فلسفه تفاوت ارث زن
۳ اسفند ۱۳۸۸, ۰۱:۱۶ صبح
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
قسمت دوم
فلسفه تفاوت ارث زن مفهوم «ارث»، در لغت و اصطلاح در قاموس اللغة آمده است: ارث و میراث به معناى بقاء و باقیمانده چیزى است و وارث به معناى باقى، یكى از نامهاى خداوند است. ارث در لغت عرب از «ورث یرث، ورثا و ارثا...» به معناىانتقال مال یا دارایى متوفى به دیگرى (خویشاوندان نسبى یا سببى)، بدون عقد (قهرا) است. همچنین در فرهنگ معین براى واژه ارث، چند معنا ذكر شده است، از جمله: «میراث بردن، مال و دارایى شخص متوفى را صاحب شدن، تركه، باقى گذاشتن مالى پس از مرگ خود، خواه با وصیت نامه باشد یا بدون آن، حقوقى كه شخص به سبب مرگ افراد، مستحق مىگردد.» اغلب فقهاى اسلام «ارث» را تعریف نكردهاند؛ چنان كه محقق حلى در شرایع الاسلام بحث ارث را با موجبات آن آغاز نمود. ولى شهید ثانى در شرح لمعه مىنویسد: میراث، صیغه مفعال، و اصل آن از موراث بوده و «یاى» آن منقلب از واو است. میراث یا از ارث گرفته شده یا از موروث. بنابر اول [معناى مصدرى]، یعنى: استحقاق انسان، نسبت به مال متوفى، اصالتا به دلیل خویشاوندى نسبى یا سببى و بنابر معناى دوم (مفعولى)، یعنى: آن چیزى كه انسان در اثر فوت دیگرى، مستحق مىشود و نیز در مفتاح الكرامة آمده است: میراث عبارت است از آنچه كه انسانى با مرگ دیگرى در اثر رابطه خویشاوندى نسبى و یا سببى اصالتا استحقاق پیدا مىكند. در قانون مدنى ایران نیز مانند اغلب قوانین دنیا، ارث تعریف نشده؛ با این حال، در ماده 140 قانون یاد شده، ارث را از اسباب تملك شناخته شده است و در تعریف آن آمده است: «انتقال قهرى دارایى و تركه متوفى به ورثه او. منظور از دارایى، حقوق مالى متوفى است كه هنگام فوت، دارا بوده است.) تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف از زمانى كه بشر، مفهوم مالكیت را درك كرد و زندگى جمعى پا گرفت، هركس از جهان رخت برمىبست، اموال و دارایىاش به تصاحب دیگران درمىآمد. قبل از اسلام در میان اقوام و ملل متمدن و غیر متمدن جهان، این مصادره تابع زور مدارى بود؛ به گونهاى كه هركس نیرومندتر بود، اموال شخص متوفى را به تصاحب درمىآورد و افراد ضعیف و ناتوان و از جمله زنان و كودكان را محروم مىساخت. در اینجا، براى فهم بهترمطلب، نگاهى اجمالى مىافكنیم به تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف قبل از اسلام: 1ـ ارث زن در روم رومیان با وجود این كه تمدن درخشانى داشتهاند، زنان را همانند دیگر اموال، ملك مرد محسوب مىكردند و موجوداتى ناقص و ضعیف الارده مىانگاشتند. آنان، براى خانواده و دودمان استقلال اجتماعى خاصى قائل بودند؛ استقلالى كه آن را از نفوذ و تأثیر حكومت نسبت به حقوق افراد آن خانواده در برابر هم، مصون دارد. در حقیقت، هر خانوادهاى در حوزه خانوادگى خود از لحاظ امر و نهى و قوانین جزائى و سیاسى، استقلال داشت. طبق همین اصل، سرپرست هر خانواده مورد اطاعت آن خانواده بود و نسبت به آنها سمت فرمانروایى و قیمومت كامل داشت و افراد خانواده از قبیل زن و فرزند و بردگان و خدمتگزاران، همگى در تحت سیطره و سرپرستىاش بودند و با وجود او، مالك چیزى نبودند. از این رو، هنگامى كه یكى از دختران آن خانواده، مالى را كه به عنوان مهریه به اذن سرپرست، مالك گردیده بود و یا یكى از پسران كه به اذن او صاحب مالى شده بود، از دنیا مىرفت، سرپرست آن خانواده براساس سیطره و مالكیت مطلق خود، تمامى آن اموال را به ارث مىبرد. بر طبق الواح دوازدهگانه ژوستیى نیانوس، امپراطورى روم كه از كهنترین اسناد تاریخى حقوق روم است، دختران و زنان به طور كلى از ارث محروم بودند و میراث فقط به فرزندان پسر تعلق داشت. هیچ كس حق نداشت كه حتى، تنها فرزند دختر ازدواج نكرده خود را وارث خویش قرار دهد. اگر پدرى تنها چند دختر داشت، مىبایست براى یكى از آنها شوهرانتخاب كند، تا بتواند شوهر دخترش را وارث خود قرار دهد. در روم قدیم، نه تنها زن از ارث محروم بود، بلكه اساسا محجور به شمار مىرفت و مىبایست در تحت قیمومیت پدر، شوهر، برادر، پسر و یا یكى از اقوام ذكور منسوب به شوهر كه در میان اقوام او بر دیگران مقدم بود، قرار مىگرفت. از مطالب ذكر شده، درمىیابیم كه در تمدن روم هرگز به زنان تحت عنوان دختر، همسر، مادر یا خواهر ارث نمىدادند؛ زیرا این موضوع موجب مىشد كه مال و ثروت، از خانوادهاى به خانواده دیگر منتقل شود و از آنجا كه آنان براى بیت (دودمان و خانواده) اصالت و استقلال قائل بودند، (چنان كه اشاره شد) هرگز به این موضوع كه با استقلال و اصالت بیت منافات داشت، تن در نداده و آن را جایز نمىدانستند. 2ـ ارث زن، در تمدن یونان یونانیان، تمدن شكوفایى داشتند. افلاطون و ارسطو به عنوان مشاهیر آن تمدن كهن، معتقد بودند كه زن، تنها براى خدمت به مرد و دوام نسل به وجود آمده است و شخصیتى بین انسان و حیوان دارد. در تمدن یونان نیز، میراث خانوده به فرزندان پسر مىرسید و زنان و كودكان به طور كامل از ارث محروم بودند. البته بعد از مدّت زیادى، طریق مخصوصى براى ارث دادن به دختران و زنان، در بین آنها رایج شد؛ مثلاً براى این كه دختر بتواند ارث ببرد، كسى را به پسرخواندگى قبول نموده و بعدا دختر خود را به ازدواج او در مىآوردند؛ در نتیجه چون پسرخوانده ارث مىبرد، زن و شوهر عملاً در ثروت خانوادگى شریك مىشدند؛ بدین طریق، دختر مىتوانست نصیبى از میراث خانواده داشته باشد و یا از طریق وصیت، اموالى به زن یا دختر مىدادند. در هر صورت، اصلكلى، محرومیتزن از ارث بوده است. 3ـ ارث زن، در هند، مصر، چین و ژاپن در دنیاى قبل از اسلام، موضوع تبعیض در ارث و محروم كردن زنان، اختصاص به روم و یونان نداشت؛ بلكه در شرق دنیاى آن روز؛ یعنى هند و چین و ژاپن، همچنین مصر كه ریشه در تمدن كهن داشت، این محرومیت حكمفرما بود؛ بهگونهاى كه در مصر قدیم، تركه متوفى به پسر بزرگتر منتقل مىشد و برادران و خواهران دیگر، مىبایست زندگى مشتركى را به ریاست برادر ارشد داشته باشند. به هر حال، زنان از ارث بردن محروم بودند. در تمدن هند، طبق مجموعه قوانین «مانو»، زن از ارث محروم بود و تحت قیمومت مرد قرار داشت. طبق این قانون، پس از مرگ پدر، اموال او به فرزندان پسرش منتقل مىشد. هرگاه متوفى جز دختر، فرزند دیگرى نداشته باشد، باید دخترش را مكلف به تولید پسرى كرد، تا آن پسر بتواند وارث قانونى جد مادرى خود گردد. در برخى از قبایل هندى، زن پس از شوهرش به عنوان تركه به ارث مىرسید و یا بر اساس رسم «ساتى» او را به همراه جسد شوهرش در آتش مىافكندند و یا او را خفه كرده و به همراه شوهرش در گور مىنهادند و این امر را نشانه اعلام وفادارى و عشق زن هندى به شوهرش قلمداد مىكردند. در برخى از قبایل هندى، زن حكم دام را داشت و در بین ورثه تقسیم مىشد. در چین و ژاپن، بویژه در عصر كنفوسیوس، پدر مالك زن و فرزندان به شمار مىرفت؛ حتى حق داشت، آنها را بكشد. گاهى زن وظیفه داشت، براى اثبات وفادارى به شوهر، خود را بكشد. مادران همواره آرزوى داشتن پسر مىكردند. دختران و زنان از ارث محروم بودند. اگر همه فرزندان پدر، دختر بودند، پدر پسرى را به فرزندى قبول كرده و او را وارث خود قرار مىداد 4ـ ارث زن، در اروپا ادامه دارد علی زمانی |
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
فلسفه تفاوت ارث زن - alizamani - ۲۰ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۲۱ عصر
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - کبوتر حرم - ۲ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۲۹ عصر
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - alizamani - ۳ اسفند ۱۳۸۸ ۰۱:۱۶ صبح
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - alizamani - ۱۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۲:۰۰ صبح
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - Hamid.R.E - ۹ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۸:۴۱ عصر
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - alizamani - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۲:۰۵ عصر
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - معرفت 1 - ۲۶ مهر ۱۳۸۹, ۱۱:۳۴ صبح
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - حقوق زن - ۲۵ فروردين ۱۳۹۱, ۰۴:۰۱ عصر
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - seyedebrahim - ۲۶ فروردين ۱۳۹۱, ۰۲:۱۲ عصر
RE: فلسفه تفاوت ارث زن - nazliam1987 - ۳ شهريور ۱۳۹۳, ۱۱:۳۲ صبح
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا