درس های زندگى/کوتاه
۱۳ مرداد ۱۳۸۹, ۰۸:۴۹ عصر
ارسال: #50
|
|||
|
|||
جزيره
روزي يك كشتي در دريا اسير طوفان شد ، از تمامي مسافران فقط دو نفر ماندندكه به سختي خود را به جزيره رساندند.
يكي از آنها فردي با ايمان و ديگري بي ايمان بود. يك روز بعد از دعا هاي زياد – توسط فرد با ايمان – از كنار دريا به طرف كلبه آمدند ، نا گهان ديدن كلبه شان آتش گرفته . مرد بي ايمان گفت :لعنت به اين شانس اين هم نتيجه دعاهاي توست ! مرد با ايمان گفت : « حتماً اين هم حكمتي دارد نبايد نگران باشيم ،ما را مي نگرد!» فرداي آن روز يك كشتي به جزيره آمد و آنها را نجات داد. ناخداي كشتي گفت: « ديروز ما دود را ديديم و فكر كرديم حتماً به كمك احتياج داريد و به طرف جزيره آمديم.» ((گاه گذشت زمان ثابت خواهد كرد آنچه را «امروز » فاجعه و مصيبت مي ناميم لطف و عنايت الهي بوده است.)) خدا گر ز حكمت ببندد دري ز رحمت گشايد در ديگري **خداوند ماشين در حال حركت را هدايت مي كند نه ماشين از كار افتاده را ** |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
4 مهمان
4 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا