جز او وحده لااله الاهو
۱۵ شهريور ۱۳۸۸, ۱۲:۵۱ صبح
ارسال: #1
|
|||
|
|||
راز و نیاز
الهی توفیقم ده
که بیش از طلب همدردی همدردی کنم بیش از آن که مرا بفهمند دیگران را درک کنم بیش از آن که دوستم بدارند دوستشان بدارم زیرا در عطا کردن است که میستانیم و در بخشیدن است که بخشیده میشویم و در مردن است که حیات ابدی میابیم. فقط برای امروز : خشمگین نیستم فقط برای امروز : نگران نیستم فقط برای امروز : کارم را صادقانه انجام میدهم فقط برای امروز : با همگان مهربان هستم و فقط برای امروز : شکرگزارم با این اصول هر صبح مراقبه کنید. بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
صفحه 4 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۲۹ آذر ۱۳۸۹, ۰۲:۳۵ عصر
ارسال: #31
|
|||
|
|||
RE: خداوندا!
بسیار بسیار بسیار بسیار زیبا دلنشین بود
[[/color]امید وارم خدا پنجره باز اتاقت باشد |
|||
۲۹ آذر ۱۳۸۹, ۱۰:۲۱ عصر
ارسال: #32
|
|||
|
|||
گفتگوی قرآنی با خدا
گفتم: خستهام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::. گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::. گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::. گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی! گفتی: فاذکرونی اذکرکم .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::. گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا .:: تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::. گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟ گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله .:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::. گفتم: تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره کنی تمومه! گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::. گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟ گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم .:: خدا نسبت به همهی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::. گفتم: دلم گرفته گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::. گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله گفتی: ان الله یحب المتوکلین .:: خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره (آل عمران/159) ::. گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره .:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت میکنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر میکنن (حج/11) ::. گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم گفتی: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::. گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد بهت نزدیک شم گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::. گفتم: این هم توفیق میخواهد! گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم ..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::. گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::. گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار میتونم بکنم؟ گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴) ::. گفتم: دیگه روی توبه ندارم گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/۲-۳) ::. گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟ گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/۵۳) ::. گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟ گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::. گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! ... توبه میکنم گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::. ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک گفتی: الیس الله بکاف عبده .:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::. گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟ گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید. |
|||
۲۹ آذر ۱۳۸۹, ۱۰:۵۶ عصر
ارسال: #33
|
|||
|
|||
RE: مناجات با خدا
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی ما رستگار
پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید. |
|||
۳۰ آذر ۱۳۸۹, ۰۵:۵۱ عصر
ارسال: #34
|
|||
|
|||
RE: خداوندا!
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده. زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد. آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ... و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند. به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم. بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ... فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم. زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...! خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم : هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم . هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم. زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم . و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم. امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند: رنگین کمانی به ازای هر طوفان ، لبخندی به ازای هر اشک ، دوستی فداکار به ازای هر مشکل ، نغمه ای شیرین به ازای هر آه ، و اجابتی نزدیک برای هر دعا . جمله نهایی : عيب کار اينجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه بايد باشم '' اشتباه مي کنم ، خيال ميکنم آنچه بايد باشم هستم، در حاليکه آنچه هستم نبايد باشم . / " زنده یاد احمد شالو " |
|||
|
۳ دي ۱۳۸۹, ۰۲:۴۳ عصر
ارسال: #35
|
|||
|
|||
عجب صبری خدا دارد
اول خدا
عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان جهان را با همه زیبایی و زشتی به روی یکدگر ویرانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم که می دیدم یکی عریان و لرزان دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین زمین و آسمان را واژگون مستانه می کردم. عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم که در همسایه ی صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم بر لب پیمانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم نه طاعت می پذیرفتم نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده پاره پاره در کف زاهد نمایان سبحه ی صد دانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو آواره و دیوانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان سراپای وجود بی وفا معشوق را پروانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم که می دیدم مشوش عارف عامی ز برق فتنه ی این علم آدم سوز مردم کش به جز اندیشه ی عشق و وفا معدوم هر فکری در این دنیای پر افسانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم به عرش کبریایی ، باهمه صبر خدایی تا که می دیدم عزیزی نا بجا ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد گردش این چرخ را وارونه بی صبرانه می کردم. عجب صبری خدا دارد ! چرا من جای او باشم همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشت کاری های این مخلوق را دارد و گرنه من به جای او چو بودم یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل و فرزانه می کردم ! عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد.....! "معینی کرمانشاهی " پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید. |
|||
|
۵ دي ۱۳۸۹, ۰۹:۵۳ صبح
ارسال: #36
|
|||
|
|||
RE: عجب صبری خدا دارد
خیلی زیبا و پر معنی بود
[[/color]امید وارم خدا پنجره باز اتاقت باشد |
|||
۶ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۱۶ صبح
ارسال: #37
|
|||
|
|||
خدایا پاکم کن تا.....
خدا یا پاکم کن تا
تو را با انجام کارهایی که به من سپرده ای ستایش کنم مبادا که در خدمت گزاری تو ناشکیبا ودلخسته شوم این,راه ارامشی است [/size] که بالا تر از درک ادمیست [[/color]امید وارم خدا پنجره باز اتاقت باشد |
|||
۶ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۲۲ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۶ دي ۱۳۸۹ ۱۰:۲۴ صبح، توسط nafas.)
ارسال: #38
|
|||
|
|||
حرف داری با خدا کلیک کن!
خدایا
خانه قلبم بسیار کوچک است ان را چنان فراخ کن که پذیرای تو باشد خانه قلبم ویرانه است ان را مرمت کن تا درخور تو باشد خانه قلبم الوده است انرا پاک ومطهر گردان عمیق ترین ارزوی من زمانی براورده میشود که تو همیشه وهمیشه در سرای قلبم ساکن شوی و من هر روزم را در حضور پر نور تو سپری کنم!!!!!!!!!! [[/color]امید وارم خدا پنجره باز اتاقت باشد |
|||
۶ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۴۰ صبح
ارسال: #39
|
|||
|
|||
خدایا ............
خدایا
ذهن من چون قایق طوفان زده در تلاطم است ایا این قایق را ارامش میبخشی؟ تا من خواست تو را دریم؟ خدایا! ایا توان خواست خود را به من عنایت میکنی؟ توان انجام خواست تو با عشق,ملایمت,ایمان,پاکی و شرافت بدون تعلل و بدون توجه به حرف های دیگران! با انجام خواست توست که ادمی به ارامش و بالاترین نیکی ها دست میابد........ دوستت دارم خدا............. [[/color]امید وارم خدا پنجره باز اتاقت باشد |
|||
۶ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۵۳ صبح
ارسال: #40
|
|||
|
|||
خدا یا راهی نمی بینم......
خدایا !
راهی نمیبینم اینده پنهان است امامهم نیست همین کافیست که تو همه چیز را می بینی و من تو را .............. [[/color]امید وارم خدا پنجره باز اتاقت باشد |
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا