تالار گفتمان وب سایت ختم قرآن مجید

نسخه کامل: پدر و مادر
شما در حال مشاهده نسخه متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
مامان خوب هستی؟ رو براهی؟ جات خوبه؟ مامان بهت گفتم من کشتی رو باختم؟
من همه چی رو باختم مامان... قبلا بودی، یه دستی سر من میکشیدی....
یه مهربانی با من میکردی الان که...
دیالوگ ماندگار پایتخت 3
ما انسان ها تا زمانی که عزیزانمان در کنارمان هستند قدر لحظات با هم بودن را نمی دانیم، قدر داشتن سایه پدر و مادر را. قدم زدن در لا به لای خاک های سرد قبرستان و دیدن نام پر ابهت پدر رعشه‌ای به تن می اندازد که شاید فردا دیر باشد برای دیدن و درآغوش کشیدنش
[تصویر:  293008_297.jpg]
[تصویر:  293017_188.jpg]
[تصویر:  293003_292.jpg]
[تصویر:  292994_339.jpg]
به راستی چنین است . در گرانبهایی که در دست داریم و گاهی قدرشان را نمیدانیم . همیشه چنین است . وقتی نعمتی را داریم و غرق آن موهبت حواسمون شاید نباشه که شکر گزار باشیم ولی به محض از دست دادن آن به خود آمده ، افسوسها خورده ، شاید زبان به شکوه نموده و دیگر دیر است دیر . امیدوارم سایه عزیزانتون بر سرتان باشد و قدر شناس زحمات ایشان . جناب انتظار عکس دومی که گذاشتید با دیدنش خیلی جا خوردم چون خیلی شبیه مرحوم پدرم هست مخصوصا لباسی که به تن داره انگار خودشه . ممنون به خاطرنوشته ها و عکسها .
امیدوارم که خدا ایشون رو مشعوف رحمت خودش کنه ...
دوستان برای شادی پدر( آشنای غریب گرامی) یه صلوات و یه فاتحه لطف کنید...
بهشت هم خشکسالیست....
این را دیشب از کف پای مادرم که ترک خورده بود فهمیدم....
یک جایی هست در خانه که آدم وقتی نگاهش میکند؛

دلش میخواهد دوباره مسلمان شود!

جایی که مادر نماز میخواند............
پدری و مادری - جبران خلیل جبران


فرزندان شما از آن شما نیستند ، آنها دختران و پسران زندگی اند.
آنها از طریق شما به دنیا گام نهاده اند ، نه از شما .
وهر چند با شما هستند ، به شما تعلق ندارند.
شما شاید بتوانید عشقتان را به آنها بدهید ، ولی فکرتان را نمی توانید .
زیرا آنها افکار خودشان را دارند .
شما شاید بتوانید برای جسمهای آنها مسکن فراهم آورید ، ولی نه برای روح آنها .
زیرا روح انها در خانه فردا مسکن دارد ، فردایی که شما قادر نیستید آن را ببینید.
حتی در رویاهایتان .
شاید شما تلاش کنید که مثل آنها شوید ، ولی از آنها نخواهید که مثل شما شوند .
زیرا زندگی به عقب باز نمی گردد و با دیروز سرو کار ندارد.
شما کمان هستید و فرزندانتان تیرهای زندگی اند ، که از این کمان پرتاب می شوند .
آن که کمان را آفریده است مسیر را به نیکی می شناسد .
و با مشیت خود شما را تا آنجا خم می کند که تیرها در کمال آرامش ، اما تا حد نهایت خود بپرند .
بگذارید سازنده کمان شما را در مسیر شادی و شادمانی خم کند .
بگذارید تیرها رو به جانبی که او می پسندد پرواز کنند .
و بدانید که او کمان را نیز استوار و محکم میپسندد .

تهیه کننده سند: anvar
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . .
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟
پسر میگه : من !
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ !
پسر میگه : بازم من شیرم !
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟
پسر میگه : بابا تو شیری !
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . .
به سلامتی هرچی پدره . . .
بیا به آرامش دوران کودکی ، زمانی که بالاترین نقطه ى زمین ، شانه های پدر بود …
حیف که آدما قدر پدر و مادر و سلامتی رو دیر متوجه میشن پس هنوز هر کدومشون رو داری از شکرش غافل نشو التماس دعا
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
لینک مرجع