ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امیتازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خداوند بنده اش را فراموش نمی کند
۲۱ شهريور ۱۳۸۸, ۰۳:۲۵ عصر
ارسال: #2
قطره خدا اشک
   

قطره ،دلش دريا مي خواست.

خيلي وقت بود که به خدا گفته بود. هر بار خدا می گفت:


" از قطره تا دريا راهي است طولاني. راهي از رنج و عشق و صبوري.


هر قطره را لياقت دريا نيست."


قطره عبور کرد و گذشت.


قطره پشت سر گذاشت.


قطره ايستاد و منجمد شد.


قطره روان شد و راه افتاد.



قطره از دست داد و به آسمان رفت.


و هر بار چيزي از رنج و عشق و صبوري آموخت.


تا روزي که خدا گفت:

" امروز روز توست.روز دريا شدن."


خدا قطره را به دريا رساند.

قطره طعم دريا را چشيد...طعم دريا شدن را.


اما... روزي قطره به خدا گفت:

" از دريا بزرگ تر هم هست؟"

خدا گفت: "هست.

" قطره گفت: "پس من آن را مي خواهم.بزرگ ترين را. بي نهايت را."


خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت:

"اينجا بي نهايت است."

آدم عاشق بود. دنبال کلمه اي مي گشت تا عشق را درون آن بريزد.

اما هيچ کلمه اي توان سنگيني عشق را نداشت.

آدم همه ي عشقش را درون يک قطره ريخت.

قطره از قلب عاشق عبور کرد.

و وقتي که قطره از چشم عاشق چکيد،

خدا گفت:

"حالا تو بي نهايتي، زيرا که عکس من در اشک عاشق است!"

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، یافاطمه
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
خداوند بنده اش را فراموش نمی کند - faezeh - ۲ مرداد ۱۳۸۸, ۰۸:۰۴ عصر
قطره خدا اشک - safirashgh - ۲۱ شهريور ۱۳۸۸ ۰۳:۲۵ عصر
و بگوکه خد اهست ... . - safirashgh - ۱۸ مهر ۱۳۸۸, ۱۲:۵۸ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا