ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فضیلت زیارت عاشورا
۲۹ آذر ۱۳۸۹, ۰۶:۳۱ عصر
ارسال: #1
فضیلت زیارت عاشورا
سفارش مؤ كّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا
سیّد احمد رشتى مى گوید:
تاریخ 1280 هجرى قمرى به عزم زیارت بیت اللّه از رشت به تبریز رفتم و از آنجا مركبى كرایه كرده و روانه شدم ، در منزل اوّل سه نفر دیگر با من رفیق شدند.
در یكى از منازل بین راه خبر دادند كه قدرى زودتر روانه شویم كه منزل آینده خطرناك و مخوف است كوشش كنید كه از كاروان عقب نمانید.
از این جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتادیم هنوز یك فرسخ نرفته بودیم كه هوا منقلب شد و برف باریدن گرفت به طورى كه رفقا هر كدام سرهاى خود را به پارچه پیچیدند و تند رفتند من هم هر چه كردم كه بتوانم با آنها بروم ممكن نبود سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پیاده شده و در كنار راه نشسته و متحیر بودم مخصوصاً به خاطر ششصد تومان پولى كه براى هزینه سفر همراه داشتم نگرانى بیشترى داشتم .
با خود گفتم : همین جا تا صبح مى مانم و به منزل قبلى بر مى گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله مى رسانم .
در این اندیشه بودم كه در برابر خود باغى دیدم كه باغبانى با بیلش برف درختان را مى ریخت تا مرا دید جلو آمد و گفت : كیستى ؟
گفتم : رفقایم رفتند و من مانده ام و راه را نمى دانم .
به زبان فارسى فرمود: نافله بخوان تا راه را پیدا كنى . من مشغول نافله شدم نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود: نرفتى ؟
گفتم : واللّه راه را نمى دانم .
فرمود: جامعه بخوان .
من زیارت جامعه را از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و زیارت جامعه را تماماً از حفظ خواندم .
باز آمد و فرمود: نرفتى و هنوز اینجایى ؟
بى اختیار گریه ام گرفت ، گفتم : آرى راه را نمى دانم .
فرمود: عاشورا بخوان .
زیارت عاشورا را نیز از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و مشغول زیارت عاشورا شدم و همه اش را حتى لعن و سلام و دعاى علقمه را از حفظ خواندم .
بار سوم آمد و فرمود: نرفتى و هستى ؟
گفتم : آرى نرفتم هستم تا صبح .
فرمود: من هم اكنون تو را به قافله مى رسانم . سپس رفت و بر الاغى سوار شد و بیل خود را به دوش گرفت و آمد.
فرمود: ردیف من بر الاغ سوار شو. من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را كشیدم ، اسب اطاعت نكرد.
فرمود: جلو اسب را به من بده . عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد. اسب در نهایت تمكین پیروى كرد.
سپس دست مباركش را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانید؟
نافله ، نافله ، نافله ، سه بار تكرار كرد.
آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمى خوانید؟
عاشورا، عاشورا، عاشورا.
سپس فرمود: شما چرا جامعه نمى خوانید؟
جامعه ، جامعه ، جامعه .
دقت كردم دیدم در وقت پیمودن راه به نحو دایره راه طى مى كرد یك مرتبه برگشت و فرمود: اینها رفقاى شمایند كه كنار نهر آبى فرود آمده و براى نماز صبح وضو مى گیرند.
پس من از الاغ پیاده شدم و خواستم سوار اسبم شوم نتوانستم آن آقا پیاده شد و بیل را در برف فرو كرد و به من كمك كرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقایم بر گردانید من در این هنگام با خود گفتم این شخص كى بود كه به زبان فارسى حرف مى زد و حال آنكه زبانى جز تركى و مذهبى جز عیسوى در آن نواحى نبود و چگونه با این سرعت مرا به قافله رساند؟
برگشتم پشت سر خود را نگاه كردم دیدم كسى نیست

تأ ثّر از اینكه هر روز زیارت عاشورا را نخواندم
عالم جلیل آقاى شیخ عبدالهادى حائرى مازندرانى از والد خود مرحوم حاجى ملاّ ابوالحسن نقل كرده كه من حاجى میرزا على نقى طباطبایى را بعد از رحلتش به خواب دیدم و به او گفتم : آرزویى دارى ؟ گفت : یكى و آن این است كه چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورا نخواندم . و رسم سید این بود كه در دهه محرم زیارت عاشورا مى خواند نه در تمام سال و لذا افسوس مى خورد كه چرا تمام سال نمى خواندم .


مزد دادن امام زمان علیه السلام براى خواندن زیارت عاشورا
حاج سید احمد (رحمة اللّه علیه ) براى من نوشت كه روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم . ناگاه سید موقّر معمّمى بر من داخل شد كه قباى فاخرى و عباى قرمزى پوشیده بود، نظرى كرد به آنچه در زاویه حجره بود كمى از كتب و ظروف و فرشى بود فرمود:
براى حاجت دنیا كفایت مى كند تو را و تو هر روز صبح به نیابت صاحب الزمان علیه السلام زیارت عاشورا مى خوانى و خرجى هر ماهت را از من بگیر كه محتاج احدى نباشى و قدرى پول به من داد و گفت :
این كفایت یك ماه تو را مى نماید.
و رفت رو به در مسجد و من به زمین چسبیده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تكلّم بنمایم نتوانستم و حتى نتوانستم برخیزم تا سید خارج شد و همین كه بیرون رفت گویا قیودى از آن بر من بود و باز شد و شرح صدرى پیدا كردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص كردم اثرى از آن آقا ندیدم

توسعه رزق و روزى با زیارت عاشورا
چون اول باب سه حدیث درباره زیاد شدن رزق و روزى با زیارت امام حسین علیه السلام است لذا این حكایت را هم مى نویسم و دلیل دیگرش روضه خوانى تاجر نصرانى : عالم جلیل و زاهد مسلم آقاى شیخ عبدالجواد حائرى مازندرانى فرمود كه : روزى كسى آمد خدمت خلد مكان شیخ زین العابدین مازندرانى (قدس اللّه سرّه العالى ) و از تنگى معاش خود شكایت كرد؛ شیخ به او فرمود: برو حرم حضرت اباعبداللّه علیه السلام زیارت عاشورا بخوان رزق و روزى به تو خواهد رسید اگر نرسید بیا نزد من ، من خواهم داد رفت . بعد از زمانى ملاقات شد گفت : در حرم مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم كه كسى آمد وجهى به من داد و در توسعه قرار گرفتم


زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها
یكى از علماى معروف شهر اصفهان در یادداشتهاى خود مى گوید: یكى از شبها در خواب به من الهام شد تا به فرد محترمى از اهالى شهر اصفهان كه نام او را نیاورده مبلغ 45000 تومان بدهم ، و در صبح روز دوم در انجام آنچه در خواب به من دستور داده شده بود متحیر شدم كه آیا آنچه را كه در خواب درك نموده بودم صحیح بوده یا خیر، از مقدار اندوخته خود نیز بى خبر بودم . وقتى آنها را شمردم 45000 تومان بود به دكان آن مرد محترم رفتم (من او را مى شناختم وى صاحب دكان كوچكى بود) آنجا دو نفر را در مقابل دكانش دیدم در اولین فرصتى كه یافتم به صاحب دكان گفتم : با تو كارى دارم ، تقاضا دارم با من به مكانى بیایى و سریع باز گردیم ، او را به مسجد النبى واقع در خیابان ((جى )) بردم . كارگران و بنایان در مسجد مشغول تعمیر بودند، در یكى از گوشه هاى مسجد رو به قبله نشستیم ، به او گفتم : به من امر شده غم و غصه و مشكلى را كه هم اكنون در آن به سر مى برى از تو برطرف كنم ، از تو مى خواهم مشكلت را برایم بازگو كنى ، به او بسیار اصرار كردم ، لیكن از گفتن سرباز زد، سرانجام مبلغ را به وى دادم ، ولى مقدار آن را به او نگفتم ، مرد گریان شد و گفت : من مبلغ 45000 تومان مقروضم ، نذر كردم هر روز صبح به مدت چهل روز بعد از نماز صبح زیارت عاشورا بخوانم ، و امروز آخرین آن را خواندم .

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط يگانه ، مشکات ، هُدهُد صبا ، اسلام
۱۷ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۱۰ عصر
ارسال: #2
RE: فضیلت زیارت عاشورا
السلام عليك يا ابا عبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي اليل و النهار.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۲۴ دي ۱۳۸۹, ۰۱:۴۱ صبح
ارسال: #3
RE: فضیلت زیارت عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم


سلام بر یار قرآنی" بشرا " ی گرامی

متشکر استفاده کردیم . جای خالی این پست در این مکان قرانی محسوس بود . اجرکم عندالله

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۱۷ فروردين ۱۳۹۰, ۱۰:۱۱ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ فروردين ۱۳۹۰ ۱۰:۱۴ عصر، توسط غریب ومنتظر(غریبه منتظر).)
ارسال: #4
RE: فضیلت زیارت عاشورا
سلام به سفیر عشق
واقعا همینطوره
مخصوصا زیارت عاشورای شبی که تا صبح طول میکشه،چه حال وهوایی،چه اشکای قشنگی
نمیدونم چرا نمیتونم گریه کنم
مجددا سلام
اصلا حواسم نیست
واقعا ممنون دوست عزیز بشرا
دقیقا همینطوره،من خودم با چشام فضیلت های زیارت عاشورا رو دیدم،البته نصیب ما که نشده

تورا خسته روان باید شد
انگشت نمای اینو آن باید شد
گر آدمی بساز با آدمیان
ورملکی برآسمان باید شد
....................
یا فاطمه الزهرا(س)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، هُدهُد صبا
۴ آذر ۱۳۹۰, ۱۱:۲۷ عصر
ارسال: #5
RE: فضیلت زیارت عاشورا
آثار و بركات زيارت عاشوراسفارش امام صادق (ع)
امام صادق عليه السلام به صفوان مى فرمايند:
زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت كن ، به درستى كه من چند چيز براى خواننده آن تضمين مى كنم :
1 - زيارتش قبول شود.
2 - سعى و كوشش او مشكور باشد.
3 - حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه خدا برنگردد...
بعد فرمود: اى صفوان ! هرگاه حاجتى براى تو به سوى خداوند متعال روى داد، پس به وسيله اين زيارت به سوى آن حضرت توجه كن از هرجا و مكانى كه هستى و اين دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه كه برآورده مى شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد كرد.
آرى ، هر كس حاجت بزرگى داشته باشد حوايج و خواسته هايش با چهل روز خواندن زيارت عاشورا برآورده مى شود. تجربه گواه هر عارف و عامى است كه ما در اين جا نمونه هايى از حكايات را خواهيم آورد.
سيره شيخ مرتضى انصارى (ره )
در شرح احوال مرحوم شيخ مرتضى ، نواده شيخ انصارى آورده اند كه ؛(( از جمله عاداتش خواندن زيارت عاشورا بوده كه هر روز، دو بار صبح و عصر آن را مى خواند و بر آن بسيار مواظب مى نمود. بعد از وفاتش كسى او را در خواب ديد و از احوالش پرسش كرد؛ در جواب سه مرتبه فرمود: (( عاشورا، عاشورا، عاشورا،)).
سيره ميرزاى قمى
اين مرد بزرگ ، هرگز نماز شب و زيارت عاشورا و نماز جماعت را ترك نكرده ، و هرگاه به مسجد نمى رفت ، در منزل با زن و فرزند خود نماز جماعت مى خواند. بسيار با انصاف بود و با افراد مستمند مواسات مى ورزيد. و در اصلاح امور مسلمان ها، اهتمامى عجيب داشت . حاكم شهر خوانسار دستور داد مخصوص وى ، يك مسجد جامع ساختند كه هميشه نماز جمعه و جماعتش در آن مسجد برپا مى شد.
سيره شهيد قدوسى
شهيد آيت الله قدوسى (ره ) به خاندان عصمت و طهارت عشق مى ورزيد، به زيارت جامعه و عاشورا، و توسل به خاندان پيغمبر و شركت در جلسات روضه و سوگوارى حضرت سيدالشهداء عليه السلام مقيد بود.
مرحوم قدوسى مى فرمود: علامه طباطبايى ، به اين معنا تاكيد دارد و در ايام محرم و صفر، زيارت عاشورايش ترك نمى شود و به زيارت جامعه اهتمام دارد.
دريافت علوم خاص
يكى از دوستان مرحوم قدوسى مى نويسد:
... ظاهرا ايشان نسبت به ((زيارت عاشورا)) مواظبت داشت . چون ، موقعى كه دادستان كل بود، من در خواب ديدم كه بر اثر خواندن زيارت عاشورا، به ايشان علوم خاصى داده شده ، وقتى به ايشان عرض كردم ، متاثر شد و گفت : مدتى است توفيق پيدا نكرده ام . و اين بر اثر كثرت كارشان در دادستانى بود، و آن كارها را اولى مى دانست ، از اين رو بود كه فرمود: مدتى است كه به خواندن زيارت عاشورا موفق نشده ام .
سيره ميرزاى محلاتى
مرحوم ميرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش ، زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر روز كه به سبب بيمارى يا امرى ديگر نمى توانست بخواند، نايب مى گرفت .
رفع بيمارى و بلا
شهيد دستغيب مى نويسد. از مرحوم آيه الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايرى نقل شده است : اوقاتى كه در سامراء مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، اهالى سامراء به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى ، عده اى از اهل علم جمع بودند، ناگاه مرحوم آقاى ميرزا محمد تقى شيرازى تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟
همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلى .
فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامراء از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند، و ثواب آن را به روح نرجس خاتون ، والده ماجده حضرت حجه ابن الحسن عليه السلام هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند.
از فرداى آن روز تلف شدن شيعه موقوف شد و همه روزه ، تنها عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد. برخى از سنى ها از آشنايان شيعه خود پرسيدند؛ سبب اين كه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست ؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم برطرف گرديد.
در منزل ميرزاى شيرازى در كربلا ايام عاشورا، روضه خوانى بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سيدالشهداء و حضرت اباالفضل مى رفتند و عزادارى مى نمودند. عادت ميرزا اين بود كه هر روز در غرفه خود، زيارت عاشورا مى خواند، سپس پايين مى آمدند و در مجلس ‍ عزا شركت مى كرد. يكى از بزرگان مى گويد: روزى خودم حاضر بودم كه پيش از وقت پايين آمدن ، ناگاه ميرزا با حالت غير عادى و پريشان و نالان آمد و داخل مجلس شد و فرمود: امروز بايد از مصيبت عطش حضرت بخوانيد.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، مریم گلی ، hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا