ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جان به قربان تو آقا كه غريب وطني امام حسنم
۲۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۵۱ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۷ شهريور ۱۳۹۲ ۰۳:۴۰ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
جان به قربان تو آقا كه غريب وطني امام حسنم
كار دل جز غم و رنج و الم و ماتم نيست
حاصل عمر كه اين سان گذرد جز غم نيست

آب آتش‌زده در ساحل دل موج زند
سوز آه جگر سوختگان مبهم نيست

اي كه بر قربت تو جن و ملك آگاهند
بي‌خبر از دل سوزان تو در عالم نيست

ديده‌اي نيست كه از داغ تو گريان نشود
خاطري نيست كه از ماتم تو در هم نيست

جان به قربان تو آقا كه غريب وطني
همسرت نيز در اين خانه به تو محرم نيست

تيرباران تن پاك تو شد بعد حيات
زين مصيبت دل ابناء بشر خرّم نيست

جگرت سوخت از آن آب كه دادت همسر
جگر هركه نسوزد ز غمت آدم نيست

روز و شب دستخوش سرزنش دشمن و دوست
درد جانكاه چونين تهمت بي‌جا كم نيست

ريخت در طشت چو لخت جگرت زينب گفت
وا مصيبت كه حيات تو به جز يكدم نيست

صلح تو داد كم و كيف معاويه به باد
اهرمن را خبر از داشتن خاتم نيست

صلح تو داشت به بر نهضت خونين حسين
آن حسيني كه مطاعش به جهان جز دَم نيست

«صالحي» ذيل و بم شعر تو عاشورايي است
هر ترنّم كه حسيني نبود، محكم نيست
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم ، zeinab ، مصباح ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
جان به قربان تو آقا كه غريب وطني امام حسنم - alizamani - ۲۳ بهمن ۱۳۸۸ ۰۴:۵۱ عصر
جان به قربان تو آقا كه غريب وطني - مصباح - ۳۰ بهمن ۱۳۸۸, ۰۷:۰۶ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا