ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سفر با سفینه ی خیال / خاطرات محرمی
۳۰ آذر ۱۳۸۸, ۱۲:۵۵ صبح
ارسال: #3
سفر با سفینه ی خیال ...
سلااااااممممممم:


2سال پیش فکر کنم بود که قسمت شدو تاسوعا عاشورا با گروهی جنوب(مناطق جنگی) رفته

بودم.روز عاشورا هرسال در فکه برنامه هست که خیمه برپا میکنند و مفصل برنامه

میگیرن.ما هم اونجا بودیم.من هم بار اولم بود که میرفتم.هرجایی که میرفتیم به

احترام شهدا کفش هامون رو در میاوردیم

در فکه هم همین طور وبه خاطر اینکه خاک فکه رمل هست راه رفتن با کفش

معمولی سخته(حتما رفتید و دیدید)

خلاصه ما کفشهامون رو دراوردیم و حدود ۲ساعت پیاده تا انتهای فکه که محل

برگزاری برنامه بود رفتیم.بعد از چند ساعت که برنامه تموم شدومیخواستیم برگردیم

(خیلی هم دیر شده بود و عجله داشتیم) به اتوبوس رسیدیم.

اومدم که سوار اتوبوس بشم( چشمتون روز بد نبینه) دیدم کفشم نیست

احتمال دادم که انتهای فکه جامونده .حالا روم هم نمیشد به مسِئول کاروان بگم

آخه هم حالش بد بود هم عصبانی

دیگه میخواستم بی خیال کفش هام بشم که به اصرار بچه ها رفتم به آشپز کاروان

گفتم.بنده خدا فقط میخندید .به این فکر میکردیم که ما ۲ساعت تا آخر فکه راه

رفتیم حالا الان چطور بریم اونم یواشکی که مسئولمون نفهمه.

خلاصه کتونی یکی از بچه هارو گرفتم و توی رمله سنگین شروع کردیم به راه رفتن

حدود نیم ساعت داشتیم راه میرفتیم که دیدم کفشم دسته یه سربازه داره رد

میشه.رومم نمیشد بگم آقا کفش رو نبر واسه منه.

خلاصه یواشکی به آشپزمون گفتم و رفت کفش رو گرفت.داشتم ازخجالت آب

میشدم.

بعدیک ربع.نیم ساعت که به اتوبوس رسیدیم
دیدم مسئول کاروان خشمناک داشت به من نگاه میکرد.حس میکردم دوست داره خفم کنه
۲
تا اتوبوس رو سرکار گذاشته بودم.تجربم شد که حواسمرو جمع کنم

و حالا امسال هم باز دارم میرم که انشاالله اگه قسمت باشه عاشورا در فکه

هستم(نائب الزیاره ی همگی شما)

ایندفعه حواسمو خوب جمع میکنم

“خیلی التماس دعا”

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ذوالقرنین ، مشکات ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: سفر با سفینه ی خیال ... - faezeh - ۲۹ آذر ۱۳۸۸, ۰۹:۳۰ عصر
سفر با سفینه ی خیال ... - مصباح - ۳۰ آذر ۱۳۸۸ ۱۲:۵۵ صبح
RE: سفر با سفینه ی خیال ... - کبوتر حرم - ۳۰ آذر ۱۳۸۸, ۱۲:۳۵ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا