باکری ها
۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۲:۴۴ عصر
ارسال: #6
|
|||
|
|||
RE: باکری ها
سلام.
این نوشته ها آخرین گفتگو هایی است که لحظاتی قبل از شهادت مهدی باکری از پشت بی سیم بین شهید احمد کاظمی و شهید مهدی باکری صورت گرفته،در شرایطی که مهدی باکری در جزایر مجنون در محاطره و زیر آتش شدید دشمن است و علی رغم اصرار شدید قرار گاه ، به مهدی مبنی براینکه تو فرمانده هستی و برگرد به عقب او همچنان میگوید بچه هایم را رها نمیکنم برگردم . به نقل از شهید احمد کاظمی: ...مهدی تماس گرفت گفت می آیی؟ گفتم: با سر گفت:زودتر آمدم خود را رساندم به ساحل دجله دیدم همه چیز متلاشی شده و قایق ها را آتش زده اند.با مهدی تماس گرفتم گفتم چه خبرشده،مهدی؟ نمی توانست حرف بزند. وقتی هم زد با همان رمز خودمان حرف زد گفت: اینجا اشغال زیاد است. نمیتوانم. از آن طرف از قرار گاه مرتب تماس می گرفتند می گفتند: هر طور شده به مهدی بگو بیاید عقب مهدی می گفت نمیتواند. من اصرار کردم.به قرار گاه هم گفتم.گفتند :پس برو خودت برش دار بیاورش. نشد نتوانستم. وسیله نبود.آتش هم آنقدر زیاد بود که هیچ چاره یی جز اصرار برایم نماند. گفتم((تو را خدا،تو را به جان هر کس دوست داری،هر جوری هست خودت را بیا برسان به ساحل، بیا این طرف)) گفت ![]() گفتم:این جا،با این آتش، نمیتوانم.تو لااقل... گفت ![]() فاصله ما هفتصد متری می شد.راهی نبود.آن محاصره و آن آتش نمیگذاشت من بروم برسم به مهدی و مهدی مرتب می گفت:پاشو بیا ،احمد! صداش مثل همیشه نبود .احساس کردم زخمی شده.حتی صدای تیر های کلاش از توی بی سیم می آمد.بارها التماس کردم.بارها تماس گرفتم.تا اینکه دیگر جواب نداد.بی سیم چی اش گوشی را برداشت گفت:اقا مهدی نمی خواهد،یعنی نمیتواند حرف بزند... ارتباط قطع شد.تماس گرفتم،باز هم وباز هم، ونشد... ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
|
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
مهدی باكری - malvandi.m - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۳:۰۲ عصر
RE: باکری ها - کبوتر حرم - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۰:۴۷ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۴:۱۸ عصر
RE: باکری ها - LeMa.89 - ۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۴۴ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۳:۴۵ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۹ ۰۲:۴۴ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۰۲ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۲ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۲۷ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۰۸ عصر
RE: باکری ها - safirashgh - ۵ خرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۴۱ صبح
RE: باکری ها - کبوتر حرم - ۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۱۸ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۷ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۳۵ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۹ خرداد ۱۳۸۹, ۰۹:۴۵ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۰۲ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۱۵ خرداد ۱۳۸۹, ۰۹:۱۹ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۴۳ عصر
RE: باکری ها - یوسف زهرا - ۲۲ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۰۹ عصر
RE: باکری ها - hamed - ۱۹ فروردين ۱۳۹۰, ۰۹:۰۰ عصر
RE: باکری ها - مریم گلی - ۲۹ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۱۳ صبح
RE: باکری ها - mass night wolf - ۲۹ خرداد ۱۳۹۱, ۰۳:۳۱ عصر
RE: مهدی باكری - ثنا - ۱۷ مرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۲۸ صبح
RE: مهدی باكری - hamed - ۲۷ اسفند ۱۳۸۹, ۰۸:۳۶ عصر
RE: مهدی باكری - hamed - ۳ فروردين ۱۳۹۰, ۰۴:۰۳ عصر
RE: مهدی باكری - هُدهُد صبا - ۷ فروردين ۱۳۹۰, ۰۶:۵۲ عصر
وصیت نامه شهید مهندس مهدی باکری - amir2225 - ۲۹ فروردين ۱۳۹۳, ۱۰:۰۵ عصر
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا