آدینه های بی قراری
۱۸ شهريور ۱۳۸۸, ۰۳:۲۱ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ ۱۰:۴۷ عصر، توسط admin.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
شعر
مرا از جمعه ها آغاز کن از شنبه بیزارم
که از حس غریب و مبهم آدینه سرشارم من از تعطیل چشمان شما- نه- برنمی گردم خدا هم خواسته، پس من کی ام تا دست بردارم و اعجاز شما در جمکران معراج شعری شد که بعد قله اش هرگز نخواهد شد پدیدارم غروب و انتظار و پنجره شد مال من آقا کمی تعجیل کن آشفته از این جمعه بازارم به شوقت چشمهای خسته را تا عشق آوردم از اینجا می رسی؟ باشد، بگو تا چند بشمارم گلاب و عطر و خاک و ضجه ضجه آیه قرآن و نرگس در مسیر خالی پروانه می کارم برایم هفته از دیدار تو آغاز می گردد مرا از جمعه ها آغاز کن از شنبه بیزارم اللهم عجل لولیک الفرج ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
|
|||
|
صفحه 12 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۱۳ بهمن ۱۳۹۱, ۰۹:۱۵ صبح
ارسال: #111
|
|||
|
|||
RE: شعر
فضای این دل دیوانه گرفته بوی گل نرگس دلم نشسته چو پروانه در آرزوی گل نرگس سزد ز غصه بمیرم من ز درد و غربت و تنهایی همیشه ذکر فرج دارم ولی چرا تو نمی آیی
مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع) 1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند |
|||
|
۱۸ تير ۱۳۹۲, ۱۰:۳۴ عصر
ارسال: #112
|
|||
|
|||
RE: امام زمان (عج)
آقا جان، یابن زهرا
اگر با طلوع خورشید رویت ، بیدار شوم نمازم قضاست... پیش از آن بیدارم کن |
|||
|
۳ آذر ۱۳۹۲, ۰۹:۰۰ صبح
ارسال: #113
|
|||
|
|||
RE: آدینه های بی قراری
از آیت الله بهاءالدینــی رحمه الله علیه پرسیدنــد : علت ایــن که عصرهای جمعه دل انسان می گیــرد و غمگیــن می شود چیست ؟ فرمودنــد: چون در آن لحظه قلب مقدّس امـام عصــر ارواحنافداه بــه سبب عرضــه ی اعمال انسان ها ، ناراحت و گرفتــه است آدم و عالم متأثــر می شونــد. حضــرت قلب و مدارِ وجـود است .... • شرح چهل حدیـث،432 •
در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۴ آذر ۱۳۹۲, ۰۱:۱۹ صبح
ارسال: #114
|
|||
|
|||
آدینه های بی قراری
یا مهدی (عج)
یا این دل شکسته ماراصبور کن یا لااقل به خاطر زینب (س) ظهور کن دیگر بتاب از افق مکه ماه من این جاده های شب زده را غرق نور کن تعجیل در فرج صاحب الزمان (عج) صلوات حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۷ آذر ۱۳۹۲, ۰۲:۱۰ صبح
ارسال: #115
|
|||
|
|||
آدینه های بی قراری
یوسف از جرم زلیخا مدتی زندان برفت
مهدی از اعمال ما حبس عبد گردیدد است... حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۸ آذر ۱۳۹۲, ۰۵:۳۴ عصر
ارسال: #116
|
|||
|
|||
آدینه های بی قراری
حیف که روزنامه ها جمعه چاپ نمیشوند...
اگر نه چه تیتری میشد آمدنت آقا جان... حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۸ آذر ۱۳۹۲, ۰۸:۳۹ عصر
ارسال: #117
|
|||
|
|||
RE: آدینه های بی قراری
يا مهدي!
اي مرهم دل هاي شکسته، بيا. بيا و با آمدنت زخم هاي وجودمان را درمان کن. ديده ام همراه با حنجره تاول زده سرود ظهورت را زمزمه مي کند و اجابتت را التماس. همین که تو می دانی “دوستت دارم” کافیست … بگذار خفه کند خودش را دنیـا................ |
|||
|
۱۳ آذر ۱۳۹۲, ۱۲:۴۸ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ آذر ۱۳۹۲ ۱۲:۴۹ صبح، توسط Entezar.)
ارسال: #118
|
|||
|
|||
شعر
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم داغ سودای توام سرّ سویدا باشد تو خود ای گوهر یکدانه کجائی آخر کز غمت دیده مردم همه دریا باشد از بن هر مژه ام آب روان است بیا اگرت میل لب جوی و تماشا باشد چون گل و می دمی از پرده برون آی و درا که دگر باره ملاقات نه پیدا باشد ظل ممدود خم زلف تو ام بر سر باد کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
5 مهمان
5 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا