۹, ۰۱:۵۵ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ بهمن ۱۳۸۹ ۰۲:۵۶ عصر، توسط boshra.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
وصایای پیامبرانه
“ابوذر به رسول خدا “صلی الله علیه و آله “ عرض کرد: مرا توصیهای کن . پیامبر: تو را به “تقوا” سفارش میکنم ، چرا که تقوا در رأس همه کارهای توست .
ابوذر : باز هم بفرمایید، بیشتر. پیامبر: بر تو باد قرآن خواندن و یاد خدای متعال ، چرا که تلاوت قرآن برای تو در آسمانها “یاد” است و در زمین ، “نور” .(1) تقوا عنوان کلی است ، پروای از خدا در همه کارها. قرآن خواندن هم ، انس مستمر با آفریدگار و کلام اوست ، که تلاوت هر روزه ، “برنامه گرفتن “ از این منشور بی نظیر و جاویدان است . ابوذر قانع نیست ، بیشتر میخواهد و بیشتر، از این رو، از حضرت مطالب بیشتر و مواعظ بلیغتر میطلبد. این گفتگو ادامه مییابد: “ابوذر: باز هم بیفزای ، ای رسول خدا “ص “! پیامبر :بر تو باد “جهاد” . چرا که رهبانیت آیین من ، جهاد است . ابوذر :با زهم بیشتر، یا رسول اللّه “ص “! پیامبر: بر تو باد “سکوت “ ، مگر آنجا که حرف نیک بگویی ، چرا که سکوت و خموشی شیطان را از تو طرد میکند و در امور دینی هم یاور توست .” (2) این هم جهاد است ، لیکن در جبهه درونی و در جهاد با نفس . گاهی کنترل زبان و مهار کردن سخنان ، از یک جنگ بیرونی دشوارتر است و قوّتی بیشتر میطلبد. چه بسیار حرفها که بی پایه و بی مایه است و خاستگاه نفسانی دارد و وسوسههای ابلیسی انگیزه آن گفتار است ، پس خموشی گزیدن و رعایت سکوت و کم حرفی ، بستن راه شیطان است . “ابوذر: ای پیامبر، باز هم موعظهام کن ، و بیشتر! پیامبر از خنده زیاد بپرهیز، چرا که دل را می میراند و نور چهره را از بین میبرد. ابوذر باز هم ، یا رسول اللّه “ص “!... پیامبر به پایینتر از خودت نگاه کن ، نه به بالاتر از خویش ، چرا که این سبب میشود نعمتهای خدا را درباره خودت ، کم مشماری .” (3) در احادیث دیگر، این نکته با تفصیل بیشتری آمده است . در امور دنیایی و برخورداریها و مال و معیشت و زندگی ، باید به پایینتر از خود نگریست نه بالاتر. چون نظر به پایینتر، سبب میشود انسان آنچه را هم که دارد قدر بشناسد و شکرگزار باشد. اما اگر به بالاتر از خود بنگرد و تمتعات و امکانات و رفاه و خانه و حقوق و... دیگران را ببیند، همیشه احساس کمبود میکند و به دنیاطلبی و “تکاثر” میگراید. بر تو باد “سکوت “ ، مگر آنجا که حرف نیک بگویی ، چرا که سکوت و خموشی شیطان را از تو طرد میکند و در امور دینی هم یاور توست. اما در امور اخروی و معنوی ، انسان باید به بالاتر از خود بنگرد (این در احادیث آمده است ). به آنکه علم بیشتر، تقوای افزونتر، خلوص و صداقت برتر دارد، و معرفتش بیشتر، اخلاقش نیکوتر و روحیاتش والاتر است . اینها قلههای کمالند. توجه به این گونه افراد بالاتر از خود، سبب میشود که انسان به ضعفهای اخلاقی و معنوی خود واقف گردد و تلاش بیشتر کند تا به آن قله برسد و به آنچه دارد، قانع نگردد. چرا که مراتب کمال و معنویت انسان ، تا بی نهایت قابل رشد و فزایندگی است . برگردیم به کلمات نورانی حضرت رسالت : “ابوذری رسول خدا “ص “ باز هم بر موعظههای خود بیفزای . پیامبر با خویشاوندانت رفت و آمد داشته باش ، هرچند آنها از تو قطع رابطه کنند. بینوایان محروم را دوست داشته باش و با آنان مجالست و همنشینی کن . (قبلاً هم گذشت که این کار، سبب زدودن “تکبر” میشود و گُل تواضع را بر شاخه زندگیمان می شکوفاند.)ابوذر یا رسول الله ، باز هم !پیامبر حق را بگو، هر چند تلخ باشد! ابوذر باز هم ، ای پیامبر! پیامبر در راه خدا، از ملامت و نکوهش ملامتگران نترس .” (4) (راستی ، در تعارض راه خدا و پسند مردم ، کدام یک را باید برگزید؟ کسانی از سرزنش و حرفهای مردم میهراسند و به همین خاطر، حرف حق را نمیگویند، به وظیفه عمل نمیکنند و از گرفتن یک “موضع مکتبی “ میهراسند. اما مرد حق ، در راه خدا از هیچ ملامتی نمیترسد. دیگران هرچه میخواهند بگویند، اگر کارشان طبق رضای خدا باشد، دیگران و حرفهایشان مهم نیست ...) “ابوذر: (آخرین سؤ ال ) یا رسول الله ، بیشتر موعظهام کن ! ای ابوذر!...آنچه از عیب و مسائل خویش میدانی ، باید تو را از پرداختن به دیگران باز دارد و آنچه خود انجام میدهی ، بر دیگران ستم مکن . در عیب انسان ، همین بس که از عیوب دیگران آن را بشناسد که از خودش نمیشناسد...” (5) در امثال فارسی ما نیز این گونه سخن زیاد است . سیر، یک روز به پیاز طعنه میزند که چه قدر بدبویی !... پیاز میگوید: تو از عیب خود بی خبری ، از این رو به عیبجویی دیگران پرداختهای . و به تعبیر دیگر: یک سوزن به خودت بزن ، یک جوالدوز به دیگری . سبب پرداختن به ضعفها و عیوب دیگران ، آن است که از عیوب خود بی خبریم و یا فراموش میکنیم و چیزی را بر دیگران ناروا و زشت می شماریم که در خودمان نیز، همانها یافت میشود. این خود، عیبی است بزرگ . ابوذر میگوید: پیامبر آنگاه دست بر سینهام نهاد و فرمود: ای ابوذر!...آنچه از عیب و مسائل خویش میدانی ، باید تو را از پرداختن به دیگران باز دارد و آنچه خود انجام میدهی ، بر دیگران ستم مکن . در عیب انسان ، همین بس که از عیوب دیگران آن را بشناسد که از خودش نمیشناسد “ای ابوذر!...هیچ عقلی ، همچون تدبیر و آینده نگری نیست ،هیچ تقوا و وَرَعی ، همچون پرهیز از حرامهای خدا نیست . و... هیچ افتخار و شرافتی ، همچون “حسن خلق “ و خوش اخلاقی نیست !” (6) در اینجا، این سلسله نور و این آبشار حکمت ، پایان میپذیرد. اساسیترین حکمتها و اندرزهایی که برای دین و دنیایمان سودبخش است ، توجه به آنها، ما را به فلسفه بلند و ناب هستی و حیات ، نزدیکتر میسازد. در این نوشتار، در آستان روایت شریفی بودیم که نصایح حضرت رسالت را صحابی گرانقدر، “ابوذر غفاری “ به رایمان نقل میکرد. امید است روشنی بخش دل و جانمان بوده باشد و چراغ راه و راهگشای زندگیمان ، که ما “حیات طیبه “ خویش را، مدیون ارشادهای اولیاء خداییم . 1-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ اءوْصِنِی . قالَ: اءُوصِیكَ بِتَقوَى اللّه ، فإ نّهُ رَاءسُ اءمْرِكَ كُلِّهِ. فقلتُ: یا رسولَ اللّه زِدْنی . قال صل الله علیه و آله و سلم : عَلیك بِتِلاوَةِ الْقُرْاَّنِ وَذِكْرِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَإ نَّهُ ذِكْرٌ لَكَ فِی السَّماءِ وَنُورٌ فِی الاْ رْضِ. 2-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : عَلَیْكَ بِالْجِهادِ، فَإ نَّهُ رُهْبانِیَّةُ اءُمَّتِی . قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : عَلَیْكَ بِالصَّمْتِ إ لاّ مِنْ خَیْرٍ، فَإ نَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیْطانِ عَنْكَ وَعَوْنٌ لَكَ عَلى اءُمُورِ دِینِكَ. 3-قُلْتُ: یا رَسُولِ اللّهِ زِدْنِی . قالَ صل الله علیه و آله و سلم : إ یّاكَ وَكَثْرَةَ الضِّحْكِ، فَإ نَّهُ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَیَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْهِ. قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : اُنْظُرْ إ لى مَنْ هُوَ تَحْتَكَ وَلا تَنْظُرْ إ لى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ، فإ نَّهُ اءجْدَرُ اءنْ لا تَزْدَرِی نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْكَ. 4-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : صِلْ قَرابَتَكَ وَإ نْ قَطَعُوك وَاءحِبَّ الْمَساكِینَ وَاءكثِرْ مُجالَسَتَهُم . قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : قُلِ الْحَقَّ وَإ نْ كانَ مُرّا. قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : لا تَخَفْ فِی اللّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ. 5-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : یا اءباذر: لِیَرُدَّكَ عَنِ النّاسِ ما تَعْرِفُ مِنْ نَفْسِكَ وَلا تَجُرْ عَلَیْهِمْ فِیما تَاءْتِی ، فَكَفى بالرَّجُلِ عَیْبا اءنْ یَعْرِفَ مِنَ النّاسِ ما یَجْهَلُ مِنْ نَفْسِهِ. 6-یا اءباذر! لا عَقْلَ كَالتَّدْبِیرِ، وَلا وَرَعَ كالْكَفِّ عَنِ الَْمحارِمِ، وَلا حَسَبَ كَحُسْنِ الْخُلْقِ. منبع : نای حکمت ،(مواعظ حضرت رسول صل الله علیه وآله وسلم به ابوذر غفاری) جواد محدّثی تنظیم : بخش عترت و سیره تبیان پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید. |
|||
|
۹ دي ۱۳۹۲, ۱۱:۴۴ عصر
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: وصایای پیامبرانه
شمیمی از گلستان نبوی نماز«بَینَ العَبدِ وَ بَینَ الکُفرِ تَرکُ الصَّلوهِ؛ میان بنده و کفر، ترک نماز فاصله است».[2] «اَحَبُّ الأعمالِ إلَی اللهِ الصَّلاهُ لِوَقتِها، ثُمَّ بِرُّ الوالِدَینِ، ثُمَّ الجِهادُ فی سَبیلِ اللهِ؛ بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آن گاه نیکی با پدر و مادر، آن گاه جنگ در راه خدا».[3] عفت «العَفافُ زینَةُ النِّساءِ؛ عفّت، زینت زنان است».[4] خانواده «شَرُّ النَّاسِ المُضَیِّقُ عَلی اَهلِه؛ بدترینِ مردم آن کس است که بر اهل خانه خود سخت گیرد».[5] بیم پیامبر از ... «أخشی ما خَشیتُ عَلی اُمَّتی کِبَرُ البَطنِ وَ مُداوَمَةُ النَّومِ و الکَسَلُ وَ ضَعفُ الیقینِِ؛ بر امّت خویش، بیشتر از هر چیز، از شکم پرستی و پرخوابی و بیکارگی و بی ایمانی بیمناکم».[6] دانش «لِکُلِّ شَیءٍ طریقٌ وَ طَریقُ الجَنَّهِ العِلمُ؛ هر چیزی راهی دارد و راه بهشت، دانش است».[7] وفای به عهد «ثَلاثٌ لَیسَ لِأَحَدِ النّاسِ فیهِ رُخصَةٌ: بِرُّ الوالِدَینِ مُسلِماً کانَ أو کافِراً، وَ الوَفاءُ بِالعَهدِ لِمُسلِمٍ أو کافِرٍ و الأَمانَةِ إلی مُسلِمٍ کانَ أَو کافِرٍ؛ سه چیز است که هیچ کس به ترک آن مجاز نیست: نیکی با پدر و مادر، مسلمان باشند یا کافر، وفای به عهد برای مسلمان یا کافر، و برگرداندن امانت مسلمان یا کافر».[8] آفات زبان «لاشَیءَ اَحَقُّ بِالسِّجِنِ مِنَ اللِّسانِِ؛ هیچ چیز به زندانی شدن شایسته تر از زبان نیست».[9] گرفتاری خوبان «مَن یُرِدِ اللهُ بِهِ خَیراً یُصَب مِنهُ؛ خدا برای هر که نکویی خواهد، مبتلایش کند».[10] دل عارفان «اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ مَعدِناً وَ مَعدِنَ التَّقوی قُلُوبُ العارِفینَ؛ هر چیزی معدنی دارد و معدن پرهیزکاری دل عارفان است».[11] «اِیّاکُم وَ الطَّمَعَ فَاِنَّهُ هُوَ الفَقرُ الحاضِرُ؛ از طمع بپرهیزید که فقرِ آماده است».[12] داستان دنیا و بی اعتباری آن «مَثَلُ هذِهِ الدُّنیا مَثَلُ ثَوبٍ شُقَّ مِن اَوَّلِه إلی آخِرِه فَبَقِی مُتَعَلِّقاً بِخَیطٍ فی آخِرِهِ فَیوشِکُ ذلِکَ الخَیطُ أن ینقَطِعَ؛ حکایت این دنیا چون جامه ای است که از اول تا آخر آن دریده و شکافته شده و فقط به نخی از آخر آویخته باشد و چیزی نمانده که آن نخ نیز پاره شود».[13] پی نوشت: [2] . نهج الفصاحه، ترجمه دکتر علی شیروانی، ح1098. [3] . همان، ح 70. [4] . همان، ح 2008. [5] . همان، ح 1812. [6] . همان، ح 109. [7] . همان، ح 2259. [8] . همان، ح 1264. [9] . همان، ح 2499 [10] . همان، ح 2875. [11] . همان، ح 891. [12] . همان، ح 993. [13] . همان، ح 2732. خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
۲۳ آذر ۱۳۹۴, ۱۲:۰۶ عصر
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: وصایای پیامبرانه
همسرداری
پیامبر ص به خوشرویی در خانه اهمیت زیادی می داد و اصحاب را به مدارا_با_زنان ترغیب می نمود و در اخرین لحظات عمر خود به آن سفارش می کرد و سعی آن حضرت بر آن بود تا مردان رابا مقام و شخصیت والای زن آشنا کند و به آنان بفهماند که زنان به عنوان برترین_مربی_انسانها نقش بزرگی در سعادت و بدبختی جوامع بشری دارند. به این جهت در هر فرصتی که دست می داد از زن به عنوان مادر و به عنوان همسر مومنه تجلیل می کرد و می فرمود: «بعد از اسلام بهترین چیزی که مسلمانان از آن برخوردر می شود، همسر مومنه ای است که هرگاه به او نگاه کند مسرور شود و در موقع درخواست کاری از او اطاعت کند و در غیاب شوهر خود و مال شوهر را حفظ کند.» همچنین به زنان توصیه می کرد که مراعات همسران خود بکنند و تقاضای خرید چیزهایی که قادر بر آن نیستند را نکنند و فرمود: «هر زنی که با شوهر خود مدارا نکند و از او چیزی را بخواهد که انجام آن در قدرت او نباشد از چنین زنی هیچ کاری قبول نخواهد شد و روز قیامت خدا را ملاقات می کند در حالیکه خداوند بر او غضبناک است.» پیامبر ص مردان را به یاری زنان در امور خانه تشویق می کردند و روزی که در خانه زهرای مرضیه س دیدند علی ع عدس پاک می کند و فاطمه س در کنار دیگ نشسته است فرمودند: «هر مردی که در امور خانه به همسر خود کمک می کند و بر او منت نگذارد، خداوند نام او را در دفتر شهدا می نویسد.» (طوائفالحکم_ ص۲۸۹) __________________________________ خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
۲۷ آذر ۱۳۹۵, ۰۸:۵۰ عصر
ارسال: #4
|
|||
|
|||
RE: وصایای پیامبرانه
محضر عالم مردی از انصار نزد رسول اکرم آمد وسوال کرد:"یا رسول الله! اگر جنازه ی شخصی در میان است و باید تشییع و سپس دفن شود و مجلسی علمی هم هست که از شرکت در آن بهره مند می شویم، وقت وفرصت هم نیست که در هر دو جا شرکت کنیم، در هر کدام از این دو کار شرکت کنیم از دیگری محروم می مانیم، شما کدامیک از این دو را دوست می داری تا من در آن شرکت کنم؟". رسول اکرم فرمود: " اگر افراد دیگری هستند که همراه جنازه بروند و آن را دفن کنند، در مجلس علم شرکت کن. همانا شرکت در یک مجلس علم از حضور در هزار تشییع جنازه و از هزار عیادت بیمار واز هزار شب عیادت وهزار روز روزه و هزار درهم تصدق و هزار حج غیر واجب و هزار جهاد غیر واجب بهتر است. اینها کجا وحضور در محضر عالم کجا؟ مگر نمی دانی به وسیله ی علم است که خدا اطاعت می شود، و به وسیله ی علم است که عبادت خدا صورت می گیرد. خیر دنیا وآخرت با علم توام است، همان طور که شر دنیا وآخرت با جهل توام است" بحارالانوار ، چاپ جدید، ج/۱ ص ۲۰۴. خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
۲۹ آذر ۱۳۹۵, ۰۶:۱۶ عصر
ارسال: #5
|
|||
|
|||
RE: وصایای پیامبرانه
جالب و زیبا بود
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا