ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امیتازات: 4.83
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۱۲ دي ۱۳۸۸, ۱۱:۴۴ عصر
ارسال: #18
مادر مهربون

پس از 21 سال زندگي مشترک همسرم از من خواست که با زن ديگري براي شام و

سينما بيرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد ولي مطمئن است که اين زن هم

مرا دوست دارد و از بيرون رفتن با من لذت خواهد برد.

زن ديگري که همسرم از من ميخواست که با او بيرون بروم مادرم بود که 19 سال

پيش از اين بيوه شده بود ولي مشغله هاي زندگي و داشتن 3 بچه باعث شده بود

که من فقط در موارد اتفاقي و نامنظم به او سر بزنم.

آن شب به او زنگ زدم تا براي سينما و شام بيرون برويم. مادرم با نگراني پرسيد که

مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادي بود که يک تماس تلفني شبانه و يا يک دعوت

غير منتظره را نشانه يک خبر بد ميدانست.

به او گفتم: بنظرم رسيد بسيار دلپذير خواهد بود که اگر ما دو امشب را با هم

باشيم.

او پس از کمي تامل گفت که او نيز از اين ايده لذت خواهد برد...

آن جمعه پس از کار وقتي براي بردنش ميرفتم کمي عصبي بودم. وقتي رسيدم

ديدم که او هم کمي عصبي بود کتش را پوشيده بود و جلوي درب ايستاده بود،

موهايش را جمع کرده بود و لباسي را پوشيده بود که در آخرين جشن سالگرد

ازدواجش پوشيده بود.

با چهره اي روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد. وقتي سوار ماشين ميشد

گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم براي گردش بيرون ميروم و آنها خيلي

تحت تاثير قرار گرفته اند و نميتوانند براي شنيدن ما وقع امشب منتظر بمانند.

ما به رستوراني رفتيم که هر چند لوکس نبود ولي بسيار راحت و دنج بود. دستم را

چنان گرفته بود که گويي همسر رئيس جمهور بود.

پس از اينکه نشستيم به خواندن منوي رستوران مشغول شدم. هنگام خواندن از

بالاي منو نگاهي به چهره مادرم انداختم و ديدم با لبخندي حاکي از ياد آوري خاطرات

گذشته به من مي نگرد، و به من گفت يادش مي آيد که وقتي من کوچک بودم و با

هم به رستوران ميرفتيم او بود که منوي رستوران را ميخواند.

من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسيده که تو استراحت کني و بگذاري که من

اين لطف را در حق تو بکنم.

هنگام صرف شام مکالمه قابل قبولي داشتيم، هيچ چيز غير عادي بين ما رد و بدل

نشد بلکه صحبتها پيرامون وقايع جاري بود و آنقدر حرف زديم که سينما را از دست

داديم.

وقتي او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بيرون خواهد رفت به شرط اينکه او

مرا دعوت کند و من هم قبول کردم .

وقتي به خانه برگشتم همسرم از من پرسيد که آيا شام بيرون با مادرم خوش

گذشت؟

من هم در جواب گفتم خيلي بيشتر از آنچه که ميتوانستم تصور کنم.

چند روز بعد مادر م در اثر يک حمله قلبي شديد درگذشت و همه چيز بسيار سريعتر

از آن واقع شد که بتوانم کاري کنم. کمي بعد پاکتي حاوي کپي رسيدي از

رستوراني که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خورديم بدستم رسيد.

يادداشتي هم بدين مضمون بدان الصاق شده بود:

نميدانم که آيا در آنجا خواهم بود يا نه ولي هزينه را براي 2 نفر پرداخت کرده ام يکي

براي تو و يکي براي همسرت. و تو هرگز نخواهي فهميد که آن شب براي من چه

مفهومي داشته است، دوستت دارم پسرم...

در آن هنگام بود که دريافتم چقدر اهميت دارد که بموقع به عزيزانمان بگوييم که

دوستشان داريم و زماني که شايسته آنهاست به آنها اختصاص دهيم. هيچ چيز در

زندگي مهمتر از خدا وعزیزانمان نيست.زماني که شايسته عزيزانتان است به آنها

اختصاص دهيد زيرا هرگز نميتوان اين امور را به وقت ديگري واگذار نمود.

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، admin ، zeinab ، بشارت
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
حکایت - gole_narges - ۲۷ تير ۱۳۸۸, ۰۲:۴۴ عصر
RE: حکایت - AmirHosein - ۳۰ تير ۱۳۸۸, ۰۹:۰۱ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۰ آذر ۱۳۸۸, ۱۱:۱۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱ دي ۱۳۸۸, ۰۴:۵۹ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲ دي ۱۳۸۸, ۰۶:۲۸ عصر
RE: حکایت - ذوالقرنین - ۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۳۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳ دي ۱۳۸۸, ۰۶:۰۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۴ دي ۱۳۸۸, ۰۱:۰۱ عصر
RE: حکایت - ذوالقرنین - ۴ دي ۱۳۸۸, ۱۱:۴۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۶ دي ۱۳۸۸, ۰۹:۵۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۷ دي ۱۳۸۸, ۰۳:۰۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۰ دي ۱۳۸۸, ۰۶:۵۹ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۱۰ دي ۱۳۸۸, ۰۷:۵۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۱ دي ۱۳۸۸, ۰۲:۲۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۱ دي ۱۳۸۸, ۰۸:۲۹ عصر
RE: حکایت - منتظر واقعی - ذوالقرنین - ۱۲ دي ۱۳۸۸, ۱۰:۵۶ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۹ دي ۱۳۸۸, ۱۱:۳۰ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۳ دي ۱۳۸۸, ۰۵:۰۳ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۴ دي ۱۳۸۸, ۰۴:۰۱ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۵ دي ۱۳۸۸, ۱۱:۳۲ صبح
RE: حکایت - safirashgh - ۳۰ دي ۱۳۸۸, ۱۱:۲۱ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۰ دي ۱۳۸۸, ۰۲:۲۶ عصر
RE: حکایت - safirashgh - ۴ بهمن ۱۳۸۸, ۰۱:۲۴ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۰ دي ۱۳۸۸, ۰۵:۰۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲ بهمن ۱۳۸۸, ۰۱:۰۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۳:۱۳ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۵:۱۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۵ بهمن ۱۳۸۸, ۰۱:۰۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۵ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۳۶ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۶ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۰۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۷ بهمن ۱۳۸۸, ۰۹:۴۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۸ بهمن ۱۳۸۸, ۰۱:۵۸ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۸ بهمن ۱۳۸۸, ۱۱:۳۰ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۹ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۳۱ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۱ بهمن ۱۳۸۸, ۱۰:۳۳ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۶ بهمن ۱۳۸۸, ۱۱:۴۶ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۱۷ بهمن ۱۳۸۸, ۰۷:۲۶ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۷ بهمن ۱۳۸۸, ۰۳:۳۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۸ بهمن ۱۳۸۸, ۰۶:۴۶ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۹ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۰۲ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۱۹ بهمن ۱۳۸۸, ۰۶:۲۷ عصر
خـــدا و آرایـشــگـر ! - admin - ۲۲ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۳۶ صبح
زیباترین چیز در دنیا - admin - ۲۲ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۳۸ صبح
خدايا چرا من!؟ - admin - ۲۲ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۳۹ صبح
یه مشت نمک - admin - ۲۲ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۴۱ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۰۲ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۲۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۱۴ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۳:۵۹ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۶ بهمن ۱۳۸۸, ۰۴:۰۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۸ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۱۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۰ بهمن ۱۳۸۸, ۱۲:۴۶ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۲۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۱۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۸ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۵۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۳ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۴۹ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۴ اسفند ۱۳۸۸, ۰۵:۴۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۶ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۰۸ عصر
RE: حکایت - یوسف زهرا - ۱۸ اسفند ۱۳۸۸, ۰۱:۰۳ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۸ اسفند ۱۳۸۸, ۰۲:۰۱ عصر
RE: حکایت - یوسف زهرا - ۱۸ اسفند ۱۳۸۸, ۰۴:۰۱ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۳ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۵۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۰۴:۰۵ عصر
RE: حکایت - یوسف زهرا - ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۰۶:۳۰ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۷ فروردين ۱۳۸۹, ۱۰:۴۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۳:۰۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۶ فروردين ۱۳۸۹, ۰۸:۴۹ عصر
RE: حکایت - masomi - ۱۷ فروردين ۱۳۸۹, ۱۲:۳۰ عصر
RE: حکایت - masomi - ۱۷ فروردين ۱۳۸۹, ۰۲:۳۱ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۸ فروردين ۱۳۸۹, ۱۱:۴۶ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۹ فروردين ۱۳۸۹, ۰۸:۵۴ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۰ فروردين ۱۳۸۹, ۰۸:۵۱ عصر
RE: حکایت - masomi - ۲۱ فروردين ۱۳۸۹, ۱۲:۴۵ عصر
RE: حکایت - masomi - ۲۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۳۲ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۲۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۸:۲۳ عصر
RE: حکایت - مشکات - ۲۹ فروردين ۱۳۸۹, ۰۷:۴۳ عصر
RE: حکایت - ذوالقرنین - ۳۰ فروردين ۱۳۸۹, ۱۲:۵۸ عصر
RE: حکایت - masomi - ۳۰ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۲۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۰ فروردين ۱۳۸۹, ۰۸:۴۴ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۱:۱۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۶ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۴:۳۳ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۳:۲۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۴ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۰۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۴۹ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۰ تير ۱۳۸۹, ۱۱:۴۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۳ تير ۱۳۸۹, ۰۲:۱۱ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۴ تير ۱۳۸۹, ۰۲:۳۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۷ تير ۱۳۸۹, ۰۴:۳۵ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۸ تير ۱۳۸۹, ۱۱:۱۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۹ تير ۱۳۸۹, ۰۳:۲۲ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳۰ تير ۱۳۸۹, ۰۶:۴۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۵ مرداد ۱۳۸۹, ۰۱:۵۶ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۸ مرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۳۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۱۶ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۲ مرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۴۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۴ مرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۱۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۵ مرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۰۸ عصر
RE: حکایت - ذوالقرنین - ۱۸ مرداد ۱۳۸۹, ۰۷:۳۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۱ شهريور ۱۳۸۹, ۰۷:۴۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۹ شهريور ۱۳۸۹, ۰۸:۵۷ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱ مهر ۱۳۸۹, ۱۰:۵۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲ مهر ۱۳۸۹, ۰۹:۵۳ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۱ آبان ۱۳۸۹, ۱۲:۲۰ عصر
RE: حکایت - هُدهُد صبا - ۲۲ بهمن ۱۳۸۹, ۰۸:۴۱ عصر
RE: حکایت - hamed - ۲۱ فروردين ۱۳۹۰, ۰۹:۲۱ عصر
RE: حکایت - هُدهُد صبا - ۲۵ فروردين ۱۳۹۰, ۰۸:۴۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۷ شهريور ۱۳۹۰, ۰۸:۱۳ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۸ شهريور ۱۳۹۰, ۱۱:۱۰ صبح
RE: حکایت - منتظر - ۲۸ شهريور ۱۳۹۰, ۰۵:۵۴ عصر
RE: حکایت - hamed - ۲ مهر ۱۳۹۰, ۰۴:۳۶ عصر
RE: حکایت - فاطمه گل - ۵ مهر ۱۳۹۰, ۰۱:۰۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۸ مهر ۱۳۹۰, ۱۰:۱۲ عصر
RE: حکایت - del shekaste - ۹ مهر ۱۳۹۰, ۰۱:۵۹ صبح
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۹ مهر ۱۳۹۰, ۰۲:۱۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۰ مهر ۱۳۹۰, ۰۳:۵۳ عصر
RE: حکایت - منتظر - ۱۰ مهر ۱۳۹۰, ۰۴:۱۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۰ مهر ۱۳۹۰, ۰۹:۱۴ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۱ مهر ۱۳۹۰, ۰۲:۴۸ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۱۳ مهر ۱۳۹۰, ۰۳:۵۴ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۲ آبان ۱۳۹۰, ۰۹:۳۰ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۲۳ آبان ۱۳۹۰, ۰۹:۱۳ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۱ آذر ۱۳۹۰, ۰۴:۵۶ عصر
RE: حکایت - کبوتر حرم - ۳ آذر ۱۳۹۰, ۰۵:۴۶ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۵ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۳۹ صبح
RE: حکایت - sekret - ۲۹ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۵۸ عصر
RE: حکایت - هُدهُد صبا - ۷ بهمن ۱۳۹۰, ۱۲:۵۱ عصر
عاقبت به خیری در دقیقه نود - boshra - ۷ بهمن ۱۳۹۰, ۰۴:۱۵ عصر
RE: حکایت - sekret - ۲۱ بهمن ۱۳۹۰, ۰۷:۳۰ عصر
RE: حکایت - hamed - ۳ فروردين ۱۳۹۱, ۰۸:۰۷ صبح
RE: حکایت - hamed - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۰۸:۳۳ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۱۲:۰۴ صبح
RE: حکایت - safirashgh - ۹ خرداد ۱۳۹۱, ۰۶:۵۸ عصر
RE: حکایت - hamed - ۱۴ خرداد ۱۳۹۱, ۰۸:۴۳ عصر
RE: حکایت - Entezar - ۲۰ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۵۴ صبح
RE: حکایت - hamed - ۱ تير ۱۳۹۱, ۰۹:۵۳ صبح
RE: حکایت - پسرقرانی - ۱ تير ۱۳۹۱, ۱۱:۲۶ صبح
RE: حکایت - پسرقرانی - ۱ تير ۱۳۹۱, ۱۱:۳۵ صبح
RE: حکایت - Entezar - ۵ تير ۱۳۹۱, ۰۵:۴۲ عصر
RE: حکایت - پسرقرانی - ۵ تير ۱۳۹۱, ۱۰:۴۹ عصر
RE: حکایت - mass night wolf - ۶ تير ۱۳۹۱, ۰۳:۴۹ عصر
RE: حکایت - Entezar - ۱۳ تير ۱۳۹۱, ۱۱:۳۸ صبح
RE: حکایت - Entezar - ۱۵ تير ۱۳۹۱, ۰۵:۴۳ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۱۷ تير ۱۳۹۱, ۰۲:۵۰ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۲۰ تير ۱۳۹۱, ۰۲:۰۳ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۲۲ تير ۱۳۹۱, ۱۰:۰۴ صبح
RE: حکایت - مریم گلی - ۲۹ تير ۱۳۹۱, ۰۸:۲۲ صبح
RE: حکایت - مریم گلی - ۵ مرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۳۱ صبح
RE: حکایت - مریم گلی - ۷ مرداد ۱۳۹۱, ۰۲:۵۴ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۲۲ مرداد ۱۳۹۱, ۰۴:۳۹ عصر
RE: حکایت - مریم گلی - ۲۷ مرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۴۵ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۸ مهر ۱۳۹۱, ۰۳:۵۰ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۱۵ مهر ۱۳۹۱, ۰۴:۳۸ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۱۹ مهر ۱۳۹۱, ۰۸:۱۷ صبح
RE: حکایت - گمنام - ۵ آبان ۱۳۹۱, ۰۷:۵۵ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۲۱ آبان ۱۳۹۱, ۰۷:۴۰ صبح
تعبير خواب آسمانی... - Entezar - ۵ آذر ۱۳۹۱, ۰۴:۳۴ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۱۶ آذر ۱۳۹۱, ۰۷:۲۸ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۲۴ آذر ۱۳۹۱, ۰۳:۱۲ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۱۶ بهمن ۱۳۹۱, ۰۴:۱۸ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۲۶ بهمن ۱۳۹۱, ۰۵:۱۷ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۱۴ اسفند ۱۳۹۱, ۰۷:۵۳ صبح
RE: حکایت - hamed - ۱۰ فروردين ۱۳۹۲, ۰۷:۴۹ صبح
RE: حکایت - گمنام - ۲۶ فروردين ۱۳۹۲, ۰۷:۴۶ صبح
RE: حکایت - گمنام - ۲۹ فروردين ۱۳۹۲, ۰۵:۳۹ عصر
RE: حکایت - hamed - ۳۰ فروردين ۱۳۹۲, ۰۶:۳۴ عصر
RE: حکایت - گمنام - ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۶:۳۸ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۱۰:۵۸ صبح
RE: حکایت - hamed - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۹:۰۶ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۱۰:۵۲ صبح
RE: حکایت - hamed - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۱۱:۲۱ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۸:۳۷ صبح
RE: حکایت - گمنام - ۱۲ خرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۴۶ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۲ خرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۴۹ عصر
RE: حکایت - hamed - ۱۹ خرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۱۶ صبح
RE: حکایت - hamed - ۲۹ خرداد ۱۳۹۲, ۰۸:۱۸ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۵ تير ۱۳۹۲, ۱۰:۵۴ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲, ۱۱:۰۵ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱ مهر ۱۳۹۲, ۰۹:۳۲ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۳ مهر ۱۳۹۲, ۱۰:۴۸ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲۴ آذر ۱۳۹۲, ۰۹:۳۲ صبح
حکایت - Entezar - ۲۴ آذر ۱۳۹۲, ۰۲:۲۷ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۵ دي ۱۳۹۲, ۱۰:۵۷ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۷ دي ۱۳۹۲, ۱۲:۰۰ عصر
RE: حکایت - nilforoosh - ۱۷ دي ۱۳۹۲, ۰۴:۲۵ عصر
حکایت - Entezar - ۱۸ دي ۱۳۹۲, ۰۱:۴۱ صبح
RE: حکایت - Bitanem - ۱ اسفند ۱۳۹۲, ۱۱:۴۳ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲۴ اسفند ۱۳۹۲, ۱۰:۵۷ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳, ۰۲:۴۶ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱ خرداد ۱۳۹۳, ۱۰:۵۷ عصر
RE: حکایت - حديث - ۳ خرداد ۱۳۹۳, ۰۶:۴۰ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۳۰ تير ۱۳۹۳, ۱۰:۴۹ صبح
RE: حکایت - Afkhami - ۶ مرداد ۱۳۹۳, ۰۵:۰۹ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۲ مرداد ۱۳۹۳, ۰۳:۱۱ عصر
RE: حکایت - هُدهُد صبا - ۲۷ شهريور ۱۳۹۳, ۰۴:۲۹ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۷ آبان ۱۳۹۳, ۱۰:۰۴ صبح
RE: حکایت - misamisa - ۸ بهمن ۱۳۹۳, ۱۰:۲۶ صبح
RE: حکایت - هُدهُد صبا - ۱۸ بهمن ۱۳۹۳, ۱۲:۳۸ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۹ شهريور ۱۳۹۴, ۱۱:۳۱ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۵ آذر ۱۳۹۴, ۰۳:۰۷ عصر
RE: حکایت - hamed - ۲۴ بهمن ۱۳۹۴, ۱۰:۳۴ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۱۳ عصر
RE: حکایت - hamed - ۶ مرداد ۱۳۹۵, ۱۲:۴۸ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱۵ شهريور ۱۳۹۵, ۰۱:۱۷ عصر
RE: حکایت - هُدهُد صبا - ۱۷ شهريور ۱۳۹۵, ۰۶:۰۶ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲ آبان ۱۳۹۵, ۰۲:۰۸ عصر
RE: حکایت - hamed - ۲۶ آذر ۱۳۹۵, ۰۹:۳۴ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲۱ دي ۱۳۹۵, ۱۱:۴۸ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲۳ دي ۱۳۹۵, ۰۳:۵۲ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۳ بهمن ۱۳۹۵, ۱۰:۴۰ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۶ بهمن ۱۳۹۵, ۱۲:۰۵ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۱ فروردين ۱۳۹۶, ۰۸:۲۱ عصر
RE: حکایت - hamed - ۴ فروردين ۱۳۹۶, ۰۸:۲۲ صبح
RE: حکایت - hamed - ۱۷ فروردين ۱۳۹۶, ۰۹:۲۳ عصر
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲۵ فروردين ۱۳۹۶, ۰۶:۱۸ عصر
RE: حکایت - ciwclassroom - ۸ خرداد ۱۳۹۶, ۰۹:۰۸ صبح
RE: حکایت - 2017 - ۳۰ مرداد ۱۳۹۶, ۰۲:۱۸ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۱۸ شهريور ۱۳۹۶, ۰۸:۳۴ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۲۳ شهريور ۱۳۹۶, ۱۰:۱۹ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۲۱ مهر ۱۳۹۶, ۰۸:۴۹ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۲۶ مهر ۱۳۹۶, ۰۲:۱۲ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۲ آبان ۱۳۹۶, ۰۸:۵۵ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۷ آبان ۱۳۹۶, ۰۲:۱۸ صبح
RE: حکایت - 2017 - ۱۲ آبان ۱۳۹۶, ۰۵:۴۵ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۱۷ آبان ۱۳۹۶, ۰۱:۴۱ صبح
RE: حکایت - 2017 - ۲۱ آبان ۱۳۹۶, ۰۱:۳۶ صبح
RE: حکایت - 2017 - ۲۷ آبان ۱۳۹۶, ۰۷:۵۷ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۱ آذر ۱۳۹۶, ۱۰:۰۰ عصر
RE: حکایت - 2017 - ۷ بهمن ۱۳۹۶, ۰۱:۵۸ صبح
RE: حکایت - 2017 - ۲۹ بهمن ۱۳۹۶, ۰۱:۳۵ صبح
RE: حکایت - آشنای غریب - ۲۱ فروردين ۱۴۰۱, ۰۱:۲۷ صبح
علی ای همای رحمت - safirashgh - ۲۱ شهريور ۱۳۸۸, ۱۲:۱۱ عصر
RE: علی ای همایه رحمت - zeinab - ۲ مهر ۱۳۸۸, ۰۴:۴۲ عصر
مادر مهربون - مصباح - ۱۲ دي ۱۳۸۸ ۱۱:۴۴ عصر
RE: مادر مهربون - مشکات - ۱۳ دي ۱۳۸۸, ۰۴:۱۲ عصر
حکایت زیبا در مورد عشق - safirashgh - ۱۹ بهمن ۱۳۸۸, ۱۲:۵۸ صبح
RE: حکایت زیبا در مورد عشق - کبوتر حرم - ۲۰ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۳۳ عصر
ملا و شراب فروش - boshra - ۴ دي ۱۳۸۹, ۱۲:۰۰ صبح
RE: ملا و شراب فروش - ضحی - ۵ دي ۱۳۸۹, ۱۲:۰۶ صبح
RE: ملا و شراب فروش - nafas - ۵ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۲۸ صبح
عسل صد در صد طبيعي - boshra - ۳ شهريور ۱۳۹۰, ۰۴:۱۲ عصر
قوت فرزند - مصباح - ۱۴ آبان ۱۳۹۰, ۰۲:۱۹ صبح
عبرت بگیریم... - Entezar - ۱۲ خرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۲۲ عصر
RE: حکایت زیبا در مورد عشق - Mohammad23 - ۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۱۰ عصر
مردی که یک حوری در خانه داشت - تابان - ۲۹ بهمن ۱۳۹۳, ۱۱:۵۰ صبح
[] - boshra - ۶ آذر ۱۳۹۵, ۰۸:۴۶ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
4 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا