صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19
مهدی جان!
من تمام شعرهایم را در وصف نبودنت سروده ام. . . .
و اگر یک روز ناگهان ناباورانه سر برسی. . . .
دست خالی. . . .حیرت زده. . . .نقاش میشوم و نقش پرواز را بر دنیا خواهم کشید. . . .
ﻟﺐ ﻣﺎ ﻭ ﻗﺼﻪﯼ ﺯﻟﻒ ﺗﻮ، ﭼﻪ ﺗﻮﻫﻤﯽ! ﭼﻪ ﺣﮑﺎﯾﺘﯽ!
ﺗﻮ ﻭ ﺳﺮ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﺎ، ﭼﻪ ﺗﺮﺣﻤﯽ! ﭼﻪ ﺳﺨﺎﻭﺗﯽ!
ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺷﺒﺖ ﺳﻼﻡ! ﻭ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﺩﺭ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻼﻡ!
ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻝ ﮐﻨﺞ ﻟﺒﺖ ﺳﻼﻡ! ﭼﻪ ﺗﺒﺴﻤﯽ! ﭼﻪ ﻣﻼﺣﺘﯽ!
ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻝ، ﻭﺍﺭﺙ ﮐﻮﺛﺮﯼ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﮑﺮﺭﯼ
ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺣﯿﺪﺭﯼ ﻭ ﻣﺤﻤﺪﯼ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ
«ﺑﻠﻎ ﺍﻟﻌُﻠﯽ ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻝِ» ﺗﻮ «ﮐﺸﻒ ﺍﻟﺪُﺟﯽ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻝ» ﺗﻮ
ﺩﻝ ﻣﺴﺖ ﻋﺎﻟﻢ ﻭ ﺧﺎﻝ ﺗﻮ، ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺣﺠﺘﯽ
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪﻫﺎ، ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩﺍﻧﺪ ﺣﻮﺻﻠﻪﻫﺎ
ﺑﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﻧﯿﻞ ﻓﺎﺻﻠﻪﻫﺎ، ﺗﻮ ﺑﺰﻥ ﻋﺼﺎﯼ ﺍﺟﺎﺑﺘﯽ
ﻧﻪ، ﻣﺮﺍ ﻧﺒﯿﻦ، ﺭﺻﺪﻡ ﻧﮑﻦ، ﻭ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪﻡ ﻧﮑﻦ
ﺑﻪ ﺩﺭﺕ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺭﺩﻡ ﻧﮑﻦ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﮐﺮﺍﻣﺘﯽ
اسپند روز آمدنت کور میکند...
یک عصر جمعه ٰ چشم بخیل و حسود را ...
یک بقیع
و چهار
قبر غریب....
یک امام زمان و
صبر عجیب....
اللهم عجل لولیک الفرج....
هر روز که میگذرد یک روز به ظهور امام زمان نزدیک تر میشویم...
اما...
به خود امام زمان چطور.....؟
سلام به محضر شریف ونورانی ارباب
آقا دلم بسان شبی تاریک گرفته است
گویی دلم بسان یک قایق شکسته است
هرروز به دلم قول حضورت را میدهم ولی
بازهم نمی دانم چگونه این دل پر درد را راضی کنم
آقا خسته ایم از این همه درد هجران بیا
بیا که دلهایمان پراز ترک های عمیق شده
وهرآن بیم آن می رود که دلهامان ازهم
شکافته شود وموجی از دردهای هزاررنگ
دلهایمان را به یغما ببرد
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام بر گل خوشبوی امامت
آقای من به دیدنت وبه انتظار آمدنت هر روز وهرلحظه
وهر ثانیه چشم دوخته ایم به قطره های عشقی که
می چکد از چشم های تو ...
وتو چقدر عاشقی....
ومن چقدر پر از گناه...
ببخش مراو با آمدنت دلهایمان را روشن
از نور ایمان کن...
اللهم عجل لولیک الفرج
صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19