قیصریه
۱۳ مرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۲۸ صبح
ارسال: #23
|
|||
|
|||
RE: قیصریه
شعر بسیار زیبا و معنی گرای زیر سروده ی شاعر فقید دزفولی مرحوم قیصر امین پور است که در کتاب بی بال پریدن آمده است. روح این شاعر بزرگوار شاد باد. [color=#000066 id=yui_3_7_2_1_1375590750136_4792]ما حاشیه نشین هستیم. مادرم می گوید: "پدرت هم حاشیه نشین بود، در حاشیه به دنیا آمد، در حاشیه جان کند و در حاشیه مرد." من هم در حاشیه به دنیا آمده ام، ولی نمی خواهم در حاشیه بمیرم! برادرم در حاشیه ی بیمارستان مرد. خواهرم همیشه مریض است. همیشه گریه می کند، گاهی در حاشیه ی گریه، کمی هم می خندد. مادرم می گوید: "سرنوشت ما را هم در حاشیه ی صفحه ی تقدیر نوشته اند." او هر شب ستاره ی بخت مرا که در حاشیه ی آسمان سوسو می زند به من نشان می دهد. ولی من می گویم: "این ستاره ی من نیست." من در حاشیه به دنیا آمدم، در حاشیه بازی کردم. همراه با سگها و گربه ها و مگس ها در حاشیه ی زباله ها گشته ام تا چیز به درد بخوری پیدا کنم. من در حاشیه بزرگ شدم و به مدرسه رفتم. در مدرسه گفتند: "جا نداریم." مادرم گریه کرد. مدیر مدرسه گفت: "آقای ناظم اسمش را در حاشیه ی دفتر بنویس تا ببینیم!" من در حاشیه ی روز، به مدرسه ی شبانه می روم. در حاشیه ی کلاس می نشینم. در حاشیه ی مدرسه می نشینم و توپ بازی بچه ها را نگاه می کنم، چون لباسم همرنگ بچه ها نیست. من روزها در حاشیه ی خیابان کار می کنم و بعضی شبها در حاشیه ی پیاده رو می خوابم. من پاییز کار می کنم، زمستان کار می کنم، بهار کار می کنم، تابستان کار می کنم و در حاشیه ی کار، زندگی می کنم. من سواد دارم ولی معنی بعضی کلمات را خوب نمی فهمم. مثلا کلمه "تعطیلات" و "تفریح" و خیلی از کلمات دیگر را که در کتاب ها نوشته اند. از پدرم هم پرسیدم ولی سواد نداشت! من در حاشیه ی شهر زندگی می کنم. من در حاشیه ی زمین زندگی می کنم. من در مدسه آموخته ام که زمین مثل توپ گرد است و می چرخد. اگر من در حاشیه ی زمین زندگی می کنم، پس چطور پایم نمی لغزد و در عمق فضا پرتاب نمی شوم؟ زندگی در حاشیه ی زمین خیلی سخت است. حاشیه بر لب پرتگاه است، آدم ممکن است بلغزد و سقوط کند. من حاشیه نشین هستم. ولی معنی کلمه ی حاشیه را نمی دانم. از معلم پرسیدم: "حاشیه یعنی چه؟" گفت:"حاشیه یعنی قسمت کناره ی هر چیزی، مثل کناره ی لباس یا کتاب، مثلاً بعضی از کتابها حاشیه دارند و بعضی از کلمات کتاب را در حاشیه می نویسند؛ یا مثل حاشیه ی شهر که زباله ها را در آنجا می ریزند." من گفتم: "مگر آدمها زباله هستند که بعضی از آنها را در حاشیه ی شهر ریخته اند؟" معلم چیزی نگفت. من حاشیه نشین هستم. به مسجد می روم، در حاشیه ی مسجد نماز می خوانم، نزدیک کفشها؛ در حاشیه جلسه قرآن، قرآن خواندن را یاد گرفته ام. قرآن کتاب خوبی است. قرآن ما حاشیه ندارد. هیچ کلمه ای را در حاشیه ی آن ننوشته اند. اگر هم گاهی کلماتی در حاشیه آن باشند، آن کلمات حاشیه هم مثل کلمات دیگر عزیز و خوبند. من قرآن را دوست دارم، خوب است همه چیز مثل قرآن خوب باشد. در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
RE: قیصریه - osaky - ۲۹ آذر ۱۳۹۰, ۱۲:۲۴ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۱ دي ۱۳۹۰, ۰۹:۵۴ عصر
RE: قیصریه - یک کاربر - ۱ دي ۱۳۹۰, ۱۰:۰۱ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۱ دي ۱۳۹۰, ۱۰:۱۲ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۲ دي ۱۳۹۰, ۰۶:۰۲ عصر
RE: قیصریه - hamed - ۱۵ دي ۱۳۹۰, ۱۰:۲۱ صبح
RE: قیصریه - osaky - ۲۷ دي ۱۳۹۰, ۱۲:۴۴ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۳ بهمن ۱۳۹۰, ۰۲:۳۷ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۴ بهمن ۱۳۹۰, ۰۴:۴۸ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۰:۴۷ صبح
RE: قیصریه - osaky - ۲۳ بهمن ۱۳۹۰, ۰۷:۰۳ عصر
RE: قیصریه - osaky - ۲۵ بهمن ۱۳۹۰, ۰۵:۱۹ عصر
RE: قیصریه - hamed - ۲۵ بهمن ۱۳۹۰, ۱۰:۲۴ عصر
RE: قیصریه - hamed - ۱۶ اسفند ۱۳۹۰, ۰۷:۰۴ صبح
RE: قیصریه - hamed - ۱۳ خرداد ۱۳۹۱, ۱۱:۲۱ صبح
RE: قیصریه - Entezar - ۲۴ خرداد ۱۳۹۱, ۰۲:۳۶ عصر
RE: قیصریه - hamed - ۱۹ تير ۱۳۹۱, ۰۹:۵۴ صبح
RE: قیصریه - osaky - ۲۱ تير ۱۳۹۱, ۰۳:۲۱ عصر
RE:تنها تو می مانی - hamed - ۲۶ آذر ۱۳۹۱, ۱۰:۵۹ صبح
RE: قیصریه - mah19 - ۲۷ آذر ۱۳۹۱, ۰۸:۴۰ عصر
RE: قیصریه - طهورا - ۱۲ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۲۶ عصر
RE: قیصریه - hamed - ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۷:۲۸ صبح
RE: قیصریه - آشنای غریب - ۱۴ دي ۱۳۹۲, ۱۰:۰۶ صبح
RE: قیصریه - hamed - ۲۰ آبان ۱۳۹۳, ۱۰:۳۶ صبح
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا