فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام
۹ فروردين ۱۳۹۰, ۱۱:۱۲ صبح
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام
mall">...ادامه
پاسخ سوال دوم: اما در خصوص مسئلهی ظلم به زنان که بسیار شایع میکنند، دقت شود که اولاً مردان با اجنه یا ملائک ازدواج موقت نمیکنند، بلکه با زنان ازدواج میکنند، پس ازدواج موقت برای آنان نیز جایز است. اما تفاوت در ازدواج مجدد است که آن هم به تفاوت شرایط طبیعی زن و مرد بر میگردد که علم در این خصوص مباحث بسیاری مطرح و تثبیت کرده است. در هر حال زن نیز میتواند به صورت متعدد ازدواج موقت داشته باشد و البته لازمهاش آن است که در زمان واحد همسر دو مرد نباشد که با شرایط روحی، فطری و جسمی خودش نیز سازگاری ندارد. چنان چه در میان همهی ملل عالم این معنا مشهود و متعارف و مقبول است. به راستی اگر زن بیهمسری نیاز جنسی داشته باشد (که طبیعی هم هست و باید داشته باشد)، و نتواند یا نخواهد که ازدواج کند، و یا میخواهد ازدواجی داشته باشد، اما مسئولیتهای کمتری متوجه او شود و اصلاً کسی هم نفهمد، چه باید بکند؟! ریاضت بکشد؟ یا العیاذ بالله هرزهگی کند؟ یا به صورت موقت، اگر چه یک شب، با مردی که مایل به اوست ازدواج کند و با طلاقی زودرس و توافق شده از او جدا شود؟! تمامی افراد یا مکاتبی که ازدواج موقت را ظلم به زن خواندند، او را به رذالت زنا و استثمار دعوت کردند. و اکثر هجمههای گسترده در جنگ نرم بر علیه «ازدواج موقت» به خاطر این است که راه زنا را سد مینماید و بالتبع کفار و زیادهطلبان و استثمارگران را در راه رسیدن به اهداف، منافع و مطامعشان نا امید میسازد. آیا هیچ فکر کردهایم که اگر زنا و سوء استفادهی جنسی از زنان (تحت عنوان آزادی جنسی یا هر عنوان دیگری) جمع یا محدود شود، فقط در بعد اقتصادی چه ضررهای کلانی را متوجه جیب کثیف سرمایهداران خوشگذران و سران زر و زور و تزویر میکند. پاسخ سوال سوم: عليرغم پذيرش اين نوع نكاح در شرع و قانون همواره بحث بين معتقدان و منتقدان اين نوع ازدواج رواج داشته است. علت هم آنست كه هر گروهي با ديدگاه خاص و از زاويهاي خاص به قضاوت مينشيند. بنظر ميآيد براي قضاوت نمودن بين اين دو عقيده و اشراف به بحث لازم باشد ادلهي هر گروه را مورد بررسي قرار دهيم: الف: ادلهي منتقدين نكاح منقطع: 1. عدهاي اين نوع ازدواج را راهي براي سوء استفاده دانستهاند. اين عده هميشه پيرمرد پول داري را تصور ميكنند كه براي خوشگذراني، دختري را صيغه ميكند و بعد از ارضاء شهواتش او را رها ميسازد، يا مرد زنداري كه بياعتناء به خانوادهاش هر روز بدنبال يك زيباروئي است كه بتواند او را اسير كند و كام گيرد و... در جواب اين عده همين بس كه، همهي آزاديهاي قانوني و تأسيسهاي حقوقي ميتوانند مورد سوء استفاده قرار گيرند في المثل حق رانندگي كه يك حق مشروع و پسنديدهاي است توسط يك عدهاي به بدترين نحو مورد استفاده قرار ميگيرد و حتي منجر به وارد آمدن خسارت جاني و مالي ميشود. پس بدين ترتيب بايد گفت حق رانندگي يك امري مذموم و پليد است در حالي كه چنين نيست. پس ملاحظه ميفرمائيد اگر عدهاي از اين نهاد حقوقي به جهت سوء استفاده بهرهبرداري ميكنند اين امر خدشهاي به اصل آن نهاد وارد نميكند بلكه ايراد به خود اين افراد يا گريزگاههاي قانوني و... وارد است. mall">2. عدهاي ديگر از مخالفين با تشبيه نكاح منقطع به كرايه و اجاره، سعي دارند كه وانمود نمايند زني كه صيغه ميشود در واقع به اجارهي زوج خويش درآمده است و اينرا خلاف شأن زن ميدانند و اين را سوء استفاده از زن دانستهاند. در جواب اين عده بايد عرض نماييم كه اولاً آن چه كه خلاف شأن زن است آن است كه زن همچون كالائي بدون هيچ حق و حقوقي و بدون هيچ ضابطهاي مورد بهرهبرداري جنسي قرار گيرد يعني دقيقا آن چه كه در دنياي غرب اتفاق ميافتد يا آن چه كه در نزد افراد لاابالي و بيبند و بار در مشرق زمين ميگذرد. اين كه زن اين چنين مورد سوء استفاده قرار گيرد، خلاف شأن زن است يا اين كه او به طور قانوني و مشروع با حفظ حقوقش به استمتاعاتش دسترسي نمايد؟ ثانيا: به فرض كه عقد نكاح منقطع در مواردي شبيه عقد اجاره باشد، آيا اين دليل ميشود كه اين دو عقد يكي باشند؟ در حالي كه ميدانيم اين دو عقد در خيلي از اوصافش با يكديگر متفاوتند. ثالثا: نكتهاي كه مخالفين از آن غفلت ورزيدهاند آن است كه ايشان گمان ميكنند در عقد نكاح منقطع فقط مرد است كه بهره ميبردو زن در اينجا هيچ بهرهاي نميبرد در حالي كه بهرهمندي ايندو طرفيني است. و همانطور كه زن در مقابل مرد تكاليفي دارد، حقوقي نيز دارد و برعكس. 3. عدهاي ديگر متعه و نكاح منقطع را سدي در جهت تشكيل خانواده ميدانند. چرا كه افراد اگر براي ارضاء نيازهايشان به سهولت دسترسي به ديگري داشته باشند انگيزهشان براي تشكيل دائمي خانواده كم ميشود.(اسماعيل هادي، دورنماي حقوقي ازدواج موقت، ص 90 ـ 75). ما به اين دسته ميگوييم همانطوري كه شما با ديد منفي نگاه ميكنيد و اين امر را سدي براي تشكيل خانواده ميدانيد ما از زاويهي مثبت به اين نهاد مينگريم و آنرا زمينهساز تشكيل خانوادهي دائمي ميدانيم كه بعدا توضيح بيشتري ميدهيم. بدين ترتيب ملاحظه ميشود مبناي اكثر استدلال مخالفين همان سوء استفادههايي است كه از اين نوع ازدواج ميشود كه در قسمت 1 جواب اين امر داده شد. ب. ادلهي موافقين نكاح منقطع: 1. عدهاي از موافقين معتقدند كه در اجتماعي كه دسترسي به ازدواج دائم روز به روز مشكلتر ميشود، ازدواج موقت راهكار مناسبي است تا افراد بتوانند در كنار يكديگر به آرامش برسند و بدين ترتيب متعه مانع رواج فساد و فحشاء ميشود. mall">2. اگر اين نوع ازدواج در غياب نكاح دائم تجويز نشود افراد براي ارضاء روحي و جنسي خويش به روابط آزاد و نامشروع روي ميآورند و بديهي است كه اين روابط آزاد از هيچ انضباط و نظم و تعهدي نميتواند برخوردار باشد. در حالي كه نكاح منقطع براي طرفين تعهد و مسؤوليت ايجاد ميكند. بفرض زن از زوج ميتواند طلب نفقه كند يا اين كه مشخص كند اگر فرزندي حاصل شد، تكليف او چگونه باشد. كه هر يك از اين مسؤوليتها ميتواند ضمانت قانوني داشته باشد. اما در مقابل تصور كنيد اگر اين ضوابط موجود نباشد، فرزندي كه حاصل ميشود تكليفاش چيست؟ در اينجا مرد ميتواند اين فرزند را به مرد ديگري نسبت دهد و از پذيرفتن مسؤوليت او شانه خالي كند. به همين جهت است كه در كشورهاي پيشرفتهي دنيا كانونهائي وجود دارد تا چنين فرزنداني را سرپرستي كند. آيا اين وضع را ميپسنديد؟ 3. كساني كه نميتوانند بار مسؤوليت پيمان دائم را بر دوش بكشند، عقد منقطع بهترين راه براي ارضاء جنسي آنها است فلذا است كه حسن اين نوع نكاح از ديدگاه برتراند راسل دانشمند معروف انگليسي نيز مخفي نمانده است. او ميگويد: «در عصر حاضر بدون اختيار ازدواج به تأخير ميافتد در حاليكه صد تا دويست سال قبل تحصيلات دانشجو در هر رشتهاي كه بود 18 سالگي تمام ميشد... اما در حال حاضر از سن بلوغ تا 30 سالگي كه فرد آمادگي براي زندگي حاصل ميكند (يعني 15 سال) ميگذرد كه دقيقا دوران بحران جواني و نمو غريزهي جنسي است... براي مقابله با اين بحران و پاسخگوئي به نيازهاي جنسي در حاليكه فرد نميتواند مسؤوليت زندگي دائمي را بپذيرد، چه بايد كرد؟ يا بايد جوانان را از تحصيل محروم كردو آنها را مجبور نمود كه در جواني ازدواج كنند كه اين معقول نيست يا بايد به آنها اجازه دهيم قواي غريزي خويش را در فاحشه خانهها مصرف نمايند كه اين مستلزم بروز عوارض روحي و امراض مقاربتي است، پس فقط يك راه باقي ميماند و آن ازدواج موقت است.»(حسين صفائي، اسدالله امامي، حقوق خانواده صفحهي 22). 4. دختر و پسري كه ميخواهند با يكديگر ازدواج نمايند، لازم است كه هر چه بيشتر و بهتر با خصوصيات يكديگر آشنا شوند در همين راستا نكاح منقطع ميتواند يك دورهي آزمايشي براي ازدواج دائم باشد كه افراد سنتي و مذهبي خيلي خوب از اين نهاد ميتوانند استفاده كنند. اين نوع ازدواج موقت در بين مسيحيان آمريكا نيز مورد توجه قرار گرفته است.(سيد رضي شيرازي، بن بستهاي اجتماعي، صفحهي 16). اينك با تمام اين اوصاف خود شما به قضاوت بنشينيد و معايب و محاسن را در دو كفهي ترازو بگذاريد و نظاره كنيد كه كفهي ترازو به نفع كدام گروه سنگين تر است؟ اما سئوال اينجاست كه: با اين همه محاسن و خوبيهائي كه ازدواج موقت دارد و در واقع در غياب ازدواج دائم بهترين راهكاري است كه ميتوان ارائه كرد، پس mall">چرا بازتاب اجتماعي آن پسنديده نيست و جامعه خصوصا بانوان با ديد مثبت به آن نمينگرند؟ در جواب به اين سؤال ميتوان به علل زير اشاره نمود: mall">1. سوء استفادهي برخي انسانها از اين نوع ازدواج سبب شده است جلوهاي ناميمون از آن نهاد حقوقي بجاي بماند. و همين مسأله سبب شده كه برخي منتقدين با متذكر شدن اين سوء استفادهها اصل اين نوع ازدواجها را زير سئوال ببرند. 2. يكي از مهمترين علل آن است كه، جامعهي امروزين ما هر بيشتر با فرهنگ غرب آشنا شده است در حالي كه اين فرهنگ يكي از اركانش آنارشيسم و بيبند باري جنسي است. طبق اين آموزه بهرهمندي هر چه بيشتر و منفعت هر چه بالاتر از جنس مخالف بدون داشتن مسئوليتي در مقابل او مورد تأكيد قرار ميگيرد و رائج ميشود. بديهي است افرادي كه با اين فرهنگ مأنوس ميشوند ياد ميگيرند كه تن به محدوديتي در خصوص روابط جنسي ندهند و خود را محصور به يك نفر ننمايند و در عين حال مسئوليتي نداشته باشند. اين نكته را شما از طيف افرادي كه با نكاح منقطع مخالفت ميكنند ميتوانيد ملاحظه كنيد كه اينها در واقع افرادي هستند كه عمدتا تحت تأثير فرهنگ غرب قرار دارند. 3. يكي ديگر از علل مخالفت عمومي با اين نهاد حقوقي، تبليغات منفي گروهها و افرادي است كه در حول وحوش اين نوع ازدواج مينمايند. چرا كه عدهاي هستند كه قائل به ارتباط آزاد بين دختر و پسر ميباشند بديهي است اين عده چون منافعشان و يا اعتقاداتشان چنين ارتباطاتي را اقتضاء ميكند، پيرامون اين نوع ازدواج تبليغات منفي مينمايند. 4. در اين نوع ازدواج گمان بانوان آنستكه هيچ حق و حقوقي ندارند و به تعبيري ديگر گمان ميكنند كه صرفا استثمار آنها مورد نظر بوده است و چيز ديگري بدست نميآورند. و اين امر سبب مخالفت ايشان با اين نوع ازدواج ميشود. mall">با اين اوصاف ملاحظه ميفرمائيد كه برخي دختران و پسران در عين حالي كه با افراد متعددي ارتباط دارند و روابط نزديكي را نيز با ايشان برقرار ميكنند و احيانا لطمات روحي و جسمي متعددي نصيبشان ميشود اما حاضر نيستند كه در طي يك عقد حقوقي و با ضمانت قانوني با يك نفر ارتباط منضبط و مسؤوليتآور داشته باشند. آيا فكر نميكنيد كه اين امر علتي جز احساسي برخورد نمودن بامسأله غرائز و ازدواج باشد؟ يا حتي شايد بتوان گفت: مخالفت برخي از ايشان بخاطر هواپرستي و شهوتراني باشد. ممكن است برخي بگويند صيغه بودن براي زندگي آينده يك دختر در صورت مطلع شدن شوهر آيندهاش ميتواند خطرآفرين باشد. كه ما به اين عده ميگوييم ارتباط قانوني با فردي كه معلوم است كيست و از كجا آمده است خطرش بيشتر است يا ارتباط با افراد متعددي كه بدون هيچ ضابطهاي به انجام رسيده و معلوم نيست كه آنها چه كسي بودهاند و از كجا آمدهاند؟ با فوائدي كه از ازدواج موقت برشمرديم بنظر ميرسد براي بسترسازي اين امر بايد به نكات زير توجه نماييم: 1. فعاليت فرهنگي جهت روشن شدن اذهان جوانان با محسنات اين تأسيس حقوقي و اين كه آن چه مخالفين ميگويند در واقع چيزي جز نگريستن به ظاهر ازدواج موقت و برداشتي سطحي از آن نميباشد. 2. فعاليت فرهنگي در بين خانوادهها تا اولياء بدانند اين نوع ازدواج براي آن كه فرزندانشان در آستانهي ازدواج يكديگر را بهتر بشناسند بهترين روش است و يقينا اولويت دارد بر آشناييهاي بدون ضابطه و نظارت. و... mall"> ![]() ![]() ![]() از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
![]() |
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - مشکات - ۸ فروردين ۱۳۹۰, ۱۱:۵۳ صبح
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - مشکات - ۹ فروردين ۱۳۹۰ ۱۱:۱۲ صبح
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - shahed - ۱۱ فروردين ۱۳۹۰, ۰۸:۱۴ صبح
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - مشکات - ۱۲ فروردين ۱۳۹۰, ۰۱:۲۰ عصر
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - مشکات - ۱۹ فروردين ۱۳۹۰, ۰۳:۳۷ عصر
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - هُدهُد صبا - ۱۱ فروردين ۱۳۹۰, ۰۳:۲۴ عصر
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - shahed - ۱۱ فروردين ۱۳۹۰, ۰۹:۳۴ عصر
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - shahed - ۱۳ فروردين ۱۳۹۰, ۱۱:۰۳ صبح
RE: فلسفه تشريع ازدواج موقت در اسلام - مشکات - ۱۴ فروردين ۱۳۹۰, ۱۰:۱۶ عصر
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا