شام غریبان حسين
۷ دي ۱۳۸۸, ۱۰:۰۸ عصر
ارسال: #2
|
|||
|
|||
کربلا هست میدان بلا ...
سالها گفتیم ما از کربلا ، از شهید عشق و میدان بلا
از غمش بر سینه و بر سر زدیم ، بوسه بر گهواره اصغر زدیم باز هم گفتیم : مظلوما ، حسین ! بی کس و بی بال و پر ، تنها حسین ! او ولی اینگونه در آنجا نبود ، با خدایش بود ، او تنها نبود بود سیمرغی ، نه سیمرغ خیال ، داشت آن سیمرغ هفتاد و دو بال کربلا پیچیده مثل راز بود ، بهترین ، غمگین ترین آواز بود ما نفهمیدیم عمق راز را ، معنی زیباترین آواز را ! کربلا محدود شد بر سر زدن ، گل به سر مالیدن و پرپر زدن تشنه لب گفتیم و هی خوردیم آب ، گریه کردن شد برای ما ثواب کربلا یعنی دو نیرو خوب و بد ، یک طرف ایمان و یک سو دیو و دد یک طرف علم و خدا و روشنی ، یک طرف جهل و سیاهی ، دشمنی کربلا یعنی که فردا باز هم ، این حقیقت هست و این آواز هم باز فردا کربلاها می رسد ، عشق می آید ، بلاها می رسد ! بعد از آن هم کربلا تکرار شد ، کربلاها در زمین بسیار شد گرچه نامش بود نام دیگری ، نام دیگر داشت هر خون پیکری باز هم از جغدهای خشمگین ، ریخت فوجی از کبوتر بر زمین ما فقط در نینوا جا مانده ایم ، غافل از این کربلاها مانده ایم . . . " سید حمید رضا برقعی " |
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
شام غریبان حسين - مشکات - ۶ دي ۱۳۸۸, ۰۷:۴۱ عصر
کربلا هست میدان بلا ... - ذوالقرنین - ۷ دي ۱۳۸۸ ۱۰:۰۸ عصر
RE: شام غریبان - LeMa.86 - ۸ دي ۱۳۸۸, ۰۱:۱۹ عصر
RE: شام غریبان حسين - هُدهُد صبا - ۲۴ آبان ۱۳۹۲, ۰۹:۴۶ صبح
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا