تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: پدر و مادر
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
نبودنهایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند...

کسانی هستند که هرگز تکرار نمیشوند...

و تو همانی که هیچ کس جایت را پر نمیکند پدر عزیزم .
پدره يه جورايي مي ترسيد ... ! واسه همين به دخترش گفت...:
«عزيزم، لطفا دست منو بگير تا نيوفتي تو رودخونه.»
دختر کوچيک گفت...:
«نه بابا، تو دستِ منو بگير..»
پدر که گيج شده بود با تعجب پرسيد:چه فرقي ميکنه؟!!!!!؟؟؟؟
دخترک جواب داد...: «اگه من دستت را بگيرم و اتفاقي واسه م بيوفته، امکانش هست که من دستت را ول کنم.
اما اگه تو دست منو بگيري، من، با اطمينان، ميدونم هر اتفاقي هم که بيفوتم، هيچ وقت دست منو ول نمي کني ..
پدر
با دستان پینه بسته اش نماز می خواند
هر روز قبل از خورشید از خانه می رودوبعد از غروب باز می گردد
شب ها با همه خستگی اش آغوش پدرانه باز میکند
دوست دارد از رویش رد شوم تنها شود ولی خوشبخت تر باشم
پدرم خوب است بی هیچ ادعایی
فقط بعضی ها میدونن که عیدی گرفتن از دست پدر بزرگ و مادر بزرگ چه لذتی داره....
به خاطر سنگی که تو غذام بود


دندانم شکست .....


گریه کردم ...!!!


نه به خاطر درد دندانم


برای کم سویی چشمان


مادرم
صدای خنده ی مادرم، حتی غم هایم را هم می خنداند!
بخدا این یه حقیقته محضه..
میدونم توهم اینجوری فک میکنی
یه لحظه برین تو آشپزخونه پیش مامانتون...

30ثانیه بهش از دور نگاه كنین !!!

بعدش به این فكر كنین كه خیلی ها حاضرن تمام زندگیشونو بدن تا . . .

این 30 ثانیه رو داشته باشن؛ پس قدرشو بدون.....
دربهاری که پراز معجزه واحساس است......
هفت سینم سین سیمای تورا کم دارد......
مادربزرگ عزیزم.............................. روحت شاد
درست است که بهشت زیر پای مادران است, اما هر گاه خدارا به دستان پینه بسته پدرم قسم دادم, دعایم مستجاب شد
انگار خدا هم از ارزش ان پینه ها بی خبر نیس......
ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن پسری را از
خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود.
پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار
کردی؟
مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع شب تو
مرا از خواب بیدار کردی؟ فقط
خواستم بگویم تولدت مبارک.
پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح
خوابش نبرد..
صبح سراغ مادرش رفت.
وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت
میز تلفن با شمع نیمه
سوخته یافت ولی مادر دیگر در این دنیا نبود..
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
لینک مرجع