ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زن، کرامت انسانی، بیداری اسلامی
۹ شهريور ۱۳۹۲, ۰۱:۱۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۰۱:۲۰ عصر، توسط یاس بهشتی.)
ارسال: #1
زن، کرامت انسانی، بیداری اسلامی
[تصویر:  7.gif]


کرامت انسان به عنوان حق طبیعی از مهم­ترین مسائل حوزه انسان شناسی عصر حاضر است. این اصل مبنای وضع حقوق و قوانین جوامع بشری از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. در این دو متن حقوقی به استناد اصل کرامت انسان، برابری حقوق زن و مرد مورد تأکید قرار گرفته است. «عقلامیت» و «آزادی» زیر ساخت­های اصلی کرامت انسان­اند که مطابق آنها انسانیت انسان به میزان پویایی فکر و آزادگی است نه جنسیت؛ زیرا جنسیت امری عارضی است و در ارزش­گذاری­ها و انسانیت نقشی ندارد.

در عرفان اسلامی، بویژه عرفان ابن ­عربی و پیروانش، زن آئینه «جمال» حق است و از این جهت اثر «معنوی» و «تربیتی» خاصی بر مرد و جامعه دارد؛ بطوری که تعبیر «لتسکنوا الیها» یکی از جلوه­ های قرآنی آن است. نگاه «عرفانی» امام خمینی به زن از نگاه «فقهی» ایشان متمایز است. در نگاه عرفانی ایشان، زن به عنوان «مربی»است؛ یعنی در نقش تربیتی و انسان­سازی نظیر و همتا ندارد. در این نگاه جایی برای استفاده «ابزاری» از زن باقی نمی ­ماند.

احیاء عزت نفس ملی، اسلامی، جز با نگاه عرفانی به نقش حقیقی و انسان­ سازی زن ممکن نیست. از این رو بیداری، مقاومت و سعادت جوامع بشری را مرهون نقش زنان دانسته­ اند.


[تصویر:  500.gif]


مقدمه

بر مبنای باور به کرامت ذاتی انسان و زیرساخت­های آن به همراه نگاه عرفان اسلامی به نقش حقیقی زن که در اندیشه و سیره­ ی عملی امام خمینی تجلی کرده است، می­ توان نقش حقیقی زن مسلمان را احیاء نمود که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت.


کرامت ذاتی انسان و مبانی آن

مسأله «شأن» و «کرامت» انسان (Human Dingily) به عنوان حق «طبیعی» و «ذاتی» از مهم­ترین مسائل حوزه انسان­ شناسی در شرق و غرب است. هر چند نگرش­ ها به این مسأله با یکدیگر تفاوت دارد ولی در اصل مسأله، اتفاق نظر وجود دارد.

مطابق این اصل « انسان بما هو انسان» یک ارزش ذاتی دارد که از آن با واژه «کرامت» و معادل­های آن یاد می­ شود و از آنجا که اصل کرامت را ذاتی تمام انسانها، به حیث انسان بودن، می­ دانند از آن به «کرامت ذاتی» تعبیر می­ کنند.

کرامت انسان درون مایه اصلی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و مبنای تنظیم «قانون اساسی» جمهوری اسلامی ایران است و مطابق آن در تنظیم حقوق و قوانین، شأن انسانی انسان مورد توجه قرار گرفته و در این مسأله بین زن و مرد تفاوتی نیست. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به­عنوان عالی­ترین سند حقوقی کشور در برابری حقوق انسانی آمده است: « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند (اصل بیستم).

با وجود این که معنا و منشأ کرامت در نظر صاحبان اندیشه با یکدیگر تفاوت اساسی دارد بطوری که در برخی اندیشه­ ها معنایی صرفاً «انسانی» و «اخلاقی» دارد و در برخی دیدگاه ­ها معنایی «الهی» و « دینی» دارد؛ ولی در زیرساخت­ها و مبانی اصلی این نظریه اتفاق نظر وجود دارد. از جمله این زیرساخت­ها یکی «عقلانیت» و دیگری «آزادی» است که به اختصار به معانی آنها اشاره خواهیم کرد
«عقلانیت» و «دانایی» به عنوان مبنایی­ ترین زیرساخت و مبنای کرامت ذاتی انسان به شمار می آید. مطابق این معیار، جامعه صاحب کرامت و عزت جامعه ­ای است که ویژگی اصلی آن پویایی اندیشه و فکر باشد. جامعه ­ای که «تولید فکر» کند خواه این پویایی به حوزه عقل نظری تعلق داشته باشد و در ارتباط با عقل قدسی معنا پیدا کند. یا در ارتباط با عقل عملی و اخلاق و در ارتباط با «وجدان اخلاقی» تعریف شودو در این میان بین زن و مرد تقاوتی نیست.

ما این ویژگی را به صراحت در تعالیم دینی اسلام و آیات قرآن مشاهده می­ کنیم. بیش از 900 بار قرآن ما را به تفکر، تعلم، تعقل، تذکر، تدبر و ... دعوت نموده و از سفاهت و تقلید کورکورانه باز می­ دارد. در کلام وحی هیچ ثروتی همانند علم و دانایی نیست. هدف قرآن تربیت انسان فرزانه و خردمند است. شهروند قرآنی صاحب کرامت و عزت (اعم از زن و مرد) کسی است که فکر پویا داشته، احسن را گزینش کند(زمر:17-18) و اهل نوآوری، زایش اندیشه و تولید فکر باشد. در چنین جامعه­ ای هر چه پویایی اندیشه بیشتر باشد شهروند آن فرزانه ­تر و در نتیجه شریف­تر و مستحق احترام بیشتر است.

البته باید توجه داشت عقلانیت چهره «مستور» و «معقول» قرآن است. قرآن همچون انسان ظاهر و باطنی دارد (ملاصدرا، 1382: 435). ادنی مرتبه و درجه نازله یعنی چهره مشهور و محسوس آن نزد عموم است (همان) و مرتبه عالیه آن «ام­الکتاب» است که « لدی­الله» می­باشد (زخرف: 4). هرچه درجه فهم و درک یعنی عقلانیت و دانایی بالاتر باشد راه­یابی به حقایق باطنی کلام وحی میسرتر است و بستر مناسبی برای حاکمیت «منطق» به جای «احساس» در جامعه فراهم خواهد آورد.

حریت و آزادی دومین عنصر و معیار ارج و کرامت ذاتی انسان است. مطابق این اصل، «اراده» و «اختیار» در تعالیم فلسفی- دینی، نقش مهمی در ساختن شخصیت و هویت انسان دارد به­طوری که این عنصر به همراه عقلانیت و دانایی، امتیاز خاص انسان و معیار ارزش­گذاری رفتار و اعمال وی محسوب می­گردد. به تعبیر حکیم ملاصدرا، همه فضایل به حکمت و حریّت است (ملاصدرا، 1368، ج9: 88). «حکمت» همان عقلانیت و دانایی و «حریت»، آزادی یعنی آزادگی است. در این نگاه «تقلید» و «تعصب» دو مانع و عامل محرومیت انسان از رشد و سعادت­ هستند (همان: 137- 138).

در تعالیم دینی، عقلانیت به همراه آزادی جوهره انسانیت است. در آیات قرآن، معیار ارزش گذاریها، افعال اختیاری انسان معرفی شده است(انسان:3)، بطوری که ایجاد اکراه و منع اختیار خلاف مشیت الهی می­ باشد (یونس:98). در نگاه قرآنی از پیروی و تقلید کورکورانه نهی شده است (اسراء: 36)، زیرا کسی که از ابزارهای معرفتی درست بهره­برداری نمی­کند از انسانیت تا مرتبه حیوانیت و پایین ­تر از آن تنزل خواهد کرد (اعراف: 179).


البته باید توجه داشت مفهوم آزادی در اینجا به معنای آزادی «طبیعی» و رهایی حرف نیست تا نقش«ابزاری» پیدا کند- همانطور که در بعضی جوامع چنین شده است- بلکه آزادی، آزادی «حقیقی» و آزادی «معقول» است. از این­رو فیلسوفی همانند کانت، که انسان را موجودی «خود بنیاد» و «خودقانونگذار» معرفی می ­کند و اصل کرامت را به شأن انسانی- اخلاقی تفسیر می­ کند (نه الهی- دینی) و نیز به آزادی «عقلانی» که ریشه در اخلاق دارد معتقد است نه آزادی طبیعی (Kant,1996:173). متفکران اسلامی در سایه تربیت قرآنی خویش، آزادی و آزادگی را اصل اساسی و اولیه زندگی می ­دانند که «تدین» نیز بر آن بنا می ­شود، زیرا بهره­ وری از این اصل به همراه اصل عقلانیت، از ابتدایی ­ترین حقوق فطری انسان است که در نوع خلقت وی نهفته است (طباطبایی، 1374، ج16: 267). در اینجا حکمت و حریت دو موهبت همراه همند (ملاصدرا، 1368، ج9: 88) و شخصیت و زندگی ما را انسانی می ­کنند( بهشتی، 1380، 106).

بنابرآنچه در بالا گذشت بدست می ­آید که اولاً: سخن از کرامت ذاتی انسان و زیرساخت­های آن، به «انسانیت» انسان ( از آن جهت که انسان است) تعلق دارد و ربطی به «جنسیت» که امری عارضی است ندارد؛ زیرا جنسیت معیار ارزش­گذاری محسوب نمی­ شود. ثانیاً: کرامت مورد نظر، همه ابعاد اخلاقی- انسانی و معنوی را در برمی­ گیرد و محدود به بعد خاصی نیست. ثالثاً: باور به این اصل، منشأ عزت نفس و شجاعت ملت ها- اعم از زن و مرد- است. انسان­ها- به­ ویژه انسان مسلمان- با تکیه بر این اصل فلسفی- قرآنی می­ توانند تمدن اسلامی را بر پایه علم، دین، عقلانیت و اخلاق احیاء و تجدید کنند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، بشارت ، mah19
۵ تير ۱۳۹۳, ۰۳:۴۷ عصر
ارسال: #2
RE: زن، کرامت انسانی، بیداری اسلامی
محبت به بانوان

امام صادق (ع):
هرچه محبت بنده به بانوان افزایش یابد،بر ایمانش افزوده می شود.
من لایحضره الفقیة،ج3،ص251

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Entezar
۵ تير ۱۳۹۳, ۰۶:۱۹ عصر
ارسال: #3
زن، کرامت انسانی، بیداری اسلامی
ببخشید یه سوال:
بانوان یا بانویش؟!؟!؟!؟!؟!؟!
من اگه غیر از خانمم به کسی دیگه محبت کنم خانمم مثل داعش سر از بدنم جدا میکنه...

Rose حالا که آمده ای چترت را ببند...
در سرای ما جز مهربانی نمیبارد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۵ تير ۱۳۹۳, ۰۷:۲۳ عصر
ارسال: #4
RE: زن، کرامت انسانی، بیداری اسلامی
فکر کنم منظور، خواهر و مادر و خاله و عمه و دختر که محارم هستن است جهت محبت علاوه بر همسر Smile

اما در کل کرامت و احترام خانومها باید حفظ شود

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Entezar
۶ مرداد ۱۳۹۳, ۰۵:۱۳ عصر
ارسال: #5
RE: زن، کرامت انسانی، بیداری اسلامی
سلام و ی خسته نباشید بزرگ
به همراه تبریک عید سعید فطر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا