ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امیتازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خداوند بنده اش را فراموش نمی کند
۲ مرداد ۱۳۸۸, ۰۸:۰۴ عصر
ارسال: #1
خداوند بنده اش را فراموش نمی کند
[/font][/size]
" دست خدا "

کودک زمزمه کرد : " خدایا ! با من حرف بزن "

و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد .

کودک نشنید .
[size=small][font=Arial]
او فریاد کشید : " خدایا ! با من حرف بزن "

صدای آسمان غرومبه آمد .

اما کودک گوش نکرد .

او به دور و برش نگاه کرد و گفت :

" خدایا بگذار تو را ببینم "

ستاره ای درخشید اما کودک ندید .

او فریاد کشید : " خدایا معجزه کن "

نوزادی چشم به جهان گشود اما کودک نفهمید .

و از سر ناامیدی ناله سر داد .

" خدایا به من دست بزن ، بگذار بدانم کجایی "

خدا پایین آمد و بر سر کودک دستی کشید.

اما کودک دنبال یک پروانه کرد .

او هیچ درنیافت و از آنجا دور شد .
" راویندارا کومار کرنانی "
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، آشنای غریب ، یافاطمه
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
خداوند بنده اش را فراموش نمی کند - faezeh - ۲ مرداد ۱۳۸۸ ۰۸:۰۴ عصر
قطره خدا اشک - safirashgh - ۲۱ شهريور ۱۳۸۸, ۰۳:۲۵ عصر
و بگوکه خد اهست ... . - safirashgh - ۱۸ مهر ۱۳۸۸, ۱۲:۵۸ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا