دل نوشته های من
۳۰ تير ۱۳۹۲, ۰۸:۵۷ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۰۹:۰۵ صبح، توسط fanaie.)
ارسال: #5
|
|||
|
|||
RE: دل نوشته های من
بیان خاطره ای از اولین روز ماه مبارک رمضان
اولین شب ماه رمضان رسیده بود مفاتیح را گرفتم و شروع کردم به خواندن اعمال این شب،اعمال زیادی داشت .نمی دونستم کدوم رو انجام بدم، ولع زیادی داشتم که همه شو انجام بدم، از اونایی که کوتاه و سهل الوصول بود شروع کردم. یه قسمت مربوط به دیدن ماه بود،رفتم به ماه نگاه کنم تا دعاشو بخونم اما ماه رو ندیدم.دعا رو خوندم بدون دیدن ماه ! قصد نداشتم و نمی خواستم تا صبح بیدار بمونم اما وقتی جوشن کبیر رو تموم کردم سحر شده بود و فرصتی نمانده بود تا بخوابم و اگر می خوابیدم مطمئن بودم بیدار نمی شم .بنابراین خودم رو به سختی بیدار نگه داشتم و سحری خوردم و صدای اذان رو که شنیدم نماز خوندم و خوابیدم. ساعت هشت با صدای زنگ ساعت بلند شدم آخه کلاس داشتم و نمی خواستم خواب بمونم.البته اگه کلاسم نداشتم اینطور نبود که تا ظهر بخوابم و حداکثر تا ساعت نه از خواب بیدار می شم حتی اگه تابستون باشه و رمضان هم آمده باشه. تو کلاس بچه ها از همدیگه سوال می کردن روزه ای یا نه، یکیشون که آدامس می جویید ازم سوال کرد شما روزه اید؟گفتم آره، چشماش گرد شده بود و گفت اگه بخوای روزه بگیری فقط باید تو خونه بشینی و استراحت کنی و دست به هیچ کاری نزنی .گفتم تا حالا که هر چی ماه رمضان بوده با کمک خدا روزه گرفتم امیدوارم امسالم خدا توفیق بده و بتونم همه روزه هامو بگیرم.بعضی هاشون فکر می کنند روزه گرفتن یه کار بعیدیه بخصوص تو این روزهای گرم تابستونی که 16-17 ساعت طول می کشه!؟ البته که اگه برا خودم باشه یک ساعت هم نمی تونم تشنگی رو تحمل کنم ولی با لطف خدا هر کاری می تونی انجام بدی. نزدیک ظهر خونه برگشتم.سردرد داشتم و خیلی خوابم می آمد اما صبر کردم اذان بگن تا نمازم رو بخونم، گرچه نماز با حال خیلی بهتر از نماز اول وقته ولی .... چند ساعتی خوابیدم ،حالم بهتر شده بود.یک جزء اول قرآن رو خوندم، با اینکه دلم می خواست بیشتر بخونم ولی چون ضعف داشتم نتونستم. قبل از ماه رمضان تصمیم گرفته بودم بیشتر از یک ختم قرآن در ماه رمضان داشته باشم، ببینم روزهای دیگه می تونم این تصمیم رو عملی کنم یا نه؟ غروب تلویزیون رو روشن کردم برنامه ی ویژه ی این ماه در حال پخش بود.مشغول تماشا شدم.لحظه ی اذان مغرب رسیده بود و نمی تونستم از پای تلویزیون بلند شم، نه به خاطر ضعف بلکه چون جذب برنامه ها شده بودم. وضو گرفتم و سه رکعت نماز مغرب رو خوندم و بعد از تسبیحات فاطمه ی زهرا (س) دعا کردم و پای سفره افطار نشستم.سوره ی قدر و دعای افطار رو خوندم.عشق به فرزندم را با خواندن دعای اختصاصی برای او کامل نمودم و از ظرف خرما یکی برداشتم و گاز زدم.وقتی دیدم خرما هسته نداره، خیلی خوشحال شدم و اونو به فال نیک گرفتم و هدیه ی بهشتی از جانب خدا .البته بار اولی نبود که همچین چیزی اتفاق می افتاد،بهر حال تمام سختی اولین روز ماه رمضان با خوردن اولین خرما برایم به پایان رسیده بود چرا خداوند فرشته ها را به نعمت بالها زینت داده؟ و آنها را به واسطه ی این فر و شکوه سروری داده؟ چگونه است که آنها دارای دو ،سه و یا چهار بال هستند؟ آیا بستگی به مقام و منزلت آنها دارد؟ آیا فرشته ای که دارای چهار بال است بر فرشته ای که دارای دو بالست برتری دارد؟ آیا اگر خداوند بخواهد فرشته ای را تنبیه کند پر پروازش را می گیرد؟ آیا فرشته با بالهایش محکوم است بدنبال کار خداوند باشد؟ یا این کار را از روی عشق انجام می دهد؟ من به مقام فرشته حسرت نمی خورم که انسان می تواند به مقامی بالاتر از فرشته برسد اما به بالهایش حسرت می خورم! که به واسطه ی آن بالها به سرعت فرمان خداوند را انجام می دهند و به خداوند نزدیک می شوند من فرشته ها را دوست دارم چون معطر به بوی جان جانان هستند از خدا دو بال می خواهم تا همچون فرشتگان پرواز کنم آسمان برای پروازم کوچک است آسمانی دیگر می خواهم ای فرشتگان که گوش به فرمان خدائید و تند تند در حال رفت و آمدید و به تدبیر کار خدا می پردازید آسمان پرواز شما کجاست؟ از خدا سوال کنید چرا به ما بال نداده ؟ سلام مرا هم به خداوند برسانید اگر صاحب بال بودم آنقدر پرواز می کردم تا به جایگاه فرشتگان برسم آنگاه آدرس خداوند را از آنها سوال می کردم و به خداوند تا آنجا که ممکن است نزدیک می شدم و در گوشی به او می گفتم: قربان تو شوم آیا مرا به بندگی خود می پذیری؟ ![]() |
|||
|
|
پیامهای داخل این موضوع |
هر یک از ما می توانیم ابراهیم خلیل باشیم - fanaie - ۱۵ تير ۱۳۹۲, ۰۵:۱۵ عصر
RE: دل نوشته های من: - آشنای غریب - ۲۷ تير ۱۳۹۲, ۱۱:۴۰ صبح
RE: دل نوشته های من - fanaie - ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۰۸:۵۷ صبح
RE: دل نوشته های من - fanaie - ۶ مرداد ۱۳۹۲, ۰۹:۳۲ صبح
RE: دل نوشته های من - zeinab - ۶ مرداد ۱۳۹۲, ۰۶:۱۵ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۳۵ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۲:۱۴ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۴ بهمن ۱۳۹۲, ۱۲:۲۲ عصر
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۶ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۴۰ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۱۶ بهمن ۱۳۹۲, ۰۱:۰۵ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۱۸ بهمن ۱۳۹۲, ۰۳:۰۸ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۱۸ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۴۹ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۲۲ بهمن ۱۳۹۲, ۰۳:۰۰ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۲۵ بهمن ۱۳۹۲, ۰۲:۴۳ صبح
RE: دل نوشته های من - Bitanem - ۲۸ بهمن ۱۳۹۲, ۰۲:۳۰ عصر
RE: دل نوشته های من - Bitanem - ۲۹ بهمن ۱۳۹۲, ۰۳:۱۵ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲, ۱۲:۱۸ صبح
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۰۹ صبح
RE: دل نوشته های من - Bitanem - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲, ۰۴:۵۰ عصر
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۱۷ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱ اسفند ۱۳۹۲, ۰۱:۵۶ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۶ اسفند ۱۳۹۲, ۱۲:۰۹ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲, ۰۲:۴۶ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۱۴ فروردين ۱۳۹۳, ۰۷:۱۵ عصر
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۱۶ فروردين ۱۳۹۳, ۰۸:۱۹ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱۰ مرداد ۱۳۹۳, ۰۶:۳۵ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱۴ مرداد ۱۳۹۳, ۰۶:۵۳ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۸ شهريور ۱۳۹۳, ۰۸:۰۶ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۲۴ شهريور ۱۳۹۳, ۱۲:۱۸ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۲۷ شهريور ۱۳۹۳, ۰۸:۰۰ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۲۹ شهريور ۱۳۹۳, ۰۷:۳۱ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱۵ مهر ۱۳۹۳, ۰۸:۵۵ عصر
RE: دل نوشته های من - Bitanem - ۴ آذر ۱۳۹۳, ۰۶:۴۰ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱۰ آذر ۱۳۹۳, ۰۷:۴۵ عصر
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۲۴ آذر ۱۳۹۳, ۱۰:۲۲ صبح
دل نوشته های من - Entezar - ۲۸ دي ۱۳۹۳, ۰۸:۴۷ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱۳ بهمن ۱۳۹۳, ۰۹:۳۳ عصر
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۱۴ بهمن ۱۳۹۳, ۱۱:۱۹ صبح
RE: دل نوشته های من - Entezar - ۲۵ آبان ۱۳۹۴, ۰۱:۳۴ عصر
RE: دل نوشته های من - آشنای غریب - ۷ آذر ۱۳۹۴, ۱۱:۱۴ عصر
دل نوشته های من - Entezar - ۱۹ بهمن ۱۳۹۴, ۰۷:۰۶ عصر
RE: هر یک از ما می توانیم ابراهیم خلیل باشیم - nilforoosh - ۱۵ تير ۱۳۹۲, ۰۶:۵۸ عصر
RE: هر یک از ما می توانیم ابراهیم خلیل باشیم - شادی زهرا - ۱۰ اسفند ۱۳۹۲, ۰۶:۱۹ عصر
دل نوشته های من - fanaie - ۱۵ تير ۱۳۹۲, ۱۰:۱۹ عصر
دل نوشته - یاسین تبریزی نژاد - ۱۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۴:۵۰ عصر
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا