ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فلسفه عزاداری ابا عبد الله الحسین (ع)
۷ مرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۴۴ عصر
ارسال: #3
RE: فلسفه عزاداری ابا عبد الله الحسین (ع)
علیکم السلام سرکار مشکات عزیز

بابا کم لطفی نفرمایید خواهشاً ،ما که به این وضعیت عادت کردیم و دیگه خیلی وقته گلایه ای سر ندادیم...Cool
در ضمن ملاحظه فرمودید که چنان سخت هم نبود و جواب عالیتون گواه مطلبه...Wink

بله، همین طوره، در مفاتیح الجنان آمده است که ماه محرم ماه حزن اهل بیت و شیعیان ایشان است و از حضرت رضا علیه السلام روایت است که چون ماه محرم وارد می شد پدرم را کسی خندان نمی دید و اندوه و حزن پیوسته بر او غالب می شد.


شیعیان متمسک به 2 منبع عظیم هستند، قرآن و سنت اهل بیت علیه السلام و اینکه ما از روز اول محرم شروع به عزاداری می کنیم من باب تقلید از ائمه اطهار علیه السلام است؛ اما

چرا باید حادثه ای را که نزدیک به 1400سال پیش اتفاق افتاده است،زنده کرد و مراسمی به یاد آن خاطره برپا کرد؟این رویداد حادثه ی تاریخی بوده است که زمان آن گذشته است ؛تلخ یا شیرین،هرچه بوده است آثار آن تمام شده است.چرا باید بعد از گذشت نزدیک به چهارده قرن،یاد آن جریان و آن حادثه را زنده نگه داریم و مراسمی برای آن برپا کنیم؟

پاسخ به این سوال چندان مشکل نیست.برای اینکه به سادگی می توان به هر نوجوانی تفهیم کرد که حوادث گذشته هر جامعه می تواند در سرنوشت آن جامعه آثار عظیمی داشته باشد.تجدید آن خاطره ها در واقع نوعی باز نگری و بازسازی آن حادثه است،تا مردم از آن جریان استفاده کنند.اگر حادثه مفیدی بوده است و در جای خود منشا آثار و برکاتی به شمار می رفته است،بازنگری وبازسازی آن نیز میتواند مراتبی از آن برکات را داشته باشد.
علاوه بر این،در همه جوامع انسانی مرسوم است که به نوعی،از حوادث گذشته خود یاد می کنند؛آنها را بزرگ شمرده و به آنها احترام می گذارند.خواه مربوط به اشخاصی باشد که در پیشرفت جامعه خود موثر بوده اند،نظیر دانشمندان و مخترعان،وخواه مربوط به کسانی باشد که از جنبه سیاسی و اجتماعی ،در رهایی ملت خود نقش موثری داشته اند و قهرمان ملی بوده اند .همه ی عقلای عالم بر این گونه شخصیت ها آیین های بزرگداشتی را منظور می کنند.این کار بر اساس یکی از مقدس ترین خواسته های فطری است که خدا در نهاد انسان ها قرار داده است ،واز آن به «حس حق شناسی»تعبیر می کنیم.لذا این خواسته فطری همه انسانها است که که در برابر کسانی که به آنها خدمت کرده اند حق شناسی و شکرگذاری بکنند آنان را به خاطر داشته باشند و به ایشان احترام بگذارند.علاوه بر این یاد آن خاطره ها ،در صورتی که در سعادت جامعه تاثیر ی داشته می تواند عامل موثر دیگری را در زمان بیان خاطره ها بیافریند.در این صورت گویاخود آن حادثه تجدید می شود.

از آدنجا که معتقدیم که حادثه عاشورا حادثه عظیمی در تاریخ اسلام بوده است،و نقش تعیین کننده ای در سعادت مسلمان ها و روشن شدن را هدایت مردم داشته است،این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است.لذا بزرگداشت و بازسازی این حادثه و به خاطر آوردن آن،موجب می گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز استفاده کنیم.

این جواب را به طور کلی می توان در مقابل سوال نوجوانان ارئه داد و آنان را قانع کردکه زنده نگهداشتن یاد بعضی از خاطره ها و باز سازی برخی از حوادث که در گذشته اتفاق افتاده است ،کار عاقلانه ای است،و ممکن است منافع و مصالحی را برای جامعه تامین کند.همانطور که اصل آن حادثه تاثیرمفیدی در جامعه آن روز داشته ،تجدید خاطره و باز سازی آن نیز میتواند آثاری متناسب یا خود داشته باشد.در پاسخ به این سوال اول که«چرا باید یاد عاشورا زنده نگه داشت»به این اندازه بسنده می کنیم.

میدانیم که در جامعه باید عواملی را ایجاد کرد تا احساسات و عواطف دینی مردم را تحریک کند و نسبت به این امر مهم علاقه پیدا کنند.اما موضوع دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که

یگانه راه بر انگیختن احساسات و عواطف عزاداری و گریه نیست.عواطف انسان ممکن است با مراسم جشن و سرور هم تحریک شود. می دانیم که در ولادت های مبارک ،در میلاد خود حضرت سید الشهداء(ع)وقتی مراسم جشن برگزار می شود،مدح ها خوانده می شود و مردم از طریق آنها شور و نشاطی می یابند.سوال سوم این است که چرا برای تحریک احساسات از مراسم شاد استفاده نمی کنید؟چرا باید گریه کرد؟چرا باید به خود زد؟چرا باید زنجیر بزنیم؟بیاییم به جای این کارها جشن بگیریم،نقل و نبات پخش کنیم،شیرینی بدهیم ،مدح وسرود بخوانیم،تا احساسات مردم تحریک شود.

جواب این است که عواطف و احساسات انواع مختلفی دارند.تحریک هر نوع احساسات و عواطف ،باید با حادثه مربوط متناسب باشد.حادثه ای که بزرگترین نقش را در اسلام ایفا کرد ،حادثه شهادت ابی عبدالله بود.او بود که مسیر تاریخ اسلام را عوض کرد.او بود که درسی برای حرکت ،برای نهضت،برای مقاومت و برای استقامت تا روز قیامت به انسان ها داد.برای آنکه آن خاطره تجدید شود فقط مجلس جشن و شادی کافی نیست.باید کاری متناسب با آن حادثه انجام داد.یعنی باید کاری انجام داد کهحزن مردم بر انگیخته شود و ،اشک از دیده ها جاری شود ،شور و عشق در دلها پدید آید.ودر این حادثه چیزی که می تواند چنین نقشی را بیافریند،همین مراسم عزاداری و گریستن و گریاندن دیگران است؛در حالی که خندیدن وشادی کردن هیچوقت نمی تواند این نقش را ایفا کند.

خندیدن هیچوقت آدم را شهادت طلب نمی کند.هیچوقت انسان را به شلمچه نمی کشاند.هیچوقت نمی توانست سختی ها مصیبت های هشت سال دفاع مقدس را براین مردم هموار کند.این قبیل سائل عشق دیگری می خواهدکه از سوز و اشک و شورپدید می آید.راه آن هم همین عزاداری ها است.


منبع:آذرخشی دیگر از آسمان کربلا(استاد محمد تقی مصباح یزدی)



[تصویر:  ghafele.jpg]


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، مشکات ، safirashgh ، Montazer Almahdi ، نسیم سحر ، boshra
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: فلسفه عزاداری ابا عبد الله الحسین (ع) - کبوتر حرم - ۷ مرداد ۱۳۸۹ ۰۳:۴۴ عصر
RE: فلسفه عزاداری ابا عبد الله الحسین (ع) - hamed - ۲۹ فروردين ۱۳۹۰, ۱۱:۱۸ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا