ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شعر انتظار
۲ آبان ۱۳۸۸, ۱۲:۵۶ صبح
ارسال: #1
شعر انتظار
شعر های زیبای شما در رابطه با موضوع انتظار
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، Montazer Almahdi
صفحه 4 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۲۷ مرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۲۹ عصر
ارسال: #31
RE: شعر انتظار
ما چشم به راهيم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غير خيال تو رهيديم
اى دست خدا دست برآور كه ز دشمن
بس ظلم بديديم و بسى طعنه شنيديم
شمشير كَجَت ، راست كند قامت دين را
هم قامت ما را كه ز هجر تو خميديم
اى صاحب ولايت و والاتر از همه
اى چشمه حيات و افاضات دائمه
اى ابتداى خلقت و سر حلقه وجود
اى انتهاى سلسله اولياء همه
از جلوه تو، خلقت عالم شروع شد
از عمر تو، به دور زمان ، حُسن خاتمه
شاها به افتخار قدوم شريف تو
شد سامرا به عالم ايجاد عاصمه
يابن الحسن بيا، كه شد از روز غيبتت
دنيا پر اضطراب و بشر در مخاصمه
از سينه هاست ، نعره صلح و صفا بلند
و ز كينه هاست ، فكر همه در مهاجمه
مشكل بود، كه جمله حقّ بشنود كسى
كز باطل است ، گوش بشر پر ز همهمه
قرآن ، كه (لا يَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون )
با رأى هر كسى ، شده تفسير و ترجمه

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Entezar ، hamed ، هُدهُد صبا
۲۷ مرداد ۱۳۹۱, ۱۱:۵۰ عصر
ارسال: #32
شعر انتظار...
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا

این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا

یک ماه تمام مهیمانت بودیم

یک روز به مهمانی این خانه بیا

یا مهدی...

عید سعید فطر مبارک...(البته یه روز زود تر)

Rose حالا که آمده ای چترت را ببند...
در سرای ما جز مهربانی نمیبارد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، مریم گلی ، hamed ، هُدهُد صبا
۳۰ مرداد ۱۳۹۱, ۰۸:۱۰ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۳۸ صبح، توسط mah19.)
ارسال: #33
Star RE: شعر انتظار
گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام.

اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟

اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند.

اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است.

صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند.

اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين!

اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد.

مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع)
1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی ، hamed ، هُدهُد صبا
۱۰ شهريور ۱۳۹۱, ۰۱:۵۰ عصر
ارسال: #34
RE: شعر انتظار
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند

شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام

و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند

برای آمدنت چند سال بایستی

در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟

نیامدی که ببینی نگاه منتظرم

چه روزها به امید تو زیر باران ماند

سکوت آخر حرف من است چون بی تو

دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، hamed ، هُدهُد صبا
۱۴ شهريور ۱۳۹۱, ۱۲:۱۶ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ شهريور ۱۳۹۱ ۱۲:۱۷ عصر، توسط amirt.)
ارسال: #35
مهدی جان ...
تو را گم می كنم هر روز و پیدا می كنم هر شب

بدیناسن خوابها را با تو زیبا می كنم هر شب

تبی این گاه را چون كوه سنگین می كند آنگاه

چه آتشها كه در این كوه برپا می كنم هر شب

تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من

كه پیچ و تاب آتش را تماشا می كنم هر شب

مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست

چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب

چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو

كه این یخ كرده را از بیكسی ها می كنم هرشب

تمام سایه ها را می كشم بر روزن مهتاب

حضورم را ز چشم شهر حاشا می كنم هر شب

دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش

چه بی آزار با دیوار نجوا می كنم هر شب

كجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟

كه من این واژه را تا صبح معنا می كنم هر شب !!!

تا می توانید بیارایید دل را که تنها دارایی شما نزد خداوند همین دل خواهد بود ، چه زیباست از برکت دل سربلند نزد معبود باشید Arrow
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی ، hamed ، هُدهُد صبا
۱۷ شهريور ۱۳۹۱, ۰۵:۲۷ صبح
ارسال: #36
RE: شعر انتظار
ای کاش همیشه یادت بودیم
بیگانه ز خویش و آشنایت بودیم
حیف است فقط جمعه تو را یاد کنیم
ای کاش همیشه هم صدایت بودیم

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، هُدهُد صبا
۱۷ شهريور ۱۳۹۱, ۰۵:۵۷ عصر
ارسال: #37
RE: شعر انتظار
داني که انتظار تو با ما چه ميکند؟

توفان ببين
به
پهنه دريا چه ميکند




آشفته ام چو موج
به
درياي زندگي


آشفتگي ببين
به
دل ما، چه ميکند


يکدم بپرس اين همه غم اين همه بلا
در خاطر شکسته زغم ها چه ميکند


دور از
به
ار روي تو بيبرگ ماندهام


بي برگ و بار مانده
به
دنيا چه ميکند؟


بنشين ز راه لطف دمي در کنار دل
آخر بپرس اين دل تنها چه ميکند

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط safirashgh ، hamed
۱۴ مهر ۱۳۹۱, ۰۹:۵۱ صبح
ارسال: #38
RE: شعر انتظار
كاش از لطف شبی یاد ز ما میكردی
یاد از عاشق افتاده ز پا میكردی

كاش بیمار فراقت كه ز پا افتاده
با نگاه ملكوتی تو دوا میكردی

كاش میآمدی با یك نظر ای نخل امید
گره از كار من زار تو وا میكردی

كاش یك شب تو برای فرجت مالك من
با دل سوخته خویش دعا میكردی

همچو باران به سر شیعه بلا میبارد
كاش میآمدی و دفع بلا میكردی

پرچم ظلم برافراشته شد در همه جا
كاش تو پرچمی از عدل بپا میكردی

كاش یك روز رضایی ز وفا
مهدی فاطمه از خود تو رضا میكردی



"سید عبدالحسین رضایی نیشابوری"

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، گمنام ، hamed
۵ آبان ۱۳۹۱, ۱۰:۳۸ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۵ آبان ۱۳۹۱ ۱۰:۴۴ صبح، توسط مریم گلی.)
ارسال: #39
RE: شعر انتظار
ديگرزجان سيرم، بيا برگرد مــولا
زين هجر مي ميرم ، بيا برگرد مولا
هر چند دورم از تو امـّـا بي رخ تو
از زنـــدگي سيرم، بيا برگرد مولا
از بس نشستم در غروب بي كسي ها
هـر جمعه دلگيرم، بيا برگرد مولا
مپسند چون رنگ شفق دلخون بمانم
در صبـح تقديرم، بيا برگرد مولا
فصل جواني با تو بودن عشــق دارد
از غـم مكن پيرم، بيا برگرد مولا
پرسند اگـر از منتــهاي آرزويــم
ايـنست تكبيـرم، بيا برگرد مولا

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام ، hamed
۱۹ آبان ۱۳۹۱, ۰۶:۵۱ عصر
ارسال: #40
RE: شعر انتظار
بسم الله الرحمن الرحیم

گفتم چرا قلبم دگر، بر تار زلفت گیر نیست؟

سر بر زمین افکند و گفت: خود کرده را تدبیر نیست!

اشکی به زیر مقدمش انداختم رحمی کند.

گفتا که اشکِ بی ورع در رتبه ی تاثیر نیست.

گفتم بیا در بند کش،این بنده فرّار را.

گفتا اگر عاشق شوی، کاریت با زنجیر نیست.

گفتم که دیگر گویا، افتاده ام از چشم تو.

با غم نگاهم کرد و گفت، مهدی ز نوکر سیر نیست ...
.
.
مهدی(عج) ز نوکر سیر نیست...
.
.
(اللهم عجل لولیک الفرج)

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام ، hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا