ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دل نوشته های شهدا
۷ بهمن ۱۳۸۹, ۰۴:۰۴ عصر
ارسال: #4
حاجی حاجی ...سید....
حاجی، حاجی؛ سیٌد:
حاجی جان! هوا بد جوری تیره و تاره، ارتباط زمینیمون قطع شده، بچه های خط شکن تو کمین دشمن گیر کردند.

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! آسمان دلها هم اینجا بد جوری ابری شده، حال و هوای دل بچٌه ها هم طوفانی شده و اصلاً تعریف نداره. سیم ارتباطی خیلی ها قطع شده؛ کمین دنیا طلبی، خیلی ها رو تو کمین خودش گرفته.

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
حاجی جان! چند تا از تخریبچی ها هنوز به اون ور نرسیده، قناسه زنهای عراقی، خال ابرو برایشان گذاشتند!

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! اینجا زیر آبزنها زیادند، همونها كه جبهه نرفتند و حزب اللهی شدند! بیچاره ها هنوز فرق توپ فوتبال و با توپ مستقیم تانك نمی دانند ولی تا دلت بخواهد…

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
حاجی جان! بچٌه ها درگیر شدند، به توپخانه خودی بگو دقت کنه نقل و نبات هایش را رو سرِ بچٌه های خودی نریزد!

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! بعضی از بچٌه ها بد جوری در گیر دنیا شدند، توپخانه خودی هم كه معلوم نیست دست نفوذی هاست یا عناصر بدلی! كه به جای حمایت، داره اونها را بیشتر دنیایی میكنه!

حاجی، حاجی ؛ سیٌد:
حاجی جان! سه واحد جیش الشعبی وارد كارزار شده، صدای هل هله صدامشان را میشنوی؟ دارند جلو میآند و به مجروحا تیر خلاص می زنند.

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! آقا زاده های بنده ی زر و زور دنیا هم وارد كارزار دنیا طلبی شدند! هر كدام از بچٌه ها كه در مقابلشان مقاومت كند، یا خانه نشین است، یا …

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
حاجی جان! بچه ها از شدت گلوله باران عراقی ها زمینگیر شده، و نمی تونند از زمین كنده بشند!

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! مانتوها و روسری های كوتاه، لباسهای چسبان هم در اینجا خیلی ها را زمینگیر كرده، كه حتی نمی توانند از خانه خارج شوند!

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
حاجی جان! وجب به وجب منطقه رو دارند با گلوله توپ و خمپاره می كوبند، اینها كم بود هواپیما و هلی كوپتر ها هم اضافه شدند، بدجوری داره ازمون تلفات می گیره.

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! دنیا طلبی و رفاه زدگی كم بود، انواع و اقسام مفاسد اخلاقی هم به آن اضافه شده، شمار تلفات از دستم خارج شده !

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
حاجی جان! مسلم و مجید و میثم و حسین ، پرواز كردند.

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان! محمد و تقی و حسن هم رفتند رو مین دنیا…

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
بوی سیر میآد …گلوم داره می سوزه…

سیٌد ، سیٌد ؛ حاجی :
بوی تعفن بعضی ها در اومده! اینجا هم نگاه های هرزه، چشم ها را میسوزونه… سیٌد جان! بی خود نبود كه می گفتی آدم شو تا لایق دیدار شوی؛ موندن بعد از این میهمانی عذاب است، عذاب.

حاجی، حاجی؛ سید:
حاجی جان دیگه گلوم نمی سوزه ، نفسم دیگه تنگ نیست.چه بوی خوشی میآد…

سیٌد، سیٌد؛ حاجی:
سیٌد جان ! اینجا هم هنوز می شود بوی خوش استنشاق كرد. اینجا هم هنوز می توان عاشق شد و عاشق ماند و لایق دیدار شد. هنوز پرچم در دست علی در اهتزازه، هنوز هم می شود سبك بال شد؛ فقط گلوله ها عوض شده، فقط آدم شدن مشكل شده؛
فقط…

حاجی، حاجی؛ سیٌد:
عجب بوی خوشی میآد. حاجی جان! نام رمز عملیات را كه یادت هست؟!
عجب بوی خوشی میآد…
السلام علیك یا زهرا(س)

ردّ پايى روى سنگر مانده است
از كدامين نعش بى‏سر مانده است
يك پلاك از يك نشان بى‏نشان
روى خاك گرم سنگر مانده است
آسمان جبهه سوسو مى‏زند
مثل اين‏كه بى‏منور مانده است
روى دوش باد از ياران فقط
پرچم اللّه اكبر مانده است


التماس دعای فرج....

......یا بن الحسن روحی فداک ....متی ترانا و نراک....

[تصویر:  faraj.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط منتظر ، کبوتر حرم ، مشکات ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
دل نوشته های شهدا - safirashgh - ۲۸ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۱۸ صبح
شهادت در نگاه شهیدان - zeinab - ۱۱ اسفند ۱۳۸۸, ۰۴:۵۹ عصر
RE: شهادت در نگاه شهیدان - alizamani - ۲۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۱:۳۳ صبح
حاجی حاجی ...سید.... - یاس نیلوفری - ۷ بهمن ۱۳۸۹ ۰۴:۰۴ عصر
RE: حاجی حاجی ...سید.... - منتظر - ۷ بهمن ۱۳۸۹, ۰۴:۲۸ عصر
RE: حاجی حاجی ...سید.... - هُدهُد صبا - ۷ بهمن ۱۳۸۹, ۰۵:۲۲ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا