ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آمد بهار و نیامد!
۲۵ اسفند ۱۳۹۰, ۱۰:۰۵ عصر
ارسال: #2
Heart RE: آمد بهار و نیامد!
عصر یک جمعه دلگیر
دلم گفت بگویم بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیده است
چرا آب به گلدان نرسیده است
چرا لحظه باران نرسیده است
به هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است
به ایمان نرسیده است
و هنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده است
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد
که هنوزم که هنوز است
چرا یوسف گم گشته کنعان نرسیده است
چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است
دل عشق ترک خورد گل زخم نمک خورد
زمین مرد زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد
زمین مرد خداوند گواه است
دل چشم به راه است
که در حسرت یک پلک نگاه است
ولی حیف نصیبم فقط آه است
تویی آئینه روی من بی چاره سیاه است
و جا دارد از این شرم بمیرم که بمیرم

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، خادم شهدا ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
آمد بهار و نیامد! - پویا رهجو - ۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۴:۵۲ عصر
RE: آمد بهار و نیامد! - hamed - ۲۵ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۰۵ عصر
RE: آمد بهار و نیامد! - خادم شهدا - ۲۶ اسفند ۱۳۹۰, ۰۱:۵۴ عصر
RE: آمد بهار و نیامد! - hamed - ۷ فروردين ۱۳۹۱, ۰۷:۵۱ صبح
RE: آمد بهار و نیامد! - اسماء الحسنی - ۱۸ اسفند ۱۳۹۲, ۰۹:۰۹ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا