شهدای کربلا
۱۳ آذر ۱۳۹۰, ۰۸:۳۱ عصر
ارسال: #6
|
|||
|
|||
RE: شهدای کربلا
31 حنظله بن اسعد
او از شخصيتهاى شيعه ، شجاع ، فصيح و قارى قرآن بود. حنظله موقع ورود امام حسين (ع ) به كربلا خدمت آن حضرت رسيد. به لشكر ابن سعد گفت : اى مردم !... دست به قتل حسين (ع ) نزنيد كه مستحق عذاب الهى خواهيد شد. حنظله روى به حضرت كرد و گفت : درود بر تو اى حسين ... خداوند شناسايى برقرار كند ميان ما و شما در بهشتش . وى در روز عاشورا با شمشير آخته به دشمن حمله كرد و پس از مبارزه اى شجاعانه به درجه شهادت رسيد. 32 عبدالرحمن الارحبى او مردى بزرگوار، شجاع و دلاور بود. وى به همراه قيس ، نامه هاى مردم كوفه را در مكه به خدمت حسين (ع ) رسانيد. حسين (ع ) او را با مسلم بن عقيل به سوى كوفه فرستاد، ولى دوباره به خدمت آن حضرت بازگشت و تا كربلا همراه سپاه ايشان بود. وى در روز عاشورا وقتى وضع را سخت ديد اجازه ميدان گرفت و جنگيد تا به شهادت رسيد. 33 سيف بن الحارث الهمدانى 34 مالك بن عبدالله الهمدانى 35 شبيب سيف و مالك پسر عموى يكديگر بوده و به همراه غلامشان شبيب به سپاه حسين (ع ) پيوستند. روز عاشورا آن دو در حالى كه مى گريستند به خدمت حضرت رسيدند. امام (ع ) فرمود: چرا گريه مى كنيد؟ آن دو گفتند: فدايت شويم ، براى خودمان گريه نمى كنيم ولى براى شما گريه مى كنيم كه در محاصره دشمن قرار گرفته ايد و ما بيش از جانمان چيزى نداريم تا با آن از تو حمايت كنيم . حضرت به آنها فرمود: خداوند از بابت علاقه و همدرديتان با من به شما پاداش دهد. آن دو در حاليكه يكديگر را حمايت مى كردند به جنگ دشمن رفته و به شهادت رسيدند. 36 هانى بن عروه او از اصحاب رسول خدا (ص ) و رئيس قبيله مذحج بود. وى و پدرش از خواص ياران على (ع ) بشمار مى رفتند و در جنگ جمل ، صفين و نهروان ملازم ركاب آن حضرت بودند. منزل هانى در كوفه مخفى گاه مسلم بن عقيل گشته بود. ماموران دستگيرش كردند و به دارالاماره بردند. ابن زياد با عصايى كه داشت چنان به صورت هانى زد كه بينى او شكسته و خون از محاسنش فرو ريخت و لباسهايش خون آلود گشت . به دستور عبيدالله او را به بازار برده و در مقابل چشم مردم گردن زدند. وى از شهداى نهضت حسينى در كوفه است . سن او بيش از 80 سال بود. 37 جناده بن الحارث المذحجى 38 واضح جناده از بزرگان مشهور شيعه و از ياران على (ع ) بود. او با مسلم بن عقيل در شهر كوفه بيعت كرد، ولى چون عهد شكنى مردم را ديد، همراه با غلام پدرش واضح تركى و جماعتى ديگر به سوى حسين (ع ) حركت كردند. در روز عاشورا جناده و همراهانش به محاصره دشمن در آمدند، گرچه حضرت عباس آنها را نجات داد ولى حاضر نشدند كه سالم برگردند، لذا جنگيدند و يكجا به شهادت رسيدند. هنگامى كه واضح هنگام جنگ با دشمن به زمين افتاد، حسين (ع ) بسوى او شتافت و صورت به صورت او گذاشت . واضح در حالى كه به اين رفتار امام مباهات مى كرد به شهادت رسيد. 39 مجمع بن عبدالله 40 عائذ بن مجمع پدر مجمع از اصحاب رسول خدا (ص ) بوده و خودش از ياران على (ع ) است . مجمع و پسرش عائذ همراه با تعدادى از كوفه خارج و به امام حسين (ع ) پيوستند. امام حسين (ع ) از آنها درباره مردم كوفه پرسيد: آنها گفتند: بزرگان كوفه رشوه هاى كلانى گرفته و دوستدار حكومت شده اند، اما بقيه مردم دلهايشان به شما گرايش دارد، ولى فردا شمشيرهايشان بر عليه شما خواهد بود. اين پدر و پسر در روز عاشورا با هم به شهادت رسيدند. ادامه دارد... ![]() |
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
شهدای کربلا - مریم گلی - ۷ آذر ۱۳۹۰, ۰۳:۴۷ عصر
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۸ آذر ۱۳۹۰, ۰۳:۱۶ عصر
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۹ آذر ۱۳۹۰, ۰۹:۵۶ صبح
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۱۰ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۴۱ صبح
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۱۲ آذر ۱۳۹۰, ۰۴:۵۳ عصر
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۱۳ آذر ۱۳۹۰ ۰۸:۳۱ عصر
RE: شهدای کربلا - safirashgh - ۱۳ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۵۴ عصر
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۱۴ آذر ۱۳۹۰, ۰۶:۴۶ عصر
RE: شهدای کربلا - مریم گلی - ۱۶ آذر ۱۳۹۰, ۱۱:۲۱ صبح
RE: شهدای کربلا - هُدهُد صبا - ۱۷ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۴۹ صبح
RE: شهدای کربلا - هُدهُد صبا - ۲۰ آذر ۱۳۹۰, ۰۸:۲۶ عصر
زندگینامه حضرت ابوالفضل(ع) - خادم شهدا - ۱۹ بهمن ۱۳۹۰, ۰۹:۱۴ عصر
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
بازگشت به بالابازگشت به محتوا