۶ دي ۱۳۸۸, ۰۷:۴۱ عصر
دل شعله عاشورا جان تاب و تبي دارد
در کرب و بلا زينب امشب چه شبي دارد
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
عکس شهدا امشب در قرص مه افتاده
جسـم پسـر زهـرا در قتلگـه افتاده
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
زهرا از جنان کرده در کوفه عبور امشب
يا عطر حسين آيد از خاک و تنور امشب
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
پنهـان شده زيـر گل قرآن رباب امشب
خون گريه کند دريا از گريه آب امشب
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
گرديـده جـدا از هم شمع و گل و پروانه
از گلبن وحي امشب گم گشته دو ريحانه
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
امشب خبـر اي ياران از فاطمه ميآيد
گاهي به سوي گـودال، گه علقمه ميآيد
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
*****************************************
شام غریبان از زبان حضرت زینب سلام الله علیها
اگر صبح قیامت را شبی است ، آن شب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب
برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن
که زینب بی تو چون در ذکر یا رب یا رب است امشب
جهان پر انقلاب و من غریب ، این دشت پر وحشت
تو در خواب خوش و بیمار در تاب و تب است امشب
سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم
مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلب است امشب
صبا از من به زهرا( س) گو بیا ، شام غریبان بین
که گریان دیده ی دشمن به حال زینب است امشب
در کرب و بلا زينب امشب چه شبي دارد
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
عکس شهدا امشب در قرص مه افتاده
جسـم پسـر زهـرا در قتلگـه افتاده
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
زهرا از جنان کرده در کوفه عبور امشب
يا عطر حسين آيد از خاک و تنور امشب
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
پنهـان شده زيـر گل قرآن رباب امشب
خون گريه کند دريا از گريه آب امشب
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
گرديـده جـدا از هم شمع و گل و پروانه
از گلبن وحي امشب گم گشته دو ريحانه
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
امشب خبـر اي ياران از فاطمه ميآيد
گاهي به سوي گـودال، گه علقمه ميآيد
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
*****************************************
شام غریبان از زبان حضرت زینب سلام الله علیها
اگر صبح قیامت را شبی است ، آن شب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب
برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن
که زینب بی تو چون در ذکر یا رب یا رب است امشب
جهان پر انقلاب و من غریب ، این دشت پر وحشت
تو در خواب خوش و بیمار در تاب و تب است امشب
سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم
مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلب است امشب
صبا از من به زهرا( س) گو بیا ، شام غریبان بین
که گریان دیده ی دشمن به حال زینب است امشب