من با اجازه دوستان امروز چند جا دیگه هم سر زدم ولی به جای دلگرمی دلم یخ بست.
در مقابل حرف دیروزم امروز یه سر رفتم آرایشگاه های مردانه.با کمال تعجب جوابی که شنیدم دقیقا مطابق با آرایشگا هایی که روز عاشورا باز بودند یک سری آرایشگاه مردانه هم باز بوده که با درامد میلیونی اون روز رو گذروندن...
من فکر میکنم به قول هدهد صبا تحت یه جریانی حمایت میشده...
و اما راه مقابله:nilforoosh عزیز ما منتظریمااااااا.بفرمایید تا وضع از این خرابتر نشده...
دوستان برای من ی نفرم که همراه بشه کافیه ولی من قانع نیستم. میخام همه باشن. بنابراین پس از تایید مطالب خواهشمندم مدیران تالار و دوستان به نحو مقتضی اطلاع رسانی کنن.
و اما مبارزه:
مبارزه ما دو نوعه :
1- مبارزه ریشه ای: همونطوری که از اسمش بر میاد بنیادیه. ما اساس را بر ایجاد یک درخت تنومند میگذاریم که ریشه هش رو باید پرورش بدیم تا به میوه برسه. و خاک و آب و نورش رو قران و اهل بیت در اختیارمون قرار دادن و البته مقیاس ما عقل سلیم و علم و دانش بیکران خداوندیه. در این روش کار بر اساس ایده آل هاست بنابراین دیر و سخت جلو میره. ولی موتورش که راه افتاد سرعت میگیره.
در این روش همه مشکلات ریشه ای حل میشن و راه حل اصلی ارتباط و یک زنجیره انسانی توانمند و دانا برای حل مشکلاته. دوستان به خدا میشه و این تنها راهیه که اگه اون رو طی کنید آقاتون همراهیتون میکنه و میاد. چرا؟ چون همه دست بکار شدید. زنجیره انسانی که در این مکتب شکل باید بگیره جهان شموله و همه را در بر میگیره. وقتی این درخت میوه داد یک میوش حل مشکل حجابه، ی میوش حل مشکل اعتقاده، ی میوش حل مشکلات اقتصادیه و... حل مشکل انسانیت.
همونطور که دیدید در این دیدگاه فرد و اجتماع و جهان با هم حرکت میکنن. شما به عنوان یک عنصر مبارز هم رهبر هستید هم استاد هستید هم دانشحو هستید هم یک فر عادی هم ... .
بنابراین فرد همه جوره در این طرح در گیر میشه و نمیتونه منافع شخصیش رو بر منافع اجتماع ترجیح بده. باید مدام خود سازی کنه و مدام به جامعه و جهان پیرامون کمک کنه.
در این روش جهان یک دانشگاه فرض میشود که همه مردم در آن هم متعلمند هم معلم.
لذا برای برجسته شدن در این مکتب بایستی همه بعدی بود. و تصور کنید اگر افراد جامه همه یا اکثر آنها چند بعدی و در حالت ایده ال بی نهایت بعدی شوند جامعه به نهایت عزت خواهد رسید.
هیچ مشکلی هیچگاه یک بعدی حل نمیشود. هریک از دوستان هر مشکلی به نظرشون میرسه به من بگن تا راه حل عملی وممکن اون رو با این طرح بگویم.
اجرا و پیاده سازی این طرح مبتنی بر یک فلسفه الهی است که از قران مجید و الهام اقتباس شده است.
2- مبارزه مقطعی: در کنار مبارزه (زمان بر) ریشه ای میتوان با تعریف جامعه هدف به اصلاح جامعه دست زد. یک مثال شاید موضوع را روشن کند.
شما میتوانید به عنوان یک معلم در کنار ساختار ریشه ای به مشاوره و ارشاد دانش آموزان در راستای مکتب بپردازید هر چند هنوز درخت ساختار کامل ندارد.
با عرض سلام خدمت همه دوستان
منم به پیشنهاد دوست عزیزم میخوام تو بحثتون شرکت کنم
به نظر من جامعمون رو فساد برداشته اما واسه اینکه از بین بره یا حتی کمرنگ بشه باید روش های درستی به کار برد نه با زور و آبروریزی و روش های نادرست دیگه
به نظر من اگه ام قراره امر به معروف و نهی از منکر بشه باید با روش درستش باشه نه اینکه مثله خودشون رفتار بشه.امامامون هم توصیه کردن که به روش درست انجام بشه نه مثله بعضیا که به جای اینکه طرف مقابل رو به با حجابی و حیا سوق بدن اونارو بد تر زده می کنن.من خودم واقعا پیش اومده چندین بار با چشام دیدم که به قدری بد باهاشون رفتار شده که به جای اینکه ارشاد بشن به حالت لجبازی حرکتشون رو بدتر انجام دادن
مثلا همین روز عاشورا وقتی عزاداری ظهر عاشورا تموم شد به علت اینکه بعضیا راهشون دور بود اونجا موندن تا شام غریبان
یه خانومه که خیلی سر درد داشت اونجا داشت استراحت میکردو یه کم بیش از اندازه روسریش عقب بود
یکی دیگه از این خانوم های عزیز که خیلی هم ادعای مومن بودن داره به قدری بد با این خانوم صحبت کرد و بهش بی حجابیش رو تذکر داد که من خودم شرمنده شدم
دیدم خانومه ناراحته رفتم پیشش برام خیلی گلایه کرد گفت چرا منو از مجلس امام حسین بیرون میکنه من مهمون امام حسینم گفتم نه خانوم ایشون طرز بیانشون مناسب نبوده شمارو ناراحت کرده و گرنه ما نوکره مهمونای امام حسینم هستیم باهاش طوری حرف زدم که یه تاره موشم دیگه پیدا نبود حداقل توو اون مکان مقدس.خلاصه یه کم دل گرمش کردم و رفتم
نمیخوام بگم من خیلی خوب بلدم اما یه سری از آدما واقعا به جای اینکه ارشاد کنن یه کاری میکنن که مردم شوقی به با حجاب بودن نداشته باشن.
امیدوارم اول این مشکل مملکتمون حل شه
آفرین واقعا آفرین.bitanem عزیز واقعا درست میگه.
فن بیان از همه مهم تره.اینم جز برنامه هاتون قرار بدین جناب nilfroosh.
یک مقدار هم اگه کامل تر توضیح بدین ممنون میشم.ما که دانش آموز نیستیم ما از کجا شروع کنیم؟افرادی که اطراف ما هستند معمولا شخصیتشون و اعتقادشون کامل شکل گرفته...
شیوه تغییر در این آدما خیلی سخت تره.یه راه مناسب بیان کنید...
کاش دوستان یکم جدی میگرفتیم این بحث رو.nilforoosh عزیز هم که ادامه ندادند گفته هاشونو.من میترسم به جایی برسیم که جز گفتنه ای کاش... حرفی نداشته باشیم...
طرح قطعي بشه و شما هم اطلاع رساني با ايميل و تاپيك حرفهاي عادي اعضا به كاربرها بگيد ميخونن ان شاء الله
بازم ميگم اول بهتره هر كي از خونه خودش شروع كنه بعد محل و فاميل كه ميشناسنش و بعد غريبه ترها.
مثلا من بايد خودم يه نمونه خوبي باشم در خانه كه برادر و خواهر كوچيكترم حتي بزرگتر، تاثير بگيرن و يه قدم در اعتقادشون محكم تر بشن.
بعد دوستان مسجدي و بسيجي و محل و فاميل كه صله ارحامي هم باشه ( ميشه در جلسات دعوتشون كرد يا بهشون سر زد و يا هر كدامشون با شيوه اي كه جواب ميده ) يكي بايد باهاش بري كوه. يكي در مسجد مياد
توقع نداشته باشيم همه يه جور فكر كنن و يه سطح ايمان رو داشته باشن و
بازم ميگم امر به معروف واقعا امر از طرف ما نيست بلكه از طرف خداست و ما فقط ناقل هستيم با زبان خوش تذكر ميديم جهت ياداوري.
در ادامه مبحث مبارزه یا نهضت همه جانبه باید بگم:
در این نوع مبارزه ابتدا شخص مبارز باید شخص مناسب را برای ارائه افکار و دیدگاه مکتب پیدا کنه. البته این بعد از اونیه که خودش به جایگاه نسبی بالایی از نظر اعتقادی و عمل و فکر در مکتب یا سازمان اجتماعی رسیده باشد. و لازمه این امر وجود یک اندیشه یا تئوری ناب است که در برابر اندیشه های مذهبی وعلمی و ... شکست ناپذیر باشد. شخص مناسب ممکن است هیچگاه برادر یا خاهر یا ... نباشد. گاه برای یافتن این شخص باید مدتها صبر کرد. بنابراین قدم اول یادگیری و استفهام و پذیرش اندیشه و نحوه رهبری در نهضت است.
افراد در این سازمان اجتماعی به صورت اجتماعی از شبکه های وابسته که دارای رهبری های خاصی هستند فعالیت میکنند و زندگی روزمره افراد دچار هیچ تغییری در ابتدا نمیشود. مبارزه مرحله به مرحله بده و به زبان ساده با هر کسی با زبان خود او مبارزه میشود و لذا اشخاص در سازمان تواناییهای گروهی بسیار زیادی داشته باشند تا مراحل ابتدائی قابل گذر باشند.
در طی این مسیر (که من تصور میکنم مسیر خدا) باشه اشخاص به " ظرفیت " های وجودی بالایی میرسند و "تواناییهای بزرگ" پیدا میکنند. و این قسمت کوچکی از کلیات این طرح بزرگ است.
مبارزه مقطعي و ريشه اي بايد در كنار هم توام باشد
و ضروري ترين مشكل جامعه و جوانان الان ازدواجه
كه آزادي روابط (به لطف دشمنان دين!) باعث كم شدن ازدواج و توليد نسل شده
هر كاري ميتونيد بكنيد براي اينكه روابط دخترا و پسرا ديني و اصلاح بشه.
در جواب انتظار عزیز و هدهد صبای عزیر باید بگم گاهی با خودم میگم نکنه این وظیفه منه که این طرح رو به سرانجامی برسونم و اگر نکنم باز خواست میشم. ولی همراهی نبوده.
شاید اکنون باشد...................................
دوستان، من بوی بهشتی که میگم و محیطش رو استشمام و احساس کردم. بنابراین براش بی تابم.
دوستان عزیز برای شروع باید خودسازی بشه، زیاد تفکر کنید و باید با اعتقاد تمام باور کنید که این راه درسته و منافاتی با راه قران و اهل بیت نداره و ادامه راهشونه. باید خدا را بینهایت احساس کنید یعنی حس کنید چیزی جز خواست او مهم نیست و توکل کنی در غایت آن. منتها این امر زمان میخواهد و با سختیهایی همراه است.
ادامه بحث در تاپیک بعد
بله قطعا مبارزه مقطعی و ریشه ای تواما امکان پذیره و در کنار هم باید انجام بشن.
اصل ورود به سازمان تغییر تفکر و پرورش فکر و اندیشه است. عدم پذیرش هر علم یا اندیشه خارجی القاء شده از گذشته و بازسازی و احیای آن تا زمانی که برای عقل قابل پذیرش باشد ادامه می یابد و تا زمانی که بهترین اندیشه موجود در عالم جایگزین آن شود در ذهن باقی میماند. و این سلسله تا زمانی که ذهن انسان کامل شود، ادامه می یابد. در این مسیر بطلان اندیشه هایی که بت شده اند ولی بنیان اساسی ندارند کار ساده ای نیست. در این مسیر هم صحبت شدن با گروهی دانا و مباحثه بسیار موثر است و اولین حرکت در سازمان اینگونه است. ولی در کنار این حرکت ریشه ای با رشد فکری فرد، فرد به اعتلای مسئولیت فعلی در جامعه می پردازد. رسیدن به قله موفقیت در شغل و مسئولیت اجتماعی و رقابت گسترده با رقبا و در حین این عمل، القای اندیشه نظام یافته، هدف بعدی است. این حرکتها با رشد افراد موجب اعتلای جامعه میگردد.
ادامه دارد...