تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: دکتر علی شریعتی
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
خدایا ! مرا از چهار زندان بزرگ انسان :«طبیعت»، «تاریخ» ،«جامعه » و«خویشتن» رها کن ، تا آنچنان که تو ای آفریدگار من ، مرا آفریدی ، خود آفرید گار خود باشم، نه که چون حیوان خود را با محیط که محیط را با خود تطبیق دهم...
خدایا ! مرا به خاطر حسد ، کینه و غرض ، عمله ی آماتور ظلمه مگردان...
جملات کوتاه دکتر شریعتی در مورد امام حسین(ع)

از كودك حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، كودكان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند كه باید چگونه زندگی كنند .


این كه حسین (ع) فریاد می‌زند:آیا كسی هست كه مرا یاری كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند كه كسی نیست كه او را یاری كند و انتقام گیرد؟ این سؤال، ‌سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.دکتر علی شریعتی


حسین (ع) یك درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمه‌تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. مراسم حج را به پایان نمی‌برد تا به همه حج‌گزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد كه اگر هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است.


اگر در جامعه ای فقط یک حسین و یا چند ابوذر داشته باشیم هم زندگی خواهیم داشت هم آزادی هم فکر و هم علم خواهیم داشت و هم محبت هم قدرت و سرسختی خواهیم داشت و هم دشمن شکنی و هم عشق به خدا...

حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.










[font=Arial (Arabic)][font=Arial (Arabic)]
[/font]
[/font]قرآن من شرمنده توام
[font=Arial (Arabic)][font=Arial (Arabic)]
[/font]قران! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند"چه کس مرده است؟"
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن! من شرمنده تو ام اگر تو را از یک نسخه ی عملی به یک افسانه ی موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته،یکی ذوق می کند که تو را فرش کرده،یکی ذوق می کند که تو را با طلا نوشته،یکی به خود می بالد که تو را در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و... آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم؟
قرآن من شرمنده ی توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند،آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند...اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند"احسنت...!"گویی مسابقه ی نفس است...
قرآن !من شرمنده ی توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره ی صفحه،خواندن تو از آخر به اول،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند،حفظ کنی تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند.
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو.
آنان که وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند،گویی که قرآن همین الآن به ایشان نازل شده است.آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.
دکتر شریعتی
[تصویر:  Untitled-1.jpg]

[/font]
به مناسبت سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی
آیت الله خامنه ای: با دکتر شریعتی دوستی و برادری دیرین داشتم
او یک انسان تلاشگر و در راه عقیده و فکر اسلامی خستگی ناپذیر و ارعاب ناپذیر بود. وجودی بود که در یک مقطع زمان واقعا به وجود او نیاز بود و او خلایی را پر کرد. البته این به آن معنی نیست که کار شریعتی بی عیب و نقص بود. یقینا کار او اگر فارغ از بقیه تلاش هایی که در جامعه انجام می داد، مورد ملاحظه قرار بگیرد، یک کار کاملی نخواهد بود؛ اما در کنار تلاش هایی که آن روز انجام می گرفت، حقیقتا یک جریان برای گسترش فکر اسلامی بود.Rose
mall> مهربان باش

mall"> مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.

mall"> اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.

mall"> اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.

mall"> اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.

mall"> آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.

mall"> اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.

mall"> نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.

mall"> بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

mall"> و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم.


[تصویر:  %D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B9%D9%84%...%DB%8C.JPG]

دكتر علي شريعتي

"خدایا!
به من توفیق تلاش در شکست،
صبر در نومیدی،
رفتن بی همراه،
کار بی پاداش،
فداکاری در سکوت،
دین بی دنیا،
عظمت بی نام،
خدمت بی نان،
ایمان بی ریا،
خوبی بی نمود،
عشق بی هوس ،تنهایی در انبوه جمعیت،
و دوست داشتن ،بدون اینکه دوست بداند روزی کن..."
"
ابراهیم وار
زندگی کن و در عصر خویش،
معمار کعبه ی ایمان
باش.!!!"
اين كه حسين (ع) فرياد مي‌زند:آيا كسي هست كه مرا ياري كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرني؟» مگر نمي داند كه كسي نيست كه او را ياري كند و انتقام گيرد؟ اين سؤال، ‌سؤال از تاريخ فرداي بشري است و اين پرسش از آينده است و از همه ماست.

حسین ‏علیه السلام زنده جاویدي است كه هر سال، دوباره شهید مي‏شود و همگان را به یاري جبهه حق زمان خود، دعوت مي‏كند .
مسؤوليت شيعه بودن يعني چه، مسؤوليت آزاده انسان بودن يعني چه، بايد بداند كه در نبرد هميشه تاريخ و هميشه زمان و همه جاي زمين ـ كه همه صحنه‌ها كربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ بايد انتخاب كنند: يا خون را، يا پيام را، يا حسين بودن يا زينب بودن را، يا آن‌چنان مردن را، يا اين‌چنين ماندن را ...

امام حسین علیه السلام یك شهید است كه حتى پیش از كشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلكه در درون خانه خویش، از آن لحظه كه به دعوت ولید - حاكم مدینه - كه از او بیعت
‏مطالبه مى كرد، «نه» گفتُ .این، «نه» طرد و نفى چیزى بود كه در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسین شهید است.
فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست.
حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود... آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مى

‏فهمند و به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى

‏شود و حسین «وارث آدم» - كه به بنى‏آدم زیستن داد - و «وارث پیامبران بزرگ» - كه به انسان چگونه باید زیست را آموختند ...
دکتر علی شریعتی:
زن عشق می کارد و کینه درو می کند.
اومی زاید و تو برایش نام انتخاب می کنی.
اودرد می کشد وتو نگران از اینکه بچه دختر باشد.
او بیخوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی می بینی.
او مادر می شود و همه جا می پرسند :نام پدر؟
او یک..........!شریعتی بهانه شد

نمیدانم.....

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموشش را در گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد

بدین سان بشکند

هر دم سکوت مرگبارم را....
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
لینک مرجع