ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مناظره زنـدگی و مـرگ
۱۶ اسفند ۱۳۹۰, ۱۰:۰۱ عصر
ارسال: #2
Rainbow RE: شعر فردا
شعر فردا
شمس لنگرودی

فردا که مرگ به ستایش‌مان برمی‌خیزد
و دنیا
همه‌ی آنچه را که می‌ماند
به عقربکان و مورچگان می‌بخشد،
فردا که قبله تکان می‌خورد
و آفتاب در سپیده‌ی خود خم می‌شود
تا روستای کهنه را
به قیامی دیگر برانگیزاند،
فردا که همه چیزی تمام می‌شود
تا این زباله‌ها را
به گدایی دیگر بخشد.
و صبر چیز وقیحی است
- مثل مرگ -
در دوردست مرغ سپیدی‌ست
که بر ما لبخند می‌زند
و قبیله‌ی من تنها می‌ماند.

ای شرم!
جایی برای گفتن‌مان خالی نیست
راهی برای رفتن‌مان نیست.
برگردیم.


برگرفته از:
لنگرودی، شمس؛ هیچ‌کس از فردایش با من سخن نگفت (گزیده‌ی هشت دفتر شعر شمس لنگرودی)؛ با انتخاب و مقدمه‌ی آزاده کاظمی؛ چاپ نخست؛ تهران: مؤسسه انتشارات نگاه ۱۳۸۸.

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ترنم بهاری ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
مناظره زنـدگی و مـرگ - hamed - ۲۹ مهر ۱۳۹۰, ۰۸:۰۳ عصر
RE: شعر فردا - hamed - ۱۶ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۰۱ عصر
RE: مناظره زنـدگی و مـرگ - hamed - ۲۹ مرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۰۶ صبح
RE: مناظره زنـدگی و مـرگ - hamed - ۶ بهمن ۱۳۹۵, ۰۸:۴۰ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا