نجواهاي زیبایی از دکتر چمران
۹ بهمن ۱۳۹۱, ۰۸:۲۰ صبح
ارسال: #14
|
|||
|
|||
RE: نجواهاي زیبایی از دکتر چمران
"ای درد، اگر تو نماینده خدایی که برای آزمایش من قدم به زمین گذاشته ای تو را می پرستم،تو را در آغوش میکشم و هیچ گاه شکوه نمی کنم.
بگذار بند بندم از هم بگسلد،هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود،باز هم صبر میکنم و خدای بزرگ را عاشقانه می پرستم. ای خدا،این آزمایش های دردناکی که فرا راه من قرار داده ای،این شکنجه های کشنده ای را که بر من روا داشته ای،همه را می پذیرم. خدایا؛با غم و درد انس گرفته ام.آتش بر من سلامت شده و شکست و ناملایمات،عادی گشته است. خطر و مرگ،دوستان صادق من شده اند. از ملاقاتشان لذت میبرم و مصاحبتشان را آرزو میکنم. خدایا؛کودک که بودم از بلندی آسمان و ستارگان درخشنده اش لذت میبردم، اما امروز،از آسمان لذت میبرم زیرا بدون آن خفه میشوم، زیرا اگر وسعت و عظمت آن از شدت درد روحیم نکاهد دیگر خفه میشوم.!" (یادداشتهای دکتر چمران -نوامبر 1972) |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا