ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطراتي از همسران شهدا
۸ آذر ۱۳۹۳, ۱۱:۴۰ صبح
ارسال: #5
RE: خاطراتي از همسران شهدا
[تصویر:  22.jpg]


مادر شهيدان مهدي و مجيد زين الدين مي گويد:

دو نفر از علما پس از شهادت بچه‏ ها رفتند خانه خدا و قرار گذاشتند هر کدام برای مهدی و مجید طوافی انجام بدهند.

کسی که به نام آقا مهدی طواف را شروع می‏کند، بعد از اتمام می ‏آیند می ‏نشینند، یک لحظه خستگی رفع کنند، تکیه داده بودند و خانه خدا را تماشا می ‏کردند .

در عالم خواب بیداری، می ‏بینند آقا مهدی روبرروی خانه ایستاده، لباس احرام به تن، خیلی زیبا، عدّه‌اي هم به دنبالش بودند.

می‏ گویند: آقا مهدی شما که شهید شده بودی چه طور آمدی اینجا؟

گفته بود: «به خاطر آن نمازهاي اوّل وقت كه خوانده‌ام در اين جا فرماندهي اين ها را به من واگذار كرده‌اند.»
[دیدار آشنا شماره 29 با اندكي تفاوت]

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، hamed
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
خاطراتي از همسران شهدا - حديث - ۲۲ فروردين ۱۳۹۳, ۱۱:۵۸ عصر
RE: خاطراتي از همسران شهدا - حديث - ۲۳ فروردين ۱۳۹۳, ۰۳:۵۳ عصر
RE: خاطراتي از همسران شهدا - حديث - ۱ ارديبهشت ۱۳۹۳, ۱۲:۲۹ عصر
RE: خاطراتي از همسران شهدا - Bitanem - ۹ مهر ۱۳۹۳, ۰۹:۲۵ عصر
RE: خاطراتي از همسران شهدا - آشنای غریب - ۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۴۰ صبح
RE: خاطراتي از همسران شهدا - آشنای غریب - ۱۳ آذر ۱۳۹۳, ۰۴:۰۲ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا