ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امیتازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آخرين آيه قراني كه شما را به تفكر واداشت؟ (با ترجمه)
۱ تير ۱۳۹۳, ۱۰:۴۱ صبح
ارسال: #64
RE: آخرين آيه قراني كه شما را به تفكر واداشت چه بود (با ترجمه)
ترجمه :


71 - و هـمـه شـمـا (بـدون اسـتـثـنـا) وارد جهنم میشوید، این امرى است حتمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان !!


72 - سـپـس آنـهـا را که تقوا پیشه کردند از آن رهائى میبخشیم ، و ظالمان را در حالى که (از ضعف و ذلت ) به زانو در آمده اند در آن رها میکنیم .


تفسیر:


همه وارد جهنم میشوند؟!


آیات فوق نیز ادامه بحث در ویژگیهاى رستاخیز و پاداش و کیفر است . نخست به مطلبى کـه شـایـد شـنـیـدنش براى غالب مردم شگفت انگیز باشد اشاره کرده مى گوید: همه شما بدون استثنا وارد جهنم میشوید (و ان منکم الا واردها).
(ایـن امـرى اسـت حـتـمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان ) (کان على ربک حتما مقضیا).
(سـپـس آنـهـا را کـه تـقـوى پـیشه کردند از آن نجات میدهیم ، و ظالمان و ستمگران را در حالى که از ضعف و ذلت به زانو در آمده اند در آن رها میکنیم )
(ثم ننجى الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا).
در تـفـسـیـر ایـن دو آیه در میان مفسران گفتگوى دامنه دارى است ، بر اساس اینکه منظور از (ورود) در جمله (ان منکم الا واردها) چیست ؟
بـعـضـى از مـفـسـران مـعتقدند که (ورود) در اینجا به معنى نزدیک شدن و اشراف پیدا کـردن اسـت ، یـعـنـى همه مردم ، خوبان و بدان ، بدون استثنا براى حسابرسى یا براى مـشـاهـده سـرنوشت نهائى بدکاران ، به کنار جهنم مى آیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائى میبخشد و ستمگران را در آن رها مى کند.
آنـهـا بـراى ایـن تـفـسـیـر بـه آیـه 23 سـوره قـصـص اسـتـدلال مـیـکنند و لما ورد ماء مدین ... هنگامى که موسى کنار آب مدین رسید... که در اینجا نیز ورود به همان معنى است .


تـفـسـیـر دومـى کـه اکثر مفسران آن را انتخاب کرده اند این است که ورود در اینجا به معنى دخـول اسـت و به این ترتیب همه انسانها بدون استثناء، نیک و بد، وارد جهنم میشوند، منتها دوزخ بـر نـیـکـان سـرد و سـالم خواهد بود همانگونه که آتش نمرود بر ابراهیم (یا نار کـونـى بردا و سلاما على ابراهیم ) چرا که آتش با آنها سنخیت ندارد گوئى از آنان دور مـى شـود و فـرار مـى کـند، و هر جا آنها قرار میگیرند خاموش مى گردد، ولى دوزخیان که تـنـاسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالى که به آتش برسد فورا شعله ور میشوند.
قـطـع نـظـر از اینکه فلسفه این کار چیست که بعدا به خواست خدا شرح خواهیم داد بدون شـک ظـاهـر آیـه فـوق بـا تـفـسـیـر دوم هـمـاهـنـگ اسـت ، زیـرا مـعـنـى اصـلى ورود، دخـول اسـت و غـیـر آن نـیاز به قرینه دارد، علاوه بر این جمله (ثم ننجى الذین اتقوا) (سـپس پرهیزگاران را نجات میدهیم ) همچون جمله نذر الظالمین فیها (ستمگران را در آن وا میگذاریم ) همه شاهد براى این معنى است .
بعلاوه روایات متعددى در تفسیر آیه رسیده است که این معنى را کاملا تقویت مى کند:
از جـمـله از (جـابـر بـن عـبـد الله انـصـارى ) چـنـیـن نقل شده که شخصى از او درباره
ایـن آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت : مطلبى با این دو گـوش خـود از پـیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شنیدم که اگر دروغ بگویم هر دو کر باد! میفرمود: الورود الدخول ، لا یبقى بر و لا فاجر لا یدخلها فیکون على المؤ منین بـردا و سـلامـا کـمـا کـانـت عـلى ابـراهـیـم حـتـى ان للنـار - او قـال لجهنم - ضجیجا من بردها، ثم ننجى الله الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا: ورود در ایـنـجـا بـه مـعـنـى دخـول اسـت هـیـچ نـیـکـوکـار و بـدکـارى نـیـسـت مـگـر ایـنـکـه داخـل جـهـنـم مـى شـود، آتـش در برابر مؤ منان سرد و سالم خواهد بود، همانگونه که بر ابـراهیم بود، تا آنجا که آتش - یا جهنم - (تردید از جابر است ) از شدت سردى فریاد میکشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائى میبخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها مى کند.
در حـدیـث دیـگـرى از پـیـامـبـر (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) مـیـخـوانـیـم : تقول النار للمؤ من یوم القیامه جز، یا مؤ من ! فقد اطفا نورک لهبى : (آتش به فرد با ایمان روز قیامت مى گوید زودتر از من بگذر که نورت ، شعله مرا خاموش کرد)!
این معنى از بعضى دیگر از روایات نیز استفاده مى شود.
تـعبیر پر معنائى که درباره پل صراط در روایات آمده که آن بر روى جهنم کشیده شده ، از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است نیز شاهد و گواه دیگرى بر این تفسیر است .
اما اینکه بعضى میگویند: آیه 101 سوره انبیاء اولئک عنها مبعدون : آنها (مؤ منان ) از آتش دور خـواهـنـد بـود دلیـل بـر تـفـسـیـر اول اسـت صـحیح به نظر نمى رسد، زیرا این آیه مربوط به جایگاه دائمى و قرارگاه همیشگى مؤ منان است ، حتى در آیه بعد از آن میخوانیم لا یسمعون حسیسها: (مؤ منان حتى صداى شعله هاى
آتش را نمى شنوند.)
(اگـر ورود در آیـه مـورد بـحـث بـه مـعـنى نزدیک شدن باشد نه با کلمه (مبعدون ) سازگار است و نه با جمله (لا یسمعون حسیسها.)
پاسخ به یک سؤ ال
تـنـهـا سـؤ الى کـه در ایـنـجـا بـاقـى مـیـمـانـد ایـن است که فلسفه این کار از نظر حکمت پروردگار چیست ؟ بعلاوه آیا مؤ منان از این کار آزار و عذابى نمى بینند؟
پاسخ این سؤ ال که از هر دو جنبه در روایات اسلامى وارد شده است ، با کمى دقت روشن مى شود:
در حـقـیقت مشاهده دوزخ و عذابهاى آن ، مقدمه اى خواهد بود که مؤ منان از نعمتهاى خداداد بهشت حـداکـثـر لذت را بـبرند، چرا که قدر عافیت را کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید (و بالاضداد تعرف الاشیاء) در اینجا مؤ منان گرفتار مصیبت نمى شوند، بلکه تنها صحنه مصیبت را مشاهده میکنند و همانگونه که در روایات فوق خواندیم آتش بر آنها سرد و سالم مى شود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار مى دهد.
بـعـلاوه آنـهـا چـنـان سریع و قاطع از آتش میگذرند که کمترین اثرى در آنها نمى تواند داشـتـه بـاشـد، هـمـانـگـونـه کـه در حـدیـثـى از پـیـامـبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است که فرمود: یرد الناس النار ثم یصدرون باعمالهم فاولهم کلمع البرق ، ثـم کـمـر الریـح ، ثـم کـحـضـر الفـرس ، ثـم کـالراکـب ، ثـم کـشـد الرجـل ، ثـم کـمـشـیـه : مردم همگى وارد آتش (دوزخ ) میشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بـیـرون مـى آیـند، بعضى همچون برق ، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضى هـمچون دویدن شدید اسب ، بعضى همچون سوار معمولى ، بعضى همچون پیاده اى که تند مى رود، و بعضى همچون کسى که معمولى راه مى رود).
و از این گذشته دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتى میگذرند و آنـهـا مـیـمـانـنـد، مـجـازات بـیـشـتـرى مـى بـیـنـنـد، و بـه ایـن تـرتـیـب پـاسـخ هـر دو سؤ ال روشن مى شود.

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط نسرین ، hamed ، بنده پروردگار مهربان
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: آخرين آيه قراني كه شما را به تفكر واداشت چه بود (با ترجمه) - آشنای غریب - ۱ تير ۱۳۹۳ ۱۰:۴۱ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
4 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا